جشن تیرگان و آیین گهنبار روز یازدهم تیرماه (دوم ژوییه) در حومهی پاریس برگزار شد.
در این جشن که با باشندگی شمار قابل توجهی از شرکتکنندگان ایرانی و فرانسوی برگزار شد، موبد کورش نیکنام به اجرای آیین گهنبارخوانی پرداخت و درباره فلسفه گهنبار و چیستی جشن تیرگان برای باشندگان توضیح داد.
هموندان و همراهان انجمن میراث فرهنگی زرتشتیان در فرانسه در این برنامه با خوراکهای سنتی همچون آش، سیروگ، لرک، سیر و سداب و… پذیرایی شدند. در کنار آن، دیگر هموندان و همراهان برنامه نیز با خود مقداری خوراکی و نوشیدنی آورده بودند.
در دنباله، هموندان انجمن با آببازی این جشن را گرامی داشتند. در بخشی دیگر نیز، هموندان آیین «چک و دوله» را اجرا کردند. «چک و دوله» برنامهی شعرخوانی و تفال است که در میان زرتشتیان در جشن تیرگان روایی دارد.
فرتورها رسیده است.
4090
2 پاسخ
سلام دوستان
باز سخن از جشن باستانی ایرانیان تیرگان در میان است. مبارک باد!
چندی پیش پای مطلب جناب بهمن مرادیان در همین سایت سه منگفت نوشتم، ولی
بخاطر گرفتاری های بیشمار، چهارمی که نتیجه ی کار بود را فرصت نکردم بنویسم.
حال به صورت مقاله ای با گواهانی میدانی، تحقیقی و علمی در وبگاهِ «جهان زبان» منتشر کرده ام. علاقه مندان می توانند آنجا بخوانند.
نشانی وبگاه: Jahanezaban.blogfa.com
«همراه با گهنبارخوانی موبد کورش نیکنام»(برگرفته از متن)
اصل این واژه ی تالشی کُوروش(با اوی بلند و کهن ایرانی) است. آیا کورش غلط است؟ خیر. خلاصه ی اصل واژه است و مانند هزاران خلاصه شده در میهن ما بکار می رود و در شناسنامه ی ایرانیان به همین شکل ذکر شده است.* ولی با شکل خلاصه ی واژه دست رسی به ریشه واژه ها دشوار است. گاهی خلاصه نیست، بلکه تلفظ دِگر شده است. چنانکه با تلفظ دِگر شده ی هَزار(عدد 1000 و نوعی بلبل، هَزاردستان) شکافتن و ریشه یابی تقریبن ناممکن است – هِزارِ دِگر شده و مرسوم را می گویم.
*کوروش = کو رو ش = کو رو ژ = زینده روی کوه. این نام مستعار است، برای اینکه دارنده ی نام شناخته نشود. کوروش واژه ای ست مثل یوشیج = زینده در یوش، ساکن یوش. مثل خورنغ = خور زی = خور ژی. متأسفانه این واژه ی باستانی ایرانی را امروزه خیلی ها غلط یعنی خرنق یا خورنق، می نویسند، در حالی که ما تلفظ ق عربی را بدرستی بلد نیستیم.
چرا کوروش و نه کوه روش؟
زیرا این نام از زبان های آریایی مادی وارد فارسی شده. در زبان های آریایی مادی «ها»ی ملفوظ نیست. مثال: شا = شاه. پاشا = پادشاه. کو = کوه. کنار = کونار = کوه نار. و از این دست، بسیار است.
باری، کورش خلاصه کوروش است. چند نمونه از اسامی باستانی ایران در تهران:
دَرَه کَه، دَرَه بَند(دربند – خلاصه)، نارَ مَک(نارمک)، سنگَ لَچ(تالشی، به سکون اول) = سنگلج(خلاصه و کمی دِگر شده)، تَجَ ریش(تجریش) و هَزاران نام و اصطلاح دیگر باستانی ایرانی که امروزه خلاصه ی آن ها بکار می رود.