لوگو امرداد
یادداشت نوشته بهمن مرادیان

نگاهی به آموزش زبان زرتشتی یزد

بهمن مرادیاندر گفت‌وگویی با خواهرم درباره آموزش زبان زرتشتی یزد بسیار کوتاه چند موضوع مطرح شد که به نظرم رسید که شاید بتوان در این یادداشت کوتاه همرسانی کرد.

شاید نخستین ویژگی که باید درباره زبان زرتشتی یزد به آن توجه کرد گونه‌های مختلف این زبان در یزد است که می‌تواند به این گروه‌ها تقسیم‌بندی شوند: ۱- گروه زبان‌هایی که در چندین محل صحبت می‌شوند و تقریبا نزدیک هستند مانند: نرسی‌آباد، کسنویه، اله‌آباد، نصرت‌آباد، و … 2- خرمشاه 3- محله (دستوران) ۴- مریم‌آباد ۵- تفت و توابع (چم، مبارکه، ذین‌آباد، حسینی) ۶- شریف‌آباد 7- محل‌های دیگر (قاسم‌آباد، حسن‌آباد میبد، مزرعه‌کلانتر، و …). لطفا توجه شود که این تقسیم‌بندی پیشنهادی و برمبنای برخی پژوهش‌های اولیه است که می‌تواند دقیق‌تر و دگرگون شود.

این گونه‌های زبانی که در 7 گروه تقسیم‌بندی اولیه شد، از دو نظر آوایی و واژگان تفاوت‌های دارند. برای نمونه از نظر آوایی تفاوت‌هایی مانند «بِدر bǝdǝr» (گروه 3 و 4) = «پِذر pǝzǝr» (گروه 1  و 5) = «پدر» یا «کزَ kza» (گروه 1) = «خدَ xda» (گروه 3) = «خانه» یا برای نمونه تفاوت‌های واژگانی مانند «پِشِ هِردو peše-herdow» (گروه 1) = «اُگا ogā» (گروه 4) = «پس فردا» یا «-اوز -uz» = «-اُند -ond» = پسوند نسبی «-آلود» مانند «خین اوز xin-uz» (گروه 1) = «خین اُند xin-ond» (گروه 5) = «خون آلود».

درمورد این که این تفاوت‌های آوایی و واژگانی به چه علت است، دیدگاه‌های گوناگونی می‌تواند مورد بررسی قرار گیرد. یکی این که این گروه‌ها از نقاط مختلف ایران جابه‌جا شده‌اند تا بالاخره در نقاط مختلف یزد ساکن شده‌اند و نماینده گوناگونی مناطق مختلف هستند که البته در طول سده‌ها دگرگون هم شده‌اند. برای نمونه شاید گروهی از ناحیه فارس، گروهی از اصفهان، گروهی از ناحیه خراسان و … هستند. دیدگاه دیگر این می‌تواند باشد که گونه‌های مختلف زبانی یک منطقه هستند که باز هم بعد از جابه‌جایی‌ها بالاخره در نقاط مختلف یزد ساکن شده‌اند. برای نمونه شاید گروه‌هایی از ناحیه فارس با لهجه‌های مختلف این ناحیه. این دو دیدگاه یا دیدگاه احتمالی دیگر نیاز به بررسی بیشتر دارد.

در دوره‌های گذشته که هم از نظر جمعیتی استفاده‌کنندگان هر کدام از این گونه‌ها بسیار زیادتر بودند و محله‌ها و افراد ساکن در آنها هم بسیار محدودتر بودند و ارتباط و تداخل آنها با یکدیگر کمتر بوده است؛ این گونه‌های زبانی ویژگی‌های خاص خود را حفظ کرده بودند. اما اخیرا به دلیل دگرگونی‌های جمعیتی، پراکندگی در خود محله‌ها و نیز تداخل استفاده‌کنندگان این زبان‌ها با یکدیگر باعث شده است که استفاده از این زبان محدودتر و متفاوت شود.

شاید به همین دلیل است که نیاز به آموزش زبان زرتشتی حس شده است و برنامه‌هایی برای آن در نظر گرفته شده است. در این راستا بسیار کوتاه این موارد را می‌توان پیشنهاد کرد: نخست این که در برنامه‌ریزی‌ها باید در نظر گرفت که هیچگاه آموزش در کلاس نمی‌تواند به کارامدی یادگیری زبان در خانه و اجتماع باشد. البته نقش آموزش را هم نمی‌توان نادیده گرفت پس بسیار مناسب است که در کنار آن نهادهای مختلف جامعه افراد و خانواده‌ها را به یادگیری، آموزش و صحبت به این زبان در خانه و جامعه تشویق کنند و اهمیت آن را آگاهی‌رسانی کنند. بسیار دیده‌ام که امروزه شوربختانه در خانواده‌ها این عادت کم رنگ شده است.

دومین مورد این که بسیار مهم است که برنامه‌هایی برای مستندسازی و ضبط این زبان آغاز شود. با توجه به دگرگونی‌های سبک زندگی بسیاری از اصطلاحات کشاورزی، دامپروری و زندگی رایج در این زبان کاربردهای خود را از دست داده‌اند و تنها با مستندسازی و برای اهداف پژوهشی می‌توانند حفظ شوند. مراکز فرهنگی مانند موزه‌های فرهنگ زرتشتی یا کتابخانه‌های تخصصی پژوهش‌های زرتشتی می‌توانند مرکزی برای حفظ این اسناد باشند.

سومین مورد این که در برنامه‌ای آموزشی باید گوناگونی که در ابتدای این نوشته به آن اشاره شد مورد توجه قرار گیرد و راهکاری در برنامه آموزشی برای این درنظر گرفته شود. برای نمونه دو راه حل پیشنهاد می‌شود: اولین پیشنهاد این که تلاش شود که برای هر گروه زبانی، کلاس و استاد برای آموزش آن در رده‌های مقدماتی تا پیشرفته و نیز کتاب‌های آموزشی تدارک دیده شود که هر فردی با توجه به علاقه و وابستگی‌های خود، گونه زبانی خود را برگزیند و یاد بگیرد. شاید این روش ایده‌ال باشد اما از نظر امکانات شاید عملی نباشد. بنابراین دومین پیشنهاد این است که یکی از گونه‌ها براساس معیاری مانند بیشتر بودن تعداد استفاده‌کنندگان انتخاب شود و به عنوان «زبان معیار برای آموزش» مورد استفاده قرار گیرد. باید توجه داشت که حتی در این حالت هم حتما در روش آموزشی گوناگونی که گفته شد تعریف و ویژگی‌های آنها گوشزد شود. از سوی دیگر باید توجه داشت که هیچ کدام از این گونه‌ها از نظر آوایی یا واژگانی برتری نسبت به گونه‌های دیگر ندارند.

در پایان امیدوارم که برنامه‌ریزان آموزش این زبان جنبه‌های مختلف زبانی و اجتماعی آن را در نظر بگیرند و برای آن برنامه‌ریزی کنند. خَش و خیر. بهمن مرادیان

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

4 پاسخ

  1. وقت بخیر جناب مرادیان. صحبتهای شما در مورد زبان در محله های زرتشتی نشین. فقط به نظر من لهجه ی خاص و محلی در ان روستا میباشد. که این اموزش اصلا میسر نیست مگر انکه در ان روستا بدنیا امده باشیم و با روزمرگی با خانواده و قوم خویش ان را یاد بگیریم. چون به نظرم ریشه ی کلمات تقریبا به یک معنا میباشد ولی لهجه و زیر وزبر کلمه تغییر پیدا کرده است. اکنون یک زرتشتی تهرانی چند نسل زاده شده و بقولی ترکیب شده با محله بلد نیست کلمات و جملات را ادا نماید. چون فقط کاربرد آن شاید فقط و فقط در خانواده ی خود باشد. به هرجهت همه چیز از ما زرتشتیان تهرانی اونم بقولی ترکیب شده با خانواده های محلی نشین یزد و کرمان دیگه زبان زرتشتی وجود ندارد. بلکه لهجه ها شاید تداوم یافته است. و ما نمیتوانیم به آن زبان زرتشتی بگوییم. برای مثال من زرتشتی تهران نشین اصلا این کلمات محلی و روستایی برایم در شهرتهران و شهرهای بزرگ کاربردی ندارد. چون وقتی با زبان فارسی معمول صحبت میشود خودبخود نسل به نسل کلمات به صورتی به فراموشی سپرده خواهدشد. مگر در منزل هنوز با همان جملات محلی با فرزندان گفتگو شود. یعنی نسلهای جدید در کل اگر در منزل پدر و پدرانشان این معانی و لهجه ها را بلد نباشند خودبخود به فراموشی سپرده خواهد شد. اما کتاب خدا و دین دبیره را در بخش گدشته که گفتم پاسخی ندادید که ایا خوداموزی برای درست صرف و نحو و یادگیری وجود دارد کلمه وجود دارد یا خیر .پاسخی نداید. اما متوجه این موصوع شدم که این چنین کتابی وجود ندارد و انگار اصلا کسی بلد این زبان نمیباشد. اگر هست لطفا مجدد توضیح دهید البته من خودم زبان دری زرتشتی بلد نیستم اما دقت کنم کمی متوجه خواهم شد. ولی برحسب عادت تهرانی صحبت میکنم. باز نه تهرانی اصیل که اون هم مجدد برای خود معانی و لهجه ی خاص خود را دارد. پس فکر کنم فارسی معمول و روزمره را بلد میباشم. متاسفانه. اشکال از جایی ناشی میشود که با مخلوط شدن زرتشتیان زبان به فراموشی سپرده شده. در صورتی اون ارمنی همان ارمنی را یک مدل بلد هست مگر در محله های ارمنی نشین یا در ارمنستان و طبق اصول محلی اصطلاحات خود را دارند. ما اقوام مختلفی در ایران داریم اما واقعا فارسی صحبت میکنیم اما زبان ان قوم را بلد نیستیم. مگر زندگی در آن محل پس از طولانی مدت آموزش بگیریم. ای کاش بیشتر به این صحبتهای اساسی توجه میشد. برای مثال پارسیان هند گجراتی و هندی و انگلیسی را به خوبی بلد میباشند مگر در گذشته عده ای زرتشتی ایران به انجا رفته باشند و این زبان یعنی دری زرتشتی محلی روستای خود را به انجا برده و صحبت را تداوم داده باشد. پس آموزش فقط گفتاری و براثر تکرار است نه مکتوب و نوشتاری. اما در ایران همان گفتار هم به عناوینی فراموش شده و میشود. پس واقعا چه باید کرد؟ ! امیداست ریشه ها و فرهنگ زرتشتیان از بین نرود. سپاس.

    1. وقت بخیر و با سپاس از پیام. ببخشید موضوع های مختلفی بیان شده است که هر کدام نیاز به بررسی و گفتگو دارد. درمورد بخش هایی که به این نوشته کوتاه ربط دارند. بله موافقم که هیچگاه یادگیری در کلاس و اموزش زبان نمی تواند به همان اندازه یادگیری در خانواده و اجتماع موثر باشد. بهترین راه حل در این مورد این است که در این مورد آگاهی رسانی شود. اما اموزش در کلاس را هم نمی توان بی فایده دانست. در حقیقت مجموعه ایی از عوامل می تواند در رونق گرفتن آن موثر باشد.

      بخش دیگر موضوعی که مطرح کردید و اگر درست متوجه شده باشم درباره خوداموز زبان و خط اوستایی است. به نظر دو منبع برای این می تواند مورد استفاده قرار گیرد 1- دستور زبان اوستایی، محمدتقی راشدمحصل، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، 1397 2- برخی کتاب های اموزش دینی دین دبیره را اموزش می دهند و شاید برخی قواعد را هم اموزش بدهند.

  2. سپاس از شما. ایا cd گفتاری برای گفتار دین دبیره موجود هست یا خیر؟ برای مثال :
    1. My name is bahman
    2. اسم من بهمن است
    ۳. در دین دبیره چه میگویند؟
    هرچند این خط بیشتر برای درست آوا گفتن است اما ایا اینچنین کاربرد ۱ و ۲ را کسی بلد میباشد؟ یا خیر.
    به نطر من در گفته های شما این یادگیری فقط توسطcd صوتی و تکرار گفته ها شاید به ذهن سپرده شود. حال برای هر محله ای از زرتشتی نشینان ایران . اما کلام جامع و یکسانی در محله های یزد و کرمان نیست. اما کرمانی و یزدی صحبتشان قابل تشخیص هست پس یزدی ها هم تشخیص صحبتشان با یکدیگر نیز مشخص میباشد .پس باید یاد دادن فقط بصورت صوتی برای ما زرتشتیان میسر باشد و میتوان بخاطر سپرد و به نسل بعدی اموزش و انتقال داد. اگر موردی هست بفرمایید.سپاس از شما.

  3. با درود بر جناب آقای دکتر بهمن مرادیان خویشاوند گرامی: به نظر من اولا” زرتشتیانی که از پدر و مادر زرتشتی باشند و در خانه با فرزندان خود دری (زرتشتی) حرف زده باشندخواه ناخواه فرزند هم زرتشتی صحبت کردن را یاد میگیرد. دوم اینکه در اجتماع هم وقتی به هم میرسیم دری صحبت کنیم که با این کار رفته رفته همه زرتشتی یاد میگیریم که زرتشتی صحبت کنیم.به جز چند کلمه ای که مخصوص آن روستا یا محل است.از آن گذشته ما زرتشتیان با وجود اینکه از روستاهای گوناگون و یا شهر و محلهای گوناگون هستیم زبان همدیگر را میفهمیم و درک میکنیم لهجه ها فرق میکند شاد و پیروز باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1404-03-09