لوگو امرداد

موبد فیروزگری، فرزند راستین ایران بود

sssچند روز پیش، ایران بزرگ‌مردی آراسته به اخلاق و مهر به میهن را از دست داد که همواره دل در گِرو ایران داشت و بی‌گمان فرزند راستین ایران بود.

 در چندین روز گذشته از نیک رادی و پاک سرشتی مرد بزرگی همچون شادرُوان موبد مهربان فیروزگری سخن‌ها به میان آمده است و همواره همگان او را ستوده و یادش را ارج نهاده و پاس داشته‌اند. نگارنده نیز به اَنگیزه‌ی کارهای فرهنگی که در گذر بیش از یک دهه گذشته، انجام داده و به تهران رفت‌وآمد داشته و در همایش‌ها و نشست‌ها فرهنگی باشَنده بوده و از نزدیک با زنده‌یاد موبد فیروزگری آشنایی داشته است در نوشته‌ای کوتاه از این نیک‌مرد ایران‌دوست یاد خواهد کرد.

نخست آشنایی نگارنده با شادرُوان موبد فیروزگری به نیمه‌ی دهه‌ی هشتاد خورشیدی باز می‌گردد که در نشست‌های فرهنگی بنیادجمشید به سرپرستی بانو نخستین‌دخت فرهادی، هر هفته برگزار می‌شد و در همان نشست‌ها بود که با یک میهن‌دوست ایرانی از نزدیک آشنا شدم و تا پیش از پرواز او، دنباله داشته است. برای من که یک ایرانیِ شیفته‌ی میهن هستم و از دید دینی غیر زرتشتی‌اَم، برایم مهم‌ترین موضوع در پیوند با انسان‌ها نخست اخلاق است و دو دیگر میهن‌پرستی و پاسداری از فرهنگ و تاریخ ایران‌زمین. از همین روی، با افرادی در پیوند بوده و هستم که موارد اشاره شده در وجود آن‌ها موج می‌زند.

اما بی‌گمان زنده‌یاد موبد مهربان فیروزگری، مردی آراسته به اخلاق و راستی بود و فرزند نژاده‌ی ایران که همواره راه نیاکان پاک‌سرشت خویش را دنبال می‌کرد و با آموزه‌های خویش به جوانان و نوجوانان و افرادی که جویای دانش و علم و راستی بودند، از هیچ کوششی دریغ نمی‌کرد و تجربه و دانسته‌های علمی و فرهنگی خود را بدون هیچ چشمداشتی در اختیار آن ها می‌گذاشت. در دیدارهایی که در همایش‌ها و نشست‌های فرهنگی در تهران با او داشتم، همواره از اخلاق و مهربانی و میهن‌دوستی او بسیار آموخته‌اَم. خوشرویی و برخورد نیکو که از سنجه‌های فرهنگ ایرانی است، پیوسته در این راد‌مرد ایرانی موج می‌زد و هر ایران‌دوستی را شیفته‌ی خود می‌کرد. در اینجا سخن را کوتاه کرده و تنها به یک مورد از یادگویه (خاطره) و وارستگی و افتادگی او که همین امسال برایم رخ داده ،اشاره می‌کنم.

همگان می‌دانند که نگارنده از خوردادماه امسال در بازدید از یک اثر تاریخی در شهرستان مَرودشت پارس و پس از نگاره‌برداری و ثبت آن و در پایین آمدن از بلندی پرت به زمین سقوط کرده و آسیب شدیدی دیدم که تا امروز همچنان دنباله دارد. همان اوایل که در بستر بودم و بر روی تخت افتاده بودم به‌وسیله‌ی یکی از دوستان درخواست کردم که شادرُوان موبد فیروزگری برایم اوستای تندرستون خوانده و در آدریان یا آتشکده برایم نیایش و آرزوی تندرستی و بهبودی کند که او با رویی گشوده و مهربانی پذیرفته و در دو نوبت به آتشکده رفته و در برابر نور و روشنایی برایم نیایش کرده بود. همان‌گونه که می‌دانیم نور و روشنایی سرچشمه‌ی هستی است و در دین‌های ابراهیمی نیز مورد ستایش بوده و در کتاب دینی مسلمانان قرآن نیز، بدان سوگند خورده شده است و مورد احترام است. پس بسیار تاثیرگذار بوده و اهمیت فراوانی دارد. اما در این جا، جای پرداختن بدان نیست. به یاد دارم به وسیله‌ی همان دوست زنده‌یاد موبد فیروزگری بسیار جویای تندرستی و حال من بوده است. این موضوع و یادگویه، تنها بخش کوچکی از مهربانی و انسان‌دوستی شادروان موبد فیروزگری بود.

یادش گرامی و روانشان به شادی و در آرامش باد و سرای نور و روشنایی جایگاهشان باد. ایدون باد، ایدون ترج باد.

*پژوهشگر تاریخ ایران و میراث فرهنگی- کنشگر میراث فرهنگی و گردشگری

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

2 پاسخ

  1. به خشنودی اهورمزدا ….روانش در بهشت برین شاد باشد و در آرامش ابدی و نور الهی باشند….تسلیت به جامعه بهدینان ایران، غم از دست رفتن موبد گرامی روانشاد مهندس مهربان فیروزگری سنگین می باشد…ما سیستانی ها را در غم سنگین پدر معنوی ایرانیان شریک بدانید..

  2. درود
    درود به این بزرگ مرد و در پاسداشت این راه نیک، همواره اینچنین باشیم 🙏🌱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1404-01-28