کُشتی به میان بستن یک رسم بسیار دیرین و کهن اقوام آریایی است. این رسم به پیش از زمان اشوزرتشت نسبت داده شده است. در این نوشتار به شرح کُشتی بستن پرداخته نمیشود.
کُشتی را ”بندِ دین“ که نام دیگر کُشتی است میگویند و آن رشتهای است كه به باور زرتشتیان با ویژگی که دارد همهی پیروان پاک اشوزرتشت را به هم میپیوندد و همگان را در همكاری با خداوند همازور و شریک میسازد، كسانی كه کُشتی را که در میان دارند، نشانهی داشتن ارتباط معنوی آنان به همدیگر است. بنا به روایتی که در دادستان دینیک در فصل 39 درفقرات 19 ، 22 ، 23 و درصد در نثر در باب دهم آمده نخستین کسی که کُشتی داشتن را پدیدار کرد، جمشید بود. جمشید شاه پیشدادی رسم کُشتی بستن را نهاده که گفتار فردوسی را میتوان شاهد این رسم کهن شمرد.
جهان را فزود بدو آبروی فروزان شد تخت شاهی بدوی
منم گفت با فَره ایزدی هم شهریاری و هم موبدی
بدان را ز بد دست کوته کنم روان را سوی روشنی ره کنم
بیاموختشان رستن و بافتن به تار اندرون پود را بافتن
چو شد بافته شستن و دوختن گرفتند از او یکسر آموختن
اشوزرتشت بنیاد و اساس دینش را بر پایه اندیشه نیک، گفتارنیک و کردارنیک بنا نهاد و سپس با گزینش این ابزار نیکو به پیروان همه دینهای پیش از خود و نیاکان خویش با دید احترامآمیز نگریسته و آنان با این شیوه بسیار دلچسب و با میل خود بدون نشان دادنِ سر سختی و مبارزهای از او پیروی کردند.
این گونه است كه، هیچ قومی یا افرادی را دشمن خویش نپنداشته تا برای از بین بردن آنها با آنان جنگ و ستیز کند. در آن هنگام هرگز به پیروانش برای مبارزه و انتقام از دشمنان، سفارش نکرد. حتا با دشمنانی چون (کاوی، کرپن، اوسیج و …) ستیزی نداشت.
تاریخ باستانی ایران نشان میدهد که شاهان و دربار آنها محل بروز اندیشههای برتر انسانها بوده است که اگر چه از سوی خردمندان و پیشهوران عرضه میگردیده، دربار پادشاهان جلوه گاه و جای نمود اندیشههای عقلانی آنها به شمار میرفته است. سخن دقیقی هنگام دین پذیری درباریان گشتاسب شاه کیانی با پیدایش اشوزرتشت به درستی این منظور را میرساند.
همه سوی شاه زمین آورند به بستند کُشتی به دین آمدند
پدید آمد آن فَره ایزدی برفت از دل بد سگالان بدی
ره بت پرستی پراکنده شد به یزدان پرستی پر آکنده شد
نام دیگر کُشتی” بند دین“ است. فردوسی میفرماید:
ستودن نداند کس او را چو هست میان بندگی را بباید بست
مفهوم و تعریف ”کیانی کمر“ یکی ازترکیبهای شایع شاهنامهای است که اشاره به موضوع یاد شده دارد:
به سر بر نهاد پیش کلان کیان به بست آن کیانی کمر بر میان
اگر چه اشوزرتشت از اهورامزدا میخواهد که به او بیانی شیوا و دلنشین ببخشد تا به دورافتادگان از راه راستی دست یابد و آنها را به راه درست هدایت کند. «دیرگاهی است که” بِندُو“ بزرگترین ستیزنده با من است با پاداش نیک به سوی من آی و مرا پناه بخش تا در پرتو منش نیک او را هدایت کنم (هات 49 – بند1) ». اشوزرتشت بسته کُشتیان زمان خود را در سراسر جهان آن روز را به کیش و آیین خود آورد و ما زرتشتیان تا به امروز با سرافرازی و اشتیاق زیاد میل داریم با خواندن دعای اوستای کُشتی بستن در شمار بسته کُشتیان هفت کشور زمین باشیم. به درستی آگاهی داریم که دامان پر مهر و محبت مادر و پدر نخستین کانون یادگیری و آموزش دین داری و پرورش فرزندان جوان ما است که به حد رشد و بلوغ رسیده و باید پس از ما کُشتی را بر میان بندند، ما با فراهم آوردن موجباتی آنان را آماده سازیم تا به خاندان بسته کُشتیان پای گذارند و این میراث گرانبهایی را که از نیاکان بزرگوار خود به ارث بردهایم، به فرزندان خود بسپاریم تا چراغ خاندان ما و نیاکانمان روشن بماند.
خردمندان برای به یادگار نهادن اندیشههای خویش با توجه به موقعیت زمانی و مکانی خویش به راه گفتار رمزی روی آورند. رودکی در سرآغاز کلیله و دمنهی منظوم میسراید:
مردمان بخرد اندر هر زمان راز دانش را به هر گونه زبان
گرد کردند و گرامی داشتند تا به سنگ اندر همی بنگاشتند
رسم کُشتی بستن از این بنیادهای رمزی است که مطابق با استورهی آفرینش است. میدانیم که آریاییها آنگونه که از متون به یادگار مانده برمیآید، آفرینش گیتی را به خواست اهورامزدا و صحنهی پیکار بین نیروهای افزاینده و نیروهای اهریمنی و کاهنده بهشمار میآورند از این رو هر یک از انسانها کمر همت به انجام ماموریت الهی بسته است و با خدای خود پیمان بسته است که جایگاه هر آفرینش را به خوبی شناسایی کند و نیروهای اهریمنی را در مکان پَست و جایگاه فُرودین قرار دهد. از همین جا است که کُشتی بستن با بیان کمر بستن در راه اهداف اهورایی، بیانگر نمادین جداسازی اندیشههای اهورایی و پندارهای اهریمنی را نیز شامل میشود. کُشتی کمربندی است که نیمهی بالایی بدن انسان را از نیمهی پایینی جدا میسازد، که تذکر هشدار دهندهای برای موارد یاد شده است. جشن کُشتی بندی یا کُشتی بستن یا کُشتی دادن یکی از بزرگترین پدیدهها و پیشآمدهای عمر یك زرتشتی شمرده میشود زیرا پس از این روز فرد زرتشتی به شمار میرود و بنا بر نگارش ”صد در نثر“ و ”بندهش“ و سایر کتابها روایتها در هر جای دنیا که کردارنیک از بهدینی سر زند همه کسانی که کُشتی بستهاند ازثواب آن بهرهمند میگردند.
یاد آوری میشود كه سِدره هم جامهی پارسایی و پرهیزگاری است و اگر به جای نامیدن ”آیین سدره پوشی“ آن را ”آیین کُشتی بستن و سدره پوشی“ بنامیم بهتر است.