لوگو امرداد
نشست پژوهشکده‌ی زبان‌شناسی درباره‌ی کتاب «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد»

شریف‌آباد، جایی برای نگهداری آتش آذرفرنبغ بوده است

پژوهشکده‌ی زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سلسله نشست‌های علمی خود را این‌بار به بررسی کتاب «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد»، نوشته‌ی دکتر مهرداد قدردان، اختصاص داد. این نشست با عنوان «اسنادی از فرهنگ و گویش زرتشتی» برگزار شد.
در نشست یادشده استادان پژوهشگاه – دکتر فرزانه گشتاسب، دکتر محمدجعفر قنواتی، دکتر حمیدرضا دالوند و دکتر شاهین آریامنش- دیدگاه و ارزیابی خود را ارائه کردند. مهندس سهراب سلامتی نیز به چگونگی شکل‌گیری پژوهش درباره‌ی روستای شریف‌آباد اشاره کرد. در پایان دکتر مهرداد قدردان –نویسنده‌ی اثر- به نکته‌های بایسته‌ای درباره‌ی ارزش تاریخی و آیینی و دینی روستای شریف‌آباد و ماندگاری سنت‌های کهن زرتشتی در آن، پرداخت.

سنتی بازمانده از سده‌‌های دور
دکتر فرزانه گشتاسب، دکترای فرهنگ و زبان‌های باستانی و استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، نخستین سخنران این نشست بود. او در آغاز سخنانش به سرفصل‌های مهم کتاب مهرداد قدردان اشاره کرد و گفت: «درباره‌ی کتاب اول که با عنوان “فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد” چاپ شده، این‌گونه می‌توان سخن را آغاز کرد که کتابی دوبخشی است. بخش نخست به تاریخچه و آداب و رسوم زرتشتیان شریف‌آباد می‌پردازد و بخش دوم به گویش زرتشتیان این روستا. بخش نخست رساله‌ی دکتری آقای قدردان است و به میراث سه‌ روستای آن منطقه- شریف‌آباد، تُرک‌آباد و احمدآباد- پرداخته شده است. سنت آن دو روستا، سپس‌تر در روستای شریف‌آباد جمع شده است. این که تا چه زمانی چنان سنتی عقب می‌رود؟ آقای دکتر قدردان سعی کرده‌اند با توجه به اسناد مکتوبی که درباره‌ی روستای شریف‌آباد وجود دارد، آن را تا سده‌ی هشتم قمری پیگیری کنند».
دکتر گشتاسب سپس افزود: «بخش نخست کتاب، تحلیل داده‌هاست که دربردارنده‌ی چند بخش است: میراث موبدان و آداب و رسومی مانند جشن‌ها و رسوم درگذشتگان و آداب کهن. البته آداب گذر- مانند سدره‌پوشی- را شامل نمی‌شود که امیدواریم آقای دکتر در پژوهش‌های بعدی‌شان در آینده، آن را هم انجام بدهند تا این بخش از آداب و رسوم شریف‌آباد که یکی از قدیمی‌ترین روستاهای زرتشتی است، ثبت شود. در بخش میراث موبدان، یکی از مهم‌ترین مطالبی که به آن پرداخته شده، بحث آتش و آتشکده‌های این روستا است. شاید مهم‌ترین سخنی که می‌توان به آن اشاره کرد، بحث آتش آذرفرنبغ است که می‌دانیم یکی از سه آتشکده‌ی مهم زرتشتیان در زمان ساسانیان بوده است. برپایه‌ی نظریه‌ای که هست آتش آذرفرنبغ به روستای شریف‌آباد منتقل و نگهداری شده است. این، مساله‌ی خیلی مهمی است؛ چون ما در مورد آن سه آتشکده‌ی بزرگ ساسانی (آذرفرنبغ، آذرگشسب و آذربرزین‌مهر) با این سوال روبه‌رو هستیم که مکان‌شان کجا بوده است؟ و پس از اسلام، آتش این آتشکده‌ها -چون نباید خاموش می‌شده- به کجا منتقل شده و چه سرنوشتی پیدا کرده است؟».
به سخن گشتاسب، این مساله را البته پیش‌تر خانم مری بویس مطرح کرده‌اند که آتش آن سه روستا- که حتماً برای خودشان آتشِ بهرامی داشته‌اند- از کاریان فارس به فسا و پس از مدتی جابه‌جایی، به یکی از این سه روستا رسیده است. به هر روی، آتش آذرفرنبغ به سه مثلثِ احمدآباد، تُرک‌آباد و شریف‌آباد رسیده و بعد همراه با آتش بهرام ِ هر یک از این روستاها، در شریف‌آباد نگهداری شده است. هم‌اکنون در روستای شریف‌آباد سنگی هست که یادگار یکی از آتشکده‌هاست.
گشتاسب در ادامه‌ی سخنانش گفت: «دکتر قدردان آمده‌اند و همه‌ی مطالبی را که در مورد آتشکده‌ی آذرفرنبغ در کتاب‌های تاریخی و آثار بویس وجود داشته، دوباره ارزیابی کرده‌اند و با اطلاعات شفاهی‌ای که از مردم روستای شریف‌آباد به دست آورده‌اند، سنجیده‌ و ارزیابی کرده‌اند و در کتاب خود تاریخچه‌ی کاملی از آتشکده‌ی آذرفرنبغ و سرنوشت آن ارائه داده‌اند که بسیار مهم است».

موبدان شریف‌آباد از رده‌ی بزرگ‌موبدان بوده‌اند
دکتر گشتاسب افزود: «به گمان من، انتقال آتش آتشکده‌ی آذرفرنبغ به روستای شریف‌آباد، یا آن مثلثی که گفتیم، به نکته‌ی مهمی اشاره می‌کند و آن این است که موبدانی در آن مثلث وجود داشته‌اند و سپس‌تر در شریف‌آباد متمرکز شده‌اند که جزو رده‌های مهم‌ و بزرگ‌ موبدان بوده‌اند. بخاطر این‌که می‌دانیم آتش آذرفرنبغ، در طبقه‌بندی آتشکده‌ها، آتش متعلق به موبدان بوده و کسانی که مراقبت و نگهداری از این آتش را برعهده داشته‌اند، جزو رده‌ی مهم موبدان بوده‌اند. شاید هم با نگهبانی آتش بهرام تفاوت داشته است. این را ما از چند اطلاع دیگر هم به دست می‌آوریم. مثلاً این که تُرک‌آباد به “روستای موبدنشین” شهرت داشته است. در کرمان هم این را داریم. در روستاهای زرتشتی‌نشین کرمان روستای قناتستان به “روستای موبدان” شهرت داشته است. در روستاهای یزد هم روستای موبدنشین داشته‌ایم. این مساله، یک اطلاع تاریخی به ما می‌دهد».
این سخنران درباره‌ی جایگاه آتش آذرفرنبغ گفت: «دومین مطلب مهمی که باید به آن اشاره کرد، واژه‌ی “شاه‌آذرخرو” است. این، همان واژه‌ی آذرفرنبغ است. یکی از نیایشگاهایی که در شریف‌آباد هنوز هم وجود دارد، به همین نام خوانده می‌شود. برپایه‌ی بررسی‌ای که در کتاب دکتر قدردان شده، آتش آذرفرنبغ احتمالاً در این جایگاه قرار داشته و همراه آتش بهرام‌های دیگر، در یک‌جا، در آتشکده‌ی اصلی و بزرگ شریف‌آباد، قرار گرفته است».
این سخنران افزود: «اطلاع دیگری که داریم از خودِ موبدان شریف‌آباد است؛ از نام‌های آن‌ها و رد پای سنت‌های زرتشتی که آن‌ها را چگونه منتقل کرده‌اند. می‌دانیم یک موبد بزرگ که سنت موبدان زرتشتی را به هند می‌بَرد و به پارسیان می‌آموزاند، موبد جاماسب ولایتی بوده است. او از خاندان موبد مرزبان بوده و این موبد مرزبان از شمار خاندان‌های مهم موبدان شریف‌آباد بوده است. جاماسب ولایتی استاد داراب کومانا بود؛ یعنی همان موبدی که انکتیل دوپرون سه‌سال در در نزد او سنت زرتشتی را یاد گرفت. می‌دانیم که دوپرون چه کار بزرگی کرده و چه اثری در انتقال کتاب اوستا به اروپا و ترجمه و چاپ آن داشته است. بنابراین این نکته هم اهمیت دانش موبدان شریف‌آباد را نشان می‌دهد».

دست‌نوشته‌های کهن اوستا در نزد موبدان شریف‌آباد
به سخن دکتر گشتاسب، نکته‌ی دیگر که باز شناسای دانش موبدان شریف‌آباد است، بحث دست‌نوشته‌های اوستاست. پس از این‌که خانم دکتر مزداپور مقاله‌ی مهم «چند دست‌نویس نویافته‌ی اوستا» را در سال 1387 نوشت و چاپ کرد، گروهی به سرپرستی پروفسور کانترا به ایران آمدند و دست‌نوشته‌های نویافته را که بیش از صد دست‌نویس است، بررسی کردند. حاصل آن بررسی‌ها آن بود که می‌خواهند ویرایش جدیدی از اوستا به‌دست بدهند. آن دست‌نوشته‌ها در کتابخانه‌های ایران و خانه‌های مردم پراکنده بود. مهم‌ترین آن‌ها نیز متعلق به موبدان شریف‌آباد بوده است. یکی از خاندان‌هایی که بسیار نقش مهمی در کتابت دست‌نویس‌های اوستا داشته، خاندان موبد مرزبان بوده است. باید توجه داشت که اوستایی که گِردنر فراهم کرده برپایه‌ی دست‌نوشته‌های پارسیان هند بوده و خیلی کم از اوستاهای ایران استفاده کرده است.
دکتر گشتاسب در ادامه افزود: «از همه‌ی این سخن‌ها که در کتاب دکتر قدردان آمده، می‌توان این نتیجه را گرفت که منطقه‌ای که شریف‌آباد در آن قرار دارد، چه نقش مهمی در حفظ میراث موبدان زرتشتی داشته است. اهمیتی هم که موبدان شریف‌آباد داشته‌اند، شاید در درجه‌ی اول به‌شمار آید. یک نمونه‌ی دیگر که شاید دیگران کمتر به آن توجه داشته‌اند اما دکتر قدردان به آن پرداخته است، بحث میراث موبدان از راه وقف‌نامه‌ها است که در انجمن زرتشتیان شریف‌آباد وجود دارد. در کتاب دکتر قدردان این‌ها بررسی و آگاهی‌های تازه‌ای ارائه شده است. اما پیشنهاد من این است که نام‌های موبدان شریف‌آباد و تعدادشان آورده شود و آن‌ نام‌ها با اثری مانند “روایات داراب هرمزدیار” سنجیده شود. دیگر موبدانی هم که در محله‌ی موبدانِ بزرگ ساکن بوده‌اند، اهمیت دارند. از این راه است که جایگاه موبدان شریف‌آباد و تغییراتی که در عناوین آن‌ها شده، مشخص می‌شود و خواهیم دانست که عنوان‌هایی مانند “هیربد” چه تغییری کرده و این که آیا در شریف‌آباد عنوانی “دستور دستوران” داشته‌ایم؟ و “آتش‌بند” و “ده‌موبد” هر کدام چه کاری برعهده داشته‌اند و کارهایی که موبدان به آن پرداخته‌اند (غیر از این که مثلاً فتوا می‌داده‌اند یا پاسخ نامه‌ها را می‌نوشته‌اند و اوستا را کتابت می‌کرده‌اند) چه بوده است؟ ما می‌دانیم که یکی از کارهای که ویژه‌ی موبدان بوده، منجمی است و این که شاعر بوده‌اند».
گشتاسب به گزارش آیین‌های شریف‌آباد که در کتاب قدردان آمده است، اشاره کرد و گفت: «در بخشی از کتاب نیز به آداب و رسوم روستای شریف‌آباد پرداخته شده است که بسیار اهمیت دارد. اهمیت و ارزش آن در این است که جشن‌هایی در شریف‌آباد برگزار می‌شود که برخی از آن‌ها کاملاً منحصربه‌فرد است. به این معنی که رد پای آن‌ها را فقط در این روستا می‌یابیم. برای نمونه، گهنباری که در شریف‌آباد برگزار می‌شود با گهنبارهای روستاهای زرتشتی‌نشین یزد تفاوت دارد. این، خیلی مهم است. هیرمبا هم تنها در شریف‌آباد برگزار می‌شود. اهمیت آن در این است که جشن سده‌ای که در منابع اسلامی از آن اطلاع داریم، در دهم بهمن‌ماه برگزار می‌شود، اما جشن هیرمبا در 25 آذر برگزار می‌شود- در روز اشتاد و آذرماه. مری بویس که در این باره مقاله‌ی مستقلی نوشته است، اشاره کرده که هر دو جشن با عدد صد ارتباط دارند. برداشت بویس این است که این که ما صد روز به پیشواز نوروز برویم، یک نگاه مثبت‌اندیش و خوش‌بینانه نسبت به آینده است که سازگار با روحیه‌ی زرتشتیان است. جالب است که جشن هیرومبا تنها در روستای شریف‌آباد مانده است».

بوی گُل سرخ؛ اشاره به ایزد سروش
این سخنران سپس افزود: «جشن مهرایزدی هم که در روستای شریف‌آباد برگزار می‌شود، خیلی خاص است. سنت‌های قدیمی، فقط جشن مهرگان را حفظ کرده‌اند. رسوم پنجه با فروردینگان آخر سال کاملاً متفاوت است. رسمی که در شریف‌آباد هست، تنها در این روستا باقی مانده است. پس مستندسازی و حفظ آن‌ها اهمیت دارد. این را هم بگوییم که همه‌ی این‌ها براساس تقویم قدیمی برگزار می‌شده است؛ یعنی تقویم بدون کبیسه. افزون بر این، در کتاب آقای قدردان به جزییاتی اشاره شده که به هیچ‌وجه در کتاب مری بویس نیست. آن جزییات بسیار اهمیت دارد. یکی از جزییات، واژه‌های آیینی است که ثبت آن‌ها خیلی مهم است. دکتر قدردان این کار را انجام داده‌اند. یا خوراک‌های آیینی، یا اشاره‌ای که شده که روستاییان شریف‌آباد باور دارند که بوی خوشی که در گُل سرخ هست به ایزد سروش تعلق دارد. یا سیر و سداب در سمت چپ موبد قرار می‌گرفته است که اشاره‌هایی نمادین است. اصطلاحاتی هم که زرتشتیان روستای شریف‌آباد در مناسبت‌های مختلف به‌کار می‌برده‌اند، در این کتاب آمده است. این اصطلاحات نشان‌دهنده‌ی جهان‌بینی و نگاه آن‌ها به کارهای خیر و هستی است».
دکتر فرزانه گشتاسب در پایان سخنانش به ارزیابی دوباره‌ی کتاب «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد» پرداخت و گفت: «مطالب کتاب با امانتداری آورده شده است و کار بسیار سخت و دشواری بوده که با دقت، مسوولانه و با دانش انجام گرفته است. به نظر من این کتاب که ارزش پژوهشی دارد، می‌تواند الگوی خیلی خوب برای کارهای باشد که در حوزه‌ی ثبت و مستندسازی فرهنگ و ادبیات شفاهی و آداب و رسوم و گویش‌ها انجام می‌شود».

مهاجرت دستوران، آگاهانه انجام شده است
در ادامه‌ی این نشست، محمدجعفر قنواتی، دکترای فرهنگ و ادبیات عامه و استاد دانشگاه، در سخنانی که از راه فضای مجازی انجام گرفت، ارزیابی خود را از کتاب «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد» چنین بازگو کرد: «این کتاب، در سنجش با بسیاری از کتاب‌هایی که در حوزه‌ی آداب زرتشتیان نوشته شده، به نظرم چند پله بالاتر و ارزنده‌تر است. این موضوع، دلایل گوناگونی دارد. اول این‌که پژوهشگر اهل محل است؛ افزون بر این‌که در ارتباط با موضوعی که پژوهش کرده، وابستگی داشته است؛ یعنی خودش زرتشتی است و بخش بسیاری از این آداب و آیین‌ها را انجام داده است».
قنواتی سپس افزود: «اما آنچه گفتم، تنها نکته‌هایی نیست که سبب می‌شود کتاب دکتر قدردان را به عنوان کتابی بسیار خوب ارزیابی کنیم. آن موارد، مؤثر بوده است. اما نکته‌ای که سبب شده کتاب او خواندنی و دقیق باشد، این است که پژوهشگر آشنا با چارچوب تحقیق بوده است. به سخن دیگر، می‌دانسته که چه کار می‌خواهد بکند و نخواسته زود به نتیجه برسد. این، برای یک محقق بسیار اهمیت دارد. پژوهشگر- آقای قدردان- توان تحمل رنج‌های یک تحقیق علمی را داشته است و می‌داند که تحقیق علمی نیازمند رنج‌کشیدن و تلاش‌کردن است و دوندگی».
قنواتی درباره‌ی کار پژوهشی دکتر قدردان افزود: «پژوهند‌ی کتاب، کار میدانی هم کرده و ساعت‌ها با سالخوردگانی که از این موضوعات آگاهی داشته‌اند، مصاحبه کرده و حتی با کسانی که در آمریکا و اروپا بوده‌اند، تماس گرفته- صوتی و تصویری- و مسائل تحقیق‌اش را طرح کرده و پاسخ شنیده است.
افزون بر همه‌ی این‌ها، دکتر قدردان از راهنمایی استاد فرزانه دکتر زهره زرشناس نیز برخوردار بوده است. پژوهشگری که می‌خواهد رساله‌ی دکتری بنویسد، اگر با یک استاد راهنمای مسلط به موضوع کار نکند، وقت‌اش هدر می‌رود. خوشبختانه آقای دکتر قدردان این امکان را یافته است که از کمک‌ها دکتر زرشناس و همچنین دکتر فرزانه گشتاسب بهره‌مند شود».
این سخنران در پایان گفت: «به گمان می‌رسد که مهاجرت دستوران‌دستور از فارس به منطقه‌ی کویری ایران، بسیار آگاهانه انجام گرفته است. وجود سه زیارتگاه پیر سبز، پیر هریشت و پارس‌بانو، این نکته را تأیید می‌کند. هنگامی‌که آتشکده‌های اصلی به سبب حمله‌ی اعراب کارکرد خود را از دست دادند، زیارتگاه‌ها عاملی برای تجمع و تمرکز بهدینان شدند. خودِ فرهنگ ِ موجود در منطقه‌ی کویری هم کمک کرده است؛ چون مردمی که در کویر زندگی می‌کنند اهل مدارا و تساهل هستند».
ادامه‌ی سخنان دکتر قنواتی درباره‌ی همانندی آیین‌های زرتشتیان با آداب و رسم‌های دیگر جاهای ایران بود.

از میراث زرتشتی نمی‌توان چشم پوشید
دکتر حمیدرضا دالوند، عضو هیات علمی پژوهشکده‌ی زبان‌شناسی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، در آغاز سخنانش به این نکته اشاره کرد که می‌کوشد «نکاتی را به فرهیختگان و پژوهشگران جامعه‌ی زرتشتی که در مراکز پژوهشی و دانشگاهی درباره‌ی سنت زرتشتی کار می‌کنند» یادآور شود. او گفت: «همه می‌دانیم که جامعه‌ی فرهیخته و فرزانه‌ی زرتشتی، در طول تاریخ، بار بزرگی را تا به امروز بر دوش کشیده و با همه‌ی فراز و فرودهایی که دیده و طبیعی تاریخ است، به این‌جا کشانده و رسانده است».
دالوند سپس افزود: «ما ایرانیان دچار انقطاع تاریخی نشدیم و هم زرتشتیان و هم مسلمانان ایران، حافظ سنت‌های پیشین خود بوده‌اند. خوشبختی دیگری هم که در سنجش با دیگر جامعه‌ها داشته‌ایم این بوده که بخشی از جامعه‌ی ایرانی این فرصت را فراهم آورده تا به‌گونه‌ی عینی بدانیم که گذشته‌ی ما چگونه بوده است. جامعه‌ی زرتشتی، تصویری زنده از گذشته‌ی باستانی ماست».
دکتر دالوند، نویسنده‌ی کتاب «تاریخ و سنت زرتشتی» در ادامه گفت: «یکی از ویژگی‌های خوب جامعه‌ی زرتشتی آن است که همواره جامعه‌ای پاک بوده است و بسیار معتقد به عدالت و انسانیت و معتقد به خداوند. از همین‌رو، هیچ‌گاه گذشته‌ی ایران آن‌گونه نبوده که سر افکنده باشیم. اگر به نقش تاریخی جامعه‌ی زرتشتی نگاه کنیم خواهیم دانست که میراثی است که نمی‌توان از آن چشم پوشید و ما مدیون و مسوول هستیم در برابر این سنت و میراث زرین و پُرافتخار. پس هر کاری که در جهت شناسایی، شناساندن، حفظ و ترویج و نگهداری این سنت انجام بگیرد- چه به دست جامعه‌ی زرتشتی، چه به دست ایرانیان مسلمان و چه به دست غیر ایرانیان- درخور تقدیر است».
این سخنران آنگاه به جایگاه دستوران شریف‌آباد اشاره کرد و گفت: «دستوران شریف‌آباد و تُرک‌آباد، در روزگار خودشان، شأنیت تاریخی‌شان را دریافته‌اند و بصیرت و فهم تاریخی داشته‌اند. اگر آن فهم تاریخی نبود، کاری نمی‌کردند. هر موبدی، در هر روزگاری که حفظ میراث گذشته کرده است، تنها یک کتاب نیافریده، بلکه یک جریان ساخته و نوشتن را امری الهی دانسته است. این کار، بازتاب‌دهنده‌ی زمان اوست و نیز نیاز زمان. آن‌ها تکلیف خودشان را در برابر تاریخ‌شان انجام داده‌اند. اگر ما فهم تاریخی از میراث ایرانی داشته باشیم –چه میراث اسلامی و چه میراث زرتشتی ایران- می‌توانیم بقا پیدا ‌کنیم، اما اگر از تاریخ و سنت‌ها و ادبیات‌مان دست بکِشیم، قطعاً شکست خواهیم خورد».

دسترسی به اسناد دشوار است
دکتر شاهین آریامنش، باستان‌شناس و نویسنده، دبیر علمی نشست بود. او در آغاز نشست گفت: «اسناد بسیاری از فرهنگ و آداب و رسوم زرتشتیان بازمانده و به ما رسیده است که باید درباره‌ی آن‌ها پژوهش و بررسی انجام گیرد و نیز انتشار یابند. آن اسناد پرتوهای ارزنده‌ای بر فرهنگ زرتشتی می‌افکنند. آقای دکتر قدردان توانسته‌اند به اسناد بسیاری دسترسی پیدا کنند؛ اسنادی که احتمال از دست‌رفتن آن‌ها وجود داشت و ممکن بود از گزند زمان در امان نمانند. خوشبختانه ایشان به این اسناد دسترسی داشته‌اند».
آریامنش سپس در اشاره به اهمیت در دسترس بودن اسناد تاریخی و فرهنگی، گفت: «اشاره‌ کنم به زنده‌یاد دکتر باستانی پاریزی که به طنز آرشیوها را “مارشیو” می‌نامید و بر این باور بود که برخی همچون مار بر اسناد و تصویرهای تاریخی چمبره زده‌اند و اجازه نمی‌دهند که دیگران آن‌ها را بررسی کنند. به همین دلیل نام آرشیوها را مارشیو گذاشته بود».
آریامنش گفت: «شوربختانه دسترسی پژوهندگان به اسناد و تصویرهایی که در موزه‌ها و کتابخانه‌ها و دیگر مراکز پژوهشی هست، کار بسیار دشواری است. پژوهشگر نه تنها هفت‌خوان، بلکه هفتادخوان را باید پشت سر بگذرد تا به این اسناد برسد و از آن‌ها استفاده کند. تازه اگر هم برسد کیفیت تصویرها چندان درخور نیست. در حالی که اگر به کتابخانه‌ها و موزه‌ها و مراکز پژوهشی کشورهای پیشرفته نگاه کنید می‌بینید که همه یا بسیاری از اسناد را در وب‌گاه خود گذاشته‌اند و همگان و به‌ویژه پژوهشگران، به‌آسانی می‌توانند از آن‌ها بهره ببرند. بسیار هم تصویرهای باکیفیتی هستند».
او در پایان گفت: «اسنادی که ما داریم پرتوهای درخشانی به تاریخ‌مان می‌افکنند اما در کنجی مانده‌اند و دسترسی به آن‌ها آسان نیست».

شریف‌آباد، جایگاه سنت‌های خراسان و سیستان
مهرداد قدردان، دکترای رشته‌ی فرهنگ و زبان‌های باستانی، پژوهشگر  دین و فرهنگ زرتشتی و نویسنده‌ی کتاب سه‌جلدی «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد»، سخنران دیگر نشست بود. او درباره‌ روند انجام پژوهش‌اش گفت: «کار از آن‌جا آغاز شد که آقای مهندس سهراب سلامتی بارها تاکید داشتند که درباره‌ی فرهنگ شریف‌آباد کاری پژوهشی انجام بگیرد. این کار با راهنمایی و یاری دکتر علی شهیدی انجام گرفت؛ بدین‌گونه که با راهنمایی دکتر شهیدی، پایان‌نامه‌ی دکترایم را درباره‌ی فرهنگ شریف‌آباد نوشتم. کار بسیار دشواری بود، اما خوشحالم که در این کار بسیاری از اسناد از نابودی نجات یافت و بسیاری از آداب و رسوم ثبت و ضبط شد».
قدردان درباره‌ی پیشگامی مری‌ بویس در انجام پژوهش و ثبت و ضبط فرهنگ بهدینان شریف‌آباد، گفت: «پیش از همه باید از حق پروفسور مری بویس یاد کنم. شاید او همه‌ی این موارد را دیده بود و ثبت هم کرده بود. اما آن‌چه از ایشان ثبت شده حاصل تنها سه سخنرانی است که در دانشگاه آکسفورد ایراد کرده‌اند. بقیه‌ی اسنادی که او گردآورده نمی‌دانیم کجاست. شاید در دست یکی از دانشجویانش باشد. به هر روی، آنچه بویس در سال‌های 1964 میلادی در سفر به ایران ثبت کرده، ارزش آن باید دانسته شود».
او سپس افزود: «من به این دلیل که شریف‌آبادی هستم نمی‌گویم که این روستا بسیار مهم است. فرهنگ و سنت‌هایی که در آنجا به‌جا مانده اهمیتش را نشان می‌دهد. زمانی که موبدموبدان به حاشیه‌ی کویر می‌آید (و این را آقای دکتر دالوند در کتاب “تاریخ و سنت زرتشتی” بسیار خوب نوشته‌اند) سنت شیز  از طرف جنوب نیز ارتباط وسیعی میان موبدان شریف‌آباد و کرمان بوده است و موبدان‌شان مرتب دادوستد داشته‌اند. این دادوستد را تنها و تنها در ارتباط میان شریف‌آباد و کرمان می‌بینیم و بدین‌گونه سنتی از خراسان و سیستان به شریف‌آباد منتقل می‌شود. سنت شیز از راه قم و نطنز و اردستان هم به عقدا می‌آید. آشتی‌دهنده‌ی آن بخش‌هایی که احتمالاً از نُدوشن آمده، پیربانو (پارس‌بانو) است و آتش در مثلث نُدوشن- پارس‌بانو- عقدا قرار می‌گیرد. منطقه‌ی هفتادُر در مسیری است که میان عقدا و تُرک‌آباد است. موبدان، این‌جا باید بوده باشند. هفت آتشکده‌ی هفتادُر آثارشان هنوز هست و چهارتای آن‌ها پیدا شده است. سنت‌ها از این راه می‌آمده و سپس رسیده به تُرک‌آباد و احمدآباد و شریف‌آباد، در سده‌ی هشتم قمری».
قدردان درباره‌ی شکل‌گیری روستاهای تُرک‌آباد، احمدآباد و شریف‌آباد، گفت: «بانیان سه روستای تُرک‌آباد، احمدآباد و شریف‌آباد، آل مظفر بوده‌اند. شاه‌شجاع، پسر امیر مبارزالدین محمد (از آل مظفر)، خود و خانواده‌اش اصالتی میبدی دارند. پدر امیر مبارزالدین، شرف‌الدین بن منصور میبدی بوده که در اصل از خواف آمده بودند و ریشه‌ی آن‌ها به اعراب مهاجری برمی‌گردد که در خواف جایگیر شده بودند. آن‌ها حکومت میبد و یزد را می‌گیرند و سپس امیر مبارزالدین‌محمد فارس و کرمان و بخش‌های بسیاری از ایران را تصرف می‌کند. پسران و دختران او این منطقه را آباد می‌کنند و کاریز می‌زنند. شریف‌آباد را شرف‌الدین محمد –برادر شاه‌شجاع- می‌سازد؛ تَرکان‌خاتون -یکی از خواهران شاه‌شجاع- تُرک‌آباد را می‌سازد و احمدآباد را یکی از نوادگان امیرمبارزالدین. این، در سده‌ی هشتم بوده است».
به سخن قدردان، موبدموبدان در روستای موبدنشین تُرک‌آباد مستقر می‌شود. در تُرک‌آباد قطعاً آتشکده داشته‌ایم و آتش کاریان در آن‌جا بوده، اما شعله‌ای از آن را به شریف‌آباد می‌آورند و مستقر می‌کنند که همان آذرفرنبغ است.
او سپس افزود: «آثار دو خانواده‌ی دستوری که در شریف‌آباد مستقر می‌شوند، هنوز هست و مکاتبات و اسناد و دفتر موقوفاتشان را بررسی کرده‌ام. آن‌ها وقف‌نامه و گهنبار داشته‌اند. شعله‌ی آتشکده در شاه‌‌آذرخرو در شریف‌آباد قرار می‌گیرد».
قدردان گفت: «در سال 1227 خورشیدی که آغاز پادشاهی ناصرالدین‌شاه قاجار است، آخرین نفرات تُرک‌آباد از دست می‌روند و دیگر زرتشتی‌ای در آن‌جا نداریم. شصت نفر بوده‌اند که از پرداخت چند ریال جزیه ناتوان می‌مانند و تغییر دین می‌دهند. برخی نیز در همان حوالی احمدآباد دست به مهاجرت می‌زنند و انگشت‌شماری از آن‌ها هم به یزد می‌روند و بقیه به شریف‌آباد می‌آیند. این هم در حوالی سال 1235 خورشیدی باید بوده باشد. چرا می‌گوییم 1235؟ چون مانکجی در همین سال دخمه‌ی شریف‌آباد را می‌سازد. پیش از آن شریف‌آبادی‌ها و احمدآبادی‌ها از دخمه‌ی تُرک‌آباد استفاده می‌کردند. دخمه‌ی تُرک‌آباد کاملاً با دخمه‌های دیگر فرق دارد و استودان‌سپاری است. موبدانی که در فارس بوده‌اند، استودان‌سپاری داشته‌اند و کوه‌سپاری. می‌دانیم که زرتشتیان شریف‌آباد جنین از دست‌رفته را در کوه سرخ کوه‌سپاری می‌کردند».
قدردان برای استوار کردن استدلال خود، افزود: «این که مانکجی در 1235 در شریف‌آباد دخمه می‌سازد، نشان می‌دهد که احمدآباد دیگر خالی از سکنه بوده است. آن‌ها به شریف‌آباد می‌آیند و دختران و پسران‌شان با شریف‌آبادی‌ها ازدواج می‌کنند. هنوز خانه‌های احمدآبادی‌هایی را که به شریف‌آباد آمده‌اند، می‌شناسیم و می‌دانیم کدام‌هاست. بدین‌گونه داشته‌های فرهنگی احمدآباد به شریف‌آباد منتقل می‌شود. بجز دو خانواده که از نسل هشتم وششم در شریف‌آباد بوده‌اند، بقیه مهاجر هستند. خاندان خرمشاه از خرمشاه یزد آمده‌اند و از جعفرآباد و خراسان هم در شریف‌آباد مستقر شده‌اند و دیگر جاها».
قدردان در پایان گفت: «کار من این بوده که اسناد بازمانده در شریف‌آباد را جمع‌آوری و ضبط و ثبت کنم. اسناد فراوان دیگری هست از انجمن ناصری یزد و انجمن زرتشتیان -از 1310 خورشیدی تا 1376- و وقف‌نامه‌هایی که از خانه‌ی دستور نامداری به‌دست آمده که خیلی مهم هستند. باید این اسناد گردآوری شوند و کار سختی پیش روی ماست. درباره‌ی پیر سبز و پیر هریشت و پیر پارس هم باید پژوهش کرد. پژوهش درباره‌ی پیر پارس را چند ماه است که آغاز کرده‌ام. البته همه‌ی این کارها نیاز به حمایت و پشتیبانی دارد».
دکتر مهرداد قدردان، نویسنده‌ی کتاب سه‌جلدی «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد»، در آغاز سخنانش از بانیان برگزاری این نشست، از دکتر زهره‌ زرشناس که استاد راهنمای او در نوشتن پایان‌نامه‌اش بوده‌ است، از دکتر کتایون مزداپور و دکتر فرزانه‌ گشتاسب که برخوردار از راهنمایی‌های علمی آن‌ها بوده است، از دکتر علی شهیدی که او را به سمت انجام چنین پژوهشی راهنمایی کرده است و نیز از مهندس سهراب سلامتی که پشتیبان مادی و معنوی او در انجام چنین پروژه‌ی دشواری بوده است، سپاسگزاری کرد.

اسناد را باید نگه داشت و به آیندگان سپرد
مهندس سهراب سلامتی، فرنشین انجمن زرتشتیان شریف‌آباد مقیم مرکز (اشا)، در پایان نشست و پیش از پرسش‌وپاسخ‌های باشندگان، در سخنان کوتاهی گفت: «از این که در جمع استادان هستم، بسیار خوشحالم. ما سال‌ها در پی این بودیم که اسناد و مدارک به‌جا مانده را حفظ کنیم تا به دست آیندگان سپرده شود. این اسناد در خیلی از خانه‌های زرتشتیان یزد هست. تعدادی هم البته به سرقت رفته و دیگر دور از دسترس است. به هر روی، از آقای دکتر مهرداد قدردان خواهش کردیم که ما را در این کار یاری کنند. ایشان نیز چنین کردند و ما سپاسگزارشان هستیم. از این پس نیز پیگیر گردآوری اسناد بازمانده هستیم. با کمک آقای دکتر قدردان و حمایت‌های بسیار خانم دکتر فرزانه گشتاسب که همواره از آن برخوردار بوده‌ایم، امیدواریم با کاری که انجام می‌دهیم، اسناد با امانت‌داری به آیندگان سپرده شود. اگر چنین نکنیم، به مرور زمان اسناد از میان می‌روند».
نشست علمی «اسنادی از فرهنگ و گویش زرتشتی» در روز یکشنبه 20 خرادماه 1403، در «تالار ادب» پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، به دوگونه حضوری و پیوند مجازی برگزار شد.
کتاب «فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد»، نوشته‌ی دکتر مهرداد قدردان، در سه جلد از سوی انتشارات فروهر انتشار یافته است. جلد نخست «آداب و رسوم کهن و گویش»، جلد دوم «دبستان جمشیدی» و جلد سوم «گرمابه» عنوان گرفته است. این کتاب رساله‌ی دکتری قدردان در رشته‌ی فرهنگ و زبان‌های باستانی بوده است.

1 8

2 6

 شاهین آریامنش، باستان‌شناس و نویسنده، دبیر علمی نشست

3 6

4 6

دکتر فرزانه گشتاسب، استاد پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

5 6

6 6

مهندس سهراب سلامتی، فرنشین انجمن زرتشتیان شریف‌آباد مقیم مرکز (اشا)

7 6

8 5

9 6

10 5

دکتر حمیدرضا دالوند

11 5

12 3

13 3

سخنرانی مجازی دکتر محمد جعفر قنواتی، استاد دانشگاه

14 3

15 3

دکتر مهرداد قدردان، پژوهشگر  دین و فرهنگ زرتشتی و نویسنده کتاب فرهنگ بهدینان شریف‌آباد اردکان یزد

16 3

دکتر ربانی زاده

17 3

18 4

19 3

20 4

مهندس سهراب سلامتی

23 3

بخش پرسش و پاسخ

22 3

26 4

27 4

28 4

29 3

30 3

33 1

فرتور از همایون مهرزاد است.

2393

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

یک پاسخ

  1. با درود و سپاس به همه شما پژوهشگران عزیزو قدردانی ویژه از جناب آقای دکتر مهرداد قدردان که همت به نوشتن کتاب فرهنگ بهدینان شریف آباد یزد کردند و اثری علمی ، ارزنده و جاویدان از خود برای همه ایرانیان بخصوص جامعه زرتشتیان بجا گذاشتند.
    به راستی یکایک شما عزیزان چون گوهری گرانبها برای جامعه هستید که وقت و انرژی خود را در این راه صرف کرده و به میهن و ملت خود خدمت می‌کنید.
    از درگاه اهورامزدا برای شما عزیزان تندرستی،طول عمر، عاقبت به خیری و ‌بهروزی روزافزون را خواستارم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-08-21