موبد اردشیر خورشیدیان فرنشین انجمن موبدان ایران در جشن آذرگان که سوم آذرماه 1395 خورشیدی در آتشکدهی تهران برپا شد، سخنرانی کرد.
متن سخنرانی وی را در ادامه میخوانید:
بخشنودی اهورامزدا
امروز روز آذر از ماه آذر، جشن آذرگان است. جشن گرامیداشت آتش که اگر از سوی هستیبخش ابر دانا، آفریده نشده بود، هستی نمیتوانست به وجود آید و شکل گیرد و انفجار بزرگ (big bang) رخ نمیداد و کرهی زمین برای زیستن پدید نمیآمد و حیات بر روی زمین شکل نمیگرفت و… و اگر آتش از سوی انسان «کشف» و « مهار » نشده بود، تمدن و نمودهای برآمده از تمدن شکل نمیگرفت. انسان همانند دیگر جانداران زندگی میکرد و هنوز هم همانند انسانهای اولیه در شکاف کوهها و غارها در تاریکی، جهل و بیماری روزگار میگذرانید. به این دلیل و بسیاری دلیلهای علمی و کارشناسی دیگر ما زرتشتیان این روز عزیز را گرامی میداریم.
جشن آذرگان به اندازهای اهمیت داشته که موبدان آترون، تا کمتر از 50 سال پیش، در این روز خجسته همانند جشن اردیبهشتگان، به همراه دهموبد(دستیار موبد) با آتشدانی نسبتا بزرگ، به میان مردم شهر میرفتند و به جمع کردن 16 آتش صنوف گوناگون از آهنگر، مسگر و زرگر گرفته تا ارتشی و بانوی خانهدار میپرداختند. که با مراسمی بسیار روحانی و ویژه آنها را با یکدیگر میآمیخته و به آتشکده ورهرام یعنی همین مکان سپندینه میافزودند.
همانگونه که میدانید در دین و فرهنگ زرتشتی « نور» پرستشسو یا قبله ما زرتشتیان است و هرگز آتش پرستشسوی ما نبوده و نیست. هیچ زرتشتی هنگامی که وارد شهری میشود از دیگر همکیشان نمیپرسد که «آتشکده شهر در کدام جهت است؟ که به آن سو نماز بخواند. که تنها در محل آتشکده در برابر آتشی که شکل پرچم دینی و هویتی ما زرتشتیان را دارد، رو به سوی آتش به ستایش اهورامزدا میپردازد. در دین زرتشتی آتش نماد اردیبهشت یا بهترین راستی است. چرا که آتش تنها عنصری است که همواره همان است که مینماید و دورویی و ناراستی در آن راه ندارد. خود میسوزد و دیگران را گرما و نور میبخشد و همواره به سوی بالا میرود و…
اوستا چند نکته بسیار علمی و کارشناسی را به ما میآموزد که اگر همگی ما انسانها به این نکتهها توجه کنیم، جهان از این همه ظلم، ستم، نامردمی و برادرکشی نجات خواهد یافت. اوستا میآموزد که اگر انسان به تنها چهار آخشیج «آب و باد و خاک و آتش» توجه ویژه داشته باشد و برابر اصل هشتم دینمان، این چهار آخشیج را پاکیزه نگاه دارد، کل زیستبوم پاک نگاه داشته خواهد و از بسیاری از فجایع زیست محیطی که در اثر بیتوجهی به این چهار آخشیج که امروزه بیش از همیشه تاریخ با آن دست به گریبان است، نجات خواهد یافت. نیاکان ما دریافته بودند که از آتش است که آن سه آخشیج دیگر «آب و باد(هوا) و خاک» امکان حیات و ادامه زندگانی پیدا میکنند. اوستا به ما میآموزد که نباید فراموش کنیم که ما انسانها در گیتی با پنج گونه آتش روبهرو هستیم. که از این پنج تنها یک گونه آن «آتش گیتوی یا مادی» است که با چوب و صندل میسوزد و چهار آتش دیگر، مینوی(معنوی) هستند که در وجود همهی انسانها به ودیعه گذارده شده است که اگر انسان بیاموزد که به این چهار آتش مینوی خود نگرش ویژه نماید، روزگارش بسیار بهتر از این است که در درازای تاریخ بوده است و امروزه نیز همچنان دنبالهروی راه و روش پیشین خویش است. برای فهم این آتشها اگر به جزییات همین آتشکده تهران که در آن در این روز خجسته جمع شدهایم توجه کنیم، این چهار آتش مینوی را بهتر میتوانیم بشناسیم و بسیار سریعتر از گذشته میتوانیم به مفاهیم پربار انسانیت و اخلاق نیکو دست یافته و راستیگستر و نیکیافزا باشیم.
نخست: «آتش مادی یا گیتوی» که با چوب و صندل می سوزد و در آتشکده ورهرام از 17 آتش درست شده و همانند پرچمی مقدس، نماد هویت یا شناسه ما زرتشتیان است. موبد آترون (آتشبند) کوشش دارد که برای روشن نگاه داشتن آن از چوبهایی بهرهگیری کند که نور بیشتری بدهد و محیطزیست را کمتر آلوده نماید. از اینرو در زمانهایی که آتشکده خالی از زیارتکنندگان است، آن را در زیر خاکستر روشن و زنده نگاه میدارد. ما زرتشتیان نیز با آمدن به آتشکده ضمن پرستش اهورامزدا از موبد آترون میآموزیم که بر روی آن چهار آتش مینوی یا درونی وجود خویش، که در اینجا شرح خواهم داد، چوبهای مناسب بگذاریم و از آن آتشهای مینوی به درستی نگاهبانی کنیم.
دوم: چهار آتش معنوی:
1- «نور دانش» که در این آتشکده، مدرسه فیروزبهرام و کتابخانه روانشاد یگانگی نماد آن است. بر این باورِ پایه، هر انسان باید کوشش کند که این آتش مینوی را از درون وجود خود روشن و پاک نگاه دارد تا بتواند روز به روز به «میزان بهرهوری خود» بیافزاید تا بتوانیم در زمان کمتر، به آبادانی و پیشرفت بیشتری در جهان یاریرسان باشیم و هرگز به خود اجازه ندهیم که از دانش خود در راههایی که به زیان دیگر انسانها در جهان و محیط زیست تمام میشود، بهرهگیری نماییم.
2- «آتش عشق و همازوی» که در این آتشکده، تالار خسروی و ایرج نماد آن هستند. همگی ما در این تالارهای اجتماعات تمرین میکنیم و میآموزیم که از چه چوبهایی بایستی برای روشن نگاه داشتن این آتش مینوی بهره گیریم تا روز به روز بیشتر و بیشتر مهر وزریدن را بیاموزیم و مهر و عشق قلبی خودمان را بتوانیم به دیگر انسانها منتقل نماییم.
3- «آتش گرما بخش وجودی خودمان» آتش مینوی دیگری است که در وجود همه ما انسانها به ودیعه گذارده شده است که باید با خوردن غذاهای خوب و کافی و انجام ورزشهای مناسب و پرهیز کردن از پرخوری و مواد زیانآور که ما را به سوی نابودی میکشاند، از این آتش مینوی به خوبی نگاهبانی کنیم تا هم بتوانیم به طول (درازا) و هم به عرض (پهنای) عمرمان بیافزاییم.
4- آتش چهارم که در مکتب زرتشت از همه بالاتر و والاتر دانسته شده است، همان «نور یا آتش فرهی» است که در نشان «فروهر» که نماد یک انسان کامل یا «سپنته من» است، با جزییات تمام به آنها پرداخته شده است. ما زرتشتیان به وحدت وجود باورمندیم که نور اهورایی یا فره ایزدی در همه هستی و از جمله در وجود همهی ما انسانها، به ودیعه گذاشته شده است. این آتش مینوی جهان هستی را پایایی و پویایی میبخشد و همه ما انسانها را به سوی فره کل که همانا خداوند یکتا و بیهمتاست میکشاند. همگی ما بایستی به درستی بیاموزیم که به این آتش فرهی توجه ویژه مبذول داریم و با آموختن هفت پایه عرفان زرتشتی که از وهومنی آغاز شده و به «سپنتهمن» شدن ختم میشود، به سوی فره کل در تکاپو باشیم.
امید که همگی ما، به ویژه جوانان که آیندهسازان جامعه ما هستند، به این چهار آتش مینوی بیش از پیش توجه کنند تا بتوانیم با کوشش و تلاش بیشتر، آنها را در وجود خود روشنتر از همیشه کنیم و نگاهبانِ تاریخ باشیم و در راه رسیدن به آرمان اشوزتشت که در گاتاها میفرماید «خواستاریم از زمره کسانی باشیم که مردم را به سوی راستی و نیکی و جهان را به سوی آبادانی و پیشرفت میبرند و از پرستندگان راستین خداوند یکتا و بیهمتا باشیم.»
راستی پیروز . نیکی افزون باد
موبد دکتر اردشیرخورشیدیان
جشن آذرگان 3754 یکتایی – سوم آذرماه 1395 خورشیدی