تا مدتها گمان میرفت که دیرینهترین نشانههای نوشتاری (:مکتوب) دربارهی جشن نوروز به روزگار هخامنشیان و ساسانیان بازمیگردد، اما یافتهها نشان میدهد که برپایی جشن نوروز در نزد ایرانیان به سدههایی دورتر از آن روزگاران میرسد.
سالها پیش در خرابههای شهر کهن «نسا»، در جایی که اکنون قلمرو کشور تاجیکستان است (شمال باختری شهر عشقآباد)، چوبنبشتهها و چرمنوشتههایی به دست آمد که باستانشناسان آن را بخشی از بایگانی فرمانروایی اشکانی میدانند. در این سندهای نویافته، نشانههایی از نوروز کشف شد و متخصصان دریافتند که نوروز در آن روزگاران، باشکوهِ بسیار برگزار میشده است. هرچند نشانههای تاریخی گواه برپایی نوروز در زمان هخامنشیان است، اما سندهای نسا اهمیت و ارزش بسیار داشت و دگرگونیای دربارهی چگونگی برگزاری نوروز در ایران پدید آورد.
در آن سندها این نیز دریافته شد که نام ماههای سال همانهایی است که اکنون به کار میبریم، اما با خوانش (:تلفظ) آن زمان. هفتروز هفته نیز نامهایی بدینگونه داشته است: مهر، ماه، بهرام، تیر، برجیس، اناهید و کیوان.
آریاییها سال را به دو بهرهی ششماهه بخشبندی میکردند: بهرهی نخست در آغاز بهار بود و بخش دوم نیز در ماه مهر و با جشن مهرگان آغاز میشد. اما سپستر سال به ماههای دوازدهگانه و چهار فصلی بخشبندی شد. بدینسان ایرانیان نخستین ملتی بودند که بنیان سنجشهای (:محاسبههای) نجومی را گذاشتند و برای آغاز آن در نوروز، زمان بسیار دقیقی یافتند.
دورترین نشانههای تاریخی جشن نوروز ما را آگاه میسازد که نیاکان ما نوروز را به دو نام میخواندند: «نوروز خُردک» و «نوروز ویژگان». نوروز خُردک تا روز بیستویکم فروردین ادامه مییافت و جشنی برای همگان بود. اما نوروز ویژگان جشنی بود که تا روز شانزدهم فروردینماه برپا میشد و ویژهی بلندپایگان کشوری، شاهزادگان و درباریان بود و با آیینهای شهریاری و درباری همراه بود.
شش روز آغازین نوروزِ ویژگان چنین آیینی داشت:
– روز نخست شهریار همگان را میپذیرفت و به آنها شادباش نوروزی میگفت؛
– روز دوم خدمتگزاران آتشکدهها و دهقانان نزد او میرفتند؛
– روز سوم موبدان و اسواران شادباش نوروزی میگفتند؛
– روز چهارم ویژهی خاندان شهریاری و فرماندهان ارتش بود؛
– روز پنجم فرزندان و نزدیکانشهریار به دیدار او میرفتند؛
– و روز ششم رایزنان (:مشاوران) کشوری شهریار را میدیدند.
هنگام سالگشت (:تحویل سال) نیز اگر شب بود با آتشافروزی آن را به آگاهی همگان میرساندند و اگر روز بود با کوبیدن طبل و نواختن کرنا آغاز سال نو را آگاهیرسانی میکردند.
در روزهای نوروزی، برافروختن آتش از آیینی بود که هر سال باشکوه انجام میشد؛ چرا که ایرانیان دریافته بودند که آتش سردی و سستی زمستان را میبرد و سبب هیجان در مردم و بیرون آمدن آنها از رخوت زمستانی میشود؛ افزون بر اینکه آتش جایگاهی سپند در نزد مردم داشت.
نشانههای بسیار کهن و تاریخی جشن ایرانی نوروز چنان فراوان است که میتوان از آن کتابی پُربرگ و بار نوشت. اما گمانی در این نیست که در همهی دورههای تاریخی ایران برپایی این جشن فراموش نشده است و ایرانیان در سختترین سالیان نیز نوروز را برپا میداشتند و جشن میگرفتند و آن را «پیروز» میدانستند.
یارینامه: این نوشته با بهرهجویی از جُستار «آیین نوروزی» (در مجلهی «بررسیهای تاریخی»، شماره یک، سال چهارم) فراهم آمده است.