اين یک دیدگاه فرهنگی است و آیینی است به نیاکان ما كه ما میتوانیم با كندوكاو در باور شناسی و نمادشناسی كهن ایرانی، ریشهها و خاستگاههای شگونی و خوش بودن روز سیزده بدر و شماره 13 را ریشهیابی کنیم.
در این باور شناسی پارهای از شمار ارزش نمادین داشته اند، همانند 1،2،3،4،5،6،7،8،9
شماره یك در باورشناسی باستانی ایران نشانهی یکتایی و بیهمتایی رازآلود مزدا اهوره است.
شماره دو ارزش آیینی دارد: آسمان و زمین، نرینه و مادینه، روز و شب …
دو بدینسان ساختار و سرشت آفرینش را برما روشن میدارد.
شماره هفت در میان یكان از كارآیی و ارزش و باورشناختی افزونتری برخوردار است.
شماره دوازده در نمادشناسی نشانهی بالندگی است.
دوازده نمادی که ارزش بسیار دارد.
۳ +۴ ، سه و چهار که با هم افزوده گردد و چه ۳×۴ در هم آمیخته شود بسیار شگون و زیبااییها با خود دارد؛ هفت امشاسپند فروزههای اهورایی، هفت آسمان، هفت کشور زمین و هفت اختر … هفت رنگین کمان ، هفت نت و هفت …
دوازده ماه، سال همان برمیگردد به سه را داریم. دوازده را نشانه بالندگی بدانیم.
این شماره خجستهترین خواهد بود، زیرا آرمان آفرینش رسیدن به سر آمدگی و بالندگی است و یک سال که ۱۲ ماه دارد.
شماره سیزده ؛ به گاهشمار ایرانی نگاهی میاندازیم روز تیر تیشتر و نماد آب و همان سیاره تیر و همان روز هفته تیر شید که به چهارشنبهی بیشگون تازیان میرسیم.
و یک به یک بیان میکنم.
سیزده؛ روز سیزده بدر را در دامان زاستاری به سر میبُردند، چون نوروزگان جشن، پایان مییابد به کشت و کار میپردازند.
آری در زمان نیاکانمان زمین با کشت و کارشان پیوند داشت و دارد.
آنچه به نوروزگان داشتند، سبزه و ماهی و خوردنیها و … با خود به دشت و دمن میبردند.
سبزههای کاشته شده در سینیهای بزرگ که در هفت و دوازده شمارش بوده … و بهترین سبزه به آن تخم را گزینش میکردند برای کاشت سال خود میکاشتند.
و نیایشی بوده برای سال نیکو بر روی زمین و سپاسگزاری برای زمین که آخشیگ است و با آب آن هم آخشیگ.
بانوان با پوششهای رنگین و با دف و ساز ها دستافشانی میکردند بر جویها گلاب و آویشن میپاشیدند خوشبویی و تخم گیاهان ی میریختند که سبزی باشد و شادی برپا میداشتند …
و گاه رگبار باران که بارش باران خود نیکوست روز تیشتر است و ستاره باران. بازی کودکان با خاک و گیاه و توپ و سنگ ( هفت سنگ، هو، …) شادیبخش و زیبا بوده و است و ماهی را به رودخانههای بزرگ که به دریا میرسید و یا در برکه ها میانداختند و گاه در خانه نگهبان بودند.
آتش هم آخشیگ است و در این جا هواست و باد بهاری و چهار آخشیگ که پایهی جهان هستی است. آتشی روشن میکردند هم برای گرم کردن خوراک و یا پختن و گاه برای گرمکردن خود و شادی و روشناییاش.
و آتش ویژگی خود را دارد …که همه را به گرمی به دور خود گرد میآورد که سپند و … راد. بویهای خوش بر آن میریختند و چوب خوش و خشک تا کامشان به شیرینیهای نوروزی در دورهمی زیبا شیرین باشد و نانشان گرم و گردآمدنهای خویشان به دستافشانی و پایکوبیهاست.
پیر و دانا سخن و داستانها میگفت و گرمی در دلها بیشتر میشد و به همدیگر آگهی مییافتند و در کشتوکار همدیگر را یاری میکردند و برنامههای آش سیزده، کوفته سیزده و نان و آجیل و شیرینی تا کوزه و چامه، سنگ پرتاب کردن و گرهزدن سیزده و …
تیشتر؛ در بندهش به زیبایی سخن آمده که تیشتر نیرومند است و بزرگترین سیاره و شگونی و باران و آب زایش گیاه و روییدن گیاه است. تازیان در بیاباننشینی نه آب و نه رودخانه و نه بارانی داشتند و از ناشناختهها میترسند و آشنایی با آن ندارند، در باوری است به گجستگی آن نیروهای درونی و بیرونی باور را با او همسو و همگرا و كانونی میكند و نیروها هنایشی(اثری) بر پیرامون خود میداند.
بانوکا ۳۷۶۳
به روز ماه به فروردینماه، با شاگردی که در نشستهای استاد گرانسنگ دکتر کزازی داشتم و شادروان استاد و موبد کوروش نیکنام، که واژگان پارس بر گاهشمار و آیین و فرهنگ ایران آریایی اهورایی، تک تک روز ها با نام و جایگاههایشان سالها شاگردی داشتم. درس پس میدهم.