یکی از موزدهداران فرانسوی برای شناخت بیشتر دوستداران موزه در ایران، آشنایی با چگونگی پدید آمدن موزهها در جهان از باستان تا به امروز و بیان یکی از آزمودههای خود برای برپایی نمایشگاهی کارشناسانه در موزه به ایران آمده و در موزه ملی ملک سخنرانی خود را در دو بخش ارایه داد.
هانا شیدیاک موزهدار بخش آسیا و خاورمیانه موزه کیوبرنلی ـ ژاک شیراک (موزه مردم شناسی) پاریس فرانسه است وی یکی از همکاران برنامه نمایشگاهی امپراتوری گل سرخ (هنر قاجار) در موزه لوور لانس فرانسه بود.
کیانوش معتقدی از پژوهشگران آثار موزهای سال گذشته برای همکاری با موزه لوور و موزه مردم شناسی به پاریس فراخوانده شده بود یکی از کارهای مهم وی شناسایی شمشیر شاهعباس در موزه کیوبرنلی که پیشتر به نام دیگری ثبت شده بود؛ معتقدی با خواندن کتیبه روی شمشیر ثابت کرد که این اثر از دوره صفویه است موزهدارن نیک میدانند داشتن هر چیزی از شاه عباس برای هر موزهای بسیار گرانبار است. معتقدی در این نشست خویشکاری ترجمه همزمان را بر گردن داشت.
هانا شیدیاک در آغاز سخنانش خود را به باشندگان شناساند: «من در بیروت زاده شدم بیروت را در سال 1915 به انگیزه جنگ به سوی فرانسه ترک کردم. قرار بود یک سال فرانسه بمانم در سوربون به دانشگاه رفتم همزمان فرصتی برای کار در یک موسسه فرهنگی پیش آمد. همه 35 سال گذشته زندگیم را در موزه گذراندم.
هم اکنون سرپرستی بخش آسیا و خاورمیانه موزه کیوبرنلی را به عهده دارم. موزه کیوبرنلی در نزدیکی برج ایفل یکی از زیباترین نقطه شهر پاریس جای دارد.»
مسابقهای بزرگ بین موزهها برای بالا بردن شمار بازدیدکنندگان
وی در ادامه سخنانش از چرایی پیشواز بالای مردم برای رفتن به موزه از بیست سال گذشته گفت: «امروزه در جهان و کشورهایی مانند امریکا و اروپا موزهها یکی از مکانهایی هستند که بیشترین بازدید کننده و گردشگر را دارند؛ در کنار بزرگسالان شمار بالایی از کودکان نیز از موزه دیدن میکنند. باید پرسید «چه رخ داده که این اندازه شمار بازدیدکننده از بیست سال گذشته تا به امروز بالا رفته و موزهها تا این اندازه ارزشمند شدهاند؟»
شیدیاک برای پاسخ به پرسش بالا، نخست به انگیزه پدید آمدن موزه پرداخت: «خاستگاه واژه موزه از «میوزیوم» یک واژه یونانی باستان که از «میوز» گرفته شدهاست. میوز، دختر زئوس و خدای دانشهای گوناگون، یکی از خدایان استورهای یونان باستان است و در روزگار باستان نیایشگاههای گوناگونی برای این خدا ساخته میشد. سال 1946 در یک هماندیشی در ایکوم واژه «موزه» برای مجموعههایی که دارای آثار دانشی، هنری، تاریخی، باستانی با حیاطی پر از گل و کتابخانهای که میتواند موضوعات پژوهشی در آن وجود داشته باشد و تالارهای نمایش برگزیده شد.
این شناسه هفت بار از سوی ایکوم دگرگون شد و واپسین دگرگونی در سال 2007 میلادی بود و موزهها جایی غیرانتفاعی شناسانده شدند که بایستی خدماتشان در راستای گسترش دانش در بین مردم، نگهداری و مرمت آثار، امکان پژوهش برای آنها، نمایش آثار ملموس و ناملموس و فضایی برای آموزش باشند. این شناسه امکانات بالایی برای پژوهش و آموزش پژوهشگران فراهم میآورد.»
سرپرست موزه کیوبرنلی افزود: «در آغاز هزاره نو، سال 2002 میلادی وزارت فرهنگ فرانسه در یک آگاهینامه (:اعلامیه) رسمی چهار نکته اصلی را برای همه موزههای فرانسه اجباری کرد؛ نگهداری و پاسداری از آثار، پژوهش آنچه که در مجموعههایشان وجود دارد؛ ایجاد دسترسی همگانی به مجموعههای موجود در این موزهها، گسترش و پدید آوردن فضایی فرهنگی برای آموزش همه افراد در هر جایگاه و سلیقه و سرانجام ایجاد فضایی برای گسترش این دانش بشری در سراسر جهان و همسویی این دانش و دستاوردهای هنری برای جهان.
دلواپسی موزههای امروز این است که اگر مردم به سوی موزهها نمیآیند، موزهها به سراغ مردم بروند تا انگیزهای برای آشنایی مردم با آثار موزهای شوند. موزهها با برپایی نمایشگاههای گوناگون و کارگاههای آموزشی برای بزرگسالان و کودکان در شهرها و روستاها کمک میکنند تا کسانی که توانایی رفتن به موزه را ندارند آثار و نشانههای تمدنی را آموزش میدهند.
حتا گروههایی به زندانها و بیمارستانها و دبستانها میروند تا این اندیشه در بین مردم گسترش یابد. امروز یک مسابقه بزرگ بین موزههای بزرگ است که چه اندازه میتوانند شمار بازدیدکنندگانشان را بالا ببرند و برای رسیدن به این آرمان ایدههای نویی به کار میبرند.»
پیشینه گردآوری آثار
موزهدار فرانسوی از توجه انسانهای نخستین به آثار شگفت گفت: «انسانهای نخستین نیز با شناخت مفهوم زیبایی، اشیایی را گردآوری میکردند. کهنترین نمونه تکه سنگی به شکل چهره انسان با دیرینگی سه میلیون سال پیش در جنوب آفریقا یافت شدهاست. شخصی آن را از رودخانه پیدا کرده و در نگاهش زیبا آمده سپس به درون اشکفتی (:غاری) که زندگی میکرده، بردهاست.
نمونه دیگر وابسته به 250هزار سال پیش است بهگمان شخصی تکه سنگی را برای ابزار شکار تراش میداده که متوجه سنگوارهای از صدف در درون آن میشود و آن را به همانگونه نگهداری میکند.
کمی جلوتر نمونهای از دوران باستان و تمدن بابل در شهر «اور» منطقه میانرودان است. باستانشناسان انگلیسی هنگام کاوش کاخ پادشاه «نبونئید» در شهر اور، روزگار بابل نو در یکی از اتاقهای دختر پادشاه گنجینهای بهدست آوردند که بر روی آنها تاریخگذاری شدهبود یکی وابسته به 1400 سال پیش، دیگری دارای نوشتههایی با سه زبان باستانی داشت.
این آثار نشان میدهد از همان روزگار باستان اندیشه گردآوری همراه با نوشتن شناسه و برچسبگذاری بودهاست موضوعی که امروز در موزهها دیده میشود.»
نیایشگاهها نخستین جا برای گردآوری آثار هنری به دست آمده از جنگها
هانا شیدیاک از نقش نیایشگاه در گردآوری آثار هنری گفت: «کمی جلوتر که پیش آییم اندیشه گردآوری آثار هنری از دوران روم باستان پیشروی ما است. هنگامی که رومیها یونان را میگشایند (:فتح میکنند) آثار ارزشمند یونان را با خود میبرند. برای نمونه دروازه ورودی (:تاق نصرت) که دارای نقشبرجستهای است و نشان میدهد پادشاه آن روزگار پس از گشایش اورشلیم اشیا گرانبها، بیشتر آثار هنری، را از نیایشگاهها و کاخها به روم میبرند و برای پادشاه این پیروزی بهاندازهای ارزشمند بوده که خواهان ثبت آن میشود و در این نقش برجسته تکههایی از زر، نقره و دستساختههای مردم اورشلیم دیده میشود. سپس پادشاه برآن میشود نیایشگاهی بسازد و این آثار هنری را در تالاری به نام «صلح» برای مردم روم و جهان به نمایش بگذارد. امروز تنها ستونهایی از این نیایشگاه برجای مانده ولی میتوان گفت نیایشگاه بزرگ و با شکوهی بودهاست.»
چگونگی پدید آمدن نگارخانه
وی در ادامه گفت: «در دوره میانی کلیساها جایگزین نیایشگاهها میشوند. هنگامهی جنگهای صلیبی بسیاری از آثار مانند ظرفهای طلا، جعبههای زیبا ساخته شده از عاج، دستنوشتهها و آثار زر و نقره به دست آمده از سوی جنگاوران به کلیسا پیشکش و انبار میشوند که در روزگاری دیگر سرنوشت این آثار به موزهها سپرده میشود.
در سده شانزدهم میلادی اروپاییانی مانند کریستف کلمب متوجه سفر به سرزمینهای دور دست میشوند و مجموعههای شگرف و بزرگ سرزمینهای دیگر به مجموعهداران اروپا سرازیر میشود، برخی از بناها را کنده و آثار را از دل آنها بیرون میآورند؛ نخستین باستان شناسان نیز آغاز به درآوردن آثار میکنند و خانوادههای درباری و ثروتمندان دیوانهوار به گردآوری آثار میپردازند بدینترتیب مجموعههای بزرگی پدید میآید.
برخی از دانشمندان مانند جووانی پائولو جیووی (Paolo Giovio) 400 تابلو چهره نقاشی شده از نامدارترین نقاشان دوره خود را گردآوری کرد سپس به این برآیند میرسد که نگارخانهای پدید آورد و بنایی را میسازد که شوربختانه در زمانی دیگر در آتشسوزی ویران میشود.»
چگونگی شکلگیری مجموعه خصوصی ویژه دانش طبیعی
شیدیاک از افراد برجستهای که به گردآوری اشیا پرداختهاند گفت: «در سده هفدهم گروهی از فیزیکدانان و شیمیدانان اشیا شگفتانگیز گردآوری کردند یکی از شناخته شدهترین مجموعهدار ایتالیایی (Ulisse Aldrovandi) است که در درازای زندگی خود بیش از 18 هزار تکه آثار شگفتانگیز از جانوران و گیاهان گردآوری کرد که همسو با دانش طبیعی بود و امروز در موزه بولوگنا (Bologna) ایتالیا مورد بازدید همگان است.
هنگامی که این آثار در اتاقهایی گردآوری میشدند به نام اتاق شگفتانگیزان یا اتاقهای کنجکاوی شناخته شدند که پدربزرگ موزههای طبیعی امروز بودند.
نمونه دیگر (Ole Worm) دانمارکی است در درازای زندگی خود جانوران و گیاهان بسیاری گردآورد که پس از مرگش، پسر وی کتاب چاپ سنگی بزرگی را منتشر میکند، در این کتاب نقاشیهایی است که شکل چیدمان فضای آثار در اتاق دیده میشود. امروز یک سالن ویژهای از موزه طبیعی دانمارک تصویر و فرم واقعی که در نقاشیها وجود دارد بازسازی شدهاست.»
چگونگی شکلگیری موزهها به سبک امروزی ، موزه مردمشناسی
کارشناس موزه کیوبرنلی از پیشکش کردن مجموعهداران به پادشاهان و اشخاص مذهبی گفت: «یکی از نامدارترین نمونه، مجموعه الیاس اَشمول (Elias Ashmole) در انلگستان است آثاری از آسیا، آفریقا و امریکا در آن یافت میشود وی افزون بر گردآوری اشیای شگفتانگیزان، آثاری مانند ابزارآلات زندگی مردم و آثار هنری که امروز مردمشناسی نامیده میشود را گردآوری میکند. سال 1677 هنگام درگذشتش مجموعه گردآوری شده را به دانشگاه آکسفورد پیشکش میکند و موزهای با نام «اَشمولین» پدید آمده و برای نخستین بار درهای این مجموعه همگانی به روی مردم باز میشود و این رویداد آغاز شکلگیری مجموعه همگانی است و یک مفهوم تازه از موزه شکل میگیرد.
رویداد دیگر، پاپ به عنوان یک شخصیت مذهبی پشتیبانی شکلگیری موزه میشود، موزهای که برادرزادهاش آلکساندرو آلبانی مجموعه ارزشمندی را گردآوری کرده بود. این نخستین موزه در واتیکان ایتالیا است که به دست یک پاپ و رهبر مذهبی راهاندازی موزه میشود و بدینگونه افزون بر اشیا شگفتانگیزان، آثار کهنتر و گرانبهای وابسته به دوران باستان که سرزمینهای دیگر آورده شدهبودند در موزهها جای میگیرند.»
چگونگی راهاندازه موزه بریتانیا
این کارشناس در ادامه از گشایش موزه بریتانیا گفت: «در انگلستان سِرهانس اِسلون یکی از شخصیتهای شناخته شده در موزهداری است وی فیزیکدان ایرلندی در سراسر زندگی خود بیش از 71 هزار اثر گردآوری میکند که شامل کتاب، تابلوهای نقاشی، آثار هنری، مدالها، حتا حیوانات و گیاهان بود؛ پیش از مرگش همه مجموعهاش را به «جرج دوم» پادشاه انگلیس پیشکش میکند و از پادشاه میخواهد موزه بریتانیا را راهاندازی کند. در سال 1959 نیز درهای موزه بریتانیا به روی همگان باز میشود.
موزه بریتانیا نخست در یک کاخ قدیمی سده هفدهم چیدمان میشود. در آغاز سده هجدهم که دانش باستانشناسی پدید میآید بزرگترین باستانشناسان فرانسوی و انگلیسی به کشورهایی مانند مصر، ایران و چین میروند و آثار بسیاری نیز به دست میآورند. به این ترتیب موزههای بزرگ جهان پر از آثار تمدنی دیگر کشورها میشود؛ بنابراین بنای موزه بزرگتر میشود. پس بنای قدیمی موزه بریتانیا ویران و موزهای بزرگتر و نوتر برای نمایش آثار ساخته میشود. با طراحی نو «سررابرت استورات» بنای نو جایگزین شده و تا به امروز جزو پر بازدیدترین موزههای جهان است.»
چگونگی راهاندازی موزه لوور به عنوان یک موزه ملی
موزهدار فرانسوی در این نشست از موزههای کشور خود گفت: «موزه لوور جایی است که پادشاهان گوناگونی در آن زندگی میکردند؛ گسترش لوور در سده گذشته 19 و 18 صورت گرفته و امروز یکی از بناهای یگانه پاریس که در آن آثار هنری، باستانی و تاریخی یگانهای به نمایش گذاشته میشود.
سال 1878 پادشاه برآن میشود کاخ را ترک و به کاخ ورسای برود و اندیشه پدید آمدن بزرگترین موزه لوور در کاخ لوور بهمیان میآید که دَرِ آن به روی همگان باز میشود و رسما کار خود را از سال 1904 آغاز میکند. در آغاز تنها بخش کوچکی از کاخ قابل بازدید بود. پس از انقلاب فرانسه همه داراییهای کاخ ملی و از آنِ کشور فرانسه شناخته میشود و از ده آگوست 1993با نمایش بیش از 327 تابلو نقاشی در یکی از تالارهای لوور گشایش و تا امروز این بنای نعلی شکل در چهار اشکوبه برای بازدید همگان باز است. موزه لوور در برابر موزههای بزرگ جهان موزه جوانتری است.»
گشایش موزههای نو با همیاری رییس جمهوریها در فرانسه
هانا شیدیاک درباره دگرگونیهای بسیار در موزههای فرانسه در آغاز سده نو گفت: « یکی از ارزشمندترین رخدادها در دوران ریاست جمهوری «جرج پومپیدو» رخ داد و وی پشتیبان برنامه فرهنگی جرج پُمپیدو که امروز در دل پاریس جای داد. این مکان پیشتر پارکینگ ویرانهای بود و موزهای که در آن جای گرفت، ساخته شده از لولههای بزرگ با پیچ و مهره در هفت اشکوبه است؛ در سال 1969 گشایش یافت و امروز به عنوان فرهنگیترین جا در پاریس با کتابفروشیها و نگارخانههای هنری است.
سپس رییسجمهور «فرانسوا میتران» به ساخت موزههای نو و بازآرایی موزههای قدیمی میپردازد. در دوره ریاستجمهوری وی چهار موزه ساختهشد که یکی از زیباترین و ارزشمندترین آنها، موزه علوم و فناوری است. این موزه از نگاه بنا و روش ارایه موزهای، آثار و امکانات به ویژه برای کودکان یگانه است. موزه دیگری که ساخته شد موسسه هنر جهان عرب است و یکی از کانونهای هنر اسلامی در اروپا است و مهرازی این بنا به دست «فرانسوا ژان لوبل» صورت گرفت. در سال 1989 پس از دههها با پافشاری و پشتیبانی میتران بازسازی پایهای در لوور انجام و بخشهای بسیاری از اشکوبههای زیرین برای نخستین بار نمایان میشود؛ هرمی که امروز به عنوان نماد لوور است در همان سالها افزوده شد.
وی در ادامه افزود: «با آمدن ژاک شیراک ساخت موزهای برای نشان دادن همه تمدنها و قارهها به دست وی کلید میخورد و ساخت آن در تنها زمین خالی برجای مانده در کنار رودخانه و نزدیک برج ایفل بود. همه موزههای ارزشمند پاریس در کنار رودخانه سند هستند.
نخستین طراحی موزهای «ژان لوبل» مهراز نامدار جهان موسسه هنرهای عرب (کیوبرنلی) در پاریس سپس لوور ابوذبی و در قطر هم موزهای دیگر است. در ساخت موزه کیوبرنلی، بیشتر فضا، 18هزار مترمربع، برای باغ است بههمینروی موزه در بلندا ساخته شد. همه دیوارهای بیرونی همه فضای سبز هستند و بیش از 150 گونه گیاهی در آنها کاشته شدهاست؛ آبیاری نیز به شیوه گیرایی صورت میگیرد. ساخت سینمای بیرونی موزه رو به رودخانه از دیگر شگفتیهای آن است.»
موزه گورستان اشیا نیست
هانا شیدیاک افزون بر ویژگیهای موزه کیوبرنلی از خویشکاری موزههای پاریس گفت: «یکی از قانونهای موزهداری در فرانسه، به نمایش درآوردن همه آثار در درازای ده سال است. همه موزهها یک بانک اطلاعاتی دارند که تک تک آثار با شناسنامه، عکس و توضیحات به نمایش گذاشته میشوند
دلنگرانی امروز موزه نخست نگهداری، بازآرایی (:مرمت) سپس نمایش است بههمینروی فضای مخزن مانند یک آزمایشگاه و بیمارستان است. در شیوه نوین همه آثار یک بارکد دارند که بدون درنگ میتوان اثر را یافت.
از دیگر کوششهای مهمی که در پاریس صورت میگیرد هر سال، سرپرست هر بخش بایستی اشیایی را شناسایی و به خرید آثار ادامه دهد.»