لوگو امرداد

برای میراث‌فرهنگی خوزستان؛ طرحی نو براندازیم

bardneshandeبیا تا گل برافشانیم و می در ساغر اندازیم           

فلک راسقف‌بشکافیم وطرحی‌نو دراندازیم

چکامه‌‌ی حافظ غزل‌سرای‌ سده‌ی هشتم را به‌‌فال‌نیک‌می‌گیریم، گذر از سالی به سال دیگر را ارج گزارده بر خود می‌بالیم که خوزستان با همه تاخت‌و‌تازهایی که به آن شده و چشم‌های پلیدی که بدان دوخته شده همچنان پابرجا و استوار ایستاده است.

 سرزمینی که نام آن در سنگ‌نبشته‌ی تخت‌جمشید، نقش‌رستم، بیستون و آپادانا آمده و پیشینه‌‌اش باید از پدیداری دولت ایلام یا هلتمتی جستجو کرد.

استانی که از یک‌سو نشان از تمدن هخامنشی، اشکانی و ساسانی دارد و از سوی دیگر فرهنگ اسلامی در آن خود نمایی می‌کند‌. همچنین دروازه ورود نوگرایی و مدرنیته به ایران به شمار می‌‌آید.

بناها و سازه‌های تاریخی بسیار، سنگ‌نبشته‌ها و سنگ‌نگاره‌های پرشمار، خرده‌فرهنگ‌ها و اقوام گوناگون،اقلیت‌های دینی، بوم‌گردی، گردشگری‌آبی، مناطق جنگی، کوچ عشایر و….ویژگی‌های بی‌همتایی هستند که می‌تواند خوزستان را در جایگاه برجسته و ممتاز میراث ‌فرهنگی و گردشگری قرار دهد.اما شوربختانه در سال‌های گذشته نه میراث فرهنگی استان آنچنان که شایسته هست شناسانده شده و نه گردشگری دستاورد چشمگیری برای مردم داشته است.

سال۹۶ در حالی به پایان رسید که با رویدادهای ناگوار میراثی بسیار همراه بود.

الف)‌ویرانی مدرسه‌ی فرهنگ،  خانه‌ی بچاری، شکرچیان در آبادان خانه‌ی آرامش دزفول، حمام نجفی اهواز و انبار نفت دارخوین

ب)حفاری‌های غیرمجاز در نیاشگاه بردنشانده مسجدسلیمان، تل‌سبز، اوربه و منجنیق باغ‌ملک، مگرنات، تپه‌مراد وبیت مشعوت شوش، تل‌رضوان رامشیر و بوستان کوهساران اهواز.

پ)تجاوز به حریم و گستره‌های تاریخی مانند:طلاگوت و کلگه زرین مسجدسلیمان، تل‌گسر، جوبجی و سرتلی رامهرمز ، لور اندیمشک، خرم‌کوشک اهواز، چم‌صبی رامشیر و پل قدیمی دزفول.

ت)بناهایی که از ثبت ملی خارج شده‌اند همچون:سرای عجم اهواز دکتر وحید رامهرمز، امیر مجاهد.

ث) ساختمان‌ها وسازه‌ها تاریخی که هر آن فرو می‌ریزند:اخوان بهبهان، کاریزها و سازه‌های‌آبی شوشتر،متل قو و سرای دادرس اهواز.

 این سیاهه تنها نمونه‌هایی هستند که نشان از نابسامانی در میراث ‌فرهنگی خوزستان دارد البته شوش را باید چالشی‌ترین شهر میراثی خوزستان دانست.شهری که برخی مسئولانش میراث فرهنگی را مانع توسعه‌ی شهری می‌دانند، جایی که شرکت‌های صنعتی در گستره  چغازنبیل و هفت‌تپه ساخت‌و‌ساز می‌کنند، پل آن بدون پروانه ویران شده در حریم و عرصه‌ی تاریخی زیرگذر می‌سازند، شهری که برخی از چهره‌های سیاسی،مدیریتی و حتی ورزشی آن برای انجمن‌ها و سازمان های میراثی خط ونشان ‌کشیده،نگاه قومیتی دارند.

 

اگر چه بخشی از کاستی‌ها و کمبودهای میراث خوزستان برآمده از ناتوانی و برنامه‌ریزی نادرست سازمان میراث‌فرهنگی،صنایع‌دستی و گردشگری کشور است، که کما بیش دراستان‌های دیگر نیز دیده می‌شود اما بخشی از آن نیز برپایه روش و نگرش مدیران پیشین خوزستان بوده که ریشه‌ی در گزاره‌های زیر دارد:‌

1)      نداشتن سیاست‌گذاری کلان و نقشه‌ی راه در سه حوزه کاری

2)      نبود برنامه‌ریزی واقع‌بینانه بر پایه نیازها و کاستی‌ها در سه حوزه کاری

3)      ناتوانی درگفتگو و چانه‌زنی در گرفتن بودجه بیشتر

4)      کمبود اعتبارات تملک گستره‌های باستانی

5)      کمبود پاسداران یگان حفاظت

6)      بی‌علاقگی به گفتگو وهمکاری با سازمان‌ها،نهادها و اداراتی چون وزارت‌نفت، جهاد‌کشاورزی، راه‌آهن، بنادر، شهرداری و شورای شهر برای سامان‌دهی میراث‌فرهنگی و گردشگری.

7)      بهره نبردن از نقش‌آفرینی گروه‌ها ،انجمن‌ها و رسانه ها

8)      نرمش در برابر فشار چهره‌های سیاسی و قومیتی.

9)      نه‌پرداختن به موضوع آموزش و به‌روز رسانی آگاهی‌های تخصصی در میان کارمندان و کارشناسان اداره‌کل و شهرستان‌ها

در روزهای پایانی سال گذشته علی ایزدی به جای‌ خسرو‌ نشان‌ به ساختمان شیرخوارگاه پیشین و اداره‌کل میراث‌فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کنونی راه یافت.

اواگر چه بومی نیست اما رزومه‌یی برجسته و روشن دارد که می‌توان به آینده امیدوار بود.چنانکه با برگزاری نشست‌های جداگانه با انجمن‌های میراثی و رسانه‌ها نخستین گام را هوشمندانه برداشت، همچنین با بازدیدهای گاه وبی‌گاه‌از سراسراستان در تعطیلات نوروز اراده خود را برای دگرگونی نشان داد.

اگر علی‌ایزدی بتواند کشتی به گل نشسته‌ی میراث را به ساحل آرامش برساند،دستاورد این پیروزی برای  همه‌ی دوستداران میراث فرهنگی خواهد بود.

بایسته است برای سربلندی استان مدیرکل جوان را یاری کنیم، راهکار نشان دهیم، موشکافانه نقد کنیم، لغزش‌هایش را گوشزد کنیم، اما هیاهو به راه نیندازیم،غر نزنیم،درپی اندیشه‌های قومیتی نبوده و میراث را نژادی نگاه نکنیم.

اندیشه‌ی والای ایرانی با هر آغاز و هر دگرگونی امیدوارنه چشم به آینده داشته است.ازاین رو نوروز کهن را هزاران سال است گرامی می‌دارد.

ما نیز آمدن سال نو را به فال‌نیک گرفته، آرزو می‌کنیم هیچ بنایی از ثبت خارج نشده، سازه‌ها و محوطه های بیشتری مانند تپه‌ی آسیاآباد،  چنیبه، بوستان تاریخی کوهساران و خانه سبزه‌زار اهواز و … در سیاهه‌ی آثار ملی قرار گیرند.

آرزو می کنیم بناها و بافت‌های تاریخی فرسوده بازسازی و نوسازی شوند.

آرزو می کنیم به بافت تاریخی منطقه هفت اهواز رسیدگی شده، درهای معین‌التجار و متل قو به روی مردم گشوده شود.

آرزو می کنیم کاوش‌های شوش و گندی‌شاپور از سر گرفته شده،  پژوهش و کاوش درباره ارجان، هرمزاردشیر و عسکرمکرم (روستاک کواد)آغاز شود.

امیدوار باشیم نشست انجمن میراث ‌فرهنگی استان برگزار شود.

امیدوار باشیم موزه‌های بیشتری در استان گشایش یابد.

امیدوار باشیم بازارچه صنایع دستی شروع به کار کرده، در فرآیند آموزش، تبلیغات‌ و فروش جایگاه بهتری را پیدا کنند.

امیدوار باشیم میراث خوزستان بر تارک جشنواره‌ها ونمایشگاه‌ها بدرخشد و همه اقوام و گروه‌ها داشته‌های خود را به نمایش گذارند.

امیدوار باشیم گردشگران پرشماری به دیدن خوزستان بیایند تا بدانند خوزستان چیست و خوزستانی کیست.

اگر چه برای برآورده شدن آرزوهای دوستداران میراث‌ خوزستان راه سخت و دشوار است اما دور از دسترس نیست، بیایید من و تو ما شویم، طرحی نو دراندازیم.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-01-29