استاد مهندس محمد مهریار، پدر پژوهشگران و كارشناسان تاریخ معمارى ایران بود. وی با شناخت ژرف از فرهنگ و تمدن ایرانزمین، با میراث فرهنگى سراسر كشور آشنا بود و در شمار زیادى از بناها، محوطهها، بافتهاى فرهنگى و تاریخى كشور پژوهش كرده و شمارى از این آثار را كاوش باستانشناسانه، پاسداری، بازسازی و سازماندهى كرده بود.
وی از مهندسان معمارى بود كه در زمینهى پژوهشهاى باستانشناسى صاحبنظر بود، به گونهایكه پروانهی انجام كاوشهاى تخصصى باستانشناسانه را به طور مستقل دارا بود.
از كارهای وی مىتوان به معرفى فنى و تخصصى دیوار گرگان و بستر آن، مسوولیت آزادسازى و سازماندهى و پژوهشهای تپه هگمتانه، گزارش باستانشناسی معبد آناهیتا، اجراى كاوشها و پژوهشهاى مستقل در تخت سلیمان و تكاب، پژوهش روى پلهاى تاریخى خوزستان، ایلام و لرستان و پژوهش اساسى روى «پل دختر» لرستان، گزارش بازسازی گنبد سلطانیه، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای كهن، كتاب اصفهان در پانزده دیه، گردآوری مجموعه نوشتارهای همایش اصفهان و صفویه، ارایه طرح بازسازى لرستان، مسوولیت پروژه بزرگ تختجمشید، پاسارگاد و … اشاره كرد.
محمد مهریار در سال 1294 خورشیدی در شهر اصفهان چشم به جهان گشود. در سال 1319 خورشیدی موفق به دریافت درجه کارشناسی در ادبیات شد و به فراگیری زبانهای فرانسه و انگلیسی پرداخت. محمد مهریار در سال 1330 خورشیدی به آمریکا رفت و در دانشگاههای فلوریدا و شیکاگو به تحصیل در ادبیات و روانشناسی پرداخت. کتاب «تحقیق در رشد و نمو کودک» و برگردان كتاب «راه نو در سلامت تن و روان» که از نخستین کتابهای روانشناسی کودک در ایران است، دسترنج پژوهش وی در این دوره بهشمار میرود.
استاد مهریار در سال 1336 به دنبال پایهگذاری دانشگاه اصفهان به دانشگاه علوم پزشکی فراخوانده شد و سرنشینی کتابخانه آن دانشگاه را بر دوش گرفت و برای راهاندازی آن تلاشهای گستردهای داد و زمانی که دانشکده ادبیات بنیاد نهاده شد، در سال 1337 به درخواست دكتر فاروقی، معاونت این دانشگاه را پذیرفت و به آموزش تاریخ ادبیات فارسی، تاریخ پویایی زبان فارسی پیش از اسلام و متون فلسفی و ادبی به زبان انگلیسی پرداخت.
استاد مهریار، سرودههایی نیز در قالب غزل و قصیده دارد. همچنین برگردان پارهای از سرودههای ادبی جهان از فرانسه به فارسی همچون «باید او مانند من باشد» و نیز برگردان سرودههای تاگور با نام «هلال ماه» از جمله دیگر فعالیتهای وی در زمینهی برگردان نگاشتههای ادبی است.
از استاد مهریار به عنوان یک ایرانشناس، شاهنامهپژوه، برگرداننده، اصفهانشناس، ادیب و سیاستمدار، بیش از هشتاد نوشتار پژوهشی و چندین جلد کتاب منتشر شده است. چشمانداز تاریخ سیاسی ایران، اصفهان از قدیمیترین روزگاران تا عهد سلجوقی، رشد و نمو کودک و راه استفاده از آن در تعلیم و تربیت، قلمرو ایران در گذشته و حال (تاریخ عهد صفوی)، تاریخ ادبیات ایران قبل و بعد از اسلام، تاثیر و نفوذ غرب در ایران، هلال ماه نو (ترجمه اشعار تاگور)، راه نو در سلامت روان و تن، شاه دز کجاست؟، سقوط اصفهان (ترجمه گزارشی درباره هجوم افغانها)، ترجمه سفرنامه سانسون، آناباز (ترجمه اشعار سن ژون پرس)، منظومه واپسین روز سقراط در زندان، برگردان کتاب «اخبار اصفهان نوشته حافظ ابونعیم»، فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان از جمله كتابهایی است كه در كارنامه آثار این اندیشمند قرار دارد.
شادروان مهریار در مراسم بزرگداشتی كه برای وی در چند سال گذشته برگزار شده بود در حالی كه اشک شوق بر دیدگانش جاری بود در پاسخ به ابراز احساسات مردم گفت: من که کاری نکردهام، من در تمام عمرم تنها سه کلمه گفتهام: ایران، ایران، ایران.
این استاد فرزانه نظارت بر بازسازی ارگ تاریخی بم را پس از زلزله بر دوش داشت. ولی چند ماه پس از زلزله به زندگی بدرود گفت.
شادروان مهریار درباره زلزله بم میگفت: «هنگامى كه تو در ژرفای آب به غواصى مىپردازى و از سطح دور به ژرفای آب نزدیك مىشوى و پدیدههاى ته دریا تو را به وجد مىآورد، آنچنان سرشاد مىشوى كه مىخواهى همه آن را با آب و تاب براى ساحلنشینانى كه ندیدهاند، بازگو كنى. حالا آن جهان ژرف در ذهن توست. اما هنگامى به ساحل مىرسى و با ساحلنشینان از دیدهها و دریافتهایت سخن میگویى، مىبینى كه ارتباطى برقرار نمىشود و گفتوگویى در نمىگیرد. این است كه ترجیح مىدهى دوباره به ژرفا بازگردى و همان جا تنها بمانى.» این را اگر چه مثل یك داستان، اما با تمام وجود مىگوید و انگار به آن باورى دیرینه دارد. آنقدر كه این تنهایى، با آن شكل ویژهی خودش، پایه پژوهشهاى او به شمار مىآمد.
یک پاسخ
درود بر روان پاکش.