لوگو امرداد

آذرگان، جشن ارج‌گذاری به آتش

اazarganرج نهادن به چهار آخشیج(:عنصر) آب، آتش، باد و خاک، نزد ایرانیان همواره از ارزشمندی ویژه‌ای برخوردار بوده است. پاسداری و پرستاری از این چهار آخشیج و در این میان آتش که نزد نیاکان ما به عنوان نماد پاکی و راستی از آن یاد شده است تا جایی است که ایرانیان از دیریاز به اجاق خانه‌شان سوگند یاد می‌کرده‌اند.

آتش یا آذر، در اوستا آتَر و در زبان پهلوی به گونه‌ی آتور و آتَخش آمده است، که واژه‌ی آتوربان (نگهبان آتش) نیز از آن برگرفته شده است. آذر یکی از همراهان اردی‌بهشت امشاسپند و ایزد نگهبان آتش و پاینده‌ی روشن بودن آتشگاه‌هاست.

زرتشتیان بر این باورند که اهورامزدا، آفریدگار یکتا، جایگاه و سمت و سویی ندارد، از این‌روی هنگام نیایش و خواندن اوستا رو به سوی نور با خدای خود به راز و نیاز می‌پردازند. آن‌ها بر این باورند که روشنایی و نور نمودی از نور کل (اهورامزدا) است. همان‌گونه که در باورهای سامی نیز می‌بینیم که خدا در کوه تور، در دل آتش بر حضرت موسا نمایان می‌شود.

ارج نهادن به این پدیده‌ی ارزشمند در نزد ایرانیان و به‌ویژه زرتشتیان تا اندازه‌ای بوده که گروهی را دچار گمراهی و باورهای نادرست کرده است. این گروه زرتشتیان را پرستنده‌ی آتش و آتش‌پرست خوانده‌اند. باور نادرستی که در این میان وجود دارد، واژه‌ی پرستیدن را برابر واژه‌ی تازی «عبادت» گرفته و اندیشیده‌اند که زرتشتیان آتش را جای خدا گذاشته و او را عبادت می‌کنند. در حالی که پرستیدن از ریشه‌ی واژه‌ی پرستار و به چَم(:معنای) پرستاری و نگه‌داری کردن از چیزی است. ایرانیان پس از کشف و مهار آتش به دست هوشنگ، پادشاه پیشدادی، به ارزش و کاربرد بی‌مانند آن در زندگی پی بردند و آن را ارج بسیار می‌نهادند. هم‌چنین از آن‌رو که ابزار آتش‌زا به مانند کبریت در زمان‌های باستان در دسترس نبود و یک آتش سرچشمه‌ی آتش دیگری می‌شد، ایرانیان با پرستاری و نگاه‌داری از آتش، برای همیشه روشن ماندن آن، می‌کوشیدند. آتش آدریان‌ها نیز هم‌چون موجود زنده‌ای نیازمند نگه‌داری و تیمار بوده است. از این‌رو در گذشته یک موبد همواره مسوول نگه‌داری از آتش و خوراک دادن به آن بود که او را «آتوربان» می‌نامیدند و تا به امروز نیز این رسم زنده است.

استرابون، جغرافی‌دان و تاریخ‌نگار یونانی درباره‌ی جایگاه آتش نزد ایرانیان می‌گوید: «ایرانیان هرگز بر آتش نمی‌دمند بلکه آن را با بادبزن، باد می‌زنند و آن را با لاشه‌ی مرده یا چیزهای ناپاک نمی‌آلایند.» گرچه منظور استرابون از این جمله، باید آتش سپند(:مقدس) بوده باشد.

زرتشتیان بنابر گاه‌شمار خود، در روز آذر از ماه آذر، برابر با سوم آذرماه در سالنمای رسمی کشور، آذرگان را جشن می‌گیرند. اگرچه ابوریحان بیرونی در کتاب خود، «آثارالباقیه» جشن آذرگان را نهمین روز از آذر می‌داند:

«… روز نهم آذر عیدی است که آن را برای توافق دو نام آذر جشن می‌گیرند و در این روز به افروختن آتش نیازمند می‌باشند. و این روز جشن آتش است و به نام فرشته‌ای که به همه‌ی آتش‌ها موکل است نامیده شده. زرتشت امر کرده در این روز آتشکده‌ها را زیارت کنند و در کارهای جهان مشورت نمایند …»

در این‌باره باید گفت، بنابر گاه‌شمار زرتشتیان هر سال از 12 ماه و هر ماه از 30 روز تشکیل شده است که هر روز نامی ویژه‌ی خود را دارد. پنج روز پایان سال را نیز که روزهای «پنجه» گویند به نام‌های اَهنَوَد، اُشتَوَد، سپَنتَمَد، وُهوخشَتر نام‌گذاری کرده‌اند. بر پایه‌ی این گاه‌شمار، هر زمان نام روز و ماه برابر می‌شده است آن روز را جشن می‌گرفته‌اند. برای نمونه آذر که نام سومین روز ماه است، در ماه آذر جشن آذرگان را پدید می‌آورد. اما باید توجه داشت که در سالنمای رسمی کشور پنج روز پنجه و روز پایانی اسفندماه به شش ماه آغاز سال افزوده شده و ماه‌های بهار و تابستان 31 روز است. از این‌رو سالنمای رسمی کشور و گاه‌شمار زرتشتیان در فصل پاییز و زمستان 6 روز با هم اختلاف دارند.

پس زرتشتیان در نهمین روز از آذرماه بنابر گاه‌شمار خود و سومین روز از آذرماه خورشیدی آذرگان را جشن می‌گیرند. آن‌ها در این جشن با برافروختن آتش و سوزاندن چوب‌های خوش‌بو بر روی آن به پیشواز سرما می‌روند و با پوشیدن جامه‌های پاکیزه و آراسته به آدریان‌ها رفته و با خواندن اوستای «آتش‌نیایش» به راز و نیاز با پروردگار و ستایش فروزه‌ی بی‌همتای او (آتش) می‌پردازند.

«ستایش پاک تو را باشد ای آتش پاک‌گوهر، ای بزرگ‌ترین بخشوده‌ی اهورامزدا، ای فروزه‌ای که درخور ستایشی، می‌ستایم تو را که در خانه‌ی من افروخته‌ای. برابر تو می‌ایستم برای نیایش با همه آیین‌های دین، دستی “بَرسَم” و به دیگر دست چوبِ خوش‌بوی خشکی که زبانه‌اش روشن و سوزشش بپراکند بوی خوش را و تو ای سزاوار ستایش، بهره‌مندی از درخشندگی آن به هنگام سوختن و بوی خوش آن. ای ایزد بزرگ همواره ما را دریاب، ببخشا به ما آن‌چه را که کامیابی دهد، آن‌چه را که رستگاری دهد و بهروزی و بهزیستی آورد، بهره‌مند کن ما را از بهترین زمین‌ها که در آن خانه‌های پر آسایش برپا داریم و دریاب روان ما را که آرامش داشته باشد و راه پاک پارسایی را بسپَریم. ستایش، نیایش، ارمغان نیک، ارمغان دلخواه، ارمغان دوست‌داشتنی، نیاز به تو ای آفریده‌ی اهورامزدا (آتش). فروزان باش در این خانه، فروزان باش تا دیرزمان، تا رستاخیز بزرگ. به من رامش و روزی و زندگی بسیار با رسایی کامل و خوش‌زبانی و دین‌آگاهی و پس از آن خردی بزرگ و پاینده و پس از آن دلیری نیرومند و استوار، هوشیاری و وظیفه‌شناسی و بیداری و فرزندان برومند و زیرک و نگه‌بان کشور و…. ارزانی دار. ای دانای بی‌همتا، به فریاد من برس، کسی که سپاس‌دار است از روشنایی و نور بهره‌مند باشد.»

نماز آتش‌نیایش که در بالا آمده است و به آن آتش بهرام‌نیایش نیز گفته می‌شود و از سوی موبدان در پنج گاه نماز روزانه نیز خوانده می‌شود، از دل هات 62 یسنا برآمده است. گرچه در جای‌جای اوستا به نام آذر برمی‌خوریم اما تنها بخشی که در اوستا به ستایش آتش پرداخته شده، همین هات 62 یسنا است. این گمان نیز هست که پیش‌تر یشتی ویژه‌ی آذر در بخش یشت‌ها بوده که در پی تازش بیگانگان به سرزمین‌مان آن بخش از میان رفته است.

زرتشتیان در زمان‌های نه چندان دور با برپایی آیین‌هایی ویژه با گردآوری آتش 16 پیشه مانند مس‌گری، آهن‌گری، زرگری، نانوایی، رخشورخانه، در کنار آتش سپندینه‌ی آدریان، آتش را بزرگ می‌کردند تا نمادی از پرچم ما باشد و هم‌بستگی را میان مردم بیش‌تر کند. گفتنی است که آدریان به مرکزیت آتشکده می‌گویند که در آن آتش سپند نگه‌داری می‌شود و آتشکده مجموعه‌ای را می‌نامند که افزون بر آدریان، ساختمان‌های گوناگونی مانند کتاب‌خانه و مدرسه و درمانگاه و… نیز در آن وجود داشته باشد.

در اوستا از پنج گونه آتش یاد شده است:

1- آذر بِرِزی سَوَنگهَ: به چَم آتش بسیار سودمند، آتش سپندینه‌ای که سرچشمه‌اش در آسمان است و در برابر اهورامزدا می‌سوزد. آتش آدریان‌ها نیز از پرتو این آتش سپندینه(:مقدس) است.

2- آذر وُهوفریانَه: آتشی است که در بدن انسان و جانوران فروزان است و گرمابخش وجود آن‌ها است.

3- آذر اوروازیشتَه: آتشی است که در گیاهان می‌سوزد و در چوب وجود دارد که بر اثر سایش، آتش ملموس پدید می‌آورد.

4- آذر وازیشتَه: آتشی آسمانی و برقی جهنده که در پهنه‌گاه آسمان پخش می‌شود و دیوان را می‌راند.

5- آذر سپِنیشتَه: آتشی است که در گروسمان (بهشت) در برابر اهورامزدا می‌سوزد.

 

شاید بتوان گفت آتش بزرگ‌ترین پدیده‌ی مادی و مینوی بوده که دگرگونی بزرگی را در زندگی انسان‌ها پدید آورده است. آتش پدیدآورنده‌ی صنعت و سرچشمه‌ی بسیاری از پیشرفت‌های انسان تا به امروز بوده است؛ از همین‌رو ستایش و ارج نهادن به آتش تنها ویژه‌ی زرتشتیان نیست، بلکه از روزگار کهن در میان ملت‌های بزرگ و متمدن، تبارهای بدوی و ابتدایی و هم‌چنین ادیان بزرگ جهان، آتش مورد ستایش و بزرگ‌داشت بوده و هست. آتش در باورهای غیرزرتشتی هم جایگاه ویژه‌ای دارد؛ خدا در آتشی در دل کوه تور بر حضرت موسا نمایان می‌شود، آتش بر حضرت ابراهیم هم‌چون گلستان می‌شود و در قرآن مجید نیز درباره‌ی جایگاه آتش و نور می‌توان از سوره‌ی «و الله نورالسماوات» یاد کرد.

 

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

2 پاسخ

  1. با درود …… اتش علاوه بر اینکه سمبل و نماد پاکی ها و راستی ها است سمبل و نماد یک جامعه نیز میباشد .

  2. اي کاش اتشکده يزد هم مخصوص زرتشتيان ميبود تا با ارامش در ان ميتوانستيم اوستا بخوانيم نه با صداي بازديد کنندگان تمرکزمان به هم بخورد

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1402-12-29