لوگو امرداد
جنگل‌های زاگرس؛ ویژگی‌ها و خطرهای پیش رو (6)

چرای بی‌رویه‌ی دام، جنگل‌های زاگرس را نابود می‌کند

چند سال پیش بوم‌شناسی آلمانی در دیدار از بخشی از رشته‌کوه‌های زاگرس، خبر هشدارآمیزی داده بود که شاید آن را ناشنیده گرفتیم. او از نابودی جنگل‌های زاگرس بر اثر چرای بی‌رویه‌ی دام‌ها یاد کرده بود.

1725847

soQC6tqokUCGUCzSTaeaZw 002 1


در اردیبهشت‌ماه 1393 خورشیدی، پروفسور هانس دیتر نپ، بوم‌شناس، هنگام دیدار از جنگل‌های کهگیلویه‌وبویراحمد گفته بود: «چرای دام برای محیط زیست زاگرس خطرناک است» و با پافشاری بسیار افزوده بود: «جمعیت بالا و چرای بیش از حد دام‌ها در جنگل‌های منطقه‌ی زاگرس، آینده‌ی زیست‌محیطی این رشته‌کوه ‌را به خطر می‌اندازد. درست است که گونه‌ی خاص بلوطِ زاگرس در برابر خشكسالی‌ها مقاوم است، اما نسبت به چرای بیش از حد دام‌ها، آسیب‌پذیر است» (ایرنا- 22 اردیبهشت 1393).
چرای بیش از اندازه‌ی دام، گرفتاری هرساله‌ی جنگل‌های زاگرس شده است و درختان چندهزارساله‌ی بلوط آن را به کام مرگ می‌فرستد. برپایه‌ی آمارهای بازگو شده‌ی سازمان حفاظت محیط زیست کشور، چرای بی‌رویه‌ی بیش از 70 میلیون راس دام در کشتزارها (مراتع) کشور، بیش از 80 درصد مرتع‌ها را تا آستانه‌ی نابودی پیش بُرده و به از دست رفتنِ بی‌بازگشت گوناگونی (:تنوع) زیستی آن گستره‌ها انجامیده است (گزارش 20 خرداد 1401 ایسنا). بگذریم از این‌که چرای بی‌رویه‌ی دام، نابسامانی در چرخه‌ی آب، بیابان‌زایی، فرسایش خاک، زیان‌های مالی و آسیب‌های دیگر نیز در پی خواهد داشت.
شگفت است که سازمان محیط زیست کشور در زمینه‌ی چرای دام در مناطق آزاد، هیچ‌گونه اختیاری ندارد! (گزارش ایسنا) و تنها در گستره‌های حفاظت‌شده است که می‌تواند جلو این پدیده‌ی زیان‌بار را بگیرد. اما خبر بدتر آن است که تنها 10 درصد جنگل‌های ایران در شمار مناطق حفاظت‌شده جای دارند! باز این را هم بشنویم که به سخن احمد رحمانی، هموند هیات علمی موسسه‌ی تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور، در برخی جنگل‌ها در همان 10 درصد نیز چرای بی‌رویه‌ی دام انجام می‌گیرد! (گزارش ایسنا- 20 خرداد 1401).
کارشناسان می‌گویند که در دنیای امروز، جنگل و دام از هم جدا شده‌اند و برای خوراک‌آوری دام‌ها باید از روش‌های صنعتی نوین استفاده کرد. روش‌های سنتی پیشین جز نابودی جنگل نتیجه‌ای ندارد. البته در سال 1400، از سوی وزیر کشور دستور کاری با عنوان «کنترل پروانه‌ی چرای دام و ساماندهی کوچ» به همه‌ی استانداران، مدیران سازمان جهاد کشاورزی و مسوولان دیگر، داده شد، اما هنوز هم چرای دام جان جنگل‌های ایران (به‌ویژه جنگل‌های زاگرس) را می‌گیرد. به هر روی، چرای دام گونه‌های جانوری و گیاهی زاگرس را ناپدید می‌کند و چنان زمینِ بی‌حاصلی می‌سازد که حیات وحشِ آن ناگزیر به رفتن می‌شوند یا از بی‌خوراکی می‌میرند!

گیاهان و درختان زاگرس، قربانیان چرای بی‌رویه‌ی دام‌ها
یک نکته‌ی دیگر در چرای بی‌رویه‌ی دام، افزایش شمار گونه‌های گیاهی مهاجم است. چرا که ساختار فیزیکی گیاهان منطقه به سبب چرای دام دگرگون می‌شود (ایمنا- 3 آبان 1402). افزون بر این، فصل چرای نیز دام از اهمیت بسیار برخوردار است و اگر بیش از اندازه به درازا بکِشد، به کشتزارها آسیب می‌رساند.
کشتزارهای دامنه‌ی زاگرس بر اثر افزایش جمعیت انسانی آن، گسترش شهرسازی و اجرای طرح‌های کشاورزی و به دنبال آن افزایش دام‌های وابسته به مرتع، دچار آسیب‌های جدی شده است. پیاده‌سازی طرح‌های توسعه‌ی کشاورزی در ایران از یک‌سو و افزایش چرای دام از سوی دیگر، پوشش گیاهی سراسر ایران (و نیز گستره‌های زاگرس‌نشین) را نیز از دید گیاهی و درختی با خطرهایی روبه‌رو کرده است. از این‌رو بسیاری از کارشناسان منابع‌ طبیعی درباره پیامدهای چنین وضعیتی هشدار می‌دهند.
برآوردها نشان می‌دهد که در گستره‌ی زاگرس 36 میلیون دام وجود دارد، در حالی‌که اندازه‌ی مجاز آن 16 میلیون دام است (گزارش ایمنا). پس ناگزیر دستگاه‌های مسوول –وزارت جهاد سازندگی و سازمان منابع طبیعی- برای چنین دشواری‌ای باید چاره‌اندیشی کنند. اما آیا آن‌ها توان جلوگیری از چرای دام‌های مازاد را دارند؟
مرتضی ابراهیمی‌رستاقی، هموند پیشین شورای‌عالی جنگل، این وضعیت زاگرس را «فاجعه‌ای ملی» می‌داند و می‌گوید: «خرابی اکوسیستم زاگرس به حدی رسیده که از یک سازمان متولی مدیریت اکوسیستم زاگرس کاری ساخته نیست و بحران زاگرس باید به‌عنوان یک فاجعه ملی مورد توجه کل دولت قرار گیرد. سازمان منابع طبیعی‌وآبخیزداری باید مشکل چرای بی‌رویه دام و مشکل زراعت در این اکوسیستم را در راستای احیای زاگرس حل کند، اما این سازمان اگر بخواهد هم به‌تنهایی نمی‌تواند کاری انجام دهد و سازمان‌های دیگر نیز باید به کمک آن بیایند»(ایمنا- 3 آبان 1402).
این کارشناس از 20 هکتار از جنگل‌های زاگرس یاد می‌کند که جایی برای کشت‌ورزی شده‌اند و می‌گوید: «این فشاری است که به این جنگل‌ها وارد و باعث بروز انواع مشکلات شده است». اسماعیل کهرم، کارشناس محیط زیست و بوم‌شناس، نیز باور دارد که: «این میزان دام موجود سبب نابودی پوشش گیاهی در مراتع، رشد بیابان‌زایی و افزایش ریزگردهای داخلی می‌شود. پوشش گیاهی موجود در مراتع می‌تواند غذای مناسبی برای دام باشد، اما با بایر شدن زمین‌ها و بی‌حاصلی خاک از گیاهان، باد و طوفان ریزگردها را به سمت شهرها سوق خواهد داد و سلامتی مردم به دلیل هجوم ریزگردها و آلاینده‌ها در معرض خطر قرار می‌گیرد». سپس می‌افزاید: «زمانی که جنگل‌ها را از بین می‌بریم، جاده و سد درست می‌کنیم و مسیر رودخانه و دریاچه‌ها را خشک می‌کنیم، مثل این است که خانه‌ای را خراب کنیم و تنها با یک سقف و ستون بخواهیم مدیریت بحران کنیم. زیر جنگل‌ها آب‌انباری عظیم وجود دارد که با نابودی آنها علاوه بر نابودی این منبع با ارزش و عظیم، خاک و حیات‌وحش کشور نیز نابود خواهد شد» (گزارش ایمنا).
دشواری‌هایی که زاگرس را با «بحران» روبه‌رو کرده، فراوان است. در این میان، چرای بی‌رویه‌ی دام، خطری است که با افزون‌شدن شمار جمعیت ساکن در گستره‌های زاگرس و افزایش دام‌های آن‌ها، آثار ویرانگر بیش‌تری دارد. در ماه‌های پایانی سال 1401 خورشیدی، دکتر هادی کیا دلیری، رییس گروه جنگل‌ها و مراتع دانشگاه علوم و تحقیقات تهران، چنین گفته بود که: «در طی 15 سال اخیر مجموعا نزدیک به 3 میلیون و 500 هزار هکتار از جنگل‌ها و مراتع در کشور تخریب شده است» (گزارش خبرگزاری رکنا- 29 دی‌ماه 1401). او در ادامه افزوده بود: «در زاگرس ما عملا با پهنه‌ی جنگلی مواجه نیستیم، بلکه با درختانی مواجه هستیم که در کنار یکدیگر قرار دارند و یک اکوسیستم مشجر را ایجاد کرده‌اند. ما در نزدیک به یک میلیون هکتار از این جنگل‌ها نیز اجازه کشت گندم داده‌ایم؛ یعنی عملا زادآوری در این مناطق وجود نخواهد داشت. همچنین ما در زاگرس 36 میلیون راس دام داریم که تنها 16 میلیون راس آن قانونی است. همین چند مورد کافی است تا یک اکوسیستم بزرگ را به سمت فروپاشی هدایت کند. اگر به این مولفه‌های مطرح شده در خصوص وضعیت جنگل‌های هیرکانی و زاگرس، تغییرات اقلیمی و افزایش گردوغبار و کاهش نزولات جوی و همچنین افزایش میانگین دما را اضافه کنیم، می‌توان متصور شد که چه اتفاقی در حال رُخ دادن است» (گزارش رکنا).

زاگرس با چالش‌های ویرانگری مانند آتش‌سوزی، خشکسالی، آفت، ریزگردها، زوال بلوط، چرای بی‌رویه‌ی دام و …  دست به گریبان است. چالش‌هایی که نگرانی درباره‌ی زاگرس و زیست‌بوم زندگی‌بخش‌اش را افزایش می‌دهد و بایستگی چاره‌اندیشی برای این رشته‌کوه سراسری را بایستگی بیش‌تری می‌بخشد.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-06-24