خسرو بهدین: نیاکان خردمندمان نزدیک به یکصدوبیست سال پیش درکاروانسرای مشیرخلوت نهادی به نام انجمن زرتشتیان تهران با شماره ثبت 16 را تاسیس کردند.
شاید یکی از مهمترین دلایل تشکیل چنین نهادی، افزایش روزافزون مهاجرت زرتشتیان از سایر شهرهای زرتشتینشین به پایتخت بوده است.
با نگاه به ترکیب هموندان انجمن زرتشتیان تهران در گردشهای مختلف در مییابیم که تعداد زیادی از هموندان این انجمن را گلچینی از مدیران برجسته جامعه زرتشتی در دوران خود تشکیل داده است که هر کدام در زمینه کاری و تخصصی، از بهترینهای زمان خود بودهاند و در خارج از جامعه زرتشتی نیز موجبات افتخار و خوشنامی زرتشتیان ایران نزد افکار عمومی عامه مردم کشور را بوجود آوردهاند.
البته بارها دیده شده است که ترکیب این مدیران لایق جامعه زرتشتی در کنار هم، در برخی مواقع از کارایی لازم برخوردار نبوده است و در بعضی موارد نه تنها منجر به همافزایی نشده است بلکه شاهد استهلاک و ناکارآمدی نیز بودهایم.
گرچه در گردشهای مختلف انجمن زرتشتیان تهران، نخبههای زرتشتی توانستهاند کارایی این انجمن را بهطور چشمگیری بالاببرند ولی متاسفانه این موضوع همیشگی نبوده است.
چنانچه در گردشهای مختلف انجمن زرتشتیان تهران افرادی نالایق و ناکارآمد با خصوصیات فکری و رفتاری کوتولههای سیاسی بارها و بارها با سواستفاده از جو سنتی حاکم بر جامعه زرتشتیان ایران و ضعف مشهود در عملکرد انجمن زرتشتیان تهران توانستهاند لابهلای مدیران موفق، چراغ خاموش و بهراحتی، وارد هیات مدیره این انجمن شوند.
این افراد با وجود آنکه خود تفکری کاملا عقبمانده دارند اما بهوسیله شعارهای به روز و مدرن، افکارعمومی زرتشتیان تهران را فریب میدهند.
کوتولههای سیاسی به علت عدمتوانایی و نداشتن دانش و شجاعت لازم، هیچگاه نتوانستند کارکرد مفیدی در انجمن زرتشتیان تهران داشته باشند و همواره سعی نمودند در حاشیه انجمن حضور داشته باشند و با وارونه جلوه دادن واقعیات، افکار عمومی جامعه را نسبت به برخی از کارهای مفید و برخی از مدیران لایق گردشهای مختلف تغییر داده و به جای آن خود را فردی خدمتگزار و توانمند جلوه دهند.
جالب اینکه در بیشتر موارد در این کار ناشایست، بسیار موفق عمل مینمایند و با شعارهای بهروز خود و بیان نطقهایی احساسی و حماسی، توانستهاند طرفدارانی نیز در بین اقشار مختلف جامعه زرتشتی بدست آورند.
کوتولههای سیاسی هموند انجمن زرتشتیان تهران همانند ساکنان سرزمین لیلی پوت ، برخی مدیران کارآمد انجمن را مقصر جلوه میدهند که چرا تخممرغ را از سر شکستند بلکه میبایست از ته، تخممرغ شکسته شود.
جالب آنکه خودشان را همواره در حاشیه نگه میدارند و تنها شعار میدهند و اصلا برای شکستن تخممرغ حتا از وسط نیز اقدامی نمیکنند.
کوتولههای سیاسی در گردش های مختلف، موجبات بدبینی و ناامیدی عامه زرتشتیان نسبت به کارکرد انجمن زرتشتیان تهران را بوجود آوردهاند. این مورد خودبهخود موجبات عدمتمایل برخی از نخبههای جامعه زرتشتی برای ثبتنام در انتخابات این انجمن را موجب شده است.
بنابراین یکی از مشکلات مشخص و قدیمی انجمن زرتشتیان تهران این است که برخی از نخبههای جامعه زرتشتی اصلا علاقهای به حضور در هیات مدیره این انجمن را ندارند که با توجه به فرصت ثبتنام برای گردش 46 شایسته است چگونگی جذب این افراد مورد گفتوگو قرار گیرد و راهکاری برای آن اندیشه شود.
تجربه اما نشان داده، انجمن زرتشتیان تهران زمانی کارنامه درخشانی دارد که تمامی هموندان هیات مدیره، همبستگی لازم را داشته باشند و همگی خود را جزیی جداییناپذیر از آن بدانند.
یکی دیگر از آفتهایی که سالهاست به جان انجمن زرتشتیان تهران افتاده است و با بیرحمی تمام درحال مکیدن خونش است این است که برخی از هموندانش در مواقعی تلاش میکنند تنها از خود و عملکردشان در انجمن نزد افکار عمومی دفاع کنند به جای اینکه از عملکرد این انجمن و نام بزرگ انجمن زرتشتیان تهران دفاع نمایند.
اینکه برخی از هموندان این انجمن حتا خودشان را بالاتر و برتر از انجمن زرتشتیان تهران بدانند بسیار ناشایست است و یکی از دلایل ایجاد تفرقه و عدمهمبستگی است.
این موضوع خودبهخود موجب میشود که ناخداگاه به هموندان انجمن زرتشتیان تهران آموخته شود که از ترس عدمموفقیت تا آنجایی که امکانپذیر است هیچ کاری نکنند و انجام بسیاری از کارهای مهم را به گردش بعدی که دیگر خود در آن حضور ندارند موکول کنند چون خوب میدانند که وقتی کاری انجام نشود اشتباهی نیز رخ نمیدهد.
جامعه زرتشتیان ایران به علت گرفتاری در گرداب سنت، تنها عملکرد اشتباه انجمن زرتشتیان تهران را جرم و گناه میداند و عدم انجام کاری درست و مثبت را اصلا عملی ناشایست نمیداند. بنابراین برخی از هموندان این انجمن ترجیح میدهند هیچ کاری انجام ندهند تا عمرگردش آنها به سرآید .
شاید در هر گردش اتفاقاتی به این موضوع کمک کرده است و به برخی از هموندان آموخته است که خود سانسور باشند و تنها دست روی دست گذاشته و برای به پایان رسیدن عمر گردش خود، روزشماری کنند.
نمونه بارز این موضوع، کشمکش بسیار شدیدی بود که در میانه سال 1391 در زمینه تلاش گردش 42 انجمن زرتشتیان تهران برای خریداری ملکی مصادرهای در مجاورت ساختمان های مرکزی متعلق به خود، گریبانگیر این انجمن شد.
عدمهمکاری و همدلی هموندان و وجود این دیدگاه که دسترویدست گذاشتن بهتر از انجام کاری است که شاید در آن موفقیت حاصل نشود موجب شد که انجمن زرتشتیان تهران به نتیجه مطلوب نرسد و از خریدن ملک مذکور در انتهای کوچه کتابخانه یگانگی و پشت آشپزخانه آدریان که ارزش افزوده خوبی میتوانست برای املاک مرکزی انجمن زرتشتیان تهران بوجود آورد، چشمپوشی کنند.
جامعه گرفتار در سنت زرتشتیان تهران مرتب از خود میپرسد که (انجمن زرتشتیان تهران برایمان چه کاری کرده است؟) متاسفانه بسیاری از دارندگان کارت هموندی انجمن زرتشتیان تهران هیچگاه از خودشان نمیپرسند که (من برای انجمن زرتشتیان تهران چه کاری انجام دادهام؟)
زرتشتی بودن و زرتشتی ماندن تاوان دارد. چنانچه نیاکان نیکاندیشمان این تاوان سنگین را پرداخت کرده و این امانت را به دست نسل حاضرسپردهاند. اکنون وظیفه تکتک همکیشان است که با مشارکت خود بخشی از این تاوان را پرداخت کنند.
زرتشتیان ساکن تهران شایسته است با هوشیاری و همکاری خود مانع از نفوذ کوتولههای سیاسی درلابهلای مدیران لایق به هیاتمدیره انجمن زرتشتیان تهران شوند و با انتخاب شایسته خود، افرادی لایق را راهی ساختمان خیابان میرزا کوچک خان کنند تا به پیروزی دیگر در سایه همکاری دست یابند.
خسرو بهدین