لوگو امرداد
پیشینه‌ی نام و حدود جغرافیایی-سیاسی سرزمین ایران (بخش یک)

اسناد و مدارک تاریخی پیش از اسلام

32323روان پاک زنده‌یاد دکتر ابوالفضل خطیبی  را درود فراوان می‌فرستم که با ارایه توضیحات خود، اولین‌بار انگیزه نوشتن این مقاله را پدید آورد و همچنین سپاس فراوان از استاد بزرگوار دکتر جلال‌الدین کزازی که بخش شاهنامه‌ای مقاله را بازبینی کرده و نگارنده را از راهنمایی خود بهره‌مند کردند. همچنین از دوست ارجمندم آرش بهداد، پژوهشگر ادبیات حماسی، که نادیده و ناشناخته به اینجانب اعتماد کرد و حاصل پژوهش‌های خود را در اختیار نگارنده قرار داد، تشکر می‌کنم.

تاویل تاریخ‌گرایانه نام «ایران» به‌عنوان یک مفهوم سیاسی و تعیین حدود و ثغور جغرافیای سیاسی، تاریخی و فرهنگی ایران، یکی از پربسامدترین موضوعات تاریخ تحلیلی معاصر می‌باشد. طی سال‌های اخیر، به‌دلیل رواج خرده‌نگاری‌های تردیدبرانگیز و گاه بنیان‌کن در فضای مجازی و انتشار محتواهای ستیزه‌جویانه علیه نام، پیشینه تاریخی و حدود جغرافیایی کشور ایران توسط طیف متنوعی از کاربران با هویت یا بی‌هویت فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی را عملاا به صحنه نبرد تن‌به‌تن مبدل ساخته است.

از سوی دیگر، برخی نویسندگان و یا افراد صاحب‌نام نیز با انگیزه‌های مختلف فلسفی، سیاسی اقدام به طرح دعاوی و یا پرسش‌هایی درباره پیشینه‌ی نام، هویت و چیستی ملت-دولت ایران کرده و آتش تدارکات جنگ سایبری را شعله‌ورتر ساخته‌اند.

در تبیین و تشریح پیشینه‌ی تاریخی نام و چیستی ایران، حدود جغرافیایی آن و هویت فرهنگی باشندگان این سرزمین و همچنین تاریخچه و جایگاه زبان پارسی در ایران‌زمین، اساتید محترمی همچون جلال خالق‌یمطلق، ماشاءالله آجودانی، فریدون مجلسی، پیروز مجتهدزاده و … فراوان نوشته‌اند. چنان‌که بازنویسی آراء و نظرات ایشان و جمع‌آوری اسناد و مقالات پراکنده در قالب فهرست-مقاله‌ای نسبتا طولانی با هدف آگاه‌کردن کسانی که به هر دلیلی نمی‌خواهند «ایران» را به‌عنوان یک حقیقت روشن و درخشان تاریخی بپذیرند، شاید کاری چندان سودمند به نظر نرسد. با این‌حال، نگارنده بر این گمان است که با یک‌پارچه‌کردن اسناد و مدارک و مقالات و کوشش‌های فکری کارشناسان اهل فن با هدف مشخص‌کردن هویت تاریخی ایران و ایرانی که به‌رغم فراز و نشیب‌های فراوانش همچون کوهی استوار در طول تاریخ پای برجا مانده و به‌رغم تهاجمات و ضربات کوبنده تاریخی، هیچ‌گاه دچار گسست قطعی و انقطاع جبران‌ناپذیر تاریخی نشده است، زحمت جویشگران و پویشگران حقیقت‌جو را آسان‌تر کرده و چه‌بسا خواندن و پی‌گرفتن سابقه و پیشینه تاریخی نام و حدود جغرافیایی سرزمین ایران را برای خوانندگان جذاب‌تر و آسان‌تر کند. امید است منکران ایران و شکاکان و شبهه‌افکنان نیز با مطالعه این متن، به قدر کافی پاسخ خود را دریافت کرده و در صورت تمایل به تداوم عادت شبهه‌افکنی‌های خود، لااقل گرد این یک موضوع دیگر نگردند و وقت خود را تلف نکنند.

انگیزه طرح و تهیه فهرست -مقاله درباره نام و حدود ایران، اولین‌بار با مشاهده محتواهایی زرد، غیراستاندارد و فاقد اعتبار علمی و بعضا موهن در فضای مجازی شکل گرفت، اما در نهایت با سخنان جناب آقایان مراد فرهادپور، نویسنده و مترجم آثار فلسفی، و محسن نامجو، نوازنده و آهنگ‌ساز، درباره تاریخ ایران، شکل جدی به خود گرفت.

مراد فرهادپور در کلیپی که اخیرا در فضای مجازی انتشار یافت، طی ارایه گزارشی ناقص و عجولانه از تاریخ ایران گفته است: «ما بعد از حکومت چهارصدساله ساسانیان که اصلا معلوم نیست چی چی از توش درآمده، دوران کلاسیک اسلامی را داشته‌ایم و بعد یک دوره هزارساله حکومت ترکان …، یعنی اصلا ایرانی وجود نداشته». و در پی این اظهارات اضافه کرده‌ است: «یکی از پیرزنان فامیل تا همین اواخر اصلا نمی‌دانسته که ایران چی هست». سخنان ایشان مورد استقبال شدید قوم‌گرایان افراطی ترک (موسوم به پان‌ترک‌ها) قرار گرفت و در شبکه‌های اجتماعی دست‌به‌دست چرخید.

از دیگر چهره‌های رسانه‌ای با سخنان پریشان خود که نمک به زخم ایران‌دوستان ریخته و کام دل تجزیه‌طلبان و ایران‌ستیزان را شاد کرده است، آقای محسن نامجو است. ایشان که پا را از حیطه تخصصی خود فراتر گذاشته و در مورد امور سیاسی، اجتماعی و تاریخی نظر می‌دهند، اشاره کرده‌اند که گفته‌اند: «حافظ خود را ایرانی معرفی نمی‌کرده».

برخی از منکران نام و هویت تاریخی سرزمین ایران با استناد به برخی کتب تاریخی ادعا کرده‌اند که در روزگاران قدیم کشوری به نام ایران شناخته نمی‌شده و ایرانیان به‌طور کلی عجم یا فرس نامیده می‌شدند و در ادامه می‌افزایند که «رضاشاه نام پرشیا را به ایران تغییر داد». در واقع، به زعم این افراد، نام ایران تنها در زمان رضاشاه کاربرد سیاسی پیدا کرده است و پیش از آن به‌عنوان نام یک کشور رایج نبوده است. آن‌ها ادعا می‌کنند در اسناد حکومتی نامی از ایران نبوده و هر ایالتی تحت عنوان «مملکت» یا «کشور» به‌طور مشخص و جداگانه ذکر می‌شده است. مثلاً مملکت (یا کشور) فارس، مملکت (یا کشور) عراق، مملکت (یا کشور) و …

یکی دیگر از شبهاتی که درباره پیشینه‌ی نام و حدود ثغور کشور ایران عموما توسط برخی اتباع افغانستانی در فضای مجازی مطرح شده است، درباره حدود جغرافیایی سرزمین ایران است. اینان نام ایران را بالکل انکار نمی‌کنند، اما با اشاره به بخشی گزینش‌شده از شاهنامه فردوسی و کتاب جغرافیای استرابن، نتیجه گرفته‌اند که «ایران» یا «آریانا» نامی است که در گذشته فقط به کشور افغانستان کنونی اطلاق می‌شده و شامل سرزمین ایران کنونی نمی‌شده است. از آن جمله می‌توان به مقاله «شهرهای شاهنامه در نقشه امروز جهان» نوشته رضا محمدی در سایت BBC فارسی اشاره کرد. (سایت بی‌بی‌سی فارسی، ۲۹ اردیبهشت ۱۳۹۰، رضا محمدی)

در این بخش از شاهنامه آمده است:
بگو تا من اکنون هم اندر شتاب
نوندی فرستم به افراسیاب

هران شهر کز مرز ایران نهی
بگو تا کنیم آن ز ترکان تهی

و ز آباد و ویران و هر بوم و بر
که فرمود کی‌خسرو دادگر

نویسنده در پی این ابیات، نام برخی از شهرهای کشور افغانستان کنونی همچون غرچگان، طالقان، فاریاب، بلخ، اندراب، بامیان، بدخشان و … را ذکر کرده و نتیجه گرفته است که ایران فقط به مناطقی از شمال کشور افغانستان کنونی و برخی از شهرهای تاجیکستان و ازبکستان کنونی اطلاق می‌شده است و ربطی به ایران کنونی ندارد.

یکی دیگر از کاربران فضای مجازی با نام اختصاری ب.ج که ضمن ابراز سخنانی موهن و بعضا بی‌شرمانه در فضای مجازی، خود را پژوهشگر معرفی کرده، اظهار داشته است که «ایران» فقط نام یک فلات (مانند فلات آناتولی یا فلات پامیر) است و نام‌گذاری «ملت-دولت» ایران بی‌معنا و جعلی است. از محتوای صفحه شخصی ایشان در شبکه‌های مجازی چنین به نظر می‌رسد که وی در کسوت یک فعال فرهنگی با تحصیلات عالی، طی کنفرانس‌هایی که آزادانه و احتمالا با حمایت برخی موسسات به ظاهر فرهنگی در یکی از کشورهای همسایه برگزار کرده است، تاریخ، زبان، فرهنگ و هویت مردم ایران را هدف قرار داده و موکدا تکرار می‌کند: «نام ایران هیچ ربطی به مفاهیم مدرنی همچون دولت-ملت ندارد».

دریغ آن‌ که حتی عده‌ای از کاربران میهن‌دوست اما ساده‌انگار در مواجهه با چنین دعاویی، بعضا دچار شک و تردید شده و گاه ناآگاهانه به انتشار تفاسیر کژتابانه تاریخی دست یازیده‌اند. از آن جمله می‌توان به متن معیوبی در فضای مجازی اشاره کرد که روزی را به‌عنوان جشن روز نام‌گذاری ایران توسط رضاشاه معرفی کرده و ریشه نام ایران را به کلمه «اران» متعلق به ششصد سال پیش نسبت داده است. کاملا مشخص است که این متن با محتوایی نادرست و اطلاعات غلط، با ظاهری میهن‌پرستانه و با اهدافی مغرضانه تولید و منتشر شده است و جای تعجب دارد که برخی از هم‌وطنان ما که قصد و نیتی جز ترویج فرهنگ ایرانی و ایران‌دوستی نداشتند، ناآگاهانه آن را دست‌به‌دست کرده و برای دیگران ارسال کرده و شادباش می‌گفتند.

هرچند تاریخ‌شناسی در حیطه علوم انسانی نسبت به علوم دیگر از ضریب یقین نسبتا پایین‌تری برخوردار بوده و همواره جا برای شک و شبهه و تردید و بازخوانی و ارائه تفسیرهای جدید و متفاوت وجود داشته و هرچند نگارنده هنوز مطالعه دقیقی درباره سابقه نام و شاخصه‌های ملی و هویتی سایر کشورها انجام نداده است، اما گمان می‌رود کمتر کشوری در جهان وجود داشته باشد که به اندازه ایران اسناد و مدارک تاریخی برای تعیین هویت خود داشته باشد.

بدون شک، تعداد اسناد و مدارک تاریخی که به نام ایران اشاره داشته و حدود جغرافیایی آن را به‌خوبی نشان می‌دهد، بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این فهرست-مقاله آمده و در صورت لزوم در آینده بخش‌های دوم و یا سوم به آن افزوده خواهد شد.

این مقاله در پنج بخش تنظیم شده است که در قالب پنج مقاله مجزا در سایت محترم امرداد منتشر می‌شود. در پایان هر مقاله، لینک فایل PDF موجود است که علاقه‌مندان می‌توانند از طریق آن به متن اصلی فهرست-مقاله دست یابند.

بخش اول : اسناد و مدارک تاریخی پیش از اسلام
بخش دوم : اسناد و مدارک تاریخی پس از اسلام تا دوره مغول
بخش سوم : نام و حدود ایران در شاهنامه و آثار ادبی
بخش چهارم:  احیاء نام ایران در اسناد و مدارک حکومتی و تاریخی از دوره مغول تا قاجار
بخش پنجم : اسناد و مدارک موجود در سایر کشورها

لازم به ذکر است که اسناد و مدارک موجود بسیار بیشتر از آن چیزی است که در این فهرست آمده و در صورت لزوم در آینده کامل‌تر خواهد شد.

بخش اول فهرست -مقاله را از اینجا می‌توانید دریافت کنید.

اسناد و مدارک تاریخی پس از اسلام تا دوره مغول

نام و حدود ایران در شاهنامه و آثار ادبی

 

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1404-01-28