خسرو بهدین: اردیبهشت ماه هر سال، یادآور یکی از تلخترین رویدادها در تقویم انجمن زرتشتیان تهران است. سهشنبه نهم اردیبهشت 1382 دبیرخانه این انجمن به آتش کشیده شد، یکی از کارمندان انجمن در میان شعلههای آتش محاصره گردید و چند روز بعد به علت شدت سوختگی در بیمارستان درگذشت.
اسفند 1381 گاوصندوق نیازمندان آدریان تهران مورد سرقت قرار گرفت و عدممدیریت درست موضوع در نهایت منجر به شعلهور شدن آتش در دبیرخانه گردید، آتشی که دل همه هموندان انجمن و تمامی همکیشان را سوزاند.
انتخابات گردش 46 انجمن زرتشتیان تهران و مجمع پیش رو اما فرصتی است که زرتشتیان تهران با همبستگی خود این اتفاق تلخ را جبران نمایند و پیروزی دیگری در سایه همکاری بوجود آورند.
مشارکتهای اجتماعی از جمله محورهای توسعه جامعه زرتشتیان ایران است. واقعیت این است که حیات اجتماعی جامعه زرتشتیان ایران نیز همانند سایر جوامع مستلزم حضور مردم است. چه خوب است که زرتشتیان پررنگ تر از همیشه در صحنههای مختلف فعالیت اجتماعی، حضور داشته و موضوعات مختلف پیش آمده گَرد ناامیدی را بر قلب های آنان ننشاند چرا که باید به آینده اندیشید و این همکیشان هستند که با مشارکت خود میتوانند آینده انجمن زرتشتیان تهران را رقم بزنند.
جامعه زرتشتیان تهران درآستانه برگزاری مجمع همگانی حساس و انتخابات سرنوشتسازی قرار دارد و بیش از هر زمان دیگری به آرامش و همبستگی نیاز دارد.
با نزدیک شدن به این رویدادهای مهم باهدف حفظ آرامش، درج نوشتههایم در تارنمای امرداد را به پایان میرسانم. تنها هدفم از این نوشتارها آگاهی به همکیشان از اتفاقاتی بود که بر جامعهی آنها در این سالها گذشته است. چون بر این باورم تکرار تاریخ، اشتباه است و جامعهای که تاریخ خودش را نداند بارها و بارها آن را تکرار خواهد کرد.
از همه همکیشانی که برای انتخابات گردش 46 انجمن زرتشتیان تهران یا بازرسان سال مالی 1404 یا هیات رییسه مجمع پیش رو نامنویسی میکنند، صمیمانه سپاسگزارم. تصمیم دارم در هیچکدام از موارد مذکور ثبتنام نکنم چون خوب میدانم که در انجمن زرتشتیان تهران آنقدر کار است که برای مشارکت در انجام آنها اصلا نیازی نداردکه بازرس یا هموند هیات مدیره باشی.
انجمن زرتشتیان تهران از دیرباز جای عشق و خدمت بوده است. این انجمن بزرگ، جایگاه برگزیدگان و بزرگان جامعه زرتشتی بوده و تا همیشه نیز همینطور خواهد بود.
درود میفرستم بر روان پاک همه درگذشتگان هموند هیات مدیره این 45 گردش و بَر خود واجب میدانم تا قدردان زحمات شبانهروزی بازرسان و هموندان گردشهای مختلف این انجمن باشم که از خود و خانواده محترمشان برای جامعه زرتشتی مایه گذاشتند.
قسمتی از نوشتههایم برگرفته از دفترخاطرات خزانهدار گردش 42 انجمن زرتشتیان تهران و سرپرست کلاسهای دینی این انجمن بود از رویدادهای گردشهای 38 و 39 و 41 و 42 که در آن حضور داشت. یادداشتهایش را در واپسین روزهای حیاتش نیمهکاره به من سپرد.
برای گردش کنونی انجمن زرتشتیان تهران در مدت باقیمانده آرزوی موفقیت دارم، امیدوارم انتخابات خوبی پیش رو داشته باشیم و گردش 46 انجمن زرتشتیان تهران خوش نام و پیروز باشد.
تا همیشه سپاسگزار همه هموندان قبلی، کنونی و آینده انجمن زرتشتیان تهران هستم، اگر بار گران بودم میروم ولی بعد از انتخابات شاید بازهم برگردم.
خسرو بهدین
6 پاسخ
روانش شاد باد. با آقای بهدین همدوره و دوست بودم. با دل و جان خدمت کرد چه در امور مینوی کلاسهای دینی و چه در امور دنیوی انجمن تهران. یادش گرامی باد.
روح روانشاد بهدین شاد و راهش پر رهرو باد.
این رشته یادداشتها آموزنده بود گرچه هیچگاه خودتان را معرفی نکردید این نوع نگاه میتواند به بحثهای گستردهتر درباره آگاهی اجتماعی، مسئولیتپذیری انتخابکنندگان و چالشهای پیش روی کاندیداها کمک کند.
در جامعهای که انتخابشوندگان به دو دسته کوتولههای سیاسی و شعبان بیمخها تقسیم میشوند (که هر دو میتوانند در یک دسته هم باشند)، و انتخابکنندگان نیز تحت تأثیر ناآگاهی، سنتزدگی و تفکرات داییجان ناپلئونی قرار دارند، فرآیند انتخابات با چالشهای جدی مواجه میشود. این وضعیت باعث میشود که افراد شایسته و تأثیرگذار از کاندید شدن هراس داشته باشند، زیرا ممکن است برچسبهای ناعادلانهای به آنها زده شود و از تصمیم خود پشیمان شوند.
در این ساختار اجتماعی، چالش انتخابکنندگان نیز به همان اندازه مهم است. انتخابکنندگانی که تحت تأثیر ناآگاهی، سنتزدگی و تفکرات داییجان ناپلئونی قرار دارند، ممکن است تصمیماتی بگیرند که نه تنها به نفع جامعه نباشد، بلکه به تقویت همان ساختارهای ناکارآمد منجر شود. این چالشها شامل کمبود آگاهی سیاسی، نبود دسترسی به اطلاعات صحیح و تأثیرپذیری از تبلیغات یا فشارهای اجتماعی است.
جناب بهدین فرمودی آنقدر کار هست که نیاز به حضور نمیبینی!!! لابد خارج از انجمن فعالیتهای خیلی پرثمری داشته اید.
موجب امتنان خواهد بود لیستی از فعالیتهایی که انجام داده اید یا در حال انجام آن هستید که به کمیسیونهای انجمن یا خود انجمن بهره رسانده اید تهیه و به اطلاع عموم برسانید تا من و امثال بنده هم نرویم در انجمن عضو بشویم و بتوانیم از شما یادبگیریم که بدون حضور مفیدتر باشیم و انجمن را بسپاریم به کسانی که خردمندی شما را ندارند و همینطور بیخود و بی جهت عضو میشوند و غافل از این هستند که اگر عضو نشودند مفیدتر هستند
جناب بهدین. درست نیست انسانها رو تقسیم بندی کوتوله سیاسی و شعبان بی مخ و انسان سنت زده نام برد. ما همه در مراحلی از زندگی و توسط جبر زندگی این سه صفت را حتی صفت های دیگر را نیز خواهیم داشت. حتی خودشما که یکجورایی خود را تئوریسین نیز میدانید. و شاید اشکالاتی در هرکس به نوعی جستجو مینمایید. اما ابتدا فرایند کارهای شما توسط شخص خودتان باید ذکر شود. تا خوب و بد و متوسط آن بر همه آشکارشود و مورد تشویق و یا اعتراص واقع شود. به هرجهت متاسفانه هیچوقت نظرات به معنای درست برای بهبودی مورد قبول واقع نمیشود مگر با ریشه یابی صحیح و رفع اشکال کارها جهت بهتر شدن. به امید خوشبختی بسیار برای همکیشان و دوستان علاقمند به بهتر زیستن.
پیشنهاد خوبی هست
ورود به هیئت مدیره، با توجه به شرایط موجود، ممکن است باعث ایجاد برچسبهای ناعادلانه شود. در هیئتهای اجرایی که نظارتی هم به آنان نیست و برای دلگرم کردن آنها از همه موارد چشم پوشی میشود می توان عضو شد و در امکانات انجمن ذی نفع شد اگرچه این اعضای کنونی مادام العمر شدند و امکان ورود نیست یا در اماکن دیگر میتوان کسب و کار شخصی راه انداخت احترام داشت بدون هیچ حسابرسی اگر هم گلایه ای کنیم سریع پاسخ میگیریم مگر کسی این مسولیت ها را عهده دار میشود! منت هم برسر ماست
به دلیل نبود نظارت کافی بر هیئتهای اجرایی (و یا حتی شخص)، مشارکت در این ساختارها نیز با چالشهای جدی همراه است. در چنین شرایطی، برخی افراد ممکن است از موقعیتهای خود برای منافع شخصی بهرهبرداری کنند، مانند تبدیل اماکن عمومی به ملک شخصی یا ایجاد تجارتخانههای خصوصی بدون هیچ حسابرسی.
این وضعیت نه تنها به شفافیت و عدالت آسیب میزند، بلکه احساس انحصار و عدم پاسخگویی را تقویت میکند.
در این ساختار که جامعه به چند نفر اختصاص یافته، هرگونه انتقاد یا گلایه نیز به سرعت با پاسخهایی روبهرو میشود که گویی مسئولیتها لطفی است که بر جامعه گذاشته شده، نه وظیفهای برای خدمت به مردم.
این رویکرد، ضرورت اصلاح قوانین، ایجاد شفافیت در فرآیندها و تقویت فرهنگ پاسخگویی را نمایان میسازد تا بتوان به ساختارهایی عادلانهتر و مؤثرتر دست یافت.