امروز خورداد امشاسپند و دیماه به سال 3757 زرتشتی، برابر با 30 آذرماه 1398 خورشیدی 21 دسامبر 2019 میلادی
شب چله، پیروزی نور و روشنایی بر سیاهی و تاریکی شب بر شما ایرانیان و دوستداران فرهنگ و آیین نیک نیاکان ایرانی، همایون باد.
شب یلدا در فرهنگ ایرانی بهنام شب چله شناخته شده است و وابسته به زمانی است که ایرانیان مهر (:نور خورشید، نماد پیمانداری) را ستایش میکردند و هر بامداد به نشان پیشباز از روشنایی خورشید، نیایش میکردند و غروب آفتاب نیز با نیایش مهر به پسواز(:بدرقه) مینشستند که نمونه این نیایشها به زبان اوستایی بهنام مهر یشت و کوتاه شدهی آن به نام مهر نیایش همچنان در ادبیات اوستایی موجود است.
آنان دریافته بودند که بزرگترین شب سال، پایان ماه آذر است و از فردای آن شب، روزها کمی درازتر خواهد شد بنابراین آن روز را هنگام زایش مهر و روشنایی نام نهادند.
این روز در فرهنگ دین زرتشت که پس از آیین مهر پرستی در ایران شکل گرفت به نام اورمزد از ماه دی نام گرفت که جشن دیگان است و به نام آفریدگار است.
ایرانیان باستان در جشن شب چله گردهمایی داشتند و با خوردن آجیل و میوه شب را سپری میکردند تا گواه زایش مهر باشند بهویژه میوههایی به رنگ سرخ مانند هندوانه، انار و سیب سرخ، زیرا آسمان به هنگام سپیدهدم و غروب خورشید به رنگ سرخ درخواهد آمد.
جشن شب چله ایرانی همراه با آیین مهر پرستی به اروپا رسید. آنگاه به میترائیسم تبدیل شد و رنگ و بویی تازه گرفت که زایش ایسا(:عیسی) را نیز با خود هماهنگ ساخت و نام آن به یلدا دگرگون شد که یک واژه سُریانی است، تولد و میلاد نیز از آن گرفته شد.
همانندیهای «شب چله» با جشن کریسمس:
بسیاری از آیینهای جشن کریسمس فرنگیها برگرفته از فرهنگ باستانی ایران کهن ماست.
کليسا به پیروی از زایش مهر در باور باستانی ایران، زادروز عيسا (عیسی) مسيح را در ۲۵ دسامبر جشن میگيرد ولی از نوشتههای نسک(:کتاب) انجیل چنین برمیآيد كه زایش عيسا(عیسی) در بهار یا پاییز بوده است.
واژهی دسامبر به چم(:معنی) ماه دهم است كه در سالنامه ترسایی(:میلادی) ماه دهم دسامبر نیست وانگه با گاهشماری ایرانی هماهنگ است.
ساندی(يكشنبه) كه روز ورجاوند مسيحیان است به چم روز خورشيد و واژه دی در انگلیسی به چم روز، از واژه دی به چم آفریدگار در اوستا و از دیماه گرفته شدهاست که هنگام سر زدن خورشید جوان است.
– درخت سروی كه برای کریسمس و عيسا(عیسی) آذین میكنند همان سرو برافراشته آیین مهر ایرانی است كه شب چله با دو رشته زرین و سیمین (:نقرهای) به نماد ماه و خورشيد آذیین میشده است.
– جورابهايی كه پاپانوئل در آن ارمغانی میگذارد همان جورابهايی است كه در شمال ایران، بچهها برای پیشکش گرفتن به درِ خانهها میبرند.
– دودكشی كه پاپانوئل از آن پایين میآيد همان روزنهای است كه روستاهای كُردنشين و شمال كشور، هنوز هم روی بام خانهها دارند و شالی را از آن به پایین میفرستند تا به آن شال ببندند.
– جامه (:لباس) سرخ رنگ پاپانوئل رخت مهر ایرانی و سرخ رنگ است، سرخی آسمان به هنگام آمدن و رفتن خورشید و سورتمه آن گردونه مهر است.
– غسل تعميد هم برگرفته از شست و شو در آیين مهر ایرانی است.
– كُندهای كه شب کریسمس در شومينهها میگذارند و به آن yole log میگویند كندهای بوده كه ایرانیان در شب چله میسوزاندند و همه دور آن گرد آمده و شادی و پایکوبی میکردند.
بسیاری از اینگونه ویژگیها برگرفته از باورهای شب چله باستانی ایران است.
کریسمسی كه هم اکنون با شکوه فراوان در اروپا و آمریکا و… جشن گرفته میشود و از نگر(:نظر) بازرگانی سود فراوانی را برای جهان غرب به ارمغان آوردهاست آیینی جز ماندگاری فرهنگ و باورهای کهن ایرانی نيست.
باید بیاندیشیم که بر ما ایرانیان چه گذشته است که از جشن ها و تراداد (:سنت)های باستانی خود بیگانه شدهایم.
شایسته است تا بر شکوه باورهای نیک نیاکان ایرانی خود باور داشته باشیم.
نویسنده: موبد کورش نیکنام، پژوهنده فرهنگ ایران باستان
خورداد پنجمین امشاسپند و پاس دارندهی آبها و سرسبزی است. آب در كنار سه آخشيج ديگر (خاک، هوا، آتش) در ميان ايرانيان باستان از اهميت ويژهای برخوردار بوده است . وجود ايزدان گوناگون موكل بر آن و نوشتههای ايرانی و انيرانی همه گواه اهميت اين آخشيج است در ميان ايرانيان باستان و زرتشتيان. طبيعت در نظر ايرانيان جايگاه والايي دارد و عناصر آن قابل احترام و دارای تقدس ويژهای است. آب،باد، خاک و آتش در دين اشوزرتشت و در فرهنگ و سنت ايرانی چهار آخشيج مقدس است كه برای هر يک از آنها فرشتهی ویژهای تعيين شده و خویشکاری فرد زرتشتی است که محيط زيست را در حد توان پاک نگاه دارد. آب نه تنها مقدس است بلكه آشاميده شده و در امور جاری زندگی به مصرف میرسد. عنصری كه وحدت آن نماد يكتايی اهورامزدا و كثرت آن جلوهگاه تمام پديدههای جهان هستی است، از چكهی باران تا اقيانوس پهناور و از آب آرام چاه تا سيل جاری در بستر رودها موجد و مولد زندگی است.
از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بیباده اين جهان، صنما بادگير، باد
در ايران باستان تا به امروز ماه سوم سال و روزششم هر ماه خورداد نام دارد. يشت چهارم كه به نام خورداد يشت خوانده میشود، به طوري كه اين فرشته در جهان مینوی نماد كمال اهورامزدا و در جهان جسمانی نگهبان آب است. خورداد در اوستا «هـَئوروَتات» و در پهلوی «خُردات» یا «هُردات» به معنی رسایی و کمال است که در گاتها یکی از فروزههای اهورا مزدا و در اوستای نو نام یکی از هفت امشاسپند و نماد رسایی اهورا مزدا است. بخش هئوروه که صفت است به چم رسا، همه، درست و کامل. بخش دوم تات که پسوند است برای اسم، بنابراین هئوروتات به چم کمال و رسایی است. خورداد نماینده رسایی و کمال اهورامزداست.
خورداد، امشاسپند بانویی است که نگهداری از آبها در این جهان، خویشکاری اوست و کسان را در چیرگی بر تشنگی یاری میکند از این روی در آیین، به هنگام نوشیدن آب از او به نیکی یاد میشود و در گیتی به نگهبانی آب گماشته شده است.ایزدان تیر و باد و فروردین از همکاران خورداد هستند.
در گاتها، از خورداد و امرداد پیوسته در کنار یکدیگر یاد میشود و در اوستای نو نیز این دو امشاسپند، پاسدارنده آبها و گیاهاناند که به یاری مردمان میآیند و تشنگی و گرسنگی را شکست میدهند. گل سوسن نماد خورداد امشاسپند است.
در یسنا، هات ۴۷، آمدهاست که اهورامزدا رسایی خورداد و جاودانگی امرداد را به کسی خواهد بخشید که اندیشه و گفتار و کردارش برابر آیین راستی است.
در متنهای کهن امشاسپند خورداد: چهارمین یشت از یشتهای بیست و یک گانهی اوستا، ویژه ستایش و نیایش امشاسپند بانو خورداد است که در آن یشت از زبان اهورا مزدا یادآور میشود که «… یاری و رستگاری و رامش و بهروزی خورداد را برای مردمان اشون بیافریدم…» و سپس تاکید میشود هر آن کس که خورداد را بستاید همانند آن است که همه امشاسپندان را ستایش کردهاست. در بندهش نیز درباره خورداد آمدهاست : «… ششم از مینویان، خورداد است؛ او از آفرینش گیتی، آب را به خویش پذیرفت..»، چنین گوید: هستی، زایش و پرورش همه موجودات مادی جهان از آب است و زمین را نیز آبادانی از اوست…»
سرودهی مسعود سعد سلمان، بر پایهی کتاب بندهش
خورداد روز داد نباشد كه بامداد
از لهو و خرمی بستانی ز باده داد
از باده جوی شادی و از باده باش خوش
بیباده اين جهان، صنما بادگير، باد
اندرزنامه آذرباد مهراسپندان (موبد موبدان در روزگار شاپور دوم)
جوی کن
اندرزنامه آذرباد مهر اسپندان در سرودهی استاد ملکالشعرای بهار:
به (خورداد) جوی نوین کن روان/ (امرداد) بیخ نو اندر نشان