نخستین نشست از نشستهای ماهانهی دانشگاه هنر با نام «نقاشی سیاسی و سیاست نقاشی» در دانشکدۀ علوم نظری و مطالعات عالی هنر دانشگاه هنر بهانهای شد تا پای سخن محمدرضا ابوالقاسمی بنشینیم.
محمدرضا ابوالقاسمی، استاد دانشگاه تهران، با لایهنگاری نقاشی دورهی رنسانس نشان داد که نقاشی به اصطلاح تاریخی نمیتواند تاریخ راستین را به بیننده نشان دهد.
ابوالقاسمی نقاشیهای برگزیدهی سخنانش را در دو بخش به بحث گذاشت. بخش نخست برخی آثار رنسانس را واکاوی کرد و در بخش دوم به نقش ایدئولوژی در نقاشی (و تصویر بهطور کلی) و بازآفرینی تاریخ پرداخت.
این استاد با این پنداره که «آیا میتوان نقاشی تاریخی را با رویکرد سیاست دیداری (:بصری)( Pictorial Exfoliation ) بررسی کرد؟» آغاز سخن کرد. وی نقاشی تاریخی را واژهای نارسا خواند و با روش لایهبرداری تصویری ( Pictorial Exfoliation)، پیوند نگاره (:تصویر) و ایدئولوژی را آشکار کرد.
ابوالقاسمی با اشاره به جملهای که در صفحات آغازین کتاب نقاشی و تجربه نوشتۀ مایکل باکساندل تاریخنگار هنر بریتانیایی آمده، گفت: «باکساندل در سال 1972میگوید “نقاشیها مانند فسیلهای حیات اقتصادیاند”. وی کوشش کرده در این کتاب نقاشان سدهی پانزدهم ایتالیا را از نگاه اقتصادی و اجتماعی بررسی کند و همچنین بیان کرده آثار هنری را میباید برپایهی “چشم دوران” یا “نگاه زمانه” تحلیل کرد زیرا هیچ اثر هنری را جدای از زمینه فرهنگی، اجتماعی، تاریخی، سیاسی، ایدئولوژیک و اقتصادی که در آن آفریده شده، نمیتوان بررسی کرد.»
تابلو روز قیامت به هنرمندنی جوتو (Giotto) 1306
وی در ادامه با بررسی دیوارنگارهها (فرسکو) تاریخ هنر رنسانسِ ایتالیا ثابت کرد نقاشی میتواند فسیل حیات سیاسی نیز باشد: «با نگاه نخست به نقاشی روز قیامت اثر جوتو میبینیم خدا در میانه نشسته، نیکان را به سوی راست و بدان را سوی چپ میراند. در بخش دیگر نگاره بدان را جزا و نیکان را پاداش میدهد. ولی در نگاه لایهبردارانه موضوعات دیگری روشن میشود.
این پرده ابزاری بوده است برای تبلیغ برخی آرمانهای شخصی و خودستایشگرانه و در حاشیه پایین پرده شخصی بهنام انریکو اسکرووِنی (Enrico Scrovegni)جای داده شدهاست. در نگاه نخست میتوان از آن چشم پوشید ولی برپایه اسناد این شخص همه داراییهایش را از راه نزول پول بهدست آورده است؛ در دین مسیحیت نزول پول جزو پَلَشتیها (:منهیات) است ولی این شخص با پشتیبانی مالی که برای کشیدن فرسکو انجام میدهد از این راه چهره خودش را در چنین اثری جاودانه میکند.
انریکو اسکرووِنی(Enrico Scrovegni) ثروتمندترین شهروند پادوآ و هزینهگزار فرسکو
نکته شگفتانگیز، بنا یا نمازخانهای که در فرسکو کشیده شده، همه هزینههای ساختش را این شخص پرداختهاست و در نگاره نمونه کوچک آن را دو دستی پیشکش سه فرشته میکند و فرشتگان با دستی که سوی وی دراز کردهاند، نشان میدهند کار ناپسند شخص بخشیده شده.»
تابلو دیگر اثری کمتر شناختهشده از «فیلیپو لیپی» نقاش دوره رنسانس است. ابوالقاسمی درباره این تابلو گفت: «در این تابلو سه گونه پیکره (فیگور) میبینیم. شخصیت اصلی چهرۀ سپنتا (:مقدس) مریم مقدس و دو تن دیگر از قدیسین مسیحیت «سنت استفان» و «یحیی تعمیدی» است. در پایین شخصی به گونهای شگفتانگیز چهار مرد را مانند کوتولهها به آغوش گرفته و به پیشگاه مریم مقدس آوردهاست.
اثر فیلیپو لیپی (Filippo Lippi) 1453 میلادی، شخص ایستاده در سوی راست یوحنای تعمیدی، سوی چپ سنت استفان
پس از نگاهی دقیق متوجه میشویم که این شخص، فرانچسکو داتینی است. داتینی یکی از ثروتمندترین بانکداران و تاجران دورۀ رنسانس و بنیانگذار نخستین شرکت بیمه ترابری در جهان است. از آنجایی که فرزندی نداشته بخش زیادی از داراییاش را به کلیسا پیشکش کرده است و با انگیزۀ پشتیبانی مالی از آفرینش آثار هنری، چهرۀ وی را در آثار هنری گوناگونی میتوان دید.
چهره فرانچسکو داتینی (Francesco Datini) در فرزسکو لیپی
داتینی یکی از ثروتمندترین بانکداران و تاجران دورۀ رنسانس و بنیانگذار نخستین شرکت بیمه ترابری در جهان
پس از لایهبرداری نیز متوجه سهگونه پیکره در این نگاره میشویم و داتینی بین انسانهای معمولی و قدیسین جای دارد. اندازهای که نقاش برای اشخاص بونومینی (Buonomini )در نظر گرفته نجیبزادگانیاند که داتینی برای شفاعت به نزد مریم مقدس آورده است.
چهار نجیبزادهای که به اندازه کوچک کشیده شدهاست
چهره سلطان سلیمان محتشم در تابلویی که به دوره آغازین مسیحیت اشاره میکند!
تابلوی دیگری که مورد بررسی قرار گرفت از پائلو ورونزه به نام مجلس عروسی در قانا است: «این صحنه از ماجراهای پربسامد مسیحیت و داستانش برپایۀ انجیل است. مسیح در یک آیین عروسی بوده و در میانه جشن نوشیدنی سکرآور به پایان میرسد. با معجزهی مسیح خمرهها پر میشوند که همگی بهگونهای نمادین در این پرده نشان داده شدهاست.
تابلو عروسی در قانا به هنرمندی پائلو ورونزه (Paolo Veronese – The Marriage at Cana)
داستان به دورۀ آغازین مسیحیت باز میگردد و میباید شخصیتها برپایه آن روزگار کشیده میشدند. ولی با ریزبینی متوجه چهرهای سیاسی در نگاره میشویم زیرا شخص کلاهدار در میانهی بزم سلطان سلیمان محتشم، یکی از توانمندترین سلاطین عثمانی، است و روشن نیست که وی در میانۀ بزم عروسی دورۀ آغازین مسیحیت چه میکند زیرا هنوز اسلام پدید نیامده بود!
نکته جالبتر این که ورونزه افزون بر اینکه وی را در میانه نشانده، یک امتیاز ویژه ای برای خود و همقطارانش در نظر میگیرد زیرا این تابلو تصویرگر تعدادی از شخصیتهای مهم نقاشی مکتب ونیز است و ورونزه خود را در کنار تیسین و تینتورتو در میانۀ مجلس زیرپای مسیح جای داده و انگار همه بهگونهای تبرک شدهاند.
از دیگر شخصیتهای جای داده شده در میان مجلس جاکوپو باسانو یکی از بنیانگذاران نگارگری دورنما (:منظره) در سده شانزدهم است. با نگاه به چنین نگارههایی متوجه میشویم بیگمان نقاش به انگیزههای سیاسی بازیهای نگارهای و آیکونیک را انجام میدهد و نقاشی نیز ابزاری به برای بیان مسایل گوناگون دیگر شدهاست.»
تابلو خانوادهی مقدس، اثر تیسین
نقاشی رسانهای برای رویدادهای سیاست
وی در بخش دیگری پدیدۀ «نگاه مستقیم از درون تابلو به بیننده» را بر اساس تابلو خانوادۀ مقدس اثر تیسین بررسی کرد: «این پدیده در دورههای رنسانس و باروک و کلاسیسیسم بسیار دیده میشود که میتوان کارکرد آن را نوعی «شهادت تاریخی» بر وقوع صحنه در نظر گرفت. در این تابلو نیز چهرۀ سفارش دهنده درون تابلو جاودانه شده و در پای سکوی مسیح و مریم مقدس جای گرفته.
شخص سفارش دهنده تابلو با ردای سرخ رنگ در تابلو ماندگار شدهاست و کودکی که نگاه مستقیم به بیننده تابلو دارد.
نکته دیگر چهرۀ سرباز عثمانی است. این تابلو وابسته به دورهای است که بین اروپاییان و عثمانیها درگیری سختی وجود داشت.
کار نگارگرانهی تیسین این است که همه توجهها در صحنه نگاره به جای مریم و مسیح که بالا نشستهاند، متوجه سرباز عثمانی است. در این نمونه، نقاشی رسانهایست برای متوجه کردن همه رویدادهای سیاسیای که در نزدیکی جهان مسیحیت در حال وقوع است. با توجه به «چشم دوران» درمییابیم که آن روزگار درگیری سخت بین جهان مسیحیت و عثمانی بیشتر از زندگی مریم و مسیح و خانوادهاش اهمیت داشتهاست.»
در این گزارش نشان داده شد نگارگران دوره رنسانس با توجه به دستمزدی که میگرفتند چهرههای منفی در را در قالب چهره مثبت و یا چهرههای سیاسی را برای پیوند دوستی در جایگاهی ویژه جای میدادند که هیچ پیوندی با آن نداشتند و بیشتر سفارش دهندگان تاجران بزرگ، درباری و کلیسایی بودند.
در گزارش سپسین، محمدرضا ابوالقاسمی به ماجرای سفر سه مغ نزد مریم و مسیح در اورشلیم و چگونگی بهرهبرداری سیاسی از آن خواهد پرداخت.
پائلو ورونزه (Paolo_Veronese)
سترگی پرده دیواری (فرسکو) عروسی قانا به هنرمندی ورونزه
در بیشتر تابلوهای دوره رنسانس همواره چهره سگی به چشم میخورد
فیلیپو لیپی (Filippo Lippi 1453) یک نقاش اهل جمهوری فلورانس بود
تیسین نقاش دوره رنسانس (Tizian)
تندیس فرانچسکو داتینی بانکدار، تاجر، سرمایهدار و بنیانگذار نخستین شرکت بیمه دریایی؛ از سخنانی که او گفته : «بهنام خدا و سود!»
0114