نخستین کوششهای ساخت کانال در سوئز به زمان فرمانروایی دو پادشاه مصر، زتوس نخست (۱۳۹۲-۱۴۴۳ پیش از مسیح) و فرزندش رامسس دوم برمیگردد. اگرچه برخی دیگر از تاریخنگاران نخستین کوششها را در این باره ستی نخست (۱۲۹۴-۱۳۱۸ پیش از مسیح) دیگر فرعون مصر نسبت میدهند. پس از او رامسس دوم (۱۲۳۳-۱۲۹۴ پیش از مسیح) و سپس نکوی دوم (۵۹۴-۶۰۹ پیش از مسیح) آن را بازسازی کرد.پیرامون یک صد سال پس از آن داریوش آبراهه و کانال (ترعه) سوئز را حفر کرده است.
بر پایهی گفتارهای تاریخی در تابستان ۵۱۲ پیش از مسیح در پاسارگاد پس از شنیدن گزارش بررسی پیوند مدیترانه به دریای سرخ و دریای پارس به وسیلهی اسکیلاکس کاریاندی (دریانورد و کاشف یونانیتبار) داریوش دریافت که از راه دریا میتوان از ایران به مصر سفر نمود. بیگمان در اندیشهی او گسترش بازرگانی جهانی و پیشرفت اقتصادی، که برآیند این گسترش بود، پدیدار شد که تا آن زمان در پندار کمتر فرمانروایی سایه افکنده بود. به همین انگیزه بر آن شد تا ساخت کانال را، که به دست فرعونهای پیشین مصر نیمهکاره رها شده بود، با ساختاری دانشی به انجام برساند.
انگیزهی نیمهکاره ماندن حفاری و لایروبی نشدن آن به دست مصریان گویا چنین بوده که گمان میکردند سطح دریای سرخ بالاتر از نیل و مصر است و میپنداشتند با کندن این کانال (کال) آب شور دریای سرخ، نیل و مصر را خواهد گرفت. همچنین انگیزهی دیگر را هزینهی بسیار، سختی کار و جای گرفتن کوههای سنگی و بیابانهای بزرگ در راهِ طرح گفتهاند، اما در زمان داریوش مهندسان و دانشمندان ایرانی در این باره پژوهش کردند و دیدگاه مصریان دربارهی گسترش آب دریای سرخ پذیرفتنی نبود؛ پس فرآیند کندن کانال سوئز آغاز شد …
آنچه در بالا آمده بخشی از نوشتهی «مهندسی ایرانی فراتر از دانش مصری»، به قلم فرشید ابراهیمی پژوهشگر تاریخ است که در رویهی تاریخ امرداد 399 آمده است.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند:
لینک خرید اینترنتی شمارهی 399 امرداد