سنگگورهای ارزشمند تاریخی و 600 سالهی مسجد ابوالفضل در روستای دَشتَکِ شهر کَوار در گوشهای و درحیاط آن، به حال خود رها شده و خاک میخورد و هر دم بیم آن میرود که مورد دستبرد قرار گرفته و یا آسیب ببیند.
به گزارش اَمرداد، سنگگورهای دورهی اسلامی و نامدار به سنگ گورهای صندوقی که کارشناسان آنها را بیشتر وابسته به دورهی تیموری میدانند و بیش از 600 سال دیرینگی داشته، در یکی از روستاهای شهر کَوار در سرزمین پارس و در گوشهی حیاط مسجدی سالها است که به حال خود رها شده و خاک میخورد. این سنگگورها همانگونه که از نگارههای (:تصاویر) آنها پیدا است، به گونهی وارونه (:برعکس) بر روی زمین افتادهاند که همین موضوع، خود انگیزهای است بر آسیبهای بیشتر به این یادمانهای ارزشمند تاریخی–فرهنگی که از دید کارشناسان و باستانشناسان از ارزش ویژهای برخوردار هستند.
همچنین بر روی این دو سنگگور ارزشمند، نبشتههای (:کتیبه) بسیار زیبایی با نمادهای گوناگون و دبیرهی (:خط) ویژهی سنگگورهای دورهی اسلامی تراشیده شده است که ارزش مینُوی (:معنوی) و فرهنگی آنها را دوچندان کرده است. با این همه، نه تنها وزارت خانهی میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان از آنها آگاهی ندارد، بلکه هنوز این سنگگورها و مسجدی که آن یادمانهای تاریخی– فرهنگی را در درون خود جای داده و به باور بومیان دیرینگی مسجد، دست کم به یک سده پیش و به روزگار قاجاریه میرسد، ثبت ملی نشده اند!؟ موضوعی که با پیگیریهای نگارنده از سوی روابط عمومی وزارت میراث فرهنگی استان، درستی آنها آشکار شده و با درخواست آگاهی (:استعلام) از این وزارتخانه و پاسخ کامل و نوشتاری (:مکتوب) مدیر روابط عمومی وزارتخانهی میراث فرهنگی استان، روشن شده که هیچ اثر ثبتی در روستای دشتک شهر کوار وجود ندارد!
سنگگورهایی که به حال خود رها شدهاند
سنگگورهای ارزشمند و تاریخی مسجد ابوالفضل روستای دشتکِ شهر کوار در حالی به حال خود در گوشهای از حیاط مسجد رها شدهاند که هر دم بیم آن میرود که مورد دستبرد قاچاقچیان اموال تاریخی– فرهنگی قرار گرفته و یا این که آسیب ببینند. همچنین بخشهایی از این سنگگورها در گذشتههای ناروشن شکسته شده و در شرایط بدی نگهداری و روزگار سخت و دشواری را سپری میکنند. گیاهان خودرو و برگهای درختان گِرداگرد سنگگورها را فرا گرفته و صحنهی زشت و ناخوشایندی را به نمایش گذاشته است. از سویی، این یادمانهای تاریخی و سنگی در زیر باد، باران و آفتاب قرار دارند و تغییرات آب و هوایی و مهمتر از همه، عوامل بیولوژیکی (گلسنگها) آسیبهای برگشتناپذیری را به آنها وارد خواهد کرد که بخش مهمی از هویت و پیشینهی مردمان روستا، خواسته یا ناخواسته آسیبدیده و با گذشت زمان رو به نابودی میرود. بیگمان تاریخی بودن این سنگگورها که دست کم وابسته به 600 سال پیش بوده است، نشان میدهد که این روستا دارای پیشینهای بس درازدامان است و چه بسا با پژوهشها و بررسیهای بیشتر کارشناسان، بتوان دیرینگی بسیار کهنتری را برای روستای دشتک در نظر داشت و آگاهیهای سودمند و ارزندهای را به دست آورد. پس جا دارد تا نخست مسوولان این مسجد تاریخی و روستا به وزارت خانهی میراث فرهنگی شهر کَوار و استان، موارد نیاز را آگاهی داده و به دنبال ثبت ملی آن باشند و سپس با فراهم کردن و برداشتن گامهای نخستین و فراخوانی (:دعوت) از کارشناسان اَمر، در پِی یافتن راز و رمزهای نهفته در دل سرزمین خویش بوده، تا بلکه بتوانند هم دیرینگی مسجد و هم روستا و دیگر یادمانهای تاریخی در روستا را شناخته و در پاسداری و نگهبانی از آنها کوشا باشند.
در پایان نیز، بیگمان کمترین سود و ارزش این کارها، شناخته شدن این روستا نزد گردشگران و پژوهندگان و کُنشگران میراث فرهنگی و گردشگری خواهد بود و انگیزهای بر پیشرفت و توسعهی روستا و مهمتر از همه مسایل مادی و مینُوی و اقتصادی بوده و راههای پیوند فرهنگی میان مردمان روستا با کُنشگران و گردشگران آغاز خواهد شد.
سنگگورهای فراوانی در روستای دشتَک، نابود شده است
یکی از دوستداران میراث فرهنگی شهر کوار که روستای دشتک، زادگاه پدری وی است و از خردسالی در این روستا رفت و آمد داشته و ناگفتههای فراوانی را در سینه پنهان دارد به اَمرداد گفت: « به یاد دارم که در گذشتههای نهچندان دور در گورستانی به نام «آقا سادات» که در دو کیلومتری مسجد ابوالفضل قرار دارد، از این نمونه سنگگورها فراوان یافت میشد که بیشتر آنها نیز، دارای نبشته و دبیرههای خوشی بودند. اما شوربختانه بیشتر این سنگگورها از سوی افراد نابخرد و ناآگاه و قاچاقچیان اَموال فرهنگی و تاریخی ربوده شده و به تاراج رفته است و دیگر در گورستان این روستا، سنگ گور سالمی برجای نمانده است. از همینروی، در سالهای گذشته مردم بومی به همراه مسوولان مسجد ابوالفضل از روی دلسوزی و خیرخواهانه این دو سنگ گور کمابیش سالم را برای این که از دستبرد فرومایگان نابخرد در امان بماند به حیاط مسجد جابهجا کرده و در گوشهای نگهداری میکنند. ولی روش نگهداری و محیط آن، به هیچ روی درخور و پسندیدهی چنین یادمانهای ارزشمندی نبوده و نیست و جا دارد تا مدیران وزارت میراث فرهنگی وارد عمل شده و آنها را ساماندهی و شناسایی کرده تا برای آیندگان به یادگار برجای بماند».
مسجد تاریخی که به ثبت ملی نرسیده است
این کنشگر فرهنگی که خود آموزگار و استاد دانشگاه است و نخواست تا نامش آشکار شود در بخش دیگری از سخنانش به اَمرداد گفت: « خود مسجد ابوالفضل نیز، جنبهی تاریخی دارد. زیرا دست کم بالای 100 سال دیرینگی داشته و به دورهی قاجاری مربوط است، ولی گمان نمیکنم که به ثبت ملی رسیده باشد. همچنین گورستان «آقا سادات» دشتک نیز، با همهی پیشینه و ارزشی که دارد، گویا به ثبت ملی نرسیده است و جا دارد تا وزارت میراث فرهنگی شهر کوار و استان با بازدیدهای میدانی و بررسی و پژوهشهای کاملتر و دقیقتر، نخست به شناسایی آنها همت گماشته و دو دیگر از این یادگارهای نیاکانی پاسداری و محافظت بیشتری کنند تا برای فرزندانمان که به راستی دارندگان (:صاحبان) اصلی این سرزمین هستند، به یادگار بماند. یادمان باشد هرگونه کوتاهی در این زمینه، گناهی نابخشودنی به شمار میآید و باید پاسخگوی تاریخ و آیندگان باشیم».
اکنون باید دید که با آگاهی وزارت میراث فرهنگی استان و وضعیت نابسامان و روش نگهداری این سنگگورهای ارزشمند که تنها جنبهی فرهنگی دارند، آیا مدیران و مسوولان هر چه زودتر برای شناسایی و بررسی و ثبت ملی آنها، گامهایی برمیدارند یا اینکه، در سالهای آینده باید چشم به راه رخدادهای ناگوارتری برای این یادمانهای ارزشمند گذشتگان خویش باشیم.
نگارههای زیر با گوشی همراه گرفته شده و کمی کیفیت آنها پایین است، نگارهها را در دنباله ببینید:
از سنگگورها بهعنوان مخزن آب استفاده میشود؟؟
زبالهها و گیاهان خودرو که گرداگرد سنگ گورها را فراگرفته و به آنها آسیب میرساند
نبشتههای بسیار زیبا و استادانه بر روی سنگ گورهای دوره تیموری
نقش و نگارهای زیبایی که بر روی سنگ گورها وجود دارد و ارزش آنها را دوچندان میکند
فرتورها از سیاوش آریا است
7777
2 پاسخ
سلام ممنون از انتشار این اخبار. اما ما چگونه و چطور می تونیم کمک کنیم و شرایط رو تغییر بدیم؟
من واقعا برای ایران نارحتم و اگر کاری از دستم بربیاد حتما انجام میدم.اما نمیدونم چیکار باید کرد.
درود بر شما گرامی بانو، هنگام به نیکی، یکی از راه ها آگاهی رسانی و دو دیگر آموزش است که حلقه گم شده ی اینروزها است، ولی یکی از کارهایی که هر کس به سادگی می تواند انجام دهد پخش و گسترش همین گزارش ها به دوستان، آشنایان و گروه های مجازی است و یکی از راه های آگاهی رسانی است. اما شوربختانه می بینیم که گزارش های مهم میراثی و زیست بومی بازدید کننده ای ندارد و اینرا آمار بازدید رسانه ها تایید می کند ولی برای دیگر چیزها…
دیگر دشواری بزرگ کشور ما نخواندن کتاب و نبود مسوولیت اجتماعی و مدنی در میان مردم و نسل جوان است…
به هر روی سپاس که در این اندیشه هستید، می توانید برای پیوند بیشتر به [email protected] پیوند بگیرید
شاد زیوید و پاینده ایران