لوگو امرداد
جنگل‌های زاگرس؛ ویژگی‌ها و خطرهای پیش رو (8)

نفس‌های به‌شماره‌ افتاده‌ی زاگرس زیر بار ریزگردها

ریزگرد و گردوغبار نفس‌های زاگرس‌نشینان را چنان تنگ کرده است که گاه این اندیشه پدیدار می‌شود که شاید کار از چاره‌اندیشی گذشته باشد و تنها باید امیدوار بود که از این‌ که هست، بدتر نشود!

rizgard

139507250832097208952684

images

اکنون آ‌نچه در ماه‌های گرم سال از آسمان زاگرس می‌بارد، ریزگردهاست. غبار همه‌جا را می‌پوشاند و گستره‌ی دید را کم و کمتر می‌کند. ریزگردها با خود بیماری‌ و مرگ درختان و گیاهان را می‌آورند و زندگی آدمیان را باخطرهایی جدی، تهدید می‌کنند. مساله‌ی اصلی آن است که چنین پیامدی اگر گسترش بیابد، تنها محدود به زاگرس نخواهد بود و دیگر بخش‌های کشور را دربرخواهد گرفت و در زمینه‌های بهداشتی و اقتصادی زیان‌های جبران‌نشدنی به‌ جای خواهد گذاشت.
آسیب‌هایی که به پوشش گیاهی زاگرس در سالیان گذشته رسیده است، البته سبب‌های چندی دارد، اما یکی از مهم‌ترین آن‌ها گردوغبارهایی است که پیوسته بر زاگرس می‌بارند و نیستی و تباهی را برای جنگل‌های آن می‌آورند. هنگامی که پوشش گیاهی به خطر بیفتد، خاک و برآوردن آب نیز دچار شرایطی بحرانی خواهد شد؛ کشاورزی تا مرز ناشدنی دشوار می‌شود و گذران سخت و توان‌فرسای مردم را درپی دارد. یک پیامد چنین وضعیتی، بیکاری و کوچ‌های (مهاجرت) گروهی است. از یاد نبریم که هم‌اکنون نیز زاگرس با بحران فرسایش خاک روبه‌روست (گزارش ایسنا- 17 اسفند 1400).
ریزگردهای زاگرس، دو خاستگاه دارند: ریزگردهایی که از آن‌سوی مرزهای باختری کشور بر سر زاگرس آوار می‌شوند، دیگری ریزگردهای داخلی. تنها چاره‌ای نیز که آگاهان برای این بحران برمی‌شمارند نگاهبانی، احیا و توسعه‌ی پوشش گیاهی است (گزارش ایسنا). ریزگردهای بیرونی از سوی کشور عراق به زاگرس می‌رسند. خاستگاه ریزگردهای عراق، خشک‌شدن دو رود دجله و فرات است و سدسازی‌ای که دولت عراق روی این دو رود انجام داده است. برخی از ریزگردهای باختر ایران و گستره‌ی رشته‌کوه‌های زاگرس، از سمت عربستان، سوریه و اردن درون کشور ما می‌آیند.
ریزگردهایی که خاستگاه بیرونی دارند، با چاره‌اندیشی‌هایی مانند کارهای فراملی و سیاسی، تا اندازه‌ای مهارشدنی هستند. کشورهای همسایه (و حتا دورتر) با مساله‌ی دگرگونی اقلیمی روبه‌رو هستند و برای توسعه‌ی سرزمین خود دست به کارهایی می‌زنند که پیامد آن افزونی ریزگردهاست. درپیش گرفتن سیاستی بین‌المللی و همکاری با سازمان‌های جهانی محیط زیست، اثری بازدارنده بر مساله‌ی ریزگردها خواهد داشت و از ایجاد کانون‌های ریزگرد جلوگیری می‌کند. در درون کشور نیز باید از دستکاری در چرخه‌ی هیدولوژی (چرخه‌ی آب) پرهیز کرد. چنان دستکاری‌هایی سبب تولید ریزگردهای ویران‌ساز می‌شوند. این دو سایت (سیاست فراملی و ملی) می‌تواند جلو گسترش افزون‌تر ریزگردها را در زاگرس بگیرد.
اکنون ریزگردها در کنار گسترش آفات، قاچاق چوب، خشکسالی و فرسایش خاک، مهمترین سبب‌های وضعیت کنونی زاگرس شده‌اند. به همین سبب بود که در سال 1401 خورشیدی، «سند نجات زاگرس» به دستیاری دولت تدوین شد و وزارت‌خانه‌های کشور، جهاد کشاورزی و دفاع، انجام آن را برعهده گرفتند (خبرگزاری ایمنا- یک خرداد 1401).
تاکنون جستارهای علمی و پژوهشی بسیاری که به برآورد زیان ریزگردها بر جنگل‌های زاگرس پرداخته‌اند، منتشر شده است و این مساله از دید آگاهان دور نیست. همه‌ی آن پژوهش‌ها نشان می‌دهد که پیامدهای ریزگردها، ویرانگر است و می‌تواند ادامه‌ی زندگی را در بخش‌هایی از زاگرس با بحرانی جدّی و ملی روبه‌رو کند. پژوهش‌ها نشان می‌دهد که مساله‌ی ریزگردها تنها حیات وحش و پوشش گیاهی را دربرنمی‌گیرد و زندگی انسان را به خطر می‌افکند. ریزگردها بر دریافت‌های (ادارک) انسان اثر زیان‌بار می‌گذارند و حواس پنجگانه‌ی او را دچار مشکل می‌سازند. کمترین این اثرگذاری‌ها، تاثیر بر روی شنوایی و جهت‌یابی انسان است. اختلال در تصویر سازی ذهنی نیز پیامد دیگر آن است؛ و نمونه‌های بسیار دیگر. زاگرس‌نشینان با چنین خطرهایی دست‌وپنجه نرم می‌کنند و چشم‌به‌راه بهبود شرایط زیست‌بوم خود هستند؛ کاری که در سایه‌ی اراده و خواستی همگانی، شدنی است.

به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

تازه‌ترین ها
1403-06-25