لوگو امرداد

بند تیروباد؛ چکامه‌ی رهایی در باد

تیر وبادنوزدهم تیرماه، روز باد ایزد در گاه‌شمار زرتشتی، با آیینی دیرینه همراه است؛ بندهای رنگین تیروباد گشوده و همراه آرزوهای روشن به باد سپرده می‌شوند.

بند تیروباد، بافته از نخ‌های رنگی یا ابریشمین، نمادی‌ست از تیر آرش کمانگیر، رنگین‌کمان پس از باران، و پیوند آدمی با زیست‌بوم و آرمان‌های نیک.

دهم تیرماه، در خجسته جشن تیرگان، بند تیروباد بر دست بسته می‌شود و پس‌از ده روز، در روز باد ایزد، به نشانه‌ی رهایی از اندوه و امید به روشنی، آزاد می‌شود. این آیین کهن یادآور تیر آرش به شمار می‌آید که با نیروی باد، مرز ایران‌زمین را روشن ساخت و بارانی که آرامش را به سرزمین بازگرداند. در این آیین، آرزوها به باد سپرده می‌شوند؛ همچون تیر آرش که از فراز دماوند تا کناره‌ی جیحون پر کشید.

بند تیروباد، در دل خود چکامه‌ای ساده اما ژرف دارد که نسل‌ها آن را زمزمه کرده‌اند:

تیر برو باد بیا / اندوه برو شادی بیا

رنج برو روزی بیا / خوشه‌ی مُرواری بیا

«تیرگان» یکی از جشن‌های ماهیانه است. زرتشتیان برابری نام روز و نام ماه در گاهشمار زرتشتی را جشن ماهیانه برگزار می‌کنند. این آیین کهن بنابر گاهشمار زرتشتی روز تیر از ماه تیر، برابر با ۱۰ تیرماه در سالنمای رسمی کشور برگزار می‌شود. تیرگان، هم‌زمان است با دومین گَهنبارِ سال، چَهره‌ی میدیوشهم، که در آیین زرتشتی، آفرینشِ آب را گرامی می‌دارند. تیرگان با ایزد تِشتر (باران‌رسان) پیوند دارد و آیین‌هایی چون آبریزان، چک‌ودوله، دست‌بند تیروباد و آیین گهنبار را در بر می‌گیرد؛ که هر یک ژرفایِ باورهای فرهنگیِ ایرانیان را نمایان می‌سازد. جشن تیرگان نیز مانند بسیاری از آیین‌های دیگر در فرهنگ ایرانی با رویدادی سرنوشت‌ساز از تاریخ زندگی ایرانیان باستان هماهنگی یا پیوند یافته است.

 استوره‌ و متون پهلوی

در برخی بازگفت‌های (:روایت) مردمی و پژوهش‌های فرهنگی، بند تیروباد با رنگ‌های هفت‌گانه‌ی رنگین‌کمان پیوند دارد. این بند، بازنمایی نمادین تیر آرش است که پس از پرواز از فراز البرز، با یاری باد، مرز ایران و توران را روشن ساخت و باران آرامش را به سرزمین بازگرداند. رنگ‌های بند، یادآور رنگین‌کمان پس از باران‌اند؛ نشانه‌ای از روشنی پس از تنگنا، و امیدی که در دل زندگی جاری‌ست.

در نوشتار مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی آمده است که در نواحی زرتشتی‌نشین، بندهای تیروباد از نخ‌های ابریشمین رنگارنگ بافته می‌شوند و برخی پژوهشگران آن را بازتابی از رنگ‌های رنگین‌کمان و نماد تیر و کمان آرش دانسته‌اند. اشاره به رنگین‌کمان در متن آیینی تیروباد نه‌تنها از نظر زیبایی‌شناسی پذیرفتنی‌ست، بلکه ریشه در باورهای فرهنگی و روایت‌های پژوهشی دارد.

در یکی از دست‌نویس‌های پهلوی با شناسه‌ی «م. او ۲۹»، به رسم بستن بند تیر و باد و سپردن آن به باد یا آب در روز باد ایزد اشاره شده است، نشانه‌ای از دیرینگی و ریشه‌دار بودن این آیین در یادمان‌های فرهنگی ایران‌زمین. در این نوشته، بند تیروباد نمادی‌ست از تیر آرش، باد ایزد، و آرزوهایی که با نیایش و امید به سوی روشنی پرواز می‌کنند.

پژوهشگرانی چون آرش اکبری مفاخر و سعید عریان در بررسی‌های خود به این دست‌نویس و دیگر منابع پهلوی اشاره کرده‌اند. آنان نشان داده‌اند که این آیین نه‌تنها در فرهنگ زرتشتی، بلکه در سنت‌های مردمی و استوره‌ای ایران جایگاهی ژرف دارد.

در متون دیگر مانند تیشتر یشت و بندهش، نبرد ایزد باران با دیو خشکسالی بازگو می‌شود؛ جایی که باد، تیر آرش را یاری می‌دهد تا مرز ایران را بازپس گیرد و باران بر هفت کشور فرو ریزد. تیری که از البرز کوه پرتاب شد و بر کنار رود جیحون بر درخت گردوی تنومندی نشست و آنجا مرز ایران و توران شد و جنگ پایان یافت.

در بندهای ۶، ۷، ۳۷ و ۳۸ از تیشتر یشت اوستا، به تیر آرش اشاره‌ای نمادین شده است. در این یشت، ایزد تیشتر—ستاره‌ی باران‌آور—با دیو خشکسالی (اپوش) نبرد می‌کند. در بند ۶ آمده:

«تشتر ستاره‌ی رایومند فرهمند را می‌ستاییم که شتابان به سوی دریای فراخکرت بتازد، چون آن تیر در هوا پران که آرش تیرانداز، بهترین تیرانداز ایرانی، از کوه ایریوخشوث به سوی کوه خوانونت بیانداخت.»

در بندهای بعدی، آمده که اهورامزدا و ایزدان آب، گیاه و مهر، آن تیر را راهی پدید آوردند. این روایت، تیر آرش را با حرکت ستاره‌ی تیشتر و پیروزی بر خشکسالی پیوند می‌دهد؛ نمادی از باران، روشنی، و مرزگذاری در هستی.

در بندهش، که یکی از متون بنیادین پهلوی درباره‌ی آفرینش و کیهان‌شناسی‌ست، به نقش ایزد باد در رساندن تیر آرش اشاره شده است. این روایت، تیر را نماد جان‌فشانی و باد را نیروی ایزدی می‌داند که آرزو و روشنی را به سرزمین می‌رساند.

نکته‌های استوره‌ای نابی که در روايت ابوریحان بيرونی ديده می‌شود، ياری خداوند از راه باد به آرش، روان و تــير اوست و اينکه آرش پس از پرتاب تير پاره پاره می‌شود.

یادگار زریران، این متن پهلوی، کهن‌ترین روایت حماسی بازمانده از دوران اشکانی‌ست و در آن از نبرد گشتاسپ با ارجاسپ تورانی سخن رفته است. اگرچه نام آرش مستقیم در متن نیامده، اما در بندهایی از آن، به تیراندازی قهرمان خردسال بَستور (پسر زریر) اشاره شده که با تیری ویژه، دشمن را از پای درمی‌آورد. پژوهشگران مانند مهرداد بهار و سعید عریان، این روایت را بازتابی از استوره‌ای آرش دانسته‌اند.
در يادگار زريران، در هنگامه‌اى كه گشتاسپ شاه، بستور نوجوان را براى رزم، بر زين اسب مى‌نشاند، و از تركش خود تيرى به او مى‌دهد، دعاكنان مى‌گويد: «اينک تير از من به سوى كه مى‌روى، بودا كه پيروز بازآيى، در هر جنگ و ستيز پيروزى يابى، شكوه و نام با خود آورى، جاودانه بر دشمن مرگ آورى.»‌
همان‌گونه كه فرشتگان، تيرآرش را مى‌برند. بستور به پاس اين پيروزى بزرگ كه در پى راهنمايى روان زرير به دست آورده است، بر روان زرير درود مى‌فرستد. ميان تير و روان آدمى، پيوندى نهفته است. امشاسپندان و فرشتگان، دست در دست هم داده‌اند و تير آرش را مى‌پايند، زيرا آنان با روان آرش، هم‌سخنى دارند و مى‌دانند كه روان آرش، زنده به تير و در اين تير است.

در تاريخ بلعمی، استوره‌ی آرش کمانگير و نوبارانی هر دو جداگانه بيان شده‌اند.

جلوه‌های فرهنگی و ثبت ملی
این آیین، افزون بر جنبه‌ی نمادین، بازتابی‌ست از باور به گردش نیروهای زیستی، نقش باد در پویایی هستی، و آرمان‌های دیرینه‌ی مردم ایران‌زمین. در سال ۱۴۰۰ خورشیدی، آیین تیروباد با عنوان «مهارت بافت دستبند تیر و باد و رسوم وابسته به آن در جشن تیرگان» و شماره‌ی ثبت ۲۴۶۷، در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ایران جای گرفت. گامی مهم در پاسداری از آیین‌های زرتشتی و فرهنگ ایرانی که نسل به نسل در خانواده‌ها و انجمن‌ها نگاهبانی شده‌اند.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1404-04-19