آثار زرین هخامنشی به بیش از یک میلیون دلار، در دبی، به قاچاقچیان بینالمللی (برادران شاه افغان) فروخته شد.
دو قاچاقچی بین المللی افغان به نامهای برداران «داوود شاه» و «احمد شاه» كه در باندهای بین المللی قاچاق اشیای تاریخی به باند «برادران افغان» شهرت دارند، توانستند آثار زرین هخامنشی غارت شده از پاسارگاد را به یك سوم قیمت از قاچاقچیان ایرانی كه این آثار را از ایران به دوبی قاچاق کردند، خریداری كنند.
به گزارش صدای میراث، قیمتگذاری اولیه این آثار كه همگی از جنس طلا بودند، سه میلیون دلار بود. اما «برادران شاه» حاضر به پرداخت این مبلغ نشدند و به بهانه فروش سخت این آثار در بازار قاچاق، آن ها را به قیمت 1.1 میلیون دلار از قاچاقچیان شناخته شده آثار تاریخی ایران خریداری كردند.
آثار زرین غارت شده از پاسارگاد شامل یك عدد «آویز طلای تمام قد داریوش اول هخامنشی» همراه با زنجیر سنگین و زرین آن، «2 بازوبند نفیس طلا»، «زیورآلات زرین زنان هخامنشی» و یک «دیهیم طلا» بود كه 2500 سال قبل به شكلی بسیار ظریف ساخته شده بودند و در نهایت در گالری «برادران شاه» در دوبی خریداری شدند.
براساس آنچه كارشناسان اشیای تاریخی در خارج از ایران به صدای میراث گفته اند، آثار زرین فروخته شده در دوبی مورد استفاده درباریان و شاهزادگان هخامنشی بود كه ارزش بسیار زیادی در بازار جهانی اشیای تاریخی دارند. پیگیری های صدای میراث برای یافتن تصاویر بیشتر از آثار موجود در این معامله سیاه نتیجه نداد و برادران شاه نیز به گفته منابع ما اجازه تصویربرداری از تمام آثار را نیافتند. به همین دلیل صدای میراث تصاویر تنها دو شی را که پیش از خروج از ایران توسط قاچاقچیان برای خریداران ارسال شده بود را با هدف تلاش برای بازگرداندن آن ها به کشور منتشر کرده است.
قاچاقچیان آثار پاسارگاد چه كسانی بودند؟
این گزارش حاصل حدود یک ماه تحقیق تیم خبری صدای میراث از چهار منبع مطلع از این معاملهی سیاه در بازار بینالمللی قاچاق اشیای تاریخی در ایران، دوبی، لندن و فرانسه است. منابع مورد تحقیق صدای میراث از چگونگی انتقال و فروش آثار زرین پاسارگاد به دوبی بطور کامل اطلاع داشتند. برخی منابع این گزارش، حتی در مذاكرات فروش این آثار در دوبی حضور داشتند و تصاویر بخشی از آثار غارت شده پاسارگاد را نیز برای انتشار با هدف ردگیری این آثار در بازار بین المللی در اختیار صدای میراث قرار دادند. صدای میراث به دلیل حفظ امنیت این افراد نامی از آن ها در این گزارش نبرده است و براساس رسالت حرفه ای خود تلاش کرده است نام و نشان آن ها در این گزارش پنهان بماند تا از سوی باندهای تبهکار بین المللی قاچاق اشیای تاریخی ایران تهدید یا مورد خطر واقع نشوند.
پیگیری های صدای میراث از منابع حاضر در معامله محموله زرین پاسارگاد، مشخص كرد كه چهار قاچاقچی اشیای تاریخی در ایران به نام های «ارسلان»، «بهزاد»، «حبیب» و «حسن» که به گفته آن ها از قاچاقچیان شناخته شده در بازار قاچاق اشیای تاریخی ایران هستند، اشیای زرین غارت شده از پاسارگاد را از حفارانی كه حدود ۷ سال قبل و شبانه از فنس های حفاظتی یک محوطه باستانی در پاسارگاد عبور و با استفاده از دستگاه گنج یاب در فاصله ای كوتاه، گنجینه زرین پاسارگاد را یافته اند، خریداری کردند. مبلغی که آن ها برای خرید این اشیء به حفاران غیرمجاز پرداختند 300 میلیون تومان بود. قاچاقچیان داخلی این آثار را از طریق دریا به دوبی منتقل و همانجا به دو تاجر بین المللی اشیای باستانی (برداران شاه) فروختند.
حفاران غیرمجاز چگونه به قلب پاسارگاد زدند؟
۷ سال قبل در پاییز سال ۱۳۹۶ دو حفار غیرمجاز با یك كودك از فنس حفاظتی محدوده پاسارگاد عبور کردند. آن ها بخشی از فنس را بالا کشیدند و از مانع فلزی داخل محوطه شدند و بلافاصله با روشن كردن دستگاه گنج یاب همراه خود، محموله زرین هخامنشی را یافتند. منابع صدای میراث در اینباره گفته اند، «غارتگران اشیای پاسارگاد به اندازه ای خوش شانس بودند که بلافاصله پس از روشن کردن دستگاه محل دفن آثار زرین پاسارگاد را یافتند و چنان سریع عمل کردند که اشیای پاسارگاد را با خاک داخل محوطه برداشتند و داخل کیسه ریختند و با خود بردند.»
یکی از منابع صدای میراث در دوبی، دربارهی شیوه انتقال آویز زرین و تمامقد داریوش یکم هخامنشی از سوی حفاران غیرمجاز به صدای میراث گفت: حفاران گردنبند زرین همراه با آویز تمام قد از چهرهی داریوش یکم هخامنشی را به گردن كودک همراهشان انداختند و او را به همراه کیسههای حاوی خاک و آثار هخامنشی روی یک راس الاغ نشاندند و به جایی كه در آن زندگی می كردند انتقال دادند.
منابع صدای میراث هیچ نشانی از حفاران غیرمجاز غارتگر پاسارگاد ندارند و این روایات، نقل قول مستقیم آنها از جلسه فروش این اشیاء است. منابع صدای میراث به دلیل حضور در مذاکرات مرتبط با معامله محموله زرین پاسارگاد، توانستهاند قاچاقچیان ایرانی فروشنده این آثار را شناسایی و نام آنها را در اختیار صدای میراث قرار دهند.
جزییات معامله با «برادران شاه» در دوبی
یكی از منابع صدای میراث كه در فرانسه زندگی میكند و برای خرید آثار زرین پاسارگاد به دیدار برادران شاه در دوبی رفته بود، به صدای میراث گفت: «ارسلان، بهزاد، حبیب و حسن آثار را به دوبی آوردند و در نشست با «برداران شاه» درخواست 3 میلیون دلار كردند. اما برادران شاه دبه كردند و گفتند فروش این آثار بسیار سخت است و برای آنها 1.1 میلیون دلار میپردازند. قاچاقچیان ایرانی هم پذیرفتند و بدین ترتیب اشیای زرین پاسارگاد به همین مبلغ، به دو برادر افغان ساکن دوبی كه گالری آنها تبدیل به محل خرید و فروش آثار تاریخی ایران شده است و از قاچاقچیان شناخته شده اشیای تاریخی در بازار بینالمللی هستند فروخته شد.»
آویز زرین داریوش هخامنشی چگونه در اروپا چرخید؟
صدای میراث در پژوهشهای خود از منبعی دیگر در لندن که در جریان فروش آثار غارت شده از پاسارگاد بود و این اشیا را از نزدیک مشاهده کرده است، پیگیر فروش آثار زرین پاسارگاد از سوی برادران شاه در اروپا شد. این منبع مورد تحقیق به صدای میراث گفت: «برادران شاه گردنبند و آویز تمام قد داریوش اول هخامنشی را به حسن كه شریک اصلی قاچاقچیان ایرانی بود دادند و او مدتی این آویز را در اروپا به گردن خود آویزان كرد و در خیابانها و مراسمها با این اثر ظاهر میشد تا برای آن مشتری بیابد. او حتی با همان گردنبند در اروپا با یک قاچاقچی بزرگ بینالمللی اشیای تاریخی به نام «ابوطعام» كه او نیز در بازار جهانی شناخته شده و یکی از شرکا و بستگانش به دلیل تحت پیگرد بودن از سوی پلیس بین الملل قادر به خروج از سوئیس نیست و در معامله دوبی حضور داشت، عكس گرفت و «ابوطعام» این تصویر را برای یافتن خریدار به باندهای بینالمللی نشان میداد. باند آنها اما نتوانست در اروپا برای تمثال تمام قد داریوش یکم هخامنشی مشتری پیدا كند. چون این اثر آنقدر حساس و نفیس بود كه خریداران اروپایی از ترس جنجالی شدن این خرید، جرات اقدام برای خرید آویز و گردنبند زرین داریوش یکم هخامنشی را پیدا نکردند.»
صدای میراث در پیگیری از منبع دیگر خود در دوبی که در مذاکرات فروش اشیای زرین قاچاق شده از پاسارگاد حضور داشت، دریافته است كه «برادران شاه» قصد فروش بخشی از اشیای زرین غارت شده از پاسارگاد را به شیوخ قطر و كویت داشتند، اما برادر شیخ كویت پیشنهاد آنها را رد کرد و گفت که قصد خرید آثار تاریخی ایران را ندارند.
به گفتهی منبع صدای میراث در دوبی، آثار زرین پاسارگاد از مسیر دریایی و با استفاده از قایق و كشتی به دوبی منتقل شده است. او نیز كه از معامله اشیای زرین پاسارگاد خبر داشت، به صدای میراث گفت: «قاچاقچیان اشیای تاریخی از ایران به مقصد كشورهای حاشیه خلیج فارس تنها یک گروه نیستند و ده ها گروه دیگر كه در حوزهی قاچاق اشیای تاریخی فعالیت دارند، آثار تاریخی حاصل از حفاریهای غیرقانونی ایران را به خریداران بینالمللی از اروپا یا برخی خریداران عرب كشورهای حاشیه خلیج فارس در دوبی میفروشند.»
به گفته این منبع، «ارسلان» یكی از مهمترین قاچاقچیان ایرانی اشیای تاریخی از ایران است که در انتقال و فروش اشیای زرین پاسارگاد در دوبی نقش زیادی داشت. او توانسته است با دریافت اقامت دائم دوبی و ثبت شركت در امارات متحده عربی مسیر انتقال و خرید و فروش آثار تاریخی ایران را برای خود و دیگر حفاران غیرمجاز تسهیل كند.»
وزارت میراث فرهنگی اقدام جدی برای مقابله با قاچاق آثار تاریخی نمیکند
منبع صدای میراث در فرانسه که بر بازار خرید و فروش آثار زیرزمینی ایران در اروپا نظارت دارد و در یک فقره با خرید اشیای تاریخی ایران در پاریس و ارسال آنها به ایران با سرمایه شخصی خود نقش مهمی در استرداد بخشی از آثار تاریخی به کشور داشت با انتقاد به عملکرد ضعیف وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی کشور در مقابله با قاچاق سازمان یافته آثار تاریخی و برخورد جدی با حفاران غیرمجاز و قاچاقچیان داخلی به صدای میراث گفت: «متاسفانه تعلل در قاچاق اشیای تاریخی ایران و غارت محوطههای باستانی شبهه ناک است و وزارت میراث فرهنگی باید به وظیفه ذاتی خود در قبال تبهکاران حوزه میراث فرهنگی عمل کند. اما متاسفانه این وزارت خانه که بصورت قانونی ملزم به حفاظت از محوطههای تاریخی و برخورد جدی با قاچاق اشیای تاریخی است، حتی میترسد نام قاچاقچیان بینالمللی و قاچاقچیان شناخته شده در داخل ایران را ذکر کند. به همین دلیل است که وقتی بنده یکی از قاچاقچیان داخلی را برای مقابله با جریان قاچاق توبیخ کردم با خنده و تمسخر به من گفت به هرکس دلت میخواهد شکایت کن و هیچ کاری نمیتوانی کنی!»
او افزود: «دست های زیادی در قاچاق اشیای تاریخی محوطههای باستانی ایران به کشورهای حاشیه خلیج فارس و دوبی وجود دارد که وزارت میراث فرهنگی و مسوولان مقابله با جریان قاچاق اشیای تاریخی از وجود این جریانها و فعالیتشان آگاهی دارند و حتی نام آنها را را هم میدانند اما اقدام جدی برای تنبیه آنها انجام نمیشود. نتیجه برخورد ضعیف وزارت میراث فرهنگی با این جریان آن میشود که با بولدوزر و تراکتور محوطههای باستانی کشور را شخم میزنند تا بتوانند به اشیای باستانی ایران و قاچاق آنها دسترسی پیدا کنند.»
این منبع صدای میراث در فرانسه با اشاره به حراج اخیر نیویورک که سکههای فراهخامنشی و ساسانی قاچاق شده از ایران را به قیمتهای گزاف فروخت، اعلام کرد: وزارت میراث فرهنگی بگوید که چه اقدامی برای جلوگیری از حراج و فروش این سکهها انجام داد؟ آیا فقط یک فعالیت نمایشی کرد یا آنکه واقعا گامی برای جلوگیری از حراج و استرداد این سکهها به کشور برداشته است. اگر این کار را انجام داده به روشنی بگوید که نتیجه کار چه شده است؟ وگرنه که حرفهای نمایشی در مقابله با جریان قاچاق آثار تاریخی ایران به هیچ دردی نمیخورد. حتی به نظر میرسد درباره همین حراج نیویورک آنها میتوانستند مستقیما به موضوع تحریمها و پولشویی در آمریکا با استفاده از آثار تاریخی قاچاق شده متعلق به ایران با وزارت خزانهداری آمریکا مکاتبه و حراج “سی ان جی” را برای بازگرداندن سکههای قاچاق شده از ایران منصرف کنند. اما آیا این کارها را کرده اند؟ پس با شعار و کارهای نمایشی نمیتوان با پدیده قاچاق بینالمللی اشیای تاریخی ایران مقابله کرد و باید وزارت میراث فرهنگی در عمل نشان دهد که واقعا میخواهد با پدیده قاچاق آثار تاریخی مقابله کند.»
2 پاسخ
با تبریک و شادباش به داوودشاه و احمدشاه –عزیزان قاچاقچی- و نیز گنجیابان ِ عتیقهباز ِ هموطن که موفق شدند از فنسهای پاسارگارد به راحتی آبخوردن بگذرند، بدون آنکه چُرت نگهبانان همیشه بیدار و هوشیار میراث فرهنگی پاسارگاد پاره شود و بخواهند مختصر بُخاری از خودشان نشان بدهند. اینطور که از گزارش برمیآید، جانفشانان قاچاقچی در اقدامی حقیقتاً حیرتآور (حیرتآور برای ما صاحبان آثار، البته)، توانستهاند در یک چشم به هم زدن آثار هخامنشی را به دست بیاورند و به گردن کودکی بیاویزند که سوار بر الاغ از محوطه خارج شده است (حالا ببین الاغ چه شهامتی به خرج داده- کار هر حیوانی نیست واقعاً)… نمیدانیم چطور از زحمات این عزیزان تشکر کنیم، چون اگر عتیقهها در ایران میماند زیر خاک میپوسید و از بین میرفت. کسی به فکر این چیزا نیست که… هیچ هم جای نگرانی ندارد، فقط من که دلم میخواهد زمین دهن باز کند و فرو بروم تُوش. مسوولان میراث فرهنگی را نمیدانم!…
کدام آثار؟ میراث فرهنگی دهه هاست که با انواع دستگاه های پیشرفته تا ژرفای زمین را کاویده است.
حال چگونه گروهی تنها با دستگاه گنج یاب جایگاه این آثار را بیابند و آن ها را بیرون آورند؟ اصلا یک گنج یاب تا چه عمقی از
زمین را میتواند کاوش کند؟ چگونه دریافتند که این یافته ها به روزگار هخامنشیان بازمیگردد؟ درکدام آزمایشگاه کدام آزمون علمی بر آن ها انجام شده است؟
هرآنچه به تاریخ پیوند بخورد لزوما حقیقت ندارد به ویژه اگر بر پایه دروغ و فریب باشد. سرزمینی که ارزش هایش آشکار و ریشه های فرهنگی اش ژرف است نیازی ندارد که با مشتی اشیای زیرخاکی که درستی آن ها در هیچ آزمایشگاهی سنجیده نشده خود را اثبات کند.
در یسنا 30 بند 9 آمده است : “آن که دروغ را برمی گزیند خویشتن را به تاریکی و تباهی میکشاند و آن که راه راستی را برگزیند به روشنایی و نیک بختی دست میابد”