در گسترهی جغرافیای سیاسی و فرهنگی جهان، انگشتشمار نامهایی را میتوان یافت که همچون «خلیج فارس»، از چنان پیشینهی تاریخی، استناد علمی و اجماع حقوقی برخوردار باشند که تغییر آن نهتنها ناموجه، بلکه از دید اصول حقوق بینالملل و عرف تاریخی، ناممکن باشد.
نام «خلیج فارس» نه یک اصطلاح قراردادی، بلکه واژهای تثبیتشده در تاریخ، حقوق و فرهنگ بشر است؛ نامی که از ژرفای سدهها برخاسته و تا امروز بر تارک نقشههای جهانی و اسناد رسمی میدرخشد.
ریشهیابی تاریخی: از بابل تا دوران مدرن
قدیمیترین اشاره به خلیج فارس را میتوان در الواح بابلی، متون اوستایی و سپس آثار مورخان یونانی چون هکاتئوس و هرودوت یافت. واژهی “Persicus Sinus”، معادل لاتین «خلیج فارس»، در آثار بطلمیوس و استرابو نیز بارها تکرار شده است. با ظهور تمدن اسلامی، جغرافیدانانی مانند ابنحوقل، مسعودی، یاقوت حموی، مقدسی و ابوالفداء نیز از واژهی «بحر فارس» یا «الخلیج الفارسی» بهطور مکرر استفاده کردهاند.
در اسناد جغرافیایی اروپایی از قرون وسطی تا سده بیستم، از جمله در آثار ژرارد مرکاتور، نیکولا سانسون و ویلهلم بلائو، این پهنهی آبی بهصراحت با عنوان “Persian Gulf” ثبت شده است. تا پیش از دهه ۱۹۶۰، هیچ نام دیگری برای این آبراه در اسناد معتبر جهانی وجود نداشت.
اصول حقوق بینالملل و تثبیت نامها
حقوق بینالملل عمومی، بهویژه از منظر کمیسیون تخصصی «استانداردسازی نامهای جغرافیایی» وابسته به سازمان ملل متحد، بر اصل تثبیت نامهای تاریخی تاکید دارد. برپایهی این اصل، اسامی جغرافیاییای که سدهها در اسناد بینالمللی، نقشهها و متون حقوقی بهصورت یکدست و مستند به کار رفتهاند، غیرقابلتغییر محسوب میشوند، مگر با اجماع علمی جهانی و دلایل فنی مستدل که دربارهی «خلیج فارس» بههیچوجه وجود ندارد.
در همین راستا، سازمان ملل متحد در چند نوبت بهصراحت اعلام کرده است که تنها نام رسمی، مجاز و قابل استفاده در اسناد بینالمللی، “Persian Gulf” است. یونسکو، سازمان جهانی دریانوردی، مجمع جهانی استانداردهای نقشهبرداری و دهها نهاد رسمی دیگر نیز همین موضع را اتخاذ کردهاند.
تحریف، ابزار سیاست؛ نه حقیقت
نام جعلیای که در دهههای گذشته از سوی برخی دولتها و رسانهها استفاده میشود، ریشهای در تاریخ، عرف جغرافیایی یا مستندات حقوقی ندارد و تنها محصول پروژهای سیاسی با هدف تضعیف هویت تاریخی ایران در منطقه است. اما تاریخ، همانگونه که نامها را میپرورد، در برابر تحریف نیز مقاوم است. نامهایی که با فرهنگ و تمدن گره خوردهاند، نه با تصمیم سیاسی تغییر میکنند، نه با سانسور رسانهای.
نتیجهگیری: نامی که زمان آن را به رسمیت شناخته است
«خلیج فارس» تنها یک نام نیست؛ سندی است بر هویت، تاریخ و حقوق تمدنی ملت ایران. این نام، در اسناد، نقشهها، آثار ادبی، اشعار فارسی و مکاتبات دیپلماتیک سدهها حضور داشته و دارد. از اینرو، هر کوششی برای تغییر آن، نهتنها بیاعتبار، بلکه بر خلاف عرف علمی و اصول بنیادین حقوق بینالملل است.
تا زمانی که تاریخ به یاد دارد، دریاهای جنوب ایران، خلیج فارس نام داشتهاند. این نام، نه تغییرپذیر است، نه فراموششدنی.