لوگو امرداد
سرنوشت تمدن هفت‌هزارساله‌ی دامغان چه می‌شود؟ 

تپه حصار روی ریل فراموشی

  1. نیمروز است، آفتاب بر تن تمدن کهن دامغان می‌تابد، گله گوسفندان از راه رسیده‌اند و هم‌زمان صدای سوت قطار، خواب خفتگان هفت‌هزار‌ساله تپه تاریخی را پریشان کرده است. اینجا تپه‌حصار است، یکی از ارزنده‌ترین میراث‌های تمدن بشری که سال ۱۳۵۵ در فهرست آثار ملی کشور ثبت شد، باستان‌شناس آلمانی ارنست هرتسفلد نخستین کسی بود که این تپه را شناسایی کرد و به دکتراریخ اشمیت پیشنهاد حفاری این مکان را داد؛ اشمیت که پیش‌تردر میان‌رودان (: بین‌النهرین) عراق مشغول کار بود از سوی دانشگاه و موزه‌ی پنسیلوانیای آمریکا کارشناس پروژه تپه حصار شد و در سال ۱۹۳۳ میلادی (۱۳۱۲ خورشیدی) حفاری تپه را آغاز کرد.

حفاری‌های دکتر اشمیت در این منطقه یکی از گسترده‌ترین حفاری‌های انجام شده در ایران بود، او با ۲۰۰ کارگر ۱۱ هزار متر مربع از تپه حصار را کاوش کرد و در یافته‌های ارزشمندش به آثار ۱۶۳۷ مقبره دارای انواع آثار شگرف خاکسپاری رسید، یافته‌هایی که بیش‌تر آن‌ها به موزه دانشگاه پنسیلوانیا و موزه هنر پنسیلوانیا برده شدند و بخشی از آن‌ها نیز جزو مجموعه شخصی خانم تامپسون (پشتیبان مالی اشمیت در پروژه دامغان) شد.

اشمیت تپه‌حصار را به سه دوره تاریخی بخش‌بندی کرد که دوره‌های پیش از تاریخ تا دوران تاریخی را در برمی‌گرفت، او گرچه بر بخشی از تاریخ تاریک و مبهم تپه‌حصار نور تابید، اما پرسش‌های بسیاری را بی‌پاسخ گذاشت.

اینکه چرا بیش‌تر پیکرهای دفن شده زیر سن بلوغ بوده‌اند و شمار کمی از آن‌ها سنشان به بالای ۵۰ سال رسیده؟ چرا شمار مردگان مرد دفن شده دو برابر زنان است؟ چرا اجساد به پهلو و همراه با اشیاءشان دفن شده است؟ آیا نشان چلیپا بر روی مُهرها و گورسپاری به سمت خورشید نشانه‌ی آیین مهر پرستی در حصار بوده؟ دین و آیین وفرهنگ و زبان و نژاد دوره‌های آغازین تپه‌حصار چه بوده و مردمان حصار چه پیوندهایی با دیگر تمدن‌های ایرانی مانند: تمدن  تپه سیلک، شوش، جیرفت، شهر سوخته، تپه حسنلو و …  داشته‌اند و … ؟

گزارش‌های این باستان‌شناس آمریکایی پس از هشتاد سال در سال ۱۳۹۱ توسط کوروش روستایی در قالب یک کتاب به زبان فارسی ترجمه شد  و در دسترس پژوهشگران ایرانی قرار گرفت.

۶۲ سال پس از آن تن تمدن کهن «صد دروازه قدیم» را به دست‌های باستان‌شناسی سپردند که به گفته‌ی خودش از روزی که نخستین  کلنگ را بر خاک زد، یقین داشت که هرگز آن را از دست نخواهد داد. آن روزها کسی نمی‌دانست که این باستان‌شناس چه اسرار تاریخی مهمی را از دل خاک بیرون خواهد کشید.

فصل سوم کاوش‌های تپه‌حصار در سال ۱۳۷۴ خورشیدی به‌دست هیاتی به سرپرستی اسماعیل یغمایی آغاز شد و به نتیجه‌ی تکان‌دهنده‌ای انجامید، این باستان‌شناس به آثاری رسید که گمان‌ می‌رود اشمیت در آرزوی یافتن آن بود. مهمترینش یکی از تدفین‌های استثنایی تاریخ است، اسکلت مادر و نوزادی که در هنگام زایمان مرده‌اند. باستان‌شناسان دیرینگی این اسکلت  را چهارهزارسال گمان زدند و آن را برای محافظت و به نمایش گذاشتن به موزه‌ی گرمابه پهن سمنان منتقل کردند.  یغمایی همچنین در این فصل از کاوش گِل‌نوشته‌هایی به خط میخی بابلی یادگاری از دوهزارسال پیش از میلاد پیدا کرد، آثاری که بیان‌گر پیوند فرهنگی این منطقه با میان‌رودان است.

شیرینی اکتشافات بی‌مانند به کام یغمایی ننشست و او که پس از پژوهش‌هایش خوب می‌دانست این پرنیان کهن چه رازهای سربه‌مُهری در دل خود پنهان کرده است، با فاجعه مهمی روبه‌رو شد، خبر آمد قرار است ریل دوم خط راه‌آهن تهران – مشهد از روی تپه‌حصار بگذرد، یغمایی که در استخدام پژوهشگاه میراث‌فرهنگی بود و می‌دانست این تصمیم چه خسارت جبران‌ناپذیری دارد، علیه این بی‌فرهنگی شورید و تنها ماند.

یغمایی تنها ماند و سازمان میراث‌فرهنگی وقت پروانه‌ی عبور ریل قطار را صادر کرد و او را که تنها مخالف صدور این مجوز بود، بازنشسته پیش از موعد کرد.

یغمایی در کتاب «گیسوان هزار‌ساله» خاطراتش از کاوش تپه‌حصار را نوشته و این خاطرات در مستند «ایران از پس هزاره‌ها» به کارگردانی پژمان مظاهری‌پور، تولید شبکه مستند، به شیرینی بازگو شده است.

واپسین پژوهش میدانی تپه‌حصار اما از شهریور تا آذر ۱۳۸۵ به سرپرستی کوروش روستایی برای تعیین عرصه و حریم این محوطه انجام شد، روستایی در سه فصل، بخش کوچکی از تپه حصار را کاوش و ناشناخته‌های دیگری آشکار کرد، آثاری از استقرار عصر آهن در حاشیه جنوبی و باختری و آثار یک رودخانه دائمی در کنار تپه.

تمدن خفته در حصار، در انتظار ثبت جهانی

نیمروز است، اتوبوس می‌ایستد و ده‌ها گردشگر برای بازدید از تپه‌ی هفت‌هزار ساله پیاده می‌شوند. روبه‌روی تابلوی معرفی فرسوده می‌ایستند و گله می‌کنند از اینکه نوشته‌های روی آن بر اثر آفتاب و باد باران کم‌رنگ و ناخوانا شده است.

کسی به استقبال میهمانان محوطه ملی نیامده، کانکس‌هایی که به‌عنوان اتاقک نگهبانی در نظر گرفته شده، خالی‌اند و شرایط نامناسبشان گواه آن است که مدت طولانی از آن‌ها استفاده نشده است. مسیر گذر گردشگران مشخص نیست و هیچ تابلو راهنما و هشداردهنده‌ای در محوطه تپه تاریخی وجود ندارد، راهنمایی نیست که به پرسش بازدیدکنندگان مشتاق و کنجکاو پاسخ دهد. سمت چپ محوطه بنایی دیده می‌شود که سال ۹۶  برای تبدیل شدن به سایت پژوهشی ساخته شده، ساختمانی خالی و رو به ویرانی که درهایش حتا برای استفاده از سرویس های بهداشتی هم باز نمی‌شود. موتورها آزادنه در حریم اصلی تپه تاریخی رفت‌و‌آمد می‌کنند و تا چشم کار می‌کند زمین کشاورزی است.

یک کنشگر میراث‌فرهنگی که گروه گردشگران را همراهی می‌کند، درباره وضعیت تپه ثبت ملی سمنان می‌گوید: شوربختانه مسوولان مربوطه برای حفاظت از تپه دغدغه ندارند، حفاظت ثابت، فنس، حصار و… اینجا وجود ندارد و گله‌ها برای چرا از وسط تپه‌حصار رد می‌شوند. هر لحظه شاهد گذر موتورسواران بومی هستیم که آسیب‌های بسیاری وارد کرده‌اند نمونه‌اش اسکلتی که تا چند سال پیش روی زمین دیده می‌شد و در پیِ بی‌توجهی زیر چرخ موتورسیکلت‌ها ناپدید (:محو) شد. شوربختانه هر روز مثل قارچ زمین‌های کشاورزی روی تپه‌حصار دامغان رشد می‌کنند و کشت‌وکارها حتی به بخش‌هایی از کاخ ساسانی رسیده است.

او با اشاره به اهمیت حفظ و پاسداری از تپه باستانی دامغان می‌گوید: این تپه باستانی به‌عنوان مرجع علمی تپه‌های عصر آهن در جهان شناخته شده است و با اصلاح ریل راه‌آهن امیدهای ثبت جهانی آن زنده می‌شود.

این کنشگر میراث‌فرهنگی ادامه می‌دهد: نخستین ریل راه‌آهن نزدیک‌به ۹۰ سال پیش و ریل دوم ۱۳۷۴ بر روی تپه‌حصار کشیده شد، خوشبختانه با وجود مقاومت‌هایی که درگذشته وجود داشت، هم‌اکنون شاهد شکل‌گیری همکاری‌هایی از سوی راه‌آهن هستیم و مسوولان شهرستان دراین‌باره پیگیری‌های خوبی انجام دادند و در نهایت کار پژوهشی موضوع جابه‌جایی ریل راه‌آهن در سفر پیشین رییس‌جمهور به استان سمنان مصوب شد؛ پس از تصویب این طرح پژوهشی، اداره کل میراث‌فرهنگی قراردادی با مرکز تحقیقات راه و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی بست که منجر به انجام کار پژوهشی ارزشمندی برای این محوطه شد.

او گفت: در این طرح پژوهشی با لرزه‌نگاری به این نتیجه رسیدند که عبور و مرور قطار آسیب جدی به محوطه اثر باستانی وارد کرده، آسیبی که همچنان با گذر روزانه نزدیک‌به ۸۰ قطار از این مسیر، همچنان ادامه دارد. در این طرح ۸ مسیر برای جابه‌جایی قطار بررسی شد. سه مسیر اولیه طولانی بود و حذف شد، در نهایت دو مسیر موردتوجه قرار گرفت. یکی از این مسیرها درواقع همان جاده شنی است که منتهاالیه حریم تپه‌حصار جای دارد. این جاده شنی از ایستگاه راه‌آهن خارج می‌شود و پس از دو کیلومتر دوباره به زیر پل می‌رود.

او ادامه می‌دهد: این جاده شنی از دید تملک مشکل چندانی ندارد و همچنین کوتاه‌ترین مسیر برای تغییر مسیر ریل آهن است. هزینه اجرای این طرح نیز نزدیک‌به ۷۵ میلیارد تومان برآورد شده و البته باید این را افزود که مجموعه‌های مردمی و شرکت‌های خصوصی آمادگی خود را برای انجام کارهای زیرسازی به‌صورت رایگان اعلام کرده‌اند و نیازی نیست که راه‌آهن هزینه کند.

این کنشگر می‌گوید: اجرای طرح جابه‌جایی ریل آهن نیازمند پیگیری و کوشش جدی وزارت میراث و گردشگری و مسوولان در پیوند (:ذی‌ربط) و همچنین وزارت راه و شهرسازی است وگرنه همکاری‌های مردمی برای این جابه‌جایی بسیار است. زمین‌های کشاورزی پیرامون هم و ارزش ریالی چندانی ندارد و با هم‌اندیشی و همراهی در ‌دسترس خواهد بود.

همچنان نیمروز است، آفتاب پاییز بر  چهره رنگ‌پریده‌ی تپه‌حصار می‌تابد، بر چهره‌ای که دیگر همانند چند سال پیش نیست، گردشگران ماجراجو از هر سو تپه‌های محوطه‌ی تاریخی را بالا و پایین می‌روند و تکه‌های رها شده‌ی سفال زیر پاهایشان خُرد می‌شود. به اطراف نگاه می کنم و فکر می‌کنم با وجود همه‌ی کوشش‌های انجام شده، تپه‌حصار هنوز نیازمند محافظت و کاوش‌های باستان‌شناسی است، به اینکه پژوهش آن چه آگاهی‌های مهمی از تاریخ را در دسترس خواهد گذاشت، لرزش ویرانگر قطار، زمین‌های کشاورزی و گذر چهارپایان و موتورها اگر بگذارد …

1 11 2 11

7 7

اسکلت 4000 ساله‌ی مادر و جنین (تپه حصار دامغان)

6 8

3 11 4 10 5 11 8 8 9 9

0 4

فرتور از سعید فتوحی است.
6744

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-02-26