با نگرشی دقیقتر به تحول تمدن معنویت و مطالبی که در جلد اول کتاب حذف پول شامل ۱۱۴ صفحه بطور کلی مورد بحث قرار گرفته و همچنین با توجه به ایده ارایهشده تا به اکنون به مدت ۱۰ هفته در سایت وزین امرداد، که این مجموعه مطالب به علاوه موضوعاتی در این زمینه جلد دوم کتاب حذف پول را در آینده تشکیل خواهد داد، میتوان گفت چارچوب اولیه موضوع را نگارنده سعی داشته تا حدودی مطرح نموده، و چنانچه خوانندگان گرامی به باوری ۳۰٪ تا ۴۰٪ در این زمینه رسیده باشند، سنگینی این رسالت را بردوش خود حس خواهند نمود که با توجه به شغل و حرفه و تخصص خود دست به قلم برده و متونی جهت راهنمایی طی کردن این تحول، با توجه به جایگاه و صنف کاری خود، به رشته تحریر درآورده و با همکاران خود رقابتی علمی را شروع بنمایند و خبرهترین فرد در هر صنفی، نگارش خود را در اختیار دیگران قرار داده تا اهداف، نقشه راه و استراتژی در اجرای این پروژهها نهایی گردد. همچنین سایر کتابها در این زمینه و یا تحول تمدن معنویت که در ژاپن بصورت تحقیقاتی در دست بررسی قرار دارد، و در عین حال نتایج تحقیقات سایر کشورها که شاید این بحث را مورد بررسی قرار دادهاند، نیز میتواند مورد استفاده قرار گرفته و متونی بسیار ارزشمند و ماندگار در رابطه با جزییات کار تدوین گردیده، وچگونگی طی این مسیر، یعنی از نقطهای که در آن قرار داریم تا وارد شدن به تمدن معنویت، را تشکیل میدهد، به رشته تحریر در آید.
این رخداد صورت نخواهد گرفت، مگر اینکه چند ده هزار صفحه در رابطه با آن توسط نخبگان هر رشته و حرفهای به رشته تحریر درآید و در تاریخ ماندگار شود. عناوین این مقالات و متون شامل شناخت تعاریف جدید و توسعه پایدار در هر رشتهای بوده، که بایستی یکبار و برای همیشه تدوین و مورد استفاده قرار گیرد و در در سالیان آتی حداقل اصلاحات و تجدید نظر را داشته باشد. حذف زواید تا رسیدن به تمدن معنویت را براحتی و با دقت فراوان میتوان مدنظر قرار داد و آن چیزی نیست مگر موارد موقت، که بشریت بالاجبار آنها را پذیرفته است، و یکی از آنها مشاغل کاذب واسطهگری است که حتا در تعاریف امروزی نیز جزیی از مشاغل پایدار محسوب نمیشود، و در تمدن معنویت و توسعه پایدار نیز هیچ جایگاهی نخواهند داشت. یکی دیگر از مباحث، تدوین تمامی این موارد بصورت جدی بوده، که بخشی از پروژههای برتر دوران گذار و حرکت از وضعیت فعلی تا ورود به تحول تمدن معنوی بوده و مشخص است که خبرگان که بیش از دیگران در جامعه مسوول هستند، خوبست که قلم در دست، نقش خود را به نحو احسن اجرا نمایند، و نگارنده را بیش از این در این بیابان بینشانه و سخت تنها رها ننمایند. پرواضح است که قرار نیست این کار توسط یک نفر ادامه یابد و فقط نقش نگارنده، البته بعد از کشور ژاپن و چند کشور دیگر که در حال تحقیق در مورد تمدن معنویت هستند، ایجاد و یا تشدید این جرقه فکری بوده است که همه ذینفعان و بخصوص خبرگان هر جامعه مسوول و متعهد به جلو بردن این تحول تا آغاز واقعی این انقلاب جهانی هستند. این انقلاب ۷،۵۰۰،۰۰۰،۰۰۰ دستاندرکار و جلو برنده امور و همچنین علاقهمند خواهد داشت، زیراکه این تحولی درونی بوده و هر کسی باید از درون خود قانع شود که این تحول، به اجبار و به الزام، چارهگشا و شاید تنها راهکار بهینهزیستن بشریت برای دهها هزار سال است، و با رضایت کامل گام در این راه گذارده و از دیگران سبقت بگیرد.
و اما بایدها و نبایدهایی که خوبست همواره مدنظر نگارندهگان در تدوین مقالات و کتبی که در رابطه با تحول تمدن معنویت تدوین میشود قرار گیرد:
– نبایستی مطالب و موضوعات صرف کشور یا کشورهای خاصی بوده و ترجیحاً بایستی جهان شمول و فراگیر طراحی شود.
– مطالب بایستی حاوی راهکارهای جدی و امکانپذیر با توجه به منابع محدود در دسترس در هر کشور ارایه شود تا امکان انجام راه حلها فراهم باشد.
– فعالیتهای بزرگ بایستی به گامهای کوچک تجزیه شود تا امکانپذیر بودن اجرای آنها ملموس باشد.
– در نظر گرفتن توسعه پایدار در راهکارها و موقتی نبودن و اقتصادی بودن هر کدام نیز یکی دیگر از خصوصیات آن بایستی باشد.
– ماهیت ارزش سالاری و شایسته سالاری که در اقتصاد ارزش محور همیشه مد نظر است باعث تثبیت جایگاهها میشود که نبایستی از نظر دور بماند.
– نگران مشاغل کاذب و واسطهای نباید بود که در درازمدت بالاخره حذف خواهند شد و مطمئناً شامل توسعه پایدار در جهان نخواهند بود.
– مورد استفاده قرار دادن فعالیتهائی که در سایر کشورها تابحال در زمینه تمدن معنویت صورت گرفته نیز با ذکر نام آن کشور، تعهد اخلاقی دیگر خواهد بود.
– نباید مطالب توهمی و یا امکانناپذیر بوده و صرفاً امیدوار کننده باشد، و بایستی همواره مطالب واقعی بوده و بتواند تایید خوانندگان را به همراه داشته باشد.
– بایستی مطالب و موضوعات همراه با احترام به دیدگاههای اقشار مختلف جامعه بوده و در تضاد با منافع هیچیک از کسب و کارهای پایدار در جامعه نباشد، ولی مسلم است که این تلاش شامل مشاغل کاذب و یا مواردی که در تمدن معنویت و توسعه پایدار جایگاهی ندارند، مانند مشاغل کاذب و یا واسطهای نمیتواند باشد.
در اینجا لازم است برخی از پرسشهایی که تابحال در ذهن خوانندگان گرامی بروز کرده است، را سعی شود تاحدودی در وسع و توان دیدگاه نگارنده پاسخگو باشیم. به عبارت دیگر، در حالیکه مرکز ثقل تمدن معنویت ادیان الهی میباشد، چرا هیچ سخنی از مفاهیم فقهی ادیان الهی در نوشتارها دیده نمیشود؟ و اما پاسخ به چنین پرسشهایی: در اینکه نقش ادیان الهی که از آغاز ایجاد پول تا بحال در جهان ظهور کردهاند و نقش بسزایی در هدایت بشریت به سمت بهادادن بیشتر به معنویت داشتهاند، هیچ شکی نبوده و این معنویت و انسانیتی که در عالم هستی شاهد آن هستیم، را از نعمت و دستآوردهای ادیان الهی باید دانسته، و همواره سعی در افزایش این توان و توشه بسیار با ارزش در انسانها و همچنین جوامع بشری حاضر باید داشت. و پر واضح است که همواره در جهت مفاهیم دریافتی از ادیان الهی بودن این توان را به فرد فرد ما داده تا قادر به درک بالاتر و جدیتر مطالب تمدن معنویت باشیم. یکی از دلایل دیگر نپرداختن به این مهم، وسع کم و دانش اندک نگارنده در این مورد بوده و اینکه همیشه فقهای ادیان الهی در هر کجایی که صلاح بدانند نظرات خود را منطقاً اعلام مینمایند، و از این جهت توصیهای در این ادبیات لحاظ نشده است. و همواره منتظر دریافت نقطه نظرات بزرگواران مسلط به ادیان الهی در این زمینه بودهایم تا کسب فیضی صورت پذیرد. همان گونه که خوانندگان محترم استحضار دارند درصد بسیار بالایی از تزکیه و ورود به معنویات به واسطه درک و اجرای مفاهیمی است که از طریق مطالعه و درک اصول والای ادیان الهی به بشریت انتقال یافته است و مباحثی که در این سلسله مطالب تهیه شده توسط نگارنده ارايه می شود، بخش بسیار کوچکی و نه حتا در آن سطح و به صرف راهنمايیهای جزیی در این راه بسیار دشوار است. ادامه هرچه بیشتر این تفسیر با دانش کم نگارنده در مقابل مفاهیم بالای مطرح شده در ادیان الهی، این باور را تقویت مینماید که در واقع عدم ورود به این مباحث بسیار قوی از عهده نگارنده خارج بوده و فقط هدف اشاره به این موضوع و پاسخ به پرسشهایی در این زمینه، جهت رفع ابهامی در این خصوص بوده است که کم دانشی و تسلط کم نگارنده را دلیل آن بایستی قلمداد نمود. ولی چنانچه هر یک از فقهای گرامی از ادیان الهی که به این موضوع ورود نمایند، باعث مسرت و تجربه مفیدی حداقل برای نگارنده میشود. ادامه کلام در این زمینه محتوای خاصی را انتقال نخواهد داد مگر شنیدن مطالبی در این باب از دیگران.
لذا از آنجایی که بخشی از این پروژههای برتر در راه تمدن معنویت، شناخت آن و چگونگی گام نهادن به آن سمت با تمام اصول و موازین ذکر شده تا بحال بوده، و تدوین مقالات ومتونی در این موارد است؛ گام اول، تدوین متونی در این موارد پیشنهاد میشود که ۲۷ مورد آنرا نگارنده در زیر آورده است. البته واضح است که پروژههای دیگر در این مسیر به جز تدوین این متون، طراحی و پیاده سازی پروژهها و تدوین آیيننامههایی در این زمینه توسط دولتمردان، انجمنها و بخشهای خصوصی خواهد بود:
۱-مفاهیم دینی وفقهی ادیان الهی مرتبط با تمدن معنویت
۲-گروه کشاوری
۳-گروه صنعتی
۴-فنآوری اطلاعات
۵-نفت، گاز و صنایع پتروشیمی
۶-معادن فلزی و غیر فلزی
۷-صنایع غذائی
۸-محیط زیست
۹-اقلیم و آب و هوا
۱۰-بهداشت، علوم زیستی و علوم پزشکی
۱۱-روانشناسی و روانپزشکی
۱۲-آموزش و پرورش و آموزش عالی
۱۳-صنعت برق و انرژی
۱۴-اقتصاد پول محور، بورس، بانکها و ارز کشورها
۱۵-فضای مجازی
۱۶-مکاتب سیاسی
۱۷-مکاتب اقتصادی
۱۸-مکاتب ادبی
۱۹-هنر،فرهنگ و تاریخ
۲۰-علوم اجتماعی
۲۱-ورزش
۲۲-توریسم، جهانگردی و میراث فرهنگی
۲۳-آینده نگاری
۲۴-کسب و کارها
۲۵-بهرهوری در کشاورزی، صنعت و انرژی
۲۶-بهرهوری در صنعت راه و ساختمان
۲۷-فقر و ثروت در کشورها.
مدت زمان شاید نه بسیار طولانی لازم است تا از دوران فعلی به عصر تمدن معنویت وارد شویم که دوران گذار نامیده میشود، که شامل درک تمدن معنویت توسط آحاد مردم و همچنین برداشتن موانع پیش رو از جمله حذف پول فیزیکی بوده، و همچنین تدارک راهکارهای پیاده سازی زیرساختهای تمدن معنویت میباشد، که زمانبر و هزینهبر خواهد بود، و در دوران گذار صورت میپذیرد، که در ادامه از نظرتان میگذرد.
۴-دوران گذار
با توجه به قدمت طولانی پول در زندگی و ساختار اقتصادی و متاسفانه در برخی موارد در فرهنگ بشریت، رهایی از آن یک شبه اتفاق نمیافتد و شاید لازمهاش یک جراحی سخت و شاید چند مرحله جراحی باشد. خوشبختانه مجموعه فرهنگ از نوعی است که خودش از خود مراقبت میکند و نفوذ مقوله ضد ارزشی مانند پول در آن بسختی صورت میگیرد و فرهنگ بخش عمدهای از ارزشهای آتی یعنی جهان ارزش محور را تشکیل میدهد. و آنچه بعنوان فرهنگ پول در جامعه میتوان معرفی کرد همان ضدفرهنگ است.
مقولاتی که بر مبنای پول پایه ریزی شدهاند و ارزشهائی را در جامعه ایجاد کردهاند را نمیتوان ناگهانی رها کرد، چون جامعه را دچار هرج و مرج مینماید و در اینجاست که نیاز به طراحی دوران گذار میباشد. گردشهای مالی شرکتها و سازمانها، دفاتر معین و کل، صورتحساب سود و زیان، سود خالص، ارزش سهام شرکتها، و بطور کلی بازار بورس و رقابت شرکتها و شاخصهای بازار بورس، را چه باید کرد.
از فردای اعلام حذف پول که باید از قبل تمام زیر ساختهای دوران گذار آمادهسازی شده باشد و از لحظه آغاز دوران گذار، باید کلیه ارزشها بصورت امتیاز (بجای پول) به حساب افراد واریز شود و این امتیاز قابل نقد شدن نیست مگر در مقابل کالا یا خدمات. و برای کنار رفتن عادت زشت ارتباط با پول، پول نیز نباید رایج باشد، و ترجیحاً همه حسابها با امتیاز سر و کار خواهد داشت و گردش اقتصاد در ایندو سیستم موازی (پول موجود در حسابها و اسکناسهای موجود در دست مردم و سیستم بانکی، و از طرف دیگر اقتصاد ارزش محور) تا کنار رفتن کامل پول ادامه خواهد یافت.
در این برهه خیلی از خدمات و یا کالاها میتواند رایگان یا با تخفیفهای زیادی ارائه گردد. و بتدریج این قضیه شاید فراگیر شود و یا در برخی موارد نشود. خیلی از موارد میتواند تا آیندهای دور با امتیاز سر و کار داشته باشند، مانند سهام شرکتها و شاخصهای بازار بورس و یا مقوله ارز کشورهای مختلف که بنام ارزش امتیاز ارزی آن کشور مطرح میشود. در دوران گذار حداکثر تلاش میشود تا رنگ پول بر چهره بسیاری از خدمات، کالا ها و یا معیارها، با رنگ امتیاز تعویض گردد. بر حسب اهمیت آن موضوع در اقتصاد و نزدیکی آن با پول، این تغییر امکان دارد بسختی و یا بسادگی امکان پذیر باشد، که این خود بستگی به فرهنگ آن کشور دارد.
براحتی میتوان دید که در دوران گذار و یا بعد از آن، یعنی عصر حذف پول، امکان حرکت سریع غیر منطقی و یا بطور کلی منفی و آسیب رسان( اصطلاحاً در زمان حاضر «توطئه» یا «حرکات خصمانه» مینامیمش)، دیگر وجود ندارد. شخصی یا گروهی نمیتواند تصمیم غیر منطقی بگیرد و با سرعت بالا هماهنگیهای لازم را انجام دهد و با پرداخت پولهای زیاد باندش را به حرکت درآورد و دست به سرقت و یا کارهای ناصواب دیگر بزند، چون پولی وجود ندارد. تنها برای کارهای مثبت و خیرجویانه که احتیاج به زمان بیشتری و انسانهای بیشتری برای هماهنگی دارد، و به حتم احتیاج به انگیزههای مادی و پولی نیست، بهخصوص پس از حذف پول و یا دوران گذار، میتوان اقدام نمود. لذا کلیه فعالیتها به سمت مثبتگرایی و سازندگی سوق پیدا خواهد نمود.
فکر حذف کامل پول را شاید نباید داشت چون در هر صورت این محاسبات دقیق را برای برخی موارد باید داشت تا برخی از مبانی اقتصادی تخریب نشود. ولی هنگامی که بسیاری از امکانات اولیه در جامعه فراهم باشد فقط محاسبات پولی برای بازار بورس، مسکن و خودرو و مواردی از این قبیل میتواند کاربرد داشته باشد. که این کار نیز با امتیازدهی باید صورت بگیرد و دیگر ترجیحاً اسکناسی جابجا نشود. حتی ارز کشور های۲۱۰ گانه جهان را نیز شاید نتوان یکسان نمود و همان امتیاز و یا ارزش امتیاز ارز هر کشور و نسبتهای تبدیلش نیز باید حفظ و رعایت شود و نوسانات ارزها نیز باید در نظر گرفته شود. امکانات اولیه در کشورهای پیشرفته و بتدریج همه کشورها در اختیار همه است و هیچکس شب گرسنه نمیخوابد و پول شامل امکانات عمومی جامعه نخواهد شد.
بنابراین یک مرز لرزان ولی از بین نرفتنی بین کالاها و خدمات رایگان درهر یک از کشورها و امکانات شاید لاکچری و گران قیمت و یا بسیار سرمایهبر همواره وجود خواهد داشت که بستگی به آن کشور، تمدنش و منابع طبیعیاش دارد. در حالیکه ارز امتیازی یا ارز مجازی کشورها از بین نخواهد رفت و ارز هر کشور نشاندهنده جایگاه آن کشور در اقتصاد جهانی است و بسیار با اهمیت است و مرتب میتواند مانند حال حاضر ارزشش جابجا شود، به همین صورت مرز کالاها و خدمات رایگان و بدون پول با سایر امکانات لوکس و گران قیمت در آن کشور میتواند جابجا شود، که این خود نشاندهنده میزان جذب و یا پیاده شدن انقلاب چهارم درآن کشور است ولی هیچگاه این مرز از بین نمیرود.
کشورهای جهان سوم شاید دیرتر و مرزی پایینتر و کشورهای پیشرفته شاید مرزی بالاتر بین این خدمات داشته باشند و از آنجاییکه قابل پیشبینی نیست، این موضوع امکان دارد بر عکس اتفاق بیافتد. منظور از مرزی پائینتر این است که کالاهای کمتری در محدوده کالاها و خدمات رایگان قرار گیرند و مرز بالاتر یعنی کالا های بیشتری شامل رایگان بودن قرار گیرد. عوامل زیادی در این اتفاقات تاثیر دارد و شاید فقیرتر بودن کشوری آنرا سریعتر به انقلاب چهارم برساند و از نظر نگارنده پیش بینی این موضوع سخت است.
این رقابت بین کشورها و ملتها در میزان خوب بودن و ارزشمندتر بودن اقتصاد ارزش محورشان و هر چه بالاتر بودن مرز رایگان بودن خدمات، کالاهایشان و رفاه بیشتر عامه مردم است، که ارزش ارز آن کشور را بین سایر کشورها مشخص نموده وبالاتر بودن این ارزش واقعاً تمدن آن کشور را به نمایش میگذارد. همانطوریکه قبلاً گفته شد عواملی چون ثروت و تکنولوژی در این ارزیابی ها کمتر دخالت دارد، تا جمعیت، سطح فرهنگ، انسانیت و درک تمدن معنویت در آن کشورها. امکانات کم یا زیاد، مسائل و مشکلات کم یا زیاد با توازنی متناسب با توانمندیها و درک و فرهنگ انسانها توزیع خواهد شد و رفاه و رضایت عمومی را نیز درپی خواهد داشت.
دوران گذار آزمایشی است بزرگ و این دوران برای ارتقاء بلوغ اجتماعی و خرد جمعی در جامعه و دور شدن از آنچه در گذشته باعث کم خردی و کوچک شمردن اهداف و دیدگاههای بشریت میشده است، الزامی است. یکی دیگر از اهداف را میتوان معماری آینده دانست، و این در حالیست که در یک دنیای تقریباً اقتصاد با پول کم ارزش شده قرار داریم و تاثیر ارزشهای واقعی را بر زندگی شاهد هستیم، و در حال شکل دادن به معماری اقتصاد ارزش محور هستیم. یک تحقیق کاملاً واقعی از آنچه باید به آن برسیم تا چرخ اقتصاد و امور جامعه براحتی و بدون اصطحکاک ناشی از کوته بینی بچرخد، طی کردن دوران گذاربا خلاقیت های زیاد و موفقیت است که نتیجه آن چند ده هزار صفحه نوشتار و مطالب اقتصادی، اجتماعی و ارزشی میباشد، که باید توسط دانشمندان و متخصصان این علوم تدوین گردد.
به همان اندازه که پول در دنیا طی ۵،۰۰۰ سال گذشته جای پای خود را باز کرده و همه اقتصاد، پول محور شده و همه ارزیابیها با این معیار صورت میگیرد، در این دوران میتوان بقیه معیارها را خیلی دقیق و حساس مانند پول وارد اقتصاد ارزش محور کرد. فرهنگ، شعور، بلوغ اجتماعی، تحصیلات، و هزاران معیار ارزیابی انسانها وارد صحنه بازی ارزیابیها میشوند و در تصمیمگیری ها و مدلسازیها تاثیر واقعی خود را میگذارد.
دوران گذار، موفقیت یا عدم موفقیت این نظریه را نیز به اثبات میرساند. آیا همانطریکه بسیاری از مردم در جهان فکر میکنند این نظریه یک شوخی است و یا یک توهم است، واقعی بودن آنرا نشان میدهد؟ و اگر رد بشود که از نظر نگارنده احتمالش نزدیک به صفر است، خسارت زیادی به اقتصاد کشورها و بطور کلی به اقتصاد جهانی وارد میشود؟ در واقع شاید هم خسارت شدید نباشد. در حال حاضر خط رفاه عمومی در اکثر کشورها خیلی بالا نیست، یعنی به عبارت دیگر مرزی که کالا و خدمات رایگان را شامل میشود در بر گیرنده اقلام زیادی نمیشود و اگر این موضوع در چند کشور داوطلب رخ دهد، آنگاه این نظریه آزمایش خود را پس خواهد داد و بقیه کشورها یا بسوی اقتصاد ارزش محور گام برمیدارند و یا این حرکت فراگیر متوقف شده و همه چیز به نقطه شروع خود یعنی قبل از دوران گذار باز میگردد. فقط امکان دارد که این اتفاق به نفع عدهای نباشد و یا عدهای نسنجیده از در مخالفت با آن برآیند، که باید اسیر ظاهرسازیهای آنها نشد، و برای آزمایش واقعی به این نظریه مهلت کافی (یعنی حدود چند سال در هر کشوری) داده شود.
نقش دانشمندان، دانش پژوهان و اقتصاد دانان جهان در این دوران برای نجات بشریت از این بحران (اقتصاد پول محور) بسیار زیاد است و بهمان حساسیت و اهمیتی که میتوان درستی آن را اثبات کرد، با بیتوجهی و یا عدم دقت و تحقیق در درستی آن و عدم انتشار مطالب در این راستا، این فرصت را برای نجات بشریت از دست داده، به ادامه فرو رفتن در باتلاق اقتصاد پول محور پرداخته و بر این در بسته بکوبیم و به بن بست اقتصاد جهان تا ابد خیره بمانیم.
آنقدر ابهت این شیطان فریبنده زیاد شده است که همه چیز و همه کس را به سمت خود میکشد. در حالیکه کلمه مادیات فراگیرتر و گستردهتر از صرفاً پول است ولی تقریباً در تمام زبانها و ادبیات معادل پول شده است. تمام هدف نگارنده و تمام دهها محققی که به امید خدا این موضوع را پیگیری خواهند نمود و دهها هزار صفحه مطالب تحقیقاتی و علمی که نشر خواهد یافت، آن است که به پول به اندازه خودش ارزش بدهیم و از بین ارزشهای جهان ارزش محور به رتبه ۲۰ یا ۳۰ – ام معیارهای ارزشی نزول کند و در رتبه اول ارزشی معیارها دیگر نباشد، ولی همچنان یکی از شاخصها بوده و در ارزیابیها کاربرد دارد و نام جدیدش امتیازخواهد بود.
میتوان ساعتها و صفحهها راجع به دوران گذار سخن گفت و یا نوشت. دقیقاً مانند رشد جنین وتولد یک کودک است که تمام ذهنیات و شکلگیریاش بجز ساختار ژنتیک پدر و مادر که روی او موثر است، رفتار مادر و توجه ایشان به کودکش در دوران بارداری و یا بعد از تولد و در دوران رشد بوده، که میتواند تاثیر بسیار بالائی در آینده فرزندش در زندگی داشته باشد. البته تعبیر دیگر ما از اقتصاد ارزش محور، واقعیتی است که مظلومانه و دور از چشمان ما در جریان است و مانند قانون هنجار طبیعت نقش خود را بازی میکند. و تمام تلاش نگارنده و اساتیدی که این روند را تا به رسیدن به سر منزل مقصود پیگیری مینمایند، بدین منظور میباشد که هر چه بیشتر این هنجار ارزش محور را عیانتر سازیم.
واضح است که نقطه بحرانی و سرنوشت ساز این تحول همین دوران میباشد، شکست یا موفقیت، درک یا عدم درک، داشتن پشتیبان و یا حضور انبوه مخالفان، کندی و یا سرعت رسیدن به جواب در جوامع و کشورهای مختلف، تماماً بستگی به دست اندرکاران، معماران و پیش قراولان این طرح دارد. و بسیار واضح است که با سیستمهای موجود و دیدگاههای اقتصاد پول محور حال حاضر نمیتوان اقتصاد ارزش محور را به جواب رساند، و یک سیستم ارزش محور با چنین مکانیزمی قادر نخواهد بود از این واقعیت بزرگ(سیستم ارزش محور) که بی وقفه در جریان است پرده برداری نموده و جلوی شکست طرح را گرفته و یک بار دیگر بشریت را در توهم اقتصاد پول محور فرو نبرد.
وظیفه ما ذکر نکات مهم و اهمیتها و نور افکنی بر لبه پرتگاهها انداختن است، و رساندن این کشتی هوائی غول پیکر به مقصد است. و به آرامی فرود آوردن آن به عهده تک تک افراد جامعه با ارزشی که هر یک از آنها در وجود، نهاد و تجربیات و دانش شان نهفته است، میباشد. دانش، تحصیلات، مقام و جایگاه اجتماعی بخشی از این ارزشها را تشکیل میدهد. و مابقی آن شامل کلیه ارزشهای انسانی، از جمله شعور، معرفت، انسانیت، تقوی و فرهنگ و هزاران معیاری که در وجود ما به تفاوت یافت میشود، خواهد بود. اگر بگوئیم نقشها پر رنگ و کم رنگتر از دیگری است شاید باز به خطا برویم و در عمل است که ارزش معیارها در موفقیت این طرح خود را نشان میدهد و محک زده میشود.
در یک عبارت، یا از این دوران میتوان عبور کرد و به دنیائی با مکانیزم و اقتصاد واقعی پای خواهیم گذاشت و بقا، واقعی بشریت و منابع در اختیارش و محیط زیست را خواهیم دید. و یا اینکه در این جریان کاهنده بشریت و محیط اطرافش بواسطه شکستی که پیش میآید برای چند ده سال و یا صدها و هزاران سال دیگر خواهیم ماند تا به بنبستهای عمیقتری برسیم. و یک بار دیگر اگر منابعی، انرژی و توانی مانده باشد، برخواسته و تلاشی جدی تر برای عبور از این دوران سخت گٔذار انجام دهیم. البته واضح است که هم اکنون نیز در این ورطه فرو رونده، انرژی و امکانات خود را هر روز بیشتر از دست میدهیم.
ادامه دارد…
عنوان: حذف پول (مورد مطالعه – آغاز انقلاب چهارم در جهان – تمدن معنویت)
پدیدآور: بزرگمهر پرخیده ۰۹۱۲۷۳۷۳۴۶۷ [email protected]