سپنتا رشیدی، ورزشکار زرتشتی و تنها نماینده از استان یزد در مسابقات انتخابی تیم ملی تیراندازی با کمان (کامپوند) بزرگسالان کشور به میزبانی تهران شرکت کرد.
این مسابقات با باشندگی ۵۸ تیرانداز برتر کشور روز پنجشنبه ۲۱ فروردینماه ۱۴۰۴ برگزار شد. سپنتا رشیدی، به نمایندگی از استان یزد در این مسابقات به رقابت پرداخت و در جایگاه هجدهم قرار گرفت.
این مسابقات در چهار نوبت (راند) برگزار شد و سپنتا رشیدی توانست ۱۳۴۶ امتیاز کسب کند.
پیشتر نیز سپنتا رشیدی در رده کامپوند آقایان و راییکا فلفلی در کامپوند دختران خردسال مقام نخست پیکارهای قهرمانی تیراندازی استان یزد را کسب کردند. سپنتا رشیدی همچنین در مسابقات استانی همواره مقام نخست را کسب کرده است. در مسابقات آزاد کرمان بین شهرستانها نفر سوم شد.
سپنتا رشیدی، همچنین هموند گردش دهم انجمن یانشوران مانتره، نیز بود و یک دوره هم دبیر این انجمن بود. انجمن یانش وران مانتره، نخستین انجمن و سازمان زرتشتی مردمنهاد در استان یزد است.
امرداد با سپنتا رشیدی دارنده مقام 18 مسابقات انتخابی تیم ملی گفتوگویی انجام داد که در پایین میخوانید:
سپنتا رشیدی شریفآباد، درباره رشته تحصیلی خود گفت:
کارشناس اتاق عمل هستم و پیوندی با رشته ورزشی تیراندازی ندارد.
درباره این رشته ورزشی و علاقهمندی به تیراندازی با کمان، این جوان ورزشکار زرتشتی داستان جالبی دارد:
وی در آغاز گفت، سه چهار سال بسکتبال کار میکردم تا اینکه مربی تغییر کرد و این رشته را کنار گذاشتم. ولی چون از کودکی به تیرکمان و تیراندازی علاقه داشتم آن زمان با چوب انار و حصیر تیرکمان درست میکردم. با سپاس از شاهرخ باستانی که در جشن تیرگان الهآباد که هرسال برگزار میکند از هیات تیراندازی استان خواسته بود تا در این جشن مسابقهای برگزار کنند و به شکلی در این مسابقه استعدادیابی شد. من هم شرکت کردم و از این ورزش خوشم آمد از آنها پرسیدم آیا باشگاهی برای آموزش در یزد است و آنها آدرس باشگاه را دادند و من برای آموزش رفتم و در کلاسها شرکت کردم. البته خانواده من مخالف بودند. پدرم مخالف شکار و تیراندازی بود. با هر سختی که بود رفتم و شرکت کردم. بعد از یک سال تمرین و تیراندازی به مسابقات المپیاد کشوری راه یافتم و مقام نخست را آوردم. باید سه رکورد ثبت میکردم تا عضو تیم ملی جوانان بشوم ولی به خاطر کنکور نتوانستم بروم به این شکل فاصله زیادی افتاد.
با توجه به کنکور این فاصله چقدر بود؟
بسیار وقفه افتاد، درزمان کنکور تنها یک جلسه در هفته به تمرین میرفتم بعد هم هموند انجمن یانشوران شدم و چون آنجا برنامهها زیاد بود تمرین پیاپی نداشتم و زمانی که دبیر انجمن یانشوران مانتره بودم اصلا زمان نداشتم و درگیر درس و دانشگاه بودم. من آنقدر فاصله زیاد بود که درست به یاد دارم، رضا وکیلی که در تیم ملی جوانان به بازیهای آسیایی رفته بود و رضا شعبانی که میبدی بود و در استعدادیابی هیات تیراندازی تهران این ورزشکار خوش درخشید چون علاقه داشت و به اردوی تیم ملی جوانان و در ادامه به مسابقات جهانی رفت. کنکور و دانشگاه و انجمن یانشوران مانتره بهگونهای فاصله انداخت که حتا استاد از من ناراحت بود چون اگر ادامه داده بودم اکنون همپای این دوستان بودم. چون تعداد بازیکن در این رشته کم است میتوانستم قهرمانی بگیرم و در سربازی هم مانند این دوستم سرباز قهرمان شوم. اکنون میخواهم تجهیزاتم را بهروز کنم تا در مسابقات سطح کشوری مقام بیاورم. تمرین و ذهنی بسیار موثر است.
از کجا این رشته را آغاز کردید و کجا تمرین کردید؟
نخست در باشگاه شهید نصیری یزد بودم و دو سال آنجا تمرین کردم تا اینکه هیات تیراندازی آنجا مشکل پیدا کرد. چون هیات آنجا را برای چهار سال گرفته بود پسازآن باشگاه زمین را به یک هیات ورزشی دیگر داد. بنابراین بیرون آمدم و چون تیراندازی حالت اعتیادآور دارد چون باشگاه استانداردی نداشتیم من تقریبا یک سال در بیابان زیر دکل فشارقوی برق تمرین تیراندازی میکردم. بعدازآن یک مدت زیر نظر شهرداری در هیات کارخانه جنوب یزد که کارخانه ریسندگی و بافندگی است تمرین تیراندازی کردم. دو سال هم سربازی کرمان بودم که زیر نظر هیات تیراندازی کرمان در زمان آزاد سه روز در هفته حدود چهار ساعت تمرین تیراندازی میکردم. اکنون دو سالی است که در یزد مشغول تیراندازی هستم ولی زمان زیادی تمرین نمیکنم حدود یک ساعتونیم ولی در مسابقات از ساعت 8 بامداد تا 16 داخل زمین هستم برای همین کم بودن تمرین در مسابقات کم میآورم.
کسی که بخواهد وارد این رشته شود چه تواناییهایی باید داشته باشد؟
در تیراندازی باکمان همیشه گفتهاند 30 درصد تجهیزات و 70 درصد خود بازیکن موثر است. خیلیها میگویند اینکه کاری ندارد یک تیر کمان ساده است؛ مثلا پدر من مخالف این ورزش است و میگوید اینکه ورزش نیست و تیراندازی را بهعنوان ورزش قبول نداشت. در این رشته ورزشی باید نزدیک 30 کیلو نیرو وارد کنید و زه کمان را بکشید و نگاهدارید. وزن خود کمان هم پنج تا هفت کیلوگرم است. خود همین فشار زیادی به بدن میآورد. در این ورزش باید بایستید و با نگاهداشتن کمان و کشیدن زه فشار زیادی روی گردن تا کمر وارد میشود. هر بار که به مسابقات میروم در گردن، کتف و کمرم آسیبدیدگی دارم. این ورزش ازنظر مالی خیلی گران است من سال 95 تیرکمان خودم را پنج میلیون تومان گرفتم و یک شخص دیگر کمان و کیس، تیر و تمام تجهیزات را چهل میلیون تومان خرید. چون این تجهیزات از خارج از ایران به داخل وارد میشود با گران شدن ارز قیمت بالا میرود.
خودتان دوست دارید بهعنوان مربی به علاقهمندان زرتشتی این رشته را آموزش دهید؟
فراگیری مربیگری دوره درجه سه را تازه آغاز کردم و هنوز کارت مربیگری ندارم؛ اما خیلی علاقهمند بودم که در زمین چمن پردیس مارکار یزد به بچهها با تیرکمان آموزشی و عادی این رشته را آموزش بدهم. پیشتر زرتشتیان در ورزشهای گروهی مانند بسکتبال والیبال و فوتبال زیاد بودند ولی اکنون خیلی کم هستند. من نمیتوانم با این تعداد کم تیم تشکیل بدهم و آموزش تیمی بدهم. من خودم کل چهار سال را تنها بدون همراه و مربی تا خراسان شمالی، اهواز اراک رفتم.
در این فکر هستید این رشته را به شکل جام برای همکیشان زرتشتی برگزار کنید یا در جام جانباختگان بهعنوان رشته جدید معرفی کنید؟
درباره جام جانباختگان درست در سربازی نزدیک پایان دوره بودم که از کانون دانشجویان زرتشتی تماس گرفتند که میخواهیم رشته تیراندازی را در جام برگزار کنیم. گفتند یک غرفه در اختیار شما میگذاریم تا آموزش و آگاهی بدهید. به شوند اینکه محافظت و ایمنی در رشته تیراندازی مهم است با آنها هماهنگ شدم. گفتند ایمنی را انجام میدهیم. پشت دیوار سیبل میگذاریم و کاری میکنیم تا کسی دور و اطراف سیبل نباشد. تمامکارها را در نظر گرفتیم، ولی دو ماه مانده به جام تماس گرفتم و پرسیدم تکلیف چیست. گفتند ما نشست برگزار کردیم و چون خیلی خطر دارد کنسل کردیم. میخواستم در جام جانباختگان باشم. البته میدانم تیراندازی رشتهای است که خیلی از همکیشان کار نمیکنند و طرفدار کمی دارد ولی میدانم که پسرها به این رشته خیلی علاقهمند دارند ولی برای آنها ازلحاظ هزینه سخت است. ولی هرساله در جشن تیرگان الهآباد فعالیت دارم و تیرکمان میآورم و با همکیشان در این روز تیراندازی میکنیم و خوش میگذرانیم ولی شاگرد ندارم. من تنها نماینده استان یزد بودم.
از مشکلات پیش رو بگویید
در جشن تیرگان شاهرخ باستانی کار بسیار بزرگی کرد و توانست استعدادیابی کند. این رشته جای پیشرفت دارد از مشکلات که بخواهم بگویم، من اکنون سر کار میروم. این رشته نیاز به پشتیبان، باشگاه بدنسازی، باشگاه تمرینی سخت دارد. ولی این رشته تنها دلخوشی من است و سعی میکنم حتما بروم. با گران شدن ارز تجهیزات هم گران میشود اگر پشتیبان داشتیم و یا استان یزد تیم داشته باشد تا برای رفتوآمد مشکل نداشته باشیم خیلی خوب میشود. من هزینه نامنویسی، بلیت و تجهیزات را خودم میدهم که هزینه بالایی میشود و واقعا سخت است. یزد برای این ورزش پتانسیل دارد.
توصیه به جوانان زرتشتی چه دارید یعنی سخن آخر
توصیه برای جوانان این است که به دنبال علاقه خودشان بروند با زور و بیعلاقگی کسی بهجایی نمیرسد.
فـــرتورها رسیده است.
4090