شب چله رویدادی باستانی با ویژگیهای منحصربهفرد، تاثیر زیاد و مثبتی بر فرهنگ جهان داشته است.
شاهبهرام بلیوانی، موبدیار زرتشتیان استان یزد در ادامهی سخنان بالا افزود: تمام اقوام ایرانی شب چله (یلدا) را جشن میگیرند ایرانیان باستان با کمک دانش ستارهشناسی دریافته بودند انقلاب بزرگ زمستانی یا بلندترین شب سال در روز۳۰ آذر اتفاق میافتد و ازآنپس اندکاندک از بلندی شب کاسته شده و به بلندای روز اضافه میشود در این انقلاب زمستانی سرما به اوج خود میرسد و تا ۴۰ روز ادامه مییابد به همین دلیل آن را چله بزرگ مینامند زمستان سرد تا دهم بهمن ادامه مییابد و پساز آن به تدریج هوا گرم میشود و چله کوچک آغاز می شود .
او در ادامه گفت: چون شب چله بلندترین شب سال است و پس از آن طول روز به تدریج زیاد میشود، ایرانیان پیش از اشو زرتشت که پیرو آیین مهر (میتراییسم) بودند، آن را شب زایش خورشید (مهر) میدانستند شاید نسبت یلدا که کلمهای سریانی به معنی تولد است نیز به همین سبب باشد.
موبدیار زرتشتیان استان یزد یادآور شد: برخی نیز این روز را برابر با زایش حضرت مسیح میدانند هر چند هیچکدام از منابع دینی مسیحیان این موضوع را تایید نمینمایند و تاریخ دقیق زادروز ایشان در جایی نیامده است اما برخی کشیشان مسیحی آن را مصادف با ولادت مسیح میدانند .
بلیوانی با بیان اینکه از آنجا که کشاورزی، بخش ارزشمند زندگی ایرانیان را تشکیل میداد آنها توانستند کارها و فعالیتهای خود را با گردش خورشید و بلندی و کوتاهی روز و شب تنظیم کنند عنوان کرد: آنان در ایامی که روزها بلند بود از روشنی روز و نور خورشید بیشتر بهره می بردند .
او بیان داشت: ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه خود آغاز چله را میلاد اکبر یا میلاد خورشید مینامد و آنرا «خور» هم نامیده است او میگوید ایرانیان از نجوم و گردش ستارگان ایام سال بهویژه شب طولانی اول زمستان یا شب اول دی که دادار است آگاهی داشتند و شب آخر آذر یا قوس را از اهرمن میپنداشتند و نحس محسوب میکردند و تا بامداد با روشنکردن آتش ظلمت شب را به روشنی تبدیل کرده و تا اول دی که مظهر روشنی بود بیدار میماندند.
این موبدیار گفت: ابوریحان شب چله را انقلاب زمستانی نامیده و مینویسد سرمای زیاد در نیمکره شمالی از اول دی تا 40 روز ادامه دارد و پس از آن یک دوره 20 روزه را چله کوچک مینامد و میگوید بعد از آن هوا رو به گرمی میرود.
بلیوانی افزود: در این شب برخی به دیدار بزرگترهای خانواده میروند و در کنار آنها شب را با جشن و سرور و شنیدن داستانهای زیبای شاهنامه و حافظخوانی و شنیدن داستانهای زیبا از پدربزرگها و مادربزرگها به سپیده صبح پیوند میزنند.
او ادامه داد: سفره شب یلدا گوناگون است اما بیشتر آنها شامل میوههایی مانند انار و هندوانه و سیب و آجیلهای گونهگون است کتاب دینی و کتب شاهنامه و حافظ از دیگر اجزای سفره است چله و جشنهایی که در این شب برگزار میشود، یک سنت دیرینه ایرانی بر پایه نجوم و ستارهشناسی دقیق است که تاکنون میان ایرانیان گرامی داشته میشود.
شب چله بر همه ایرانیان خجسته باد.
در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو بر اساس اخبار منتشرشده از سوی اکو فرهنگی ایران و روایت هندی، «یلدا/ چلا» به پیشنهاد ایران و افغانستان به عنوان کتیبه جدید در فهرست میراث فرهنگی ناملموس یونسکو افزوده شده است.
شب چله آیینهای از هویت فرهنگی ایرانیان
- مژگان دشتیاردکانی
- 1402-09-29
- 12:11
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
یک پاسخ
سلام دوستان
«شب چله آیینهای از هویت فرهنگی ایرانیان»(سرتیتر سخن)
بیشک همین است – این جمله ی من فقط انشا نیست. این امر در نظرگاهِ آخرین پست وبگاهِ «جهان زبان و واژه شکافی» به اثبات رسانده شده. علاقه مندان می توانند آنجا بخوانند.
آنجا به واژه های ایرانی «سُریانی»، «آسوری»، «آشوری»، «کلدُونی»(کلدانی) و هم به مظلومیت چله ی بسیار بسیار پر مفهوم ایرانی پرداخته شده. ایرانیان، در هَزارَه های دور تاریخ، افسانه ای و شاعرانه، زادن خورشید را با امری زمینی، یعنی زادن بی نهایت زیبای جوجه در هم آمیختند و به یک کاسه ریختند دلپذیر چنان، که مپرس.
«اَردَکانی» – این واژه مانند دشت و دشتی، در ایران باستان جایگاهی همه ایرانی داشته. چنانکه دانه ی آن را از یزد تا اردبیل، اردبیلَه(در جمهوری آذربایجان)، اربیل(در کردستان عراق)* افشانده می بینیم. به این سخن در آینده باز بر می گردم.
*در کوردی سورانی بسیار گاه حرف دال خورده می شود؛ تلفظ نمی شود. به عنوان مثال کرد سنَه دژی(سنندجی) به بغداد «بغا» گوید. و بر مبنای همین امر، اردبیل در خطه ی کردستان شده اربیل.
سنَه دژ = دژی که بر سینه کِش کوه واقع شده است.