در اوستا واژهی «زَم» (zam) به چم(:معنی) زمین است که در پهلوی زَمیک (zamik) و در سانسکریت (jma) نامیده میشود. در «بُندهش» دربارهی آفرینش زمین چنین آمده است (…او نخست آسمان را آفرید برای باز داشتن اهریمن، دیگر آب را آفرید برای از میان بردن دیو تشنگی و دیگر زمین مادی را آفرید…) (بهار، 1362: 45).
زمین در دوران کشاورزی انسانهای باستان جایگاه زایش گیاه و فرآوری خوراک انسان و جانوران و آفرینش آنها بوده است. آب از دل زمین بیرون میآید و زایش کوهها از زمین است. وجود زمین در کهنترین باورهای مردمان باستان در «وداها» چنین آمده است: «کاینات سه طبقه است. آسمان، هوا و زمین» در این بخشبندی زمین در طبقهی سوم جای دارد و روی آن نیز هفت بخش دارد که به هفت کشور نامور است.
در نوشتههای «ریگودا» آسمان، پدر و زمین، مادر قلمداد شدهاند. «آسمان پدر و بهوجود آورندهی من ناف (زمین) خویشاوند من است. زمین وسیع مادر من است». همچنین زمین نماد مادر وطن، زادگاه و کشور است. در اوستای نوین بارها از هفت کشور یاد شده است. در گاتها، «بوم» یعنی هفتمین کشور همان «خونیرس» است. خونیرس سرزمینی است که ایرانویچ در آن جای داشت و در اوستا آمده نخستین سرزمینی که اهورا مزدا آفریده ایرانویچ بوده است (رضی، 1381: 518 ).
با همهی ویژگیهای گفته شده میتوان زمین را نماد مادر دانست. در کهنترین نوشتههای آریایی در ریگودا میخوانیم آسمان پدر و بهوجود آورندهی من است. ناف زمین خویشاوند من و سرزمین وسیع مادر من است. در مذهب ودایی زمین نماد مادر و سرچشمهی وجود و زندگی و پشتیبان در برابر نیروهای ویرانگر است (شوالیه و گرابر، 1377).
زمین را به عنوان نمادی از ثروت و آسایش نیز میدانند و هرکسی که زمین بیشتری داشت، ثروتمندتر شناخته میشد. این باور از گذشته تا کنون همچنان ادامه دارد. زمین و نمادپردازیهای آن در دهههای کنونی از اهمیت بسیاری برخوردار شده است. ناآرامیها و آشفتگیهای گوناگون زیستمحیطی توجه بسیاری را به سوی این دسته از نمادپردازیها هدایت کرده است.
همچنین در هنر ایرانی نیز زمین به شکلهای گوناگونی بازنمود یافته است. بر سفالینههای پیش از تاریخ ایران، زمین به گونهی چهارگوش یا مربع تصویر شده است که خطهای متقاطع یا موازی و موجدار در آن نقش بسته و یادآور زمین کشاورزی است. در نگارگری ایرانی نیز در بیشتر نگارهها بخشی در پیوند با زمین است که با رنگ سبز و گوناگونی پوشش گیاهی نشان داده شده است. به هر حال داوری کردن دربارهی میزان آن مشکل است.