تارنمای امرداد از 23 بهمنماه 1402، بهشوند دشواریهای مالی، ناگزیر بسته شد. اما با پشتیبانی دهشمندان و یاریگران امرداد، تارنما امکان آن را یافته است که کوششهای فرهنگی و خبری خود را از سر بگیرد. در این بازهی زمانی، رویدادهایی در میراث فرهنگی کشور و همچنین گردشگری رُخ داد که چکیدهای از آن خبرها در اینجا آورده شده است.
رونمایی از پارچهبافی ساسانی
در روستای هستیجان، از بخشهای شهرستان دلیجان در استان مرکزی، غاری دیده میشود که آن را همنام با روستا، «غار هستیجان» مینامند. این غار نهتنها از دید طبیعی و زیستبومی ارزش بسیار دارد، بلکه کاوشهای باستانشناسی نشان میدهد که در آن آثار گرانبهای مربوط به دهههای پایانی شاهنشاهی ساسانی و آغاز یورش تازیان به ایران، در آن بوده است. آن آثار دربردارندهی چرمنوشتهها، کوزهها، پارچهها و بازماندههایی از سازههای بیرون غار است.
جای افسوس بسیار است که غار تاریخی و بسیار باارزش هستیجان، هفت دهه است که دستخوش چپاول و غارت بوده است و آثار بهدست آمده از آن سر از کشورهای دیگر درآورده است. از همینروست که وزارت میراث فرهنگی، این غار را در شمار «میراث درخطر» جای داده است تا هم از آن نگاهبانی شود و هم کاوشهایی با دیدبانی میراث فرهنگی در آنجا انجام گیرد.
در آغاز دههی پنجاه خورشیدی بود که خبرهای جستهگریختهای از غار هستیجان و غارت آن به گوش میرسید. اندک زمانی پس از آن چرمنوشتههایی از این غار راه به دانشگاههای اروپایی و آمریکایی گشودند و دیرینکدههای باخترزمین آنها را به نمایش گذاشتند. این دستدرازیها تا هفتاد سال ادامه یافت.
نیما آصفی، پژوهشگر پژوهشگاه علوم انسانیومطالعات فرهنگی، دربارهی آثار یافتهشده در غار هستیجان میگوید: «بیش از 399 قطعه از این اسناد تاکنون شناسایی شده است که شاید 9 سند در ایران باشد و 390 سند از کشور خارج شده است»! (گزارش ایسنا- 24 بهمن 1402). از این گذشته، یافتههای باستانشناسان در کاوشهای این غار، به یافتههایی انجامیده است که آنها «منحصر بهفرد» نامیدهاند، از شمار این آثار، به تعدادی کیسه کوچک دربسته با دانههای گیاهی، بازماندههای آستینی که بستهشده و پارچههای چندضلعی، پارچههای سهلایه با پشم همانند کاپشنهای امروزی، پارچه از موی بُز، پارچههای آبیرنگ همراه با دوخت، ریسمانهای حصیری، بافتههای موی بُز، ابزارهای چوبی، درپوشهای چرمی، بقایای بندهای چرمی، ۱۱ قطعه چرمنوشته پیداشده که برخی از آنها سالم است، و چرمنوشتههایی که گلمهر دارند گلمُهری با نقشی از گاو کوهاندار، گلمهری از بانوی ساسانی که مویش بافته شده است، گلمهر قالبی با کتیبه پهلوی، گلمهر با نقوش قرقاول، سه انگشتر مهر که نقش پرنده دارند و دستبند با سنگهای تزئینی میتوان اشاره کرد. باستانشناسان از بین یافتهها اما کشف قلم نی را که تاریخ استفاده از قلم را به ۱۴۰۰ سال قبل بر میگرداند و پلمب سربی، که همان سیم و سرب دوره معاصر است، منحصر به فردتر از بقیه یافتههای این غار دانستهاند.
چهار بنای تاریخی به مزایده رفت
از 22 سازهی تاریخی که برای سرمایهگذاری بازندهسازی، احیاء و بهرهبرداری به مزایده گذاشته شده بودند، چهار بنای تاریخی سرمایهگذار پیدا کردند. این سازهها در 12 استان تهران، اصفهان، مازندران، گیلان، گلستان، یزد، زنجان، اردبیل، ایلام، سمنان، البرز و قزوین هستند، که دربردارندهی سازههای والی کهره در ایلام، گرمابهی اوچدکان در اردبیل، خانهی منعمیان و خانهی یدالهی در اصفهان، خانهی فاطمی در نایین، خانهی معظمالملک در چادگان اصفهان، کاروانسرای شاهعباسی کرج، کاروانسرای رباط سنگی امینآباد فیروزکوه، گرمابهی سالار در سلطانیه زنجان، مجموعه حشمتالشکر در سرخه سمنان، خانهی ابراهیمی و خانهی میررحیمی و خانهی صدیق و لطفی در دامغان، خانهی سیدمحمود بهشتی و فلاح و خانهی آرازی در قزوین، کاخ خوش ییلاق در آزادشهر گلستان، خانهی فاطمی و خانهی میرشهیدی در گرگان، خانهی عضدی در گیلان، خانهی قریشی و خانهی شفاهی در آمل و کاروانسرای شمش در یزد است.
در نشست بازگشایی پاکتهای پیشنهادی سرمایهگذاران برای شرکت در مزایده چهار بنای تاریخی «خانه آرازی قزوین»، «خانه صدیق و لطفی دامغان»، «خانه عضدی گیلان» و «کاروانسرای شمش یزد» مشخص شدند. برای سازههایی که به مزایده رفتند، کاربریهای گوناگونی تعریف شده و قرار است پس از باززندهسازی و احیاء، به مراکز فرهنگی- گردشگری، همچون دیرینکدهی موسیقی، هتل سنتی و مراکز اقامتی و پذیرایی تبدیل شوند.
پانزدهمین گردهمایی راهنمایان گردشگری
پانزدهمین گردهمایی «راهنمایان گردشگری» پس از چهار سال درنگ به شوند فراگیری ویروس کرونا در آستانهی روز جهانی راهنمای گردشگری، با سپاسداری از پروفسور عبدالمجید ارفعی، برگزار شد. این گردهمایی با باشندگی نزدیک به 900 راهنمای گردشگری در تالار آمفی تآتر سازمان حج و زیارت، با دفنوازی آغاز شد. سپس لوح جشن راهنمایان گردشگری از سوی میزبان پیشین به استان تهران، به عنوان میزبانی کنونی این گردهمایی پیشکش شد.
در ادامه با پخش فیلمی کوتاه از دستاوردهای عبدالمجید ارفعی، پژوهشگر و متخصص زبانهای باستانی اکدی و عیلامی و از آخرین بازماندگان مترجم خط میخی، از او به پاس یک عمر کوشش در خوانش کتیبههای باستانی ایران، بهویژه الواح هخامنشی سپاسداری شد. ارفعی سپس در سخنانی گفت: «من راهنما نیستم، ترجیح میدهم یک گردشگر باشم تا راهنمایان مرا راهنمایی کنند».
او سپس از گوشهای از دستاوردهای خود در خوانش گلنبشتههای تخت جمشید و شوش سخن گفت و افزود: «کار من این است که این کتیبهها را بخوانم تا مثلا راههایی را که از تخت جمشید به شوش میرسید، یا همان شاهراهها را پیدا کنم. تمام این آجرنوشتهها برای پرستشگاههاست، که برخی از این آجرنبشتهها را باستانشناسان فرانسوی از کشور خارج کردند و برخی دیگر هم در زمان کاوشها روی قلعه شوش نصب شده است».
این متخصص زبانهای باستانی ادامه داد: «تاریخ را که نمیتوانم عوض کنم، خوب یا بد، هر چه هست باید بگویم. مقداری از این گلنبشتهها را خودم خواندم، یک مقدار دیگر را استاد مرحوم “هلک”، که همه ما وامدار او هستیم».
در پایان این گردهمایی، روسای انجمنهای راهنمایان گردشگری استانها با پیشکش شاخه گل رُز سرخ از یک عمر کوششهای ماندگار عبدالمجید ارفعی قدردانی کردند.
تماشاخانهی گیلان زیر غبار فراموشی
ساختمان تماشاخانه گیلان در سال 1324 خورشیدی بهکوشش جهانگیر سرتیپپور در ابتدای خیابان سعدی راهاندازی شد. بعدها این تالار تآتر تبدیل به سینما آبشار شد. اکنون این تماشاخانه که سمبل تاریخ هنر گیلان بهشمار میرود، درحال نابودی است.
جهانگیرسرتیپ پور(6 آذر 1282- 7 آذر 1371)، سالهاست که در گورستان سلیمانداراب رشت خفته است، بیآنکه روی سنگ قبرش بنویسد که چه مسوولیتهایی داشت و از دارایی شخصیاش چگونه برای آبادانی این شهر مایه گذاشت، اما تاریخ از یاد نمیبرد که خانوادهی سرتیپپور در ملک شخصی خود «تماشاخانه گیلان» را ساختند.
با آمدن سینما به رشت (در حوالی سال ۱۳۳۵)، اجرای تآتر از رونق میافتد و تماشاخانه رشت برای ادامه حیات خود تبدیل به «سینما آبشار» میشود.
تماشاخانه رشت، سمبل تاریخ هنریهای نمایشی گیلان است. ولی سالهاست که دیگر تماشاچی به خود ندیده و همگان تماشاچی فرسودگی بنایش هستیم. سمبلی که آرام و بیصدا سقفش درحال فروریختن است.
پیشنهاد برای ثبت جهانی یک گورستان
رییس کمیتهی ملی موزهها در ایران با طرح پیشنهاد ثبت جهانی «تخت فولاد» اصفهان، گفت: «دفن در این مکان به اشتباه متوقف شده است. این آرامگاه بیش از هزار نفر از مشاهیر ایرانزمین را در خود دارد و روایتگر سرگذشت تلخوشیرین اصفهان در دورههای مختلف تاریخی است».
احمد محیط طباطبایی در رویداد «نشست تخصصی نقش و جایگاه آرامستان تخت فولاد در گردشگری معنوی و تعالیبخش» که در هفدهمین نمایشگاه بینالمللی گردشگری تهران برگزار شد، گفت: «تخت فولاد یکی از فضاهای فرهنگی شهر اصفهان است که آثاری از دورههای مختلف تاریخی را در خود دارد و باید مقدمات ثبت جهانیاش فراهم شود».
رئیس ایکوم ایران (کمیته ملی موزهها) گفت: «در بیشتر نقاط کشور، حتا در معاونتهای شهری شهرداریها، گورستان را جزو خدمات شهری دستهبندی میکنند، اما گورستان یکی از مهمترین فضاهای فرهنگی در شهرهاست. در واقع گورستان مکان تعلق و حلقه اتصال ساکنان با گذشتگان، برای تداوم حیات در یک جامعه است».
محیط طباطبایی افزود: «هر گورستانی حول محور یک فرد شکل میگیرد. این فرد میتواند عارف، شخصیت سیاسی و غیره باشد. در تختفولاد هم وجود مقبره “یوشع نبی” نشان از زیست و تاریخ اصفهان بهعنوان شهر یهودیه دارد. تخت فولاد پس از آن رشد کرد. وجود مزار “بابارکنالدین” مربوط به دورانی است که عرفا جایگاه مهمی پیدا میکنند و افراد دیگر هرکدام نماینده دورههای دیگر زیست اصفهان هستند».
رئیس ایکوم ایران گفت: «باید مدیریت یکپارچه به مجموعه تخت فولاد به عنوان یک فضای فرهنگی شهری برگردانده شود و مقدمات پلان مدیریتی که آن را کاندیدای ثبت جهانی میکند، فراهم شود».
محیط طباطبایی افزود: «تخت فولاد علاوهبر اینکه آرامگاه بیش از هزار نفر از مشاهیر ایرانزمین را در خود دارد، به عنوان یک سایت موزه گردشگری شامل آثاری از سنگ مزار با نقوش متنوع انسانی، جانوری، گیاهی و مشاغل است. همچنین بناهای آرامگاهی ویژهای در آن وجود دارد که از نظر تاریخی، معماری، زیباشناسی و هنری این مکان را در زمره مهمترین گورستانهای جهان جای داده است».
این پژوهشگر تاریخ با بیان اینکه سالهاست نگاه به قبرستانها متفاوت شده است، اظهار کرد: «اشتباهی دفن در این مکان، متوقف شده است، در حالی که با رعایت سلسله مراتبی میتوانیم قبرستان را دوباره پویا نگه داریم».
مجموعه تاریخی، فرهنگی و گردشگری تخت فولاد در تاریخ خرداد 1375 خورشیدی در فهرست میراث ملی ایرانیان ثبت شده و کالبدی شامل مزارها، مقابر، تکایا، مساجد، آبانبارها، کاروانسرا، فضای سبز، کتابخانه، موزه و بخشهای گوناگون است.
دولتمندخالف درگذشت
«دولتمندخالف» از خوانندگان سرشناس موسیقی تاجیکستان در 74 سالگی، در 30 بهمنماه امسال، درگذشت. او موسیقیدان، نوازنده و خوانندهی تاجیک و استاد موسیقی بومی جنوب تاجیکستان بود که فلک نام دارد.
خالف بر نزدیکیهای موسیقی ایران و تاجیکستان پافشاری میکرد و باور داشت که موسیقی ایرانی گنجی است که نه در زیر زمین یافت میشود و نه بر روی زمین.
این هنرمند 6 مقام را در کنسرواتوار موسیقی دوشنبه آموخته بود و برای نواختن دوتار، قیچک و سهتار که از سازهای مشهور این منطقه است، جوایز ارزندهای بهرهی خود و کشورش تاجیکستان کرده بود. آوازهای او که اغلب بر اساس اشعار مولوی و دیگر شاعران برجسته زبانوادبیات فارسی، دری و تاجیکی تنظیم شدهاند، از اقبال فراوانی در تاجیکستان، ایران و کشورهای حوزه زبان فارسی برخوردار است. دولتمند شهرتی جهانی دارد.
شهرام ناظری در پی درگذشت دولتمندخالف نوشتهای را در صفحه مجازی خود منتشر کرد. در متن منتشر شده از سوی شهرام ناظری آمده است: «استاد دولتمندخالف نابغه موسیقی شرق و فلک خوان بزرگ تاجیکستان خاموش شد. هنر والا و صدای آسمانی استاد دولتمند خالف اعتباری بود جهانی برای آواز شرق و شعر فارسی».
ثبت ملی خوراکی «کمسک»
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری خراسان شمالی از ثبت شیرینی سنتی «کسمک» شهرستان گرمه، در فهرست میراث ناملموس کشور خبر داد. محمدرضا قهرمانیان در اینباره گفت: «شهرستان گرمه با قدمتی دیرینه از ظرفیت بالایی در حوزه میراث ناملموس برخوردار است و یکی از این ظرفیتها، غذاهای سنتی این شهر است که در این بین، نقش زنان شهر با هنرهای مختلفشان بسیار نمایان است».
وی گفتن اینکه غذاهای محلی جزو فرهنگ و سنتهای هر منطقه به شمار میروند، ادامه داد: «ثبت غذاهای سنتی در فهرست آثار ملی، فرصت مناسبی برای حفظ میراث ناملموس و احیا و معرفی این غذاها بهشمار میرود. بر همین اساس، در راستای تحقق این مهم و افزایش نشاط اجتماعی، اقدامات لازم برای ثبت شیرینی سنتی شهرستان گرمه در دستور کار قرار گرفت».
کسمک یکی از شیرینیهای سنتی شهرستان گرمه است که با طعمهای مختلف گردویی، زعفرانی، لیمویی و… در این منطقه تهیه میشود.
بهدنبال گنج در آتشکده ساسانی
یک کنشگر میراث فرهنگی در استان فارس از ویرانی و دستدرازی به چهارتاقی ساسانی از سوی جویندگان گنج خبر داد. این چهارتاقی از سال 1391 خورشیدی در فهرست میراث ملی ایران ثبت شده است. سیاوش آریا تصاویری را از وضعیت این چهارتاقی منتشر کرد و گفت: «سوداگران اموال تاریخی و فرهنگی و قاچاقچیان به بهانه گنجی، که هیچ وجود خارجی ندارد، به آتشکدهی ساسانی “تادوانِ” پارس یورش برده و با کَندن گودالی بزرگ در کف چهارتاقی، آسیبهای برگشت ناپذیری را بهجا گذاشتهاند».
این فعال میراث فرهنگی افزود: «در کف چهارتاقی گودال بزرگی ایجاد کرده و ساختار یادگار ساسانیان را بههم ریخته و آسیبهای برگشتناپذیری وارد کردهاند. همچنین در دو گوشهی دیوار از درون چهارتاقی آتش زدهاند، که لکههای تیرهی آن روی مصالح و سنگهای بنا باقی مانده است».
آریا همچنین از ساختوسازهایی در پایین چهارتاقی و در عرصه و چشمانداز آن و پیگیری از طریق اداره میراث فرهنگی استان برای توقف آن خبر داد.
او در ادامه گفت: «گذشت زمان و رخنهی عوامل طبیعی و رسیدگی نکردن به آتشکدهی ساسانیان، سبب شده است تا تَرک و شکافهای ژرفی در دیوار چهارتاقی از درون پدیدار شود که خطری جدی برای آن به شمار میآید و نیازمند مرمت و استحکامبخشی فوری است. در غیر این صورت در آیندهای نزدیک بخشی از چهارتاقی ساسانی فرو خواهد ریخت. همانطور که اکنون پایین یکی از پایههای چهارتاقی ریزش کرده و مصالح آن سست و بیدوام شده و در حال فروپاشی است».
این کنشگر میراث فرهنگی با استناد به دیدههای میدانی که داشته است، وضعیت نگهداری چهارتاقیهای ساسانی کشور را که از آنها با نام آتشکده یاد میشود، نامناسب توصیف کرد و افزود: «بیشتر آنها در گوشهای به حال خود رها شدهاند و بیشترشان در بدترین شرایط حفاظتی قرار دارند و در تیررس قاچاقچیان میراث فرهنگی هستند و آسیبهای فراوانی دیدهاند».
به گفتهی سیاوش آریا، بیش از نزدیک به 40 درصد این چهارتاقی ویران شده و بیشترین آسیب را در بخش دیوارهای گوشهی خاوری (:شرقی) دیده است. چنانچه به گونهی کامل فرو ریخته و از میان رفته است.
روستای بیشه در فهرست 8 روستای ایرانی برای ثبت جهانی جهانگردی
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان از جای گرفتن روستای بیشه در فهرست ۸ روستای ایرانی برای ثبت جهانی جهانگردی خبر داد.
عطا حسن پور گفت: «دکتر شالبافیان معاون گردشگری کشور طی نامهای به استانداری لرستان تشکیل کمیته ثبت جهانی روستای بیشه را پیشنهاد داده است. در این راستا اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان جلسه ستاد اجرایی خدمات سفر را با موضوع تشکیل کمیته ثبت جهانی بیشه و تعیین وظایف دستگاهها برگزار خواهد کرد». به گفته مدیرکل میراث فرهنگی استان برای ثبت جهانی این روستا نیاز به کمک همه دستگاههای اجرایی، تشکلهای مردم نهاد و مردم لرستان است تا بتوان نسبت به ارتقا شاخصهای ۹ گانه در روستا گام برداشت.
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی لرستان گفت: «روستای هدف گردشگری بیشه در حاشیه راهآهن سراسری تهران به جنوب و در کنار آبشاری زیبا به این نام در 70 کیلومتری خرمآباد قرار گرفته است».
*خبرها برگرفته از گزارشهای خبرگزاری ایسنا است.
یک پاسخ
در مورد مکانهایی که مربوط به جشن تیرگان و جشن مهرگان و جشن سده اگر موجود است توضیح دهید. حتی در مورد ثبت جهانی شدن این جشن ها و همراهی شدن با تاجیکستان نیز توضیح دهید. شادی های شیرین برای همگان برقرار و پایدار.