گرامیداشت فردوس کاویانی روز آدینه در همایشگاه مارکار تهرانپارس برگزار شد و دختر او و دوستداران وی درباره او سخنرانی کردند.
آرمیتا کاویانی، دختر فردوس کاویانی: نخست با اشک و بغض سخن خود را آغاز کرد، وی گفت هنوز نمیتواند نبود پدر را باور کند. پدر همیشه به دنبال دوستی و مهر و محبت بود. پدر دوست داشت همه جا صلح و صفا باشد. آرمیتا کاویانی در ادامه گفت به گمانم این خواست هنوز پابرجاست و امروز رسالت فردوس کاویانی با این گردهمایی انجام شده است. دختر فردوس کاویانی در ادامه افزود پدرش همیشه نگران وطن، هممیهنان و بهویژه همکیشانش بود. او دوست داشت زرتشتیان در ایران به مقامی برسند. از دیدگاه آرمیتا کاویانی در حق پدرش اجحاف شده است. وی در ادامه افزود، اکنون مدتی است جشنها در ایران کم شده است و خواست تا این جشنها بار دیگر بر پا شوند. چون خواست فردوس کاویانی هم همین بوده است. وی از تمامی کسانی که در برپایی این آیین همکاری داشتند و مجموعه مارکار تهرانپارس سپاسگزاری کرد. سپاسگزاری ویژهای داشت از هموندان هیاتاجرایی خانه فرهنگ وهنر، مهین فروزش، میترا جمشیدی، آرزو مهربابا و نیز پروانه خرمشاهی رابط انجمن و خانه فرهنگ و هنر زرتشتیان تهران. وی در پایان گفت کسی نمیتواند ایران را از ما بگیرد.
به ایرانی بودن و فرهنگ ایرانی افتخار میکنیم
موبد پدرام سروشپور، نماینده انجمن موبدان ایران: درود بر فروهر پاک اشوزرتشت مهر اسپنتمان و با درود به روان بهشتی روان فردوس کاویانی که امروز به یاد این استوره هنر جامعه زرتشتی میزبان گروهی از هنرمندان هستیم. ما به ایرانی بودن و فرهنگ ایرانی افتخار میکنیم. فرهنگی که نهتنها در درازنای تاریخ بشری بوده بلکه یکی از به نامترین و شناختهشدهترین و والاترین فرهنگهای بشری است. موبد سروشپور در ادامه افزود فرهنگ مجموعه دانشها، آیینها، باورها و هنرها و ارزشهای یک ملت است. این فرهنگ ایرانی چند هزار سال پشتوانه دارد. فرهنگها سه اصل اساسی دارند. او این سه اصل را نخست خرد و خردگرایی، دوم مجموعه باورهای دینی یا باورهای وجدانی انسان و سوم هنر نام برد که جلوه زیباییشناختی جهان هستی است. موبد سروشپور در ادامه افزود، خرد باعث حرکت و وجدان باعث مسیر دادن به این حرکت میشود و سرانجام هنر نتیجه آن است. وی به گسترش شادی در فرهنگ ایران اشاره کرد و افزود، ایرانیان در هرماه کمینه یک جشن و در دی ماه چهار جشن داشتند. وی افزود ملتی که شادی داشته باشد همیشه امیدوار و در حال پیشرفت است. وی این درخواست را از هنرمندان داشت که ایران به شادی و شاد زیستن نیاز دارد و این شادی باید همگانی باشد. موبد پدرام سروشپور در ادامه افزود، زرتشتیان هیچگاه برای درگذشته سوگواری نمیکنند. همین مجلس شمع لنگری که در آغاز برگزار شد، گواه همین سخن است که با این آیین کوشش در برگرداندن شادی به آن خانواده داشتند و بزرگترین آرزوی ما برای درگذشته شادی روان است. امروز روز جشن آبانگان است. موبد سروشپور از جشنهایی مانند جشن مهرگان که جشن عهد و پیمان و جشن اسفندگان جشن پاسداشت مقام زن است، نام برد. وی جشن تیرگان را جشن آزادگی و نوروز را جشن نواندیشی و نوگرایی خواند. موبد سروشپور اعتقاد دارد ملتی آینده خود را میسازد که بتواند بر گذشته خویش تکیه کند. گذشتگان ما اعتقاد داشتند بهشت ساختنی است و وعده دادنی نیست. وی در پایان گفت: امروز اینجا هستیم برای بزرگداشت کسی که خود نماد واقعی یک زرتشتی بین همه هممیهنان ما بود.
اگر آزار دید ولی بیآزار بود
پیام بهرام بیضایی، نویسنده و کارگردان از سوی افشین زعیم خوانده شد. متن پیام:
سرکار خانم آرمیتا کاویانی نخستین سالگرد درگذشت دوست و همکارم فردوس کاویانیِ گرامی را به خانواده، به جامعه زرتشتیان ایران، جامعه تیاتر و سینمای آن سرزمین تسلیت میگویم. یادم نمیرود تنها همکاری صحنهای ما در سلطان مار و تنها همکاری سینمایی ما در سگکشی و البته بهترین بازی صحنهای او را که دیدم در نمایش «سواری در آمد» کاری از آربی آوانسیان بود. او دوستی کمتوقع، بیدردسر و بیحاشیه بود. اگر آزار دید بیآزار بود، روانش شاد.
فردوس کاویانی انسان شریف، صادق و با مهر و محبت بود
داریوش مودبیان، بازیگر، کارگردان، نویسنده و مترجم: گرامی میدارم یاد دوست عزیزم، همکار گرامی خودم جاوید نام فردوس کاویانی را. من سال 1347 با کاویانی هنگامیکه نمایش سلطان مار را در تالار 25 شهریور سنگلج کنونی اجرا میکردیم، آشنا شدم. انعطاف بدنی، بیان صادقانه و بازی بسیار متمرکز او برای من نوجوان آموزنده بود. داریوش مودبیان از جمله کارهای که با فردوس کاویانی انجام داده بود را، محله بروبیا، محله بهداشت، مجموعهی «شکل دگر خندیدن» نام برد. وی همچنین به نمایشنامهای که سال 1367 به نام سفارتخانه که خود داریوش مودبیان ترجمه کرد بود و با فردوس کاویانی آن را در تیاتر شهر تالار چهارسو اجرا کردند اشاره کرد. وی فردوس کاویانی را انسان شریف، صادق و با مهر و محبت میداند. همچنین گفت هیچگاه کینه از کسی به دل نگرفت و به کسی آزار نرساند در کارش جدی بود. وی از اکبر رحمتی که همبازی سالهای طولانی او بود نام برد. وی خاطرهای از فردوس کاویانی گفت. داریوش مودبیان گفت: هر شب زمانی که اجرای تیاتر سفارتخانه در تیاتر شهر پایان مییافت، فردوس کاویانی همه بازیگران را جمع میکرد و یادداشتهایی که در پشتصحنه بهعنوان کارگردان نوشته بود را باوجود خستگی بازیگران به آنها گوشزد میکرد. جالب اینجاست که شب آخر همه گفتیم که دیگر اجرای هر شبی نمایش تمام شده و فردا دیگر بازی نداریم، گفت فردا اول وقت همه بیان اینجا تا من یکبهیک برای شما بخوانم چون خوابم نمیبرد. او همه را شاد میخواست.
فردوس کاویانی آلمانی را خیلی خوب میدانست
اسماعیل خلج، نویسنده، کارگردان و بازیگر: من هم این روز مبارک را تبریک میگویم. همانگونه که به من تبریک گفتید. در محضر زرتشتیان عزیز هستیم. من 10 سال در کنار آقای کاویانی بودم و دو یا سه کار باهم انجام دادیم. ما در یکجا کار میکردیم و از حال هم نیز با خبر بودیم. غیرازاینکه هر چه نمایش در تالار سنگلج بود میرفت. ما دو سه کار هم مشترک باهم انجام دادیم. کاری بود به نام «کار در خانه» که این را با یکدیگر از آلمانی ترجمه کردیم. فردوس کاویانی آلمانی را خیلی خوب میدانست و من هم کمی بلد بودم. من معادلهای ضربالمثلها را به فارسی مینوشتم. کار دیگر «زیبا اهل حرآباد بود» او نقش پدر عروسی را با زبان حرآبادی بازی میکرد. به نظرم این یکی از بهترین بازیهای او در کار تیاتر بود. اسماعیل خلج هم از فردوس کاویانی خاطرهای گفت: هر دو سر تمرین بودیم و نمایشنامهای که کار خود من (اسماعیل خلج) بود را روی صحنه برده بودیم. یکی از بازیگرها سر کار بدقلقی میکرد، زمانی که اجرا پایان یافت من و فردوس کاویانی بیرون آمدیم پس از دور شدن از تیاتر شهر، من روی کردم به سوی فردوس کاویانی و گفتم دیدی آن بازیگر چه بداخلاق بود، ولی فردوس کاویانی گفت: او که اینجا نیست تا از خودش دفاع کند چرا درباره او صحبت کنیم.
فروتنی فردوس کاویانی تاثیرگذار بود
افشین نمیرانیان، فرنشین انجمن زرتشتیان تهران، افزون بر شادباش این روز امیدوار شد که شگون این جشن به همهی ما برسد و باعث تندرستی و شادکامی ما بشود.
وی از تمامی برگزارکنندگان و دستاندرکاران برپایی این جشن سپاسگزاری کرد و اینکه یکی دیگر از جشنهای ماهیانه ما بهغیراز مهرگان را به این باشکوهی برگزار میکنیم به فال نیک دانست.
فرنشین انجمن زرتشتیان تهران، در ادامه سخنان خود افزود، این جشن به پیشنهاد خانه فرهنگ و هنر زرتشتیان تهران و خانواده کاویانی که میزبان اصلی هستند بر پا شده است و بهانهای شد برای بزرگداشت فردوس کاویانی که روانشان شاد باد. وی در ادامه افزود، یادم هست سال 1396 هم از وی نام برده شده بود ولی ایشان شوربختانه نتوانستند باشنده باشند. ما نتوانستیم در زمانی که در بین ما بودند یادبودی برای او برگزار کنیم. ما مفتخریم که ایشان عضوی از خانواده زرتشتیان بودند. البته این فرع قضیه است که یک انسان از روش و منش کدام پیامبر خدا را ستایش کند. اصل قضیه این است که ما انسان باشیم. همه پیامبران گفتند اندیشه، گفتار و کردار نیک. افشین نمیرانیان در ادامه افزود، من از نزدیک سعادت آشنایی با ایشان را نداشتم، ولی همهی کسانی که از وی صحبت میکنند، ایشان را نیکاندیش و نیک کردار میدانستند. فروتنی ایشان تاثیر گذار بود. همانگونه که میهمانان گرانقدر با باشندگیشان در این آیین به ما احترام گذاشتند ما هم این احترام را برای این میهمانان قایل هستیم و این جشن آبانگان را از سوی خودم و جامعه زرتشتی به آنها شادباش میگویم. وی سپس از یکی از کارهای داریوش مودبیان به نام تله تیاتر شاعر نام برد که از دید او کاری فاخر بود. افشین نمیرانیان در پایان از همه سپاسگزاری کرد حتا از خانواده رجبی که گفت نمیدانم چرا همیشه در پایان سریالهایی طنز همسران و خانه سبز باید از این خانواده تشکر میکردیم.
فردوس کاویانی یک ایرانی زرتشتی بود
اسفندیار اختیاری، نماینده پیشین زرتشتیان در مجلس: نخست به فروهر پاک اشو زرتشت مهر اسپنتمان درود میفرستم و همچنین وی به فرهنگ ایرانزمین و هنرمندان ایرانزمین درود میفرستم و جشن آبانگان را به همه شادباش میگویم.
وی در سخنان خود به این نکته اشاره کرد که امروزه از ایران سخن بسیار میگویند. مخصوصا میگویند این سه جزیره پاره تن ایران است و به اعتقاد وی نهفقط این سه جزیره بلکه همه نقاط ایران پاره تن ایران است. این سه جزیره به شکل خاص پاره تن ایران و جدانشدنی است.
وی در ادامه گفت فرهنگ ایران و فرهنگ زرتشتی درهمآمیخته شده است. در درازای تاریخ فرهنگ ایران را ما زرتشتیان با افتخار نگاه داشتیم و تا به اینجا رساندیم. شادی و دوست داشتن جزو فرهنگ ایران زمین است. ما اعتقاد داریم که همه انسان هستیم بعد ایرانی، پس از آن به سراغ مذهب میرویم. برای همین فردوس کاویانی یک ایرانی زرتشتی بود.
وی گفت من سال گذشته گفتم: فردوس کاویانی یک ایرانی زرتشتی بود اما هم ندارد اکنون میگویم هنوز هم اما ندارد. تمامی هنرمندان باشنده در اینجا هنرمندان مردمی هستند. چون آنها برای دل مردم کار میکنند. اسفندیار اختیاری در ادامه گفت فردوس کاویانی هم هنرمند مردمی بود. من خیلی دوست داشتم که همسر ایشان امروز باشنده بود، ولی شوربختانه ایشان گفتند بیمار هستند و نمیتوانند بیایند. من میخواهم ازخودگذشتگی همسرشان و فرزندان این هنرمند بگویم من در جشن اسفندگان هم گفتم اگر مردی موفق است حتما زنی فداکار وی را پشتیبانی میکند. من در اینجا از خانواده فردوس کاویانی سپاسگزار هستم.
هیچ زمان جامعه هنری فردوس کاویانی را فراموش نخواهد کرد
مهرانه مهینترابی، بازیگر: نخست جشن آبانگان را به شما شادباش میگویم. امیدوارم هر روز به شادی و جشن باشیم. در مورد فردوس کاویانی اگر بخواهم سخنی بگویم آن این است، او بهترین همکار من بود. او نجیبترین همکار من بود. من نخستین بار بازی در کنار او را در مجموعه مش ماشالله و صندوقچه اسرار انجام دادم ولی آنجا به ابعاد شخصیتی او آگاه نشدم. مهرانه مهین ترابی در ادامه افزود، بار دیگر این شانس را داشتم که در سریال همسران در طول 14 ماه با ایشان همکاری کنم. آن هنگام او را محجوبترین، سختکوشترین و مظلومترین و صادقترین انسان شناختم. هیچ زمان جامعه هنری او را فراموش نخواهد کرد. وی از سبک بازی فردوس کاویانی در زمان فیلمبرداری گفت که بارها و بارها باعث درنگ در ضبط مجموعه همسران میشد به شکلی که حتا از خنده بوم صدابرداری از دست بوم نگاهدار میافتاد.
مسوولان او را تنها گذاشتند
سید رضا اورنگ، منتقد عرصه سینما: با درود به روان پاک فردوس کاویانی، اگر من اینجا هستم به خاطر ارادت و علاقه به او هست.
سید رضا اورنگ سخن خود را با بیان خاطرهای ادامه داد او گفت: دهه شصت که زمان بمباران و موشکباران بود تیاتر پلکان با بازی فردوس کاویانی در حال اجرا بود که یک دفعه برق قطع شد و تا چراغزنبوری آوردند فردوس کاویانی به همان حالت باقی ماند و این قدرت بازیگری او بود که در همه حال حس خود را از دست ندهد و همان حس را داشته باشد. نخستین درس، اخلاق حرفهای او است. ما هر هنری را میتوانیم داشته باشیم ولی هنرمند شدن شرایط عارف شدن را دارد که شرایط آن اندیشه نیک، گفتار نیک و کردار نیک است. اخلاق او بینظیر بود. من که 40 سال در کار نقد هستم حتا یک مورد حاشیه در مورد او ندیدم و نخواندم. هیچگاه اعتراض نکرد و همه به او احترام میگذاشتند. روانشاد هیچگاه از بازی خوری استفاده نکرد یعنی هیچگاه در بازی سعی نکرد با بازی خود نقش طرف مقابل را کمرنگ کند. گله من این است که مسوولان او را تنها گذاشتند ولی به روان فردوس کاویانی سعی میکنم آنها را ببخشم. شوربختانه از اخلاق او در مکانهای آموزشی استفاده نشد.
آیین بزرگداشت بازیگر پیشکسوت و توانای سینما و تلویزیون فردوس کاویانی در روز آبان ماه از ماه آبان برابر آدینه چهارم آبان ماه 1403 از ساعت 18 با پخش سرود ملی و آوای دلنشین گانها که به شکل صوتی پخش شد و کاری از بابک جمشیدی، آوای ویدا جهانگیری و ترجمه افشین زعیم بود، در همایشگاه مارکار تهرانپارس با باشندگی شماری از هنرمندان و همکیشان و دوستداران این بزرگمرد زرتشتی سینمای ایران آغاز شد و تا ساعت 21 ادامه یافت.
گزارش تصویری این آیین را از اینجا ببینید.
یک پاسخ
روحشان شاد