از پنج سال قبل توسط آقای زمانی در استان یزد و با مشارکت گروههایی از شهرهای یزد، اردکان و میبد، گروه اینترنتی که در حال حاضر به چند هزار نفر رسیده است و هدفشان رایگانبخشی لوازم و مایحتاجات زندگی دیگران از طریق ارتباط اینترنتی است، که اخیراً به چند استان و شهر دیگر، از جمله استانهای تبریز و خوزستان، و همچنین شهرهای طبس و بیرجند، تسری پیدا کرده است، بنیانگذاری و توسعه یافته است و با سرعت خوبی در حال گسترش است. نگارنده تمام تلاش خود را بدنبال یافتن و شواهد توسعه تمدن معنویت در بین زندگی انسانها در کشور خود و دیگر نقاط جهان گذاشته، تا نشان دهد، در دور یا نزدیک یک بلوغ منطقی از رفتار عاقلانه انسانها در سرتاسر جهان شاهد خواهیم بود، که بعد از یکی دو دهه، به انقلاب چهارم جهانی خواهد انجامید. یکی از اهدافی که مطرح میشود، پاسخگویی به مایحتاجات دیگران و از طرف دیگر کمرنگ کردن نقش پول میباشد، و براحتی این اتفاقات خیراندیشانه را در گوشه و کنار اطراف خود بصورت فردی و یا سازماندهی شده، میتوان مشاهده نمود، و به سختی میتوان کل حجم گردش پول خیرخواهانه و یا معادل آنرا در حالیکه پولی ردوبدل نشده، در هر کشوری و یا در جهان برآورد نمود، که برآورد نگارنده ۲٪ از کل تجارت جهانی در سال که ۲۸،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار است، یعنی معادل ۵۶۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار در سال است، که پس از استقرار انقلاب چهارم جهانی، که تجارت کل جهان به حداکثر ۱۰ برابر مبلغ فعلی( ولی چرا ۱۰ برابر، زیراکه تولید ناخالص ملی (GDP) در برخی نقاط دنیا و شاید بالای ۵۰٪ مناطق، معادل ۱۰٪ ظرفیت آن کشورها میباشد)، یعنی ۲۸۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار خواهد رسید که اگر قرار باشد سه دهک پایین جامعه، یعنی شاید ۳۰٪ این مبلغ بدون رد و بدل شدن پول به سه دهک پایین اختصاص یابد، به عدد ۸۴،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلار در سال میرسیم. و در نتیجه انقلاب چهارم جهانی یک کادو اضافه بر وضعیت موجود، معادل ۸۳،۴۴۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلاری(۸۳،۴۴۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰=۵۶۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰-۸۴،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰) سالانه برای سه دهک پایین در جهان و یک کادو اضافه بر وضعیت موجود، معادل ۱۶۸،۵۶۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دلاری(۱۶۸،۵۶۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰=۸۳،۴۴۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰-۲۸،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰-۲۸۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰،۰۰۰) که شامل ۹ برابر افزایش گردش پول در جهان، منهای پرداختها به سه دهک پایین جامعه است، برای هفت دهک بالای مردم جهان را دارد.
۱۶۰،۰۰۰،۰۰۰ برآورد تعداد کودکان کار در جهان است، که درصد زیادی از آنها کودکان خیابانی هستند. که بطور نمونه طبق سرشماری سال ۲۰۱۱ در هندوستان ۲۵۹،۰۰۰،۰۰۰ کودک بین ۵ تا ۱۴ سال زندگی میکنند، که ۱۰،۰۰۰،۰۰۰ نفر از آنها کودکان کار هستند. و یکی از طیفهای مهم دریافت امور خیرخواهانه در جهان، کودکان کار هستند، که سازمانهای خیریه و یا افراد خیراندیش باید بدنبال آنها باشند، زیراکه آنها امکان جستجو در پی گروههای خیریه را ندارند. و اثبات دیگری بر این موج خیراندیشی ایجاد بنگاههای بزرگ خیراندیشی، بدست افرادی است که به انتهای خط ثروتمند شدن رسیدهاند، که در خیراندیشی با یکدیگر در رقابت هستند، و در نتیجه آن به رضایتمندی فردی رسیده و بالطبع کمک به کمرنگ شدن نقش پول در جهان خواهند نمود.
در جلد دوم کتاب حذف پول که در دست تدوین است، فصل ۱۴ که به تحلیل و انتقاداتی از جلد اول کتاب اختصاص یافته را در اینجا، قبل از ارایه بخش دیگری از جلد اول کتاب، مورد اشاره قرار میدهیم:
– ژولورنی بودن این افسانه در آینده نزدیک و عجله نگارنده در ارایه تصویری از یک پروژه کوتاه مدت، یکی از انتقاداتی است که نگارنده به ادبیات تند و آنی بودن این پروژه در جلد اول را وارد میداند، در حالیکه این پروژه حداقل دو دهه در جهان به طول خواهد انجامید. بعلت عجلهای که نگارنده در بیان موضوع در مجموعهای کوچک جلد اول داشته، بیشتر مساله را از انتهای پروژه مورد تحلیل قرار داده و اکثراً از اتفاقات پایان کار صحبت داشته که یک مقداری موضوع را توهمی بنظر میرساند، که در جلد دوم کتاب سعی شده با آرامش و دقت بیشتری گامهای اجرایی کار را توضیح دهد که واقعی و اجتنابناپذیر بودن موضوع بر خوانندگان گرامی به اثبات برسد.
– به دوستی کتاب را توصیه کردم که پس از مطالعه، نظرات مثبت و منفیاش را اعلام نماید، فرمودند میترسم پولهای زیادی که دارم حذف شود و تصورش هم برایم سخت است! البته این نگرانی پس از توضیحات من برای ایشان که شما ثروتمندان میتوانید به رقابت سالم و سازنده خود ادامه دهید و فقط حذف قدرت مخرب و بخش فسادآور پول در این نظریه مطرح است و قرار گرفتن پول در جایگاه واقعیاش، مد نظر میباشد، برطرف گردید، و در ادامه فرمودند حالا حالم بهتر شد و خیالم راحت شد و میخوانم. میبینیم که برخی از انسانها چقدر برای داراییشان ارزش قایل هستند و نگران از دست دادن آن هستند، که بعلت کوتاهی تفسیر موضوع و ارایه توضیحات هرچه دقیقتر، در جلد اول شاید بنظر، حذف پول غیر واقعی باشد، که در جلد دوم این جای خالی مطالب با ارایه توضیحات و روش اجرای کار برطرف شده است.
حال در اینجا به ادامه مبحث مقدماتی حذف پول میپردازیم:
گوشه ای از سیستم اقتصاد ارزش محور و جهان ارزش محور را مرور کردیم و تقریباً قبول خواهید کرد که توهم و یا خیال بافی نیست. در هتلی ۵ ستاره در یکی از جزایر و یا سواحل معروف دنیا، انسانهایی که تردد دارند و یا در رستوران حضور دارند، همگی دارای ثروتی نزدیک به یکدیگر هستند و برتری و ردهبندی ارزشی آنها بر اساس سایرامتیازات و معیارهایشان است که در جهان ارزش محور پایدار و ابدی میماند. این مناطق در جهان از هر دو سوی آن، چه ثروتمندان و چه فقرا و یا سایر مناطق ارزش محوری از این دست، در جهان در حال توسعه و گسترش است، آیا مقابل این واقعیات باید تسلیم شد یا مقاومت کنیم و استقرار دنیای بدون پول را به تعویق بیاندازیم.
بنظر میرسد که انتشار اطلاعیه جهانی در این باب بایستی رخ دهد تا همه باور کرده و به آن عمل نمایند و به صورت قانونی نوشته شده در همه قانون اساسی کشورهای جهان الزام به اجرای آن باشد. ولی اینچنین نیست، قانون ارزش سالاری و جهان ارزش محور همیشه وجود داشته و در حال اجرا است، در زیر انبوهی از برف که پوشاننده ظاهری آن است و انسانهایی که به واقعیت توجه ندارند را از خود دور نگه میدارد. همه قانونهای در حال اجرا در جهان نوشته شده نیست و بسیاری از قوانین نانوشته در جهان در حال اجرا است که از جمله آنها اقتصاد ارزش محور و جهان ارزش محور را میتوان نام برد و هرچه از واقعیات قوانین نوشته و نانوشته دور بیافتیم خود و جامعه خود را در هر یک از کشورهای جهان دچار بینظمی و چالش خواهیم نمود.
لذا میتوان گفت اگر فردی بتواند به این قانون هنوز نانوشته اقتصاد ارزش محور و جزئیات آن دست یابد، مستقل از اینکه هنوز رسماً اعلام شده باشد یا نه، به رفاه و بهبود و تعالی زندگی خود و اطرافیانش کمک کرده است. خوب، با حساب بانکیمان چه کنیم؟ با نیازهای روزمرهمان چه کنیم؟ و هزاران سوال مرتبط با جریان نقدینگی؟ .شاید پاسخ به این سوالات بسیار سخت و باور نکردنی باشد. یک امدادگر که عضو هیچ سازمان امدادی نباشد، یک آموزگار و یا پزشکی که در یک روستا اقدام به انجام وظیفه مینماید و عضو هیچ سازمانی نیست، یک خیراندیش و انسان قابل اعتماد که در شهر محل سکونت خود چارهساز بوده و در مجامع خیریه شرکت مینماید، را میتوان به عنوان الگو در نظر گرفت و مطمئن بود که در مضیقه مایحتاجاتاش قرار نخواهد گرفت، ویا دچار بحران نخواهد شد و احترام بسیاری را بخود جلب مینماید. بنابراین اگر چه تا همهگیر شدن این قوانین، قدم برداشتن بر این اصول مثل سفر در برف و آنهم برفی انبوه است، ولی میتوان به آن دست زد، همانگونه که بسیاری را در اطراف خود فداکار و وقف رفاه دیگران و در آخر کار دلسوز برای خانواده خودشان میبینیم.
باز در اینجا گریزی به جامعه ایدهآل ارزش محور بزنیم و تصوری از آن و مشکلات و چالشهای آن پس از نوشته شدن این قانون نانوشته درقانون اساسی تمام کشورها بیاندازیم. کارت ساعت در ادارات وجود دارد حقوق وجود دارد، پاداش نیز همچنین، ولی همه بصورت امتیاز ثبت شدنی برای افراد در بانک اطلاعاتی ادارات و بانک مرکزی اطلاعات که با جزئیات کامل ارزش فعالیت انسانها را مشخص و نگهداری مینمایند، و از طرف دیگر قابل بهرهبرداری نیز میباشد. یعنی خرج کردن امتیازات، که تمام این تعاریف مربوط به دوران گذار از اقتصاد پول محور به اقتصاد کاملاً بدون پول و یا حتی امتیاز محور میباشد، که در آن دوران انسانها تماماً عادت به انجام وظایفشان به نحو احسن خواهند داشت.
همانطور که در بالا اشاره شد جهان دارای مناطق فیزیکی(مناطق فقیرنشین و یا مرفهنشین) و یا مناطق غیرفیزیکی(مانند قشر فقیر پراکنده در نقاط مختلف جهان و یا قشر مرفه پراکنده در نقاط مختلف جهان) با اقتصاد ارزش محور است که در حال توسعه هستند و با سرعت خوبی به کل جهان تسری خواهد یافت و همه جا را در بر میگیرد و اقتصاد پول محور را محاصره و محو خواهند نمود. بنابراین توصیه میشود مثل تمرین سیل یا زلزله، تمرین اقتصاد ارزش محور را همانطور که در بالا اشاره شد شروع کرده و به آن عادت و از ارزشهای واقعی زندگی بهرهمند شویم و به دیگران نیز بیاموزیم که واقعی باشند نه فریب خورده سرابهای دنیا مانند پول.
روز ۲۹ اسفند ماه و یا ۳۰ اسفند ماه در سالهای کبیسه و یا روزهای اول تا چهارم فروردین ماه را در نظر بگیرید، که همه بانکها و ادارات و اکثر کسب و کارها تعطیل است، مگر در شهرهای گردشگری و توریستی. انگیزه انسانها برای تلاش، حرکت و ارتباطات، همان ارزشهایی است که در روابط انسانهاست، پول بسیار کمرنگتر است و تقریباً همه چیز ارزش محور است و غول افسونگر اقتصاد پول محور برای چند روزی خفته است و بهمراه زیبائی طبیعت و بهار، ارتباطات و جو جهان ارزش محور را خیلی عیان تر میتوان مشاهده نمود.
واقعیات بیان شده در اینجا چیزی نیست که به شما القا و یا تلقین شود، جهان را از دریچهای دیگر که با روح و کمال والای انسانی ما مطابقت بیشتری دارد مینگریم. و هنجاری که بر طبیعت و انسان حاکم است را جدیتر از قبل تحلیل میکنیم. همانطوریکه در بالا اشاره شد، چه باور کنیم و چه نه، این قوانین نانوشته در حال اجرا هستند، فقط ما با باورهای خودمان به آنها نزدیکتر و یا دورتر میشویم و همینطور به واقعیت وجودی و کمال و آسایش خود. جهان ارزش محور پاسخ به بسیاری از سوالهای بی جواب و بنبستهای موجود در جهان است.
فرض کنید بحثهای علمی، فلسفی و کاربردی قانع کنندهای در مجامع علمی، دانشگاهی، مجالس و مراکز تصمیمگیری کشورهای جهان در این زمینه صورت گیرد و جلسات بین المللی در سطوح بین کشورها برگزارشود و کشورها به صورت جداگانه یا گروهی به این طرح بپیوندند. آیا درست است اولین کشور و یا اولین گروه کشورها که به این طرح میپیوندند، از تاریخ مشخصی به این امر دستور دهند؟ به پیشبینی و پیشنهاد نگارنده پاسخ منفی است و باید بتدریج از دنیای با بحران اقتصاد پول محور خارج شد و این بیمار( جهان با اقتصاد پول محور) را بتدریج مداوا نمود، زیرا این بیمار نمیتواند باور کند که یکباره کاملاً بهبود یافته و آسیب خواهد دید و دچار هرج و مرج و شوک خواهد شد.
لذا، ابتدا نیاز به تدارک زیرساخت برای اجرای دوران گذار است و بشریت درگیر مادیات و پول را یک شبه نمیتوان تغییر داد. منهای آنکه تمام بانکها و موسسات مالی امانتدارنقدینگی اشخاص و شرکتها هستند ولی کلیه بانکهای اطلاعاتی مالی و پرداخت حقوق سازمانها، مبنای پرداخت حقوقها را باید از یک زمانی به بعد، بصورت امتیاز بدانند و کارتهای اعتباری بانکها، امتیازات افراد را جابجا نمایند. همین اتفاقات در بخش خصوصی و بازارهای مختلف را نیز شاهد خواهیم بود و در اوج ناباوری اسکناس رو به محو شدن میگذارد.
پیش بینی میشود حداقل چند سال طول میکشد تا دوران گذار طی شود و همه عادت به استفاده نکردن از کارتهای اعتباری امتیازی خود نمایند. که در اینجا ایجاد جهان ارزش محور را در اوج ناباوری همگان و آب شدن تمام برفهای غیرواقعی را شاهد بوده و پا به دنیای واقعی ارزش محور و شاید حل شدن بسیاری از مشکلات امروزی بشریت بگذاریم. خیلی بنظر ژول ورنی و تخیلی میآید ولی به ادبیات و فرضیات و مبانی فکری که به آن اشاره شد تا کنون مروری داشته باشیم و زیر مطالب امکان ناپذیر را خط بکشید! سعی بر آن بوده است که دیکته و فلسفه و مبانی بیان شده تا اینجا نمره ۲۰ را بگیرد.
در مورد سازمانهای غیر انتفاعی، انجمنهای علمی، انجمنهای صنفی و کلیه سازمانهای غیر دولتی در کشورهای جهان، میتوان گفت در حالیکه طبق اساسنامهشان نمیتوانند بدنبال منافع مادی باشند و معمولاً زیرساختهای علمی، فرهنگی و تکنولوژیک کشورشان را فراهم میسازند، شاهد هستیم که در کشورهای پیشرفته این نوع سازمانها و انجمنها دارای تعداد، اهمیت و قدرت زیادی هستند، و این خود نشانگر ارزشمند بودن سایر ارزشها بجز پول است و نوید اقتصاد ارزش محور را میدهد.
و اما گریزی دیگر به دنیای ارزش محور، حتی پس از استقرار اقتصاد امتیاز محور که همان دوران گذار است. میتوان هر یک از افراد بشریت را در اوج رفاه و آسایش و فعالیت برای بهبود زندگی خود و دیگران دید و اینکه رقابت در خدمت کسانی بیشتر است که همه میدانند امتیاز بیشتری کسب میکنند و حرصی برای بدست آوردن امکانات بیشترمادی وجود ندارد و در دریافت امکانات با یکدیگر تعارف میکنند و دنیای تعارف خواهد بود تا کسب و کار و کسب امکانات از دیگران. محیط زیستی که ازاین لطف بشریت در تعجب، حیواناتی که فرصت احیاء نسل خود را دارند و تصمیمهای بشریتی که به ارزشهای واقعی جهان پی برده و در مسیر درست گام بر میدارند.
در دوران گذار لازم نیست هر کسی در اداره و یا محل کار خود امتیاز کسب کند و حتماً آن امتیاز در بانک اطلاعاتی امتیازهایش ثبت شود و همانطوریکه میدانید نیکی و نیکوکاری مطلق است و نسبی نیست، یعنی کار نیکی در شرایطی، خوب و در شرایطی، بد و زشت محسوب نمیشود، و کار نیک همیشه خوب است و در همه جا، لذا هر فردی بدون اینکه احتیاج به محاسبات سختی داشته باشد متوجه سودرسان بودن فعالیت هایش و یا زیان بار بودن آن خواهد شد، که در نتیجه به زیان جامعه و بشریت و محیط زیست خواهد بود. و قابل تشخیص است که بطور مشخص امتیازات مثبت و یا منفی را برای انجام دهندهگان آن کار خوب یا زشت، اگر چه همیشه نمیتوان ثبت کرد و جریمه یا پاداش داد، ولی نمیتوان آنرا نادیده گرفت. که این خود تمرینی واقعی برای دوران پسا امتیاز محور و جهانی کاملاً با حذف پول و امتیاز خواهد بود.
بسیار خیال بافی و فانتزی بنظر میرسد که بتوان با سرعت زیاد این تغییرات را ایجاد نمائیم، چون که متاسفانه به پول و مادیات عادت کردهایم، چگونه این عادت زشت را کنار بگذاریم؟ و اگر چنین شود، آنگاه ارزشهای واقعی و منش والای انسانی در ما پدیدار خواهد شد، و کافیست این نگارش را با دقت مطالعه بفرمائيد، خواهید دید هیچ توهم و یا پیشنهاد امکان ناپذیری را با اصرار زیاد تحمیل نکردهایم، و فقط یک کار بسیار سخت و شدنی را با هم تمرین خواهیم کرد.
بزرگترین نقطه قدرت و راندمان انسانها زمانی است که انسانها در تعادل، رضایتمندی و خرسندی از فعالیتهایشان و سود رسانی به خود و دیگران قرار دارند و این معادله چند بعدی(رضایتمندی) را نمیتوان فقط از دید مادیات و پول به میزان حداکثری و بهینه خودش رسانید و تمام جایگاه شخصیتی، احساساتی، دانش اندوزی، تجربه اندوزی و سایر معیارهای انسانی را بهیچ وجه نمیتوان با مادیات و پول ارزیابی و سنجش نمود. و در اینجا باز تائید و برهانی دیگر بر حذف پول و رسیدن به دنیای ارزش محور را میتوان مشاهده نمود.
چگونه رشد اقتصادی کشورها را اندازه گیری کنیم، ارزش سهام شرکتها و سایر محاسباتی که ارتباط نزدیک با پول دارد را انجام دهیم و مقایسه ها و نرخ تورم و سایر معیارهای اقتصادی را؟ آیا همه این شاخص ها حذف میشوند؟ آیا محاسبات مالی باید جای خود را به کلی گوئیهای بدون دقت و بدون اعداد و ارقام بدهند؟ هرگز، از روش امتیازدهی بعد از حذف اسکناس میتوان استفاده نمود و در مقایسهها و تصمیمگیریها از این اعداد و امتیازات استفاده نمود تا آسیبی به اقتصاد نرسد و فعالیتهای علمی و اقتصادی دقتشان را از دست ندهند، حتی در دنیای ارزش محور کاملاً بدون پول.
آیا این یک مطلب توهمی، نشدنی، امکانناپذیر در آینده دور یا نزدیک است؟ یا هیچکدام، و صرفاً یک تحقیق است؟ نگارنده تلاش میکند دنیای جدید را بدون پول طراحی کرده و تنها نقطه تماس این تحقیق و نگارش با دنیای واقعی و پرواز نکردن به دنیای غیرواقعی و توهمی و اینکه نتیجتاً هیچکس نتواند از این تحقیق استفاده کاربردی نماید، اینست که نگارنده اجازه ندهد خواننده در هر شرایطی قبل از خواندن آخرین کلمه این کتاب آنرا رها کرده و به زمین بگذارد. و اینست تنها تائید واقعی این نگارش، و امکانپذیر بودن پیادهسازی این تحول در دنیای بشریت. و اینکه باتفاق در حال تحقیقی عظیم برای نجات بشریت در بنبست فعلی هستیم. همانطوریکه خواننده سعی مینماید افکار و جملات آینده نگارنده را حدس بزند، نگارنده نیز تمام سعی خود را میکند تا عکسالعمل چند لحظه بعد خواننده را پیشبینی کرده و از فرار خواننده از خواندن این نگارش جلوگیری نماید و خود را کاملاً زنده و حاضر در مقابل خواننده ظاهر کرده و او را در یک رودربایستی شدید قرار دهد تا صحنه را ترک نگوید.
هر آنچه تا بحال از ابتدای این کتاب تا به اینجا خوانده اید را فراموش کنید، و فرض کنید میخواهیم همه مردم جهان در رفاه بسربرده و مسائل و مشکلاتشان را حل نمائیم و به پیشرفت و تعالی رسیده تا در رضایتمندی خوبی زندگی کنند. از طرف دیگر فرض کنید امکانات بسیار زیادی برای تحقق این آرمان در اختیار داشته باشیم، و هرچقدر که بخواهید بتوانید به آنها پول بدهید. آیا در جهانی که همه امکانات فراهم باشد و هیچ فقیر و نیازمندی نداشته باشیم و کسی رفاه را در ثروت بیشتر نبیند، کسی بدنبال پول میرود و یا سایر ارزشهای والای انسانی، خودشان را نشان خواهند داد، و مجدداً از روش و منطق دیگری مجدداً به نظریه حذف پول در جهان خواهیم رسید؟
انتخاب دیکری برای رشد بشریت، حذف فساد گسترده موجود در جهان، نجات بشریت از بنبست فکری و افسردگی، و قدم گذاشتن در جهت آرمانهای ارزشی، بنظر نمیرسد، وجود داشته باشد. فقط تنها نکتهای که ما را از این واقعیت و باور کردن آن دور نگه میدارد، هزاران سوالی است که در صورت حذف پول در ذهن ما ایجاد میشود. شاید بهم ریختگی جهان و نداشتن هیچ پاسخی برای آنها و نگرانی از تعاریف جدید اقتصاد ارزش محور و کارائی این تعاریف در جهان پول محور است. و اینکه چگونه میتوان پائین ترین آجر یک امارت قدیمی را بیرون کشید و حذف کرد بدون این که آن ساختمان فرو بریزد.
آیا دانشمندان به درآمد ناشی از اختراعاتشان و یا خلاقیتهایشان میاندیشند و یا شهرت و خوشنامی که بالطبع درآمد نیز خواهند داشت، توجه مینمایند؟ که در دنیای ارزش محور نیز باید به آن نیز اینچنین بیاندیشند. آیا هنرمندان که معمولاً پس از مرگ آثارشان به چند برابر قیمت بفروش میرسد، به قیمت آثارشان میاندیشند و یا به شهرتشان و مانگار شدن نام و اثرشان، که بالطبع پول نیز شاید درآید و شاید هم نه، مانند فردوسی که پس از مرگش دستمزدش را برایش فرستادند؟ و آیا نگارنده، که به حق التالیفاش میاندیشد و یا نقش کوچکی که در تحول حذف پول و آغاز جهان ارزش محور خواهد داشت، و به آن دلخوشی دارد؟ پاسخ به همه سوالات فوق همان حذف پول است.
در کشورهای پیشرفته، کسی حتی پناهندگان آفریقائی و یا کشورهای جنگ زده از گرسنگی نخواهند مرد، و مرگ و میر یا در اثر مسائلی مانند افسردگی و تنشهای روانی و در نتیجه خودکشی، بنبستهای عاطفی و یا افرادی که در اثر پرخوری که ناشی از مسائل عصبی است و دچار سکته و یا سایر بحرانها میشوند، پیش میآید. از طرف دیگر در کشورهای فقیر و پر جمعیت اکثر مرگ و میرها در اثر قحطی ، گرسنگی و بیماریهای قابل پیشگیری رخ میدهد. که پول در مورد اول بی تاثیر و حتی اثر تخریبی بیشتر داشته و در مورد دوم با همکاری دولتها و سازمانهای جهانی و توجهات بین المللی و در جهان ارزش محور قابل حل است.
بخاطر اینکه دچار زندگی مصنوعی و غیر واقعی هستیم و ابعاد اصلی توانمندیهای خود را نمیشناسیم، شاید کمتر استفاده از حداکثر عقل، هوش و سایر استعدادهایمان را تجربه کرده باشیم، و ارزش جهان ارزش محور را خیلی کم و شاید لحظاتی چشیده باشیم. در اینجاست که متوجه میشویم، چقدر خوشحالی، شادکامی و موفقیثهای غیر واقعی و مصنوعی داریم و چقدر کودکانه و تصنعی بدنبال حل مشکلات بزرگ بشریت هستیم! که در اکثر آنها نیز نا موفق هستیم. و اینست جو زندگی ما در دنیای پول محور.
فروپاش تمام معماریهای که فقط بر مبنای پول هستند براحتی قابل پیشبینی میباشد. و شاید این آنچه باشد که به سمت فساد میرود. در صورتیکه سایر معماریهای پول محور مانند تالارهای بورس، بانکها، موسسات مالی که فعالیت موفق و سازنده دارند، همگی میتوانند بر مبنای امتیاز محور به فعالیت خود بدون اسکناس و پول ادامه دهند. وشاید با این معماری بتوان نقطه پایانی بر فسادهای مرتبط با مسائل پولی گذاشت که شاید درصد زیادی از فسادها را شامل شود. فسادها یا مستقیماً با هدف درآمد بیشتر و پول بوده و یا فساد به منظور فساد و آسیب رساندن به جامعه و فروپاشی ساختارهای جامعه بوده و اهداف اجتماعی دارد، که در پی آن اهداف کلان اقتصادی میباشد، که باز به پول ختم میشود و در اقتصاد ارزش محور و سالم، هیچکدام از آنها جایگاهی ندارد. ولی اقتصادهای خرد و کلان سالم و سازنده را میتوان با اقتصاد ارزش محور نیز ادامه داد بدون تغییر زیاد و بصورت کاملاً فنی و تخصصی.
رقابتهای ناسالم افراد و یا شرکتها را میتوان تنها با هدف منافع مالی دانست که گاهی اوقات به ستیز و آسیب رساندن به طرف مقابل میانجامد و یا به هر دوطرف آسیب میرساند، آیا با حذف پول این رقابتها به صورت سالم و افزاینده تبدیل نخواهد شد؟ البته نمیتوان در محیطهای خاصی که پول ارزش ندارد، مانند محیطهای تحصیلی یا علمی، هم اکنون نیز رقابتهای سالم و سازنده که در جریان است، را انکار نمود، و واقعیات زیبائی را که در این مکانها وجود دارد و تجربه دنیای ارزش محور میباشد، را نادیده گرفت. در سوژههای زیادی میتوان بدنبال تاثیر مخرب پول و اسکناس گشت و مثالهای زیادی را خودتان میتوانید مورد تحلیل و بررسی قرار دهید. رد پای تخریب کننده، متوقفکننده و ازبینبرنده انگیزههای واقعی و ایجادکننده سراب برای انسانهایی که کمتر دارای دید واقعی هستند، را در موضوعات و مثالهای متعددی میتوان پیدا کرد.
ادامه دارد
*عنوان: حذف پول (مورد مطالعه – آغاز انقلاب چهارم در جهان – تمدن معنویت)
پدیدآور: بزرگمهر پرخیده ۰۹۱۲۷۳۷۳۴۶۷ [email protected]