لرستانیهای سرفراز بسان برادرانِ کردِ دلاورِ زاگرسنشین و فراتر از آن ، بلوچهای رستمنیا ، آذریهای آتشینپَر، مرزبانان آبی و بندرنشینان هرمزگانی و بوشهریِ دِلواریپرور، البرزنشینان آرشتبار، خراسانیان خورشیدگون، شمالیهای سبزاندیش، کاسپیَنیهای کاسینژاد، خوزستانیهای خونگرم و همه مردمان ایران فرهنگی که شیفتگان فردوسی و شاهنامه هستند. روستازادگان دانشمند، این فرزندان خردمند فردوسی و پرورش یافتگان فرهنگ پهلوانی شاهنامه ، به آیین نیاکانی، به دامنههای اشترانکوهِ استوار با یخچالها و قلههای پربرف که از دور چشمنوازی و دلربایی میکنند در روستای دربند شهرستان ازنا، حماسه جاودان شاهنامهخوانی آفریدند.
پسین روز پنجشنبه هفدهم خرداد ۱۴۰۳ به یادگار پدران رستمگونه و مادران رودابه و گردآفرید خوی که شیفتهی شاهنامهخوانی بودهاند از سوی خانوادههای ارجمند لونی ویژه مهندس غلامرضا لونی ساکن انگلستان که به ایران آمدهبود به همراهی برادران و خواهران خود، آیین شاهنامه خوانی را با باشندگی دوستان، خویشاوندان، آشنایان و علاقمندان در خانه باصفای پدری خویش (ایرانسرا ) که بسان موزه همه جای آن را با خردمندی مزین به ابزار کار و تولید پدران و مادران ایرانی کرده بودند در روستای دربند شهرستان ازنای استان لرستان برگزار کردند.
در این نشست فرهنگی زیبا و ارزشمند، گروهی از ادیبان و استادان و دانش آموختگان دانشگاهها و شماری از مدیران بخشهای خصوصی و دولتی بهویژه شهردار گرامی ازنا مهندس حسنی ، همچنین دوستداران شاهنامه فردوسی از تهران، خرم آباد، دزفول، الیگودرز، و نیز شماری از ساکنان خونگرم روستای دربند، زینتبخش نشست بودند.
گروهی از هنرمندان خنیاگر و نوازندگان چیرهدست موسیقی بنام استاد حشمت رجبزاده از خرمآباد و استاد فاضل جمشیدی (سوادکوهی ) مدیر پیشین خانهی موسیقی ایران حضور داشتند که با اجراهای گوناگون زبان فارسی و با لهجههای شیرین لری بختیاری، لکی، مازندرانی و … گاهان فرحبخشی را برای باشندگان فراهم کردند.
نوازندگی بخشهای موسیقی این برنامه را استادان داریوش آریانپور (تار)، استاد جهانگیر لطفی (تنبور)، استاد تیمور هداوند (نی)، استاد ایمان لونی (تنبک) و استاد ابراهیم جعفریان (سنتور) با هماهنگی و به زیبایی تمام اجرا کردند که بسیار با مهر و تشویق باشندگان روبهرو شد.
در میان چهرههای برتر و شاهنامهخوانان منطقهی لرستان پیر فرزانه شاهنامهخوان، استاد ابوالقاسم دهقان و فرزندانش، کیخسرو و علیشیر دهقان و نیز چهرههای دیگر همچون استاد دانش چراغی و استاد جمشیدی با نوای دلنشین، شاهنامهخوانی کردند.
در بخشی از برنامه دبیر نشست از استاد کیخسرو دهقان نظامیخوانی را درخواست کرد که ایشان به همان شیوهی شاهنامهخوانی به خواندن بیتهایی از خسرو و شیرین نظامی پرداخت.
گفتنی است چند تن از هموندان (:اعضای) بنیاد ایران فرهنگی پرفسور داریوش فرهود در این برنامه حضور داشتند.
همچنین مهمانداری و هماهنگیهای پیشین برنامه را مهندس تقی صالحی با کوشش بسیار و با مهرورزی بردوش داشتند که شایستهی ارجگزاری است.
این نشست با دبیری محمد سپهر و اجرای مهرداد پورمند برگزار شد.
جهان دل نهاده بدین داستان
همان بخردان نیز و هم راستان
فرتورها رسیده است.
4090
7 پاسخ
هزارانهزار آفرین بر همت والا این رادمردان و ایرانبانان. درودها درود بر کوشش این سَروران برای نگاهبانی از شاهنامهی ایران. پایدار باشند و سرفراز، پُرتوان و فرهمند، شادانشاد و کامروا.
بلوچ های رستم نیا=؟ این چه صیغه ای هست..
سیستانیهای رستم نیای درست می باشد، چون ما سیستانیها با بلوچها هم استان هستیم اساطیر قومی ما نیز مشترک هست ، این اشتباه تاریخی و جغرافیایی هست.
متاسفانه یک عده و همراه با پان بلوچها در راستای تجزیه ایران به دنبال اسطوره سازی برای مردم بلوچ هستند..هزاران بار می گوییم ما سیستانی هستیم فارس نیستیم،کرد نیستیم و هم در تاریخ ایران و هم در دین مزدیسنا و هم در بازیابی هویت ملی و حفظ زبان پارسی کوشا بوده ایم نخبگان ایران این موضوع را درک کنید شما دارید به یک قوم مهاجم به استان تاریخ سازی می کنید سیستانی با بلوچ متفاوت هست ما سگزی هستیم و بلوچ ریشه ای از غرب کشور و شاید مادها داشته باشد…سیستان سر نخ حفظ ایران و هویت ایرانی و حتی بازیابی دین ایرانی هست و با اظهارات نابخردانه و تحلیل های آبکی و بدون سند بر ویرانی هویت ایرانی گام بر ندارید….
موافقم
در واقع نیای رستم همان سیستان می باشد و بلوچ قوم مهاجری هست که بعد از رستم وارد منطقه شده اند دقیقا همانند ماد ها که به اشتباه آنها را کرد معرفی کرده اند و همینطور سکاها که گاهی به اشتباه آنها را ترک می دانند
درود بر شما یاران جان.تشکر ویژه از خانواده بزرگ لونی و شما گرامیان.سپاس ویژه از شما بخاطر درج این مطلب
باشد که این ایین زیبا فراگیر شود
دوست عزیز فلات ایران به غیر از ايرانيهای بومی همه ریشه های آریایی دارند البته در این زمانه انسان خردمند جای گزین اقوام شده است و دیگر جای نسیت که اقوام و مردمانش داری ژنی خاص باشند