دارالفنون یادگار ماندگار میرزا تقیخان امیر کبیر از سازههای تاریخی در خیابان ناصرخسرو تهران است. این مدرسه به ابتکار امیرکبیر در زمان ناصرالدینشاه برای آموزش علوم و فنون نوین بنیادگذاری شد. دارالفنون بهگونهای نخستین دانشگاه در تاریخ مدرن ایران است. در نوشتههای ایرانی تا دیرزمانی همه دانشگاههای خارجی را دارالفنون میخواندند.
امیرکبیر پس از سفر به روسیه، بنیادگذاری یک مرکز آموزش عالی را از نیازهای کشور دانست و از آغاز صدارت خود، برای ایجاد این مرکز کوشش کرد، اگرچه گشایش آن را ندید. دارالفنون یکشنبه ششم دیماه 1230 و 13 روز پیش از کشته شدن امیرکبیر و با حضور ناصرالدین شاه، آقاخان نوری صدراعظم تازه و گروهی از دانشمندان و آموزگاران ایرانی و اروپایی با 30 دانشآموز به گونهی رسمی گشایش یافت.
از نامههای به جا مانده از امیرکبیر و نوشتههای روزنامه وقایع اتفاقیه و اسناد دیگر برمیآید در آغاز نام ویژهای برای این واحد آموزشی در دست ساخت، در نظر نگرفته بودند و از این سازه با عنوان مدرسه، مدرسه جدید، مکتبخانه پادشاهی، تعلیم خانه، معلمخانه و مدرسه نظامیه یاد شدهاست. در واپسین نامهای که امیرکبیر به سفیر ایران در روسیه برای پیگیری جذب استادان اروپایی مینویسد، از این سازه به عنوان مدرسه نظامیه یاد میکند. در منابع پیش و پس از بنیادگذاری دارالفنون، بهویژه در خاطرات دانشآموختگان اروپا برای این مدرسه از واژهی دارالفنون یاد شده است.
دارالفنون مجهز به آزمایشگاه فیزیک و شیمی و داروسازی، چاپخانه، کتابخانه، سفره خانه یا غذاخوری بود. در یکی از اتاق های آن دواسکلت برای آموزش دانشجویان پزشکی نگهداری میشد. در نیمه اول سال1304 قمری نیرالملوک وزیر علوم با همکاری امین السلطان وزیر مالیه با خرید و ویران کردن خانههای ساکنان ضلع جنوبی مدرسه، تالار بزرگ نمایش را ساخت تا ناصرالدین شاه، که در سفر فرنگ با تیاتر آشنا شده بود، در آن به تماشای تیاتر بپردازد. در اصلی مدرسه در آغاز به خیابان باب همایون باز میشد که برپایهی مصالحی آن را بستند و در ورودی را به خیابان ناصریه یا ناصر خسرو فعلی باز کردند.
ساختمان دارالفنون هشتاد سال پابرجا ماند و با وجودی که همچنان قابل استفاده بود، در سال 1308 خورشیدی تخریب شد.
در این سال میرزا یحیی خان اعتمادالدوله قراگزلو وزیر معارف آن زمان ساختمان نخستین را در هم کوبید و با نقشه و نظارت مارکف، مهندس روسی، ساختمان کنونی را به جای آن ساخت. علی اصغر حکمت وزیر فرهنگ وقت نیز در سال 1313 خورشیدی در شمال و جنوب، عمارتی را بر آن افزود.
اکنون در ورودی ساختمان در شمال خاوری (:شرقی) مدرسه و رو به خیابان ناصر خسرو باز میشود. این دروازه به شیوهی معماری سنتی دارای طاق زنجیرهای بلندی است. در دوسوی درگاه دوستون استوانهای نقرهای رنگ طاق این دروازه را نگاه داشته است. ساختمان کنونی سی و دو کلاس درس دارد، دوازده کلاس در دو طبقه ضلع خاوری و به همان اندازه در گوشهی باختری (:غربی) و هشت کلاس در دو طبقه گوشهی شمالی.
سالنهای نمایش و غذاخوری نیز در گوشهی جنوبی ساخته شده است. گمان می رود این دو سالن از همان بناهای نخستین دارالفنون باشد و مارکف ساختمان کلاسها را تخریب و بازسازی کرده است.
رشتههای تحصیلی پیادهنظام، سوارهنظام، توپخانه، مهندسی، پزشکی و جراحی، داروسازی و کانیشناسی رشتههایی بود که در دارالفنون آموزش داده میشد. زبان فرانسه، علوم طبیعی، ریاضی، تاریخ و جغرافیا درسهای مشترک همهی رشتهها بود، سپس زبان انگلیسی، روسی، نقاشی و موسیقی به این درسها افزوده شد.
از آغاز بنیادگذاری دارالفنون برخی از درباریان به مخالفت با آن پرداختند. نخستین مخالف آن، جانشین امیرکبیر، میرزا آقاخان نوری بود که به دنبال انحلال آن برآمد.
آقاخان میخواست آموزگاران اتریشی را به کشور خود بازگرداند و نماینده بریتانیا از اقدامات وی پشتیبانی کرد و حتا سرهنگ شیل به شاه توصیه کرد که مدرسه دارالفنون به ضرر سلطنت اوست. اما ناصرالدین شاه به این حرفها گوش نداد و به پشتیبانی و نگاهداری دارالفنون پرداخت.
یکی دیگر از شوندهای (:عوامل) مخالفت با دارالفنون رواج آموزش پزشکی اروپایی بود. طرفداران نظام پزشکی سنتی، تشکیلات تازه را خطری جدی برای جایگاه شغلی خود احساس میکردند. در کلاسهاس طب تا مدتها تنها به آموزش نظری بسنده میشد و از ترس تکفیر تشریح امکانپذیر نبود، اما در سال 1232 خورشیدی که یکی از بیگانگان به گونهی مشکوکی درگذشت، به درخواست بازماندگان دکتر پولاک برای کشف شوند مرگ، او را با حضور شاگردان کالبد شکافی کرد.
پس از انقلاب مشروطیت و با ورود آموزگاران فرانسوی، اقداماتی بنیادی برای بازسازی جایگاه علمی و مرکز آغاز شد و در سال ۱۲۸۵ «آییننامه مدرسه دارالفنون» گردآوری شد. برپایهی سیستم نوین، سال تحصیلی از شهریورماه هر سال آغاز و تا خردادماه سال بعد پایان مییافت.
فرتورها از تهمینه سهرابی است.
1362