نوآورهای دلپذیر مهدی طالعینیا در هنر پردهکشی، انگیزهی گفتوگویی است که پیشرو دارید. او به شیوهای استادانه، پردههای درویشی را که ریشه در فرهنگ ایرانی داشت اما کموبیش از یادها رفته بود، با داستانهای شاهنامه درآمیخته است و آثاری خلق کرده که گواه تازهجویی و ذهن آفرینشگر اوست.
طالعینیا دانش آموختهی دانشکدهی هنر و معماری یزد است. نقاشی قهوهخانهای و راز و رمزهایش را با باریکبینی بسیار فراگرفت و با درپیشگرفتن راهی نوجویانه، به آنچه پیشینیان بدان دست یافته بودند، جلوههایی دیگرسان و ستایشبرانگیز داد. بیگمان باید او را استادی دانست که به هنر پردهکشی جانی تازه دمیده است.
– پرسش آغازین من دربارهی پردهکشی است و اینکه چگونه هنری است و چه ویژگیهایی دارد؟
– هنر پردهکشی یکی از شاخههای کاربردی نقاشی قهوهخانهای است. دیرینگی آن از نقاشی قهوهخانهای بیشتر است و به زمان صفویه میرسد. یکی از جهانگردان اروپایی که در زمان شاهعباس به ایران آمده بود، در سفرنامهاش از پردههای نقاشی پُرعرض و طولی یاد میکند که پیکرهایی بیسر، روی آنها نقاشی شده بود. با این همه، پردهکشی چندگونه است. یکی پردههای عاشورایی است که کشیدن آنها از زمان صفویه آغاز شد؛ سپس در ترکیب با دیوارنگارههای بیزانسی شکل دیگری گرفت. به سخن دیگر، نشانههای (اِلمانهای) دیوارنگاری بیزانسی الگویی برای پردهکشیهای صفوی شد. از این درهمآمیزی است که پردههای درویشی پدید آمدند. یکی از ویژگیهای دیوارنگارههای بیزانسی، طبقهطبقهبودن آنهاست. پردهکشهای درویشی از آن ویژگی الگوبرداری کردند. بدینگونه، هر پرده در 3 طبقه نمایش داده میشد. بخش بالایی اثر، ملکوت بود؛ بخش پایینتر، میانهی زمین و بخش زیرین، دوزخ کشیده میشد. در این بخش، «مار غاشیه» و روبهروی آن دوزخیان دیده میشدند. از همینروست که پردههای درویشی در نزد مردم بسیار پسندیده بودند. این پردهها در دورهی قاجاریه گسترش یافت. اما بیست سی سالی هست که دیگر چنین پردههایی کشیده نمیشود…
آنچه در بالا آمده است بخشی از گفتوگویی است که شهداد حیدری با مهدی طالعینیا با عنوان «ستیز و آویز پهلوانان شاهنامه بر پردههای درویشی» پیرامون هنر پردهکشی انجام داده است.
متن کامل این گفتوگو را در رویهی چهار (شاهنامه) شمارهی 433 هفتهنامهی امرداد بخوانید.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.