کران تا کران، درختان نخل است و میوههای خوشمزهی خرمایش. سرزمینی که از خلیجفارس و بوی خوش دریا دوری چندانی ندارد و در همهجای آن نشانههایی از تاریخی سرفراز و بوموبَری برخوردار از مردمانی مهربان و کوششگر، پیداست. شهر برازجان در شهرستان دشتستان و استان بوشهر، چنان جایی از مِهر و یکرنگی است و آبادانی.
نخلستانهای برازجان از دور هم پیداست. قامت رسا و بلند آنها را میتوان نگریست و شاخههای رقصانشان را در باد دید. انبوهتر از نخلهای برازجان در جایی دیگر یافتنی نیست. از همینرو، مردمانش به کار نخلداری و کشاورزی سرگرماند و زمینهای کِشتوکار آنها گستردگی بسیار دارد. در برازجان از هر فرآوردهای افزونتر، خرما به دست میآید؛ خرماهایی که گوناگوناند و پُرشمار؛ مانند: کبکاب، قصب و شیخالی.
آبوهوای برازجان گرم و شرجی است. تابآوری آن برای کسانی که بردباری گرمای سوزان تابستانهای برازجان را ندارند، دشوار است. حتا در بهار هم داغی هوا میتوان حس کرد. زمستانهای خُنک و دلپذیر برازجان اما یادکردنی است.
برازجانیها و همهی بوشهریها جامههای سپیدی میپوشند که به آن دشداشه میگویند. بانوانشان نیزپیراهن بلندِ دورچینی به تَن میکنند و روبندی سیاهرنگ بر رخسار خود میکِشند و صندل به پا میکنند. این جامهپوشی به برازجان رنگورویی پاکیزه و تماشایی میدهد و از دیدنیهای سفر به برازجان شناخته میشود.
برازجان تکیهداده به تاریخی دور و دراز است. در گذشتههای باستانی، این شهر و پهنهاش را «توزوتااوکه» مینامیدند. از زمانی که ایلامیها در هزارهی سوم پیشازمیلاد در کرانههای خلیج فارس فرمانروایی میکردند، برازجان دیاری شناختهشده بود. در زمان هخامنشیان نیز برازجان شهری برخوردار از نشانههای شهریگری بوده است. یک نمونه از آثار برجایماندهی آن دوره در برازجان، کاخ زمستانی کوروش بزرگ در چرخاب است. به همینگونه از بردکسیاهِ برازجان میتوان نام بُرد که سازهای هخامنشی است.
تاریخ ایران گواهی میدهد که برازجانیها در یورش تازیان پایداری دلیرانهای کردند. در دورههای پس از آن نیز شهر برازجان و راههای پیوندی (:ارتباطی) آن جایی برای آمدوشد کاروانیان و بازرگانان بود.
به پشتوانهی چنان تاریخی است که برازجان آکنده از سازههای کهن است؛ یک نمونهی آن کاخ کورش بزرگ است که به آن اشاره کردیم. این کاخ در جنوب باختری برازجان جای دارد. هنوز کاوشهای باستانشناسی در این سازهی دیرینه به پایان نرسیده است. پژوهشگران ارزش این سازه را همپایهی پاسارگاد میدانند؛ هرچند شوربختانه به حال خود رها شده است!
آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاریست با عنوان «برازجان؛ شهر خرما و نخلستان» به قلم بامداد رستگار که در تازهترین شمارهی امرداد چاپ شده است.
متن کامل این نوشتار را در رویهی هشتم (هشتی) شماره 460 هفتهنامهی امرداد بخوانید.
«امرداد» شمارهی 460، از دوشنبه، 21 شهریورماه، 1401 خورشیدی، در روزنامهفروشیها و نمایندگیهای امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفت.
خوانندگان میتوانند برای دسترسی به هفتهنامهی امرداد افزونبر نمایندگیها و روزنامهفروشیها از راههای زیر نیز بهره ببرند.
فروش اینترنتی شماره 460 هفتهنامه امرداد