همکیشان اهرستانی، با برگزاری آیین گهنبار خجسته روز تیرگان را جشن گرفتند.
بنابر گزارش امرداد، همکیشان محله اهرستان پسین یکشنبه دهم تیرماه ۱۴۰۳ در خانه موقوفه شهریار اهرستانی (خانه رستمی) با باشندگی خود تیرگان را جشن گرفتند.
برنامه جشن تیرگان نخست با آیین گهنبار خوانی از سوی انجمن زرتشتیان اهرستان و با همکاری کیخسرو زابلی با خانواده به نام بنیانگذار خانه موقوفه روانشاد شهریار رستم اهرستانی و همسرشان روانشاد شیرین رشید حسینی با اوستاخوانی موبد مهربان آفرین آغاز شد. موبد مهربان آفرین و فیروز فرهادیه، فرنشین انجمن اهرستان سخنرانی کردند و برنامه چک ودوله، آبریزان بخشی از برنامه جشن بود. با پخش لرک، میوه و عصرانه از باشندگان پذیرایی شد.
فرتورها رسیده است.
4090
2 پاسخ
با بهترین درودها به جامعه زرتشتیان ایران
این مرور تاریخ بهدینان سیستان ، را به بهانه مراسم گهنبار خوانی بهدینان اهرستانی نگاشتم و امیدوارم این برخی از این بهدینان که ریشه سیستانی دارند حتما به سیستان سفر کنند و برخی از مراسمات مذهبی را کوه نور(کوه اوشیدا) و یا در ویرانه های آتشکده کرکوشا و ورمال و … اجرا کنند تا با سرزمین گذشتگان خود آشنا شوند و هم واسطه ارتباط جامعه زرتشتی با اماکن مذهبی زرتشتی در سیستان باشند..
در دوران عباسی و صفویه بیشترین تحقیرها، فشارها و سرکوب های عقیدتی برای بهدینان ایران و سیستانی اتفاق افتاد، وقتی یکی از حاکمان کیانی سیستان(نواده گان برادر یعقوب لیث) توسط پسر عموی خود از سیستان خلع می شود برای بازیابی قدرت سیاسی خود ، دست یاری بسوی شاه عباس صفوی دراز می کند و شاه عباس چند پیش شرط را بر ای کمک به او مطرح می کند ، یکی از این پیش شرط ها گرویدن مردم سیستان به دین تشیع بوده است،، این حاکم کیانی بعد از شکست رقبای سیاسی خود، سیاست یکسان سازی مذهبی را اجرا می کند دردوران صفوی تنها طایفه بازماندگان زرتشتیان در بین طوایف سیستانی ، طایفه ی کیخا بوده است .حاکم کیانی برای یکسان سازی مذهبی غیر مسلمانان، ابتدا جزیه ی سنگین را برای بهدینان وضع می کند که پرداخت آن خارج از توان آنان بوده است. در مرحله بعد دم و دستگاه حکومت کیانی با فتوای شیخ السلام سیستان حجه السلام سید محمد سیستانی فتوایی صادر می کند که تمام بهدینان سیستانی را گبر و کافر خوانده و مسلمانان ملزم به ایجاد رعب و وحشت و یا قتل تعدادی از بهدینان و یا دست اندازی به زنان و هتک حرمتها به موبدان سیستانی، تهدیدخاموش کردن آتش بهرام آتشکده های کرکوشاه و آتش آتشکده ورمال و..می کند، دم و دستگاه کیانی برای ایجاد شکاف بیشتر در بین موبدان و مردم، تعدادی از موبدان و مردم را تبعید می کنند و موبدان نیز آتش بهرام کرکویه را باخود به سمت کرمان و یزد انتقال می دهند ، و تعدادی دیگر از بهدینان را به همراه شورشیان طایفه کیانی به مرکز کشور تبعید می کنند و باقیمانده نیزبه زور و اجبار مسلمان می شوند که بعضی از این افراد برای حفظ دین ابا و اجداد خود شبانه سیستان را ترک می کنند…روند مهاجرت سیستانیها بهدین را بشکل ذیل بوده است..
1- مهاجرت بهدینان سیستانی در عصر عباسیان که تعدادی به ساری مازندران تبعید می شوند که نوادگان این مهاجرین در روستای ده کیخا در نزدیکی ساری زندگی می کنند و شاید از گذشته خود و طایفه خود اطلاع نداشته باشند.
2-مهاجرین بهدین در دوره عباسی به یزد مهاجرت می کنند و احتمالا در کوچه بیوک،اهرستان یزد و احتمالا مریم آباد و… اسکان داده می شوند.
3- مهاجرت تعدادی در دوران صفویه که خود را به کرمان و یزد می رسانند و در کرمان و در یزد در کوچه بیوک،اهرستان و شریف آباد مستقر می شوند. احتمالا عنوان های فامیلی زابلی، و.. می باشند که سیستانیهای مهاجر در این مناطق با طایفه کیخا از یک ریشه مشترک می باشند.
4-مهاجرت تعدادی در دوران صفویه به استان فارس،چهار محال بختیاری،و در بین قشقایی ها مستقر می شوند، این مهاجرین همرها با کیانی های شورشی به مرکز کشور تبعید می شوند. که امروزه بازماندگان این تبعیدها هنوز با عنوان
فامیلی کیخا،کیخا عودی،کیخاهای قشقایی، کیانی و… شناخته می شوند.
5- اما آتش بهرام کرکویه دو روایت دارد یا به هندوستان متقل شده و احتمال دوم در شریف آباد تخت نشین می باشد…
. پاینده ایران و تاریخ پرشکوه آن
با درود و سربلندی برای ایران عزیزم و تمام مردم ایران با هر نوع اندیشه عقیدتی ….چهره جناب کیخسرو زابلی و بیشتر از بانوان گرامی به خویشاوندان ما شبهات دارد ، و در یک کلام شباهت فامیلی داریم و چهره های این عزیزان را در مراسمات فامیلی طایفه کیخا در سیستان دیده ام…موفق باشید