انسانها در جهان باستان و براساس شرایط آب و هوایی و اقلیم جغرافیایی هر منطقه روشی را برای از بین بردن جسد مردگان انتخاب کرده بودند. بطور مثال در مناطق کوهستانی و جنگلی با فراهم نمودن هیزم فراوان اجساد را میسوزاندند، در مناطقی که رودخانههای پرآبی وجود داشت، جسد مرده را در آب رها میکردند، در مناطق کویری اجساد را زیر خاک قرار میدادند و در مناطق سرد و یخبندان اجساد را بالای تپهها و دور از محل سکونت خود میگذاشتند.
اجداد آریایی ما نیز به دلیل سرما و یخبندان محل زندگی خود، از روش آخر استفاده نموده و اجساد را در قلههای مشخص شده خاصی قرار میدادند. اما دلیل دیگری که شاید استفاده از دخمه را در گذشته درپی داشته بلاهای آسمانی و جنگهای خونینی بوده که به یکباره جمعیت زیادی را کشته و برجای میگذاشته است.
ایرانیان و بخصوص زرتشتیان با توجه به باورهای نهادینه شده و احترام به مهمترین آفریدههای اهورامزدا (آب و آتش و خاک و باد) روش دخمهگذاری را با آیین خاصی ادامه دادند.
دخمه، دادگاه و برج خاموشان، به مکانی گفته میشود که جسد درگذشتگان را در آنجا قرار میدادند.
دخمهها غالبا از آبادیهای اطراف چندین کیلومتر فاصله داشت و در بالای کوه بلندی واقع شده بود. دخمه محوطهای بود مدور و دیوار آن از سنگ وخاک و آهک ساخته شده (ملات ساروج) و یک درب کوچک آهنی ویا سنگی برای ورود و خروج داشت. محیط دخمه در حدود یکصد متر بود. سطح داخلی آن از دیوار بطرف مرکز سراشیب میشد و در وسط دخمه چاه عمیقی حفر شده بود. در چهار گوشه خارجی آن نیز بیرون از دیوار دخمه چهار چاه عمیق تر حفر شده بود که به چاه وسط دخمه راه داشت. عمق چاهها تا حدود یک متر با شن و سنگ ریزه پر شده بود. چاه وسطی دخمه را زرتشتیان استودان یعنی استخوان دان مینامیدند. سطح داخلی دخمه از دیوار گرفته تا استودان به سه قسمت دایرهای شکل تقسیم شده بود، قسمت اولی که از دیوار آغاز میشد و بزرگتر از دو قسمت دیگر بود ویژه گذاشتن اجساد مردان و قسمت دوم برای زنان و قسمت سوم که وصل به استودان بود برای کودکان استفاده میشده است. هریک از این قسمتهای سهگانه به قطعات کوچکتر تقسیم شده که هر قطعه ویژه گذاردن یک درگذشته بود، شیارهای کوچکی بین این قطعات کنده شده تا آب باران از این شیارها به داخل استودان هدایت شود.
در شهر کرمان دو دخمه در کنار یکدیگر قرار دارد. یکی قدیمی و به گفته بسیاری از محققان مربوط به اواخر دوره ساسانی و دیگری با معماری جدید و مربوط به دوره قاجاریه که در سال 1246 توسط مانکجی هاتریا و به نامگانه گلستان بانو بنا گردید.
دخمه های زرتشتیان کرمان در مقایسه با دیگر دخمهها در نقاط مختلف کشور از ویژگیهای خاصی برخوردارند بطور مثال در ساخت این دخمهها از اعتقادات باستانی مردم جنوب کشور استفاده شده که اعتقاد داشتند خرفستران یا همان جانوران اهریمنی از سوی اپاختر( شمال) میآیند و به همین دلیل درب دخمهها را به سوی نیمروز (جنوب) و یا خوربران (غرب) باز میکردند. از دیگر این ویژگیها، قرار گرفتن دو دخمه با دو سبک معماری هندی و ایرانی در کنار یکدیگر است. و مهمترین ویژگی آنها مسیر دخمهگذاری از داخل گبرمحله (قدیمی ترین سکونتگاه زرتشتیان کرمان) به سمت دخمه میباشد که هنوز قابل رویت و ایستگاههای آن موجود است. مسیر دخمهگذاری از جنب زیارتگاه شاهورهرام ایزد آغاز و به سمت شمال ادامه پیدا میکرد. کاروان بدرقهکننده در مسیر راه ابتدا در مقابل پیر سبزپوشان توقفی کوتاه داشت و سپس وارد پرسش ( محل شستشوی جسد درگذشتگان ) میشد و پس از اجرای مراسم، حرکت ادامه مییافت و توقف بعدی کاروان مقابل آب انبار موجود در مسیر راه بود که آب مورد نیاز را برمیداشتند و به سوی ساختمانهای پایین دخمه حرکت میکردند. جسد درگذشته بعد از اجرای مراسم آیینی به داخل محوطه دخمه حمل میشد و کاروان بدرقهکننده بعد از استراحتی کوتاه به سوی شهر باز میگشت.
زرتشتیان اطراف شهر دخمههای مخصوص به خود داشتند. زرتشتیان کهن چنار و جوپار و اسماعیلآباد از دخمه کهن چنار و زرتشتیان قناتغستان و لنگر و ماهان از دخمه گلستان بانوی قناتغستان استفاده میکردند و زرتشتیان گژگین ، باغین ، راور ، کوهبنان ، طرز ، انار ، رفسنجان ، بردسیر ، بهرام جرد ، بافت و سیرجان نیز هرکدام دارای دخمهای جداگانه بودند.
استفاده از دخمه تا نود سال پیش در میان زرتشتیان کرمان وجود داشته که با تلاش ارباب کیخسرو شاهرخ دخمهگذاری به خاکسپاری تبدیل شد. زرتشتیان اعتقاد دارند که عنصر خاک نباید آلوده گردد، بنابراین جسد درگذشته را بر روی تختگاه فلزی یا چوبی قرار داده و سپس در زمین دفن میکنند تا ارتباط مستقیم با خاک برقرار نشود
* آرش ضیاتبری، کارشناس ارشد تاریخ ایران – پژوهشگر تاریخ زرتشتیان
فرتور از تریتی ضیاتبری است.
0114
4 پاسخ
با سپاس از آرش و تریتی ضیاتبری از تصویر وگزارشهای خاکسپاری همکیشان در گذشته .موفقیت روز افزون آنانرا از اهورا مزدا خواهانم.
درود بر آرش عزیز و دوست داشتنی برای گردآوری مطالب دوست داشتنی.
آن برجکی ک در دخمه ی زرتشتی های ساسانی است چ بوده است ک ویران شده است؟
درود. یک سوال داشتم. از میان دخمه هایی که در این مقاله اشاره شده که در استان کرمان وجود داشتند، کدام دخمه ها در حال حاضر وجود دارند؟ من از چند نفر که استاد و تحصیلکردۀ مرمت هستند، پرسیدم، اطلاعی از دخمه های باغین ، راور ، کوهبنان ، طرز ، انار ، رفسنجان ، بردسیر ، بهرام جرد ، بافت و سیرجان نداشتند و در اینترنت هم که سرچ کردم اطلاعات و تصویری پیدا نکردم. ممنون میشم راهنمایی بفرمایید.