لوگو امرداد
در امرداد 471 بخوانید:

مرعشیان؛ درویشانی که به فرمانروایی رسیدند

p06در هنگامه‌هایی که دولت مرکزی در کشور رو به سُستی ‌نهاده یا از هم می‌پاشید، در هر تکه‌ای از ایران‌زمین نیروهای بومی بخت این را می‌یافتند تا فرمانروایی جداسرانه‌ای را برای خود سامان دهند. آشنایی با این فرمانروایی‌ها و سرنوشتشان برای پیدا کردن شناختی بهتر از تاریخ ایران بسیار سودمند است. یکی از این فرمان‌روایی‌ها مرعشیان بودند که در بازه‌ی ملوک‌الطوایفی میان برافتادن ایلخانان تا برآمدن تیمور بر بخش‌هایی از تبرستان فرمان راندند.

نخست بهتر است نگاهی گذرا به ملوک‌الطوایفی پس از برافتادن ایلخانان در ایران بیندازیم. با از میان رفتن این فرمانروایی، در هر گوشه‌ای از قلمرو گسترده‌ی آنان نیرویی سر برآورد. جلایریان بر باختر ایران و عراق فرمان می‌راندند. بازماندگان اتابکان از روزگار سلجوقیان تا آن زمان بر بخش‌هایی از جنوب و باختر ایران دولت‌هایی پیرو دولت مرکزی داشتند و اکنون جداسرانه بر سرزمین زیر فرمانشان سروری داشتند. مظفریان در اوج بخش‌هایی گسترده‌ای از جنوب، مرکز و خاور ایران را در دست داشتند. چوپانیان آذربایجان و بخش‌هایی از مرکز، آل کرت خاور، بازماندگان مغولان شمال خراسان و سربه‌داران بخش‌هایی از خراسان و قهستان و قومس را زیر فرمان داشتند. در این میان شمال ایران نیز روزگاری همانند دیگر بخش‌های کشور داشت. در زمانی که بدان می‌پردازیم، باوندیان بر خاور مازندران فرمان می‌راندند. اینان تباری بلند داشتند که به روزگار ساسانیان می‌رسید. در باختر قلمرو آنان، پادوسبانیان نیز دودمانی بومی و کهن بودند که تبارشان را به شاهان ساسانی می‌رساندند. در همسایگی آنان، در خاور گیلان، کیاییان فرمان می‌راندند که از تبار امامان شیعه بودند. در دیگر بخش‌های گیلان هم فرمانروایان بومی بیشتری بر سر کار بودند.

دودمان باوندیان

دودمان باوندی از روزگار ساسانیان بر بخش‌هایی از مازندران فرمان می‌راندند و فرنام (:لقب) اسپهبد را داشتند و از این‌رو اسپهبدیه یا اسپهبدان هم خوانده شده‌اند. مرکز فرمانروایی ایشان در پایان کار شهر آمل بود. این دودمان بیش از هفتصدسال با فراز و فرود بسیار بر سر کار بودند. با آمدن مغول فرمان ایشان را گردن نهادند. در زمان واپسین ایلخان مغول، ابوسعید بهادر، فخرالدوله حسن پسر کیخسرو بر قلمرو باوندی فرمان می‌راند. در سال ۷۵۰ هجری او به دست وابستگان خاندانی بومی به نام چلاوی، که زیردستان او بودند، کشته شد و بدین‌سان به فرمانروایی دودمان باوندی پایان داده شد. پس از آن بزرگ خاندان چلاوی، کیاافراسیاب، خود را فرمانروا خواند. ولی از آنجا که مردمان دلبستگی به خاندان دیرپای باوندی داشتند و کیاافراسیاب نیز به جز نداشتن مشروعیت، دژرفتاری‌های بسیاری داشت، از این‌رو به‌ناچار به درویشی به نام میرقوام‌الدین مرعشی یا میرِ بزرگ روی آورد و کوشید تا با هم‌پیمانی با او پایه‌های فرمانروایی‌اش را استوار گرداند …

آنچه در بالا آمده است بخشی از نوشتاری‌ست با عنوان «مرعشیان؛ درویشانی که به فرمانروایی رسیدند» که در تازه‌ترین شماره‌ی امرداد چاپ شده است.

متن کامل این نوشتار را در رویه‌ی ششم (تاریخ و باستان‌شناسی) شماره‌ی 471 امرداد بخوانید.

«امرداد» شماره‌ی 471  با عنوان «سدسازی ترکیه بر ارس؛ مرگ آذربایجان» از ‌‌دوشنبه، 19 تیرماه 1402 خورشیدی، در روزنامه‌فروشی‌ها و نمایندگی‌های امرداد در دسترس خوانندگان قرار گرفت.

خوانندگان می‌توانند برای دسترسی به هفته‌نامه‌ی امرداد افزون‌بر نمایندگی‌ها و روزنامه‌فروشی‌ها از راه‌های زیر نیز بهره ببرند.

فروش اینترنتی فایل پی‌دی‌اف شماره‌ی  471 هفته‌نامه امرداد

فروش اینترنتی نسخه‌ی چاپی شماره‌ی  471 امرداد

اشتراک ایمیلی هفته‌نامه‌ی امرداد

نشانی دکه‌های فروش هفته‌نامه امرداد

برای دریافت فایل اکسل نمایه امرداد کلیک کنید

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-09-13