همهی آنچه دربارهی خبر فروریختن بخشی از ایوان کسرا میتوان گفت در عنوانی که یکی از خبرگزاریها برگزیده بود، نمایان است. این خبرگزاری با اشاره به غفلتها و دستبهدست کردنهای بسیار میراثفرهنگی کشور، آورده بود: «صدای تاق کسری را نشنیدیم»!
یکشنبه 14 دیماه، کاربران شبکههای اجتماعی عراق خبر از ریزش بخشی از سقف سازهی ایوان کسرا دادند. این خبر در یکی از خبرگزاریهای داخلی بازتاب یافت و به سرعت در دیگر تارنماها و خبرگزاریها بازنشر شد. واکنش دوستداران میراث تاریخی ایران به این خبر کوتاه، نشان از دلواپسیها و نگرانیهایی داشت که از 16 سال پیش آغاز شده بود. با همهی درخواستها و پافشاریها برای انجام کارهای بایسته و ضروری، میراث فرهنگی گام موثری برنداشت و برای مرمت این سازهی تاریخی شرطهایی گذاشت که پیدا بود دولت بحرانزدهی عراق توان انجامش را ندارد. شرط میراثفرهنگی «تامین هزینههای متخصصان ایرانی از سوی عراق» بود. پرسش اصلی همین بود که آیا ما باید هزینههای میراث تاریخی و ملی خود اگرچه بیرون از مرزهای کنونی باشد را تامین می کردیم یا دولت عراق که غرق در دشواریهای بسیار سیاسی است؟ آیا بایستگی و اهمیتی که ایوان کسرا برای تاریخ و فرهنگ ما دارد ارزش این را نداشت که هزینهی مرمت آن را پرداخت میکردیم و آن را به دوش دولت عراق نمیگذاشتیم؟
درخواستی که شنیده نشد
واکنشها به خبر فروریزی بخشی از ایوان کسرا بسیار زود گسترش یافت. شاید به آیین این سالها، همه دنبال «مقصر» هستند و میپرسند چه کسی کوتاهی کرده است؟ دولت عراق و میراثباناناش؟ یا ما و میراثفرهنگیمان؟ خبرگزاری ایسنا نوشت: «شاید اگر 16 سال و هشت ماه قبل که کارشناسان میراث فرهنگی سازمان وقت میراث برای بررسی ترکهای ایجادشده در تاق کسری اعلام آمادگی کرده بودند و امکان حضور آنها در کنار ایوان مداین فراهم شده بود، امروز آه و ناله برای تخریب کامل هر لحظهای این بنا بلند نمیشد».
در 10 سال گذشته دوبار مسوولان میراث فرهنگی عراق از کشور ما خواستند تا برای مرمت و بازسازی ایوان کسرا کمک کنند. پیش از آن، کارشناسان و مرمتگران ایرانی آمادگی خود را برای انجام کارهای مرمتی بازگو کرده بودند و گمان میرفت زمینه برای انجام بازسازیها آماده است. سال 1397 نیز وزیر فرهنگ و گردشگری عراق در سفر به ایران درخواست خود را تکرار کرده بود. در تیرماه سال پیش در پاسخ به آن درخواستها، مسوولان میراث فرهنگی کشور گفتند: «ایران برای مرمت آثار باستانی قبلا هم اعلام آمادگی کرده بود، اما شرط آن، تامین هزینههای متخصصان ایرانی از سوی عراق است که اگر این شرایط از سوی آنها فراهم شود، ایران در اینباره اقدام خواهد کرد».
شاید سخنی که علیاصغر مونسان، وزیر میراثفرهنگی، گردشگری، صنایعدستی، چند روز پیش و در واکنش به خبر فروریزی بخشی از ایوان کسرا گفت، معنایش پذیرش هزینههای مرمت ایوان کسرا از سوی ایران باشد. او گفته است که سرگرم پیگیری خبر فروریختن بخشی از ایوان کسرا هستند و «نتایج بررسیها به دولت اعلام میشود و در صورت تخصیص اعتبارات از سوی سازمان برنامه و بودجه و موافقت دولت، کارشناسان مرمت ایران به عراق اعزام میشوند. امیدواریم با اختصاص بودجهای، مرمت خوب و اصولی در این بنای تاریخی انجام شود تا چند سالی نگرانی ریزش در این بنا وجود نداشته باشد». (ایرنا، 16 دی)
به هر روی، نکتهای که در گزارش یکی از خبرگزاریها آمده بود، گونهای هشدار و بیدارباش برای ماست تا بدانیم که ممکن است وضعیت ایوان کسرا از این که هست بدتر شود. بنابراین انجام فوری کارهای مرمتی و باززندهسازی، بایستگی بسیار دارد. خبرگزاری یادشده نوشته بود: «با انتشار این خبر، برخی افراد در فضای مجازی این رویداد را به اندازهای نمیدانستند که تا این حد بزرگ جلوه داده شود، اما تکرار آن یعنی ریزش بخشهایی از تاق که قطعا به دلایل مختلفی از جمله بیتوجهی به این بنا و نداشتن برنامه مرمتی مناسب از سوی متولیان عراقی و حتا عملکرد کُندِ متولیان میراثی کشور برای جواب به مسوولان عراقی است، قابل توجه است». (ایسنا، 15 دی)
پویش مردمی برای نجات ایوان کسرا
بی درنگ پس از انتشار این خبرها بود که پویشی مردمی برای نجات و مرمت بزرگترین تاق خشتی جهان (ایوان کسرا) شکل گرفت. مردم از دولت عراق و ایران خواستند که نه تنها ثبت منظر فرهنگی تاق کسری را در فهرست میراث جهانی یونسکو به سرانجام برسانند، بلکه «اقدامات لازم برای احیا، حفاظت، مرمت و نگهداری دایمی از ایوان مداین را انجام و با ایجاد پایگاه حفاظت و پژوهش تاق کسری برنامهریزی و اقدامات اجرایی مناسب برای گسترش گردشگری پایدار با هدف معرفی این اثر ارزشمند به جهانیان را در دستور کار قرار دهند». (روزنامه همشهری، 16 دی)
کاربران پویش مردمی نجات تاق کسرا در نامهای به مسوولان دو کشور ایران و عراق نوشتند: «بنای تاریخی ایوان تاق کسری نهتنها یک یادگار بسیار ارزشمند از تمدن بزرگ ساسانی-ایرانی است که برای نسلهای حال و آینده به جای مانده، که حتا بهعنوان تنها اثر باقیمانده از شهر باستانی تیسفون، بزرگترین شهر تمدن میانرودان، نماد پیوستگی میان فرهنگ و تمدن امروز دو ملت ایران و عراق است و یکی از مولفههای مهم تامین منافع فرهنگی و ملی دو کشور در جغرافیای سیاسی منطقه به شمار میرود».
پویشگران این کارزار که سرگرم گردآوری امضا هستند، افزودهاند: «با توجه به اینکه اثر ارزشمند تاق کسری بهدلیل عوامل مخرب طبیعی و فعالیتهای زیانبار انسانی بهویژه مخاطرات و تهدیدهای گوناگون جنگ در معرض آسیبهای جدی و خطر تخریب و نابودی قرار گرفته است، ما امضاکنندگان حاضر از دو دولت ایران و عراق درخواست میکنیم با بازاندیشی در مورد ارزشهای این اثر، همه اقدامات لازم و فوری را برای ثبت منظر فرهنگی تاق کسری در فهرست میراث جهانی یونسکو، اتخاذ اقدامات لازم برای احیا، حفاظت، مرمت و نگهداری دایمی اثر؛ ایجاد پایگاه حفاظت و پژوهش تاق کسری برنامهریزی و اقدامات اجرایی مناسب برای گسترش گردشگری پایدار با هدف معرفی این اثر ارزشمند به جهانیان بهکار بندند». (روزنامه همشهری، 16 دی)
با این همه، نمیتوان از گفتن این نکتهی تاسفبار خودداری کرد که به گمان میرسد خبر فروریختن بخشی از ایوان کسرا آنگونه که انتظار میرفت در خبرگزاریهای داخلی بازتاب نیافت. میتوان گفت یا اهمیت این خبر برای ما آشکار نیست یا هنوز درنیافتهایم که نگاهبانی میراث فرهنگی و تاریخیمان در گسترهی ایران فرهنگی، تا چه اندازه برای هویت و شناسهی ما ارزش و اعتبار دارد.
ما بارگه دادیم، این رفت ستم بر ما
بر قصر ستمکاران تا خود چه رسد خذلان …
یک پاسخ
با درود و سپاس از پخش این خبر، پرسش این است که آیا در اینباره petition جهانی تدارک دیده اید؟ اگر نه، چرا؟ هر چند که نخست می بایست در پی گوش شنوا بود. و یادآور میشوم که گروههای باستانشناسی جهانی بسیاری چشم براه پاسخ درخواست چندین ساله شان برای کسب پروانهٔ ورود به میهن باشکوهمان ایران و کند و کاو در آن، هستند. این درخواستها بارها و بارها پذیرفته نشده است، ولی پافشاری همچنان ادامه دارد. ایکاش که ما نیز پی به ارزش این گنجینهٔ خابیده در خاک گوهربارمان، ببریم و گامی در راه نجاتش برداریم.