با هیاهو، تازش و ایجاد فضای وهمآلود میتوان اصالتی را در هالهای از گرد و غبار گرفتار کرد، اما نمیتوان آنرا از میان برد یا با نامی دیگر و برساخته نشاند.
با کشیدن دستمالی تمیز روی آن، دوباره جلا و درخشش خیرهکننده خود را در چشم هر ببیندهای به نمایش خواهد گذارد به مانند هنر میناکاری صبی.
حکایت، بازگفتِ هنر ارزنده و فاخرست که هزاران سال نسل به نسل و پیوسته در میان قوم و مردمانی از اهالی استان خوزستان رواج داشته و با کوشش و استادی تمام به این هنر دیرینه تاکنون تداوم بخشیدهاند و به یادگار گذاردهاند و در ادامهی این راه با ایجاد کارگاههای آموزشی و تکثیر فن ساخت آن به دیگران باعث شناخت بیشتر، گسترش و رونق این صنعت دستساز در شهر اهواز و استان خوزستان شدهاند، تا جایی که برندهای پرآوازهای در طلا و جواهرسازی استان اقدام به ارایه طیف وسیع و متنوعی از هنر میناکاری بر روی طلا و جواهرات کردهاند.
در ایران و از سوی وزرات ميراثفرهنگی صنایعدستی و گردشگری در بخش صنایع دستی کشور، شهرهایی که در تولیدات خاص ویژهای از صنایعدستی دارای پیشینه و گذشتهای پیوسته بوده و آن هنر شاخص در آن محدوهی جغرافیایی رواج داشته و به آن هنر صنعت شناخته میشده نام گذاریهای متناسب انجام شده است.
برای برندسازی و بهرهبردن از ظرفیتها و پیشینه موجود در آن شهر و در نهایت رونق و تکثیر حرفهی مورد نظر در جهت معرفی، شناسندن و فروش بیشتر و بهتر در سطح ملی-فراملی و در ارائه به گردشگران داخلی و خارجی این چشمانداز متصور و در نظر گرفته شده است.
تصمیم و فرصتی ارزشمند و مثبت در مبحث صنایع دستی که برای شماری از شهرها در استانهای گوناگون کشور و برای معرفی و رونق صنایع دستی ایجاد و روی داده است.
در استان خوزستان هم به کوشش گروهی از دوستداران واهالی میراث و صنایعدستی و همکاری مجموعه میراث و کارشناسان استان در این زمینه تاکنون پنج شهر در استان خوزستان موفق به دریافت این نشان در سطح ملی شدهاند.
در برخی از شهرهای دریافتکننده این نشان، حتا آن پیشه و صنعت تا اندازهای از میان رفته بود که با کوشش کنشگران صنایع دستی و ميراث فرهنگی دوباره احیا و باززندهسازی و به جریان در آمده است.
اکنون چگونه است با نام و نشانِ هنر صنعتی ارزشمند، زنده و پویا که توسط بخشی از اهالی و شهروندان خوب شهر اهواز و استان خوزستان که همانا پیروان حضرت یحیی یا صابئین مندایی خوانده میشوند، از سوی شماری نا آشنا به مقوله صنایعدستی، ميراثفرهنگی و چشماندازهای آینده آن، اینگونه موضعگیری، هیاهو و برخورد میشود؟!
حال که این توانمندی و هنر دستساز فاخر که همهی ما از دیرباز این هنر را به طلا و میناکاری صبی ساخته، شناخته و میشناسیم، آنهم با حضور و وجود استادان چیرهدست و کهنهکار این حرفه در شهر اهواز که خاستگاه و جایگاه اصلی این هنر و مردمان بوده، از سوی شماری و توسط یک خبرگزاری اینگونه مورد هجمه قرار بگیرد!
«هیچ مجموعه هنرمند و فرهنگی عاقل و بالغی با چشم پوشی از باورها و تمایلات همگانی جامعه، صنعت دستی یک اقلیت را به عنوان نماد و سمبل آن جامعه خیلی بزرگتر قرار نمی دهد».
«مینای صبی به عنوان یک هنر میتواند در موزهها، نمایشگاهها و مراکز فرهنگی و حتی اقتصادی ارائه شود اما به عنوان نماد همه شهر قابل پذیرش نیست؛ برای فرهیختگان عزیز جای سوال است که نیت سمبل سازان تحریف گر در این رابطه چه بوده است». (مسوول مرکز علمی فرهنگی امام حسین (ع) اهواز، خبرگزاری فارس، 1 اسفندماه 1401).
میناکاری صبی دستسازی هنرمندانه، بسیار گیرا و فاخر که به میتوان گفت با توانمندکردن آن، این نشان و جایگاه میتواند مرزهای داخلی را درنَوردد و در سطح منطقهای و جهانی همچون نگینی در صنایع دستی برای شهر، استان و کشور ارجمندمان درخشنده باشد، که همانا خواستِ همهی دوستداران و خیرخواهان اعتلای نام و جایگاه ایران است.
در پایان؛ اگر نقد نگاه و پیشنهادی سازنده و بهتر به ذهن میرسد یا وجود دارد، باید از راه مجراهای کارشناسی مرتبط و مجرب، با نام و نشان روشن ارائه و مورد بررسی قرار گیرد وگرنه این نوع از هجمه با این نگرش، طرز تلقی، ادبیات گفتار و با سوء برداشت و پیشکشیدن شعارها و شعائر دینی و مذهبی برای رویارویی با این نامگذاری اصولی کارشناسی شده، اینگونه واکنش و برخورد، نادرست و ناصواب مینماید، در پس آن به جز ایجاد استهلاک و اصطکاک دوچندان و در نهایت تفرقه و گسست بیشتر همبستگی اجتماعی- فرهنگی و عقبماندگی فزونتر استان، خیر و صلاحی متصور و نمایان نیست.