لوگو امرداد

به یاری اهورامزدا

ارستنام اروانو یزه میده
روانشاد کیومرث آذرگشاسبی
نام و یاد نیکان و بهان جاودان باد

در تاریخ 27 اردیبهشت ماه سال 1337 خورشیدی در محله زرتشتی نشین شهر کرمان در خانواده ای فرهنگی و اصیل فرزندی نیکو سرشت پا به عرصه زندگی گذاشت که نامش را –کیومرث- گذاشتند. پدر ایشان روانشاد رشید آذرگشاسبی و مادرشان روانشاد ایراندخت پیلتن از خانواده های خوشنام و پر آوازه شهر کرمان بودند. او دومین فرزند خانواده و نخستین فرزند پسر بود.

پدر ایشان دبیر آموزش و پرورش و از فعالان فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شهر کرمان بودند و مادرشان ضمن اداره امور خانه همواره در فعالیت های اجتماعی و فرهنگی فعالیت داشتند. خواهر و برادرانش نوشین، کاوه، کورش، کامران و کامکار هر کدام نقشی ویژه در زندگی ایشان داشتند. پرورش و رشد در خانواده ای اجتماعی و پر جمعیت، شخصیتی مردمی و دوست داشتنی از ایشان پدید آورد.

دوران پیش از دبستان را در کودکستان اردشیر همتی و دوره ابتدایی را در مدارس فروغی و ایرانشهر و مقطع متوسطه را در رشته ریاضی در دبیرستان های پهلوی، ایرانشهر، عماد و شاپور کرمان گذراند.

در سن 17 سالگی و در زمان جوانی، روز هشتم اردیبهشت ماه سال 1354 نابهنگام پدر بزرگوارشان را در سن 55 سالگی از دست داد و مسئولیت خانواده در حساس ترین دوران زندگی بر دوش ایشان قرار گرفت و تا آخرین روزهای زندگی مسئولانه به وظیفه خویش عمل کرد. او ضمن همراهی با مادر در اداره امور؛ خواهر و برادرانش را همواره گرامی می داشت و بی دریغ محبت می کرد. وی نه تنها برادری مهربان بلکه دوستی فداکار و مشاوری دانا بود و در تمام طول زندگی رابطه ای صمیمانه و نزدیک با ایشان داشت.

او با تمامی شرایط سختی که پس از درگذشت پدرش بر خانواده حاکم بود دوران دبیرستان را به پایان رساند و در سال 1356 برای ادامه تحصیل به شهر مانیل در کشور فیلیپین عزیمت کرد. پس از چهار سال تلاش، در رشته مهندسی ساختمان از دانشگاه مانیل فارغ التحصیل شد و در سال 1360 برای خدمت به کشور و همچنین حمایت از خانواده خویش به ایران بازگشت. در سن 23 سالگی با همراهی برخی از اعضای خانواده نسبت به تاسیس شرکت ساختمانی و تاسیساتی با نام -کزه تکنیک- اقدام نمود و در شرایط ویژه سال های پس از انقلاب و همچنین وضعیت خاص کشور در زمان جنگ، با وجود تمام مشکلات و کمبودها ، با اعتماد به نفس و تکیه بر دانش، هوش ذاتی و نیروی جوانی نسبت به انجام پروژه های عمرانی در سطح استان کرمان آغاز به فعالیت نمود. از جمله کارهای ایشان می توان از انجام پروژه های عمرانی در شهرهای کرمان، زرند، جیرفت، سرچشمه و کوهبنان و نیز احداث یکی از نخستین کارخانه های تولید آجر با تکنولوژی جدید در کرمان نام برد.

در بهار سال 1366 خورشیدی هنگام شرکت در مسابقات جام ورزشی یگانگی در شهر یزد با همسرشان خانم – مهناز فرهادی ایرانی- که در آن زمان برای دیدار با خویشان و سیاحت، از هند به ایران مسافرت کرده بود، آشنا شد و در خوردادماه همان سال با ایشان ازدواج کردند. پس از گذشت چند ماه از زندگی مشترک در ایران، در پاییز همان سال به همراه همسرشان به هندوستان و از آنجا به کشور استرالیا عزیمت نموده و به مدت چهار سال در شهر ملبورن ساکن و در زمینه صنعت بیمه مشغول به کار شدند.

در تابستان سال 1370 با توجه به مساعد شدن شرایط برای سازندگی کشور، در سال های پس از جنگ، جهت بهره بردن از تجربه و تخصص خود برای خدمت به میهن و هدایت خانواده ی خویش به ایران بازگشتند و مجددا نسبت به تاسیس شرکت ساختمانی دیگری به نام –آذرکزه- اقدام و بلافاصله شروع به فعالیت کردند. همزمان با انجام پروژه های عمرانی دولتی، با تشویق دوستان و آشنایان به سرمایه گذاری در زمینه ساختمان، مبادرت به ساخت مجموعه های آپارتمانی نمود که به زودی به یکی از پیشگامان و مشاوران صاحب نظر این صنعت در کرمان شهرت یافت. همچنین در همان زمان برای تاسیس و ساخت یک باب مدرسه دخترانه با شراکت تعدادی از فرهنگیان کرمانی نیز اقدام نمود. وی در کنار فعالیت های یاد شده، در صنعت بیمه و بازرگانی خارجی نیز صاحب نظر و فعال بود.

در زمستان همان سال در روز 4 اسفندماه سال 1370 فرزندشان – آتوسا – در شهر کرمان به دنیا آمد و به زندگی مشترک ایشان زیبایی بخشید.

در محدوده سال های 1375 تا 1385برای زندگی بهتر، مقدمات اقامت در کشور کانادا را مهیا نمود و به این کشور مهاجرت و به مرور با خانواده در آنجا ساکن شدند. سکونت در کشورهای استرالیا و کانادا هیچگاه مانع برقراری ارتباط ایشان با کشور ایران و خانواده شان نگردید و ضمن حمایت های معنوی از خانواده به طور مداوم برای سرمایه گذاری در کشور اقدام می نمود و حداقل چند ماه در سال را در ایران اقامت داشت. یکی از دلایل مسافرت پی در پی ایشان به کشور، دلبستگی و علاقه ی زیادشان به مادر، خانواده و میهن بود. سال 1380 در روز دهم مهر ماه مادر گرامی شان از دنیا رفتند.

از ویژگی های شخصیتی ایشان می توان به مردم داری، مهربانی، همت بلند، خوش فکری، سخت کوشی، شجاعت، جسارت و میهن دوستی وی اشاره نمود. او انسانی توانمند، پر تلاش و خستگی ناپذیر بود و همواره با خوش بینی و انگیزه بالا به آینده ای روشن برای خانواده، خویشان، دوستان، ایران و جهان می اندیشید.

تنها دختر ایشان- آتوسا- در بهار سال 1395 با آقای مهندس -شهریار مهرآذر- پیمان همسری بست و در کشور آمریکا ساکن شد. نتیجه این ازدواج خجسته دختری عزیز و زیبا به نام – نیکیتا – است.

ایشان در کنار کارهای اقتصادی همواره مشاوری دانا و مورد اعتماد برای انجمن کرمان ، موسسات خیریه، نهادهای اقتصادی، دوستان و اعضای خانواده اش بود و به هر کس که نیاز داشت بدون کوچکترین چشمداشتی، مشورت و یاری می رساند. او علیرغم سکونت در کشور کانادا تا سال 1395 به کارهای عمرانی، اقتصادی و مشاوره ای در ایران ادامه داد و پس از آن به دلیل بیماری های ناشی از دیابت و نیاز به درمان مستمر، اکثر اوقات در شهر تورنتوی کانادا اقامت داشت و فقط سالی یک مرتبه برای دیدار با خانواده به ایران می آمد.

سرانجام زنده یاد مهندس کیومرث آذرگشاسبی در چهارم آبان ماه سال 1399 در سن 62 سالگی در اثر ایست قلبی ناشی از بیماری های زمینه ای در شهر تورنتوی کانادا چشم از جهان فرو بست.

 

یادش گرامی ؛ روانش شاد و بهشت برین جایگاهش باد