همانگونه که در مقدمه فهرست-مقاله (در بخش یک) اشاره شد، عدهای از شبههافکنان ادعا کردهاند که رضا شاه نام ایران را از پرشیا به ایران تغییر داده است. آن گونه که تا کنون توضیح داده شد «ایران» در کتابهای تاریخی عربی و فارسی و ادبیات فارسی به سرزمین مشخصی که حدود جغرافیایی آن به طور دقیق مشخص شده بود اطلاق میشد که باشندگان این سرزمین در دورههای گوناگون تاریخی فارس، فرس یا عجم نامیده میشدند.
هرچند عنوان «ایرانی» نیز به ندرت برای مردم این سرزمین استفاده میشد. بنابراین با قاطعیت میتوان گفت سرزمین ایران در طول تاریخ پس از اسلام در ذهن و زبان مردم همواره یک نام و یک حدود جغرافیایی مشخص داشت که بخش عمده این انگارهی هویتساز تاثیر گرفته از شاهنامه بود. اما نام ایران از دوره مغول به رغم ضربات سهمگینی که از این طایفه خونخوار مهاجم خورده بود یکباره جانی دوباره گرفت و سرنوشتی تازه یافت. به نحوی که با مطالعهی چندبارهی سرگذشت ایران این گمان در ذهن پدید میآید که گویا به واقع حکمتی ازلی و ابدی پشت نام ایران و هویت تاریخی آن نهفته است.
با فرارسیدن دوران ایلخانان مغول نام ایران یک بار دیگر کارکرد سیاسی خود را بازمییابد . نخستینبار عطا ملک جوینی در کتاب تاریخ جهانگشای جوینی سربازان خوارزمشاهی را در برابر مغولان، سپاه ایران مینامد . پس از آن در دوران اصلاحات غازان خان نام ایران در مکاتبات اداری رواج مییابد که نمونه بارز آن کتاب مکاتبات خواجه رشیدالدین همدانی است . نام ایران در کتب تاریخ عصر مغول همچون جامعالتواریخ خواجه رشید و نظامالتواریخ قاضی بیضاوی و تاریخ وصاف تکرار شده و حدود ثغور جفرافیایی آن منطبق با قلمرو حکومت ساسانیان یعنی از جیحون تا فرات و خلیج فارس تا دامنههای رشتهکوه قفقاز توصیف میشود.
(جایگاه رشیدالدین فضلالله در کارآمدی اندیشههای ایرانشهری، محمد عارفنیا، سید ابوالفضل رضوی، ناصر جدید)
از این زمان به بعد، تا پایان دوره قاجاریه نام ایران به بخشی لاینفک از اسناد و مدارک حکومتی و هویتی انکارناپذیر در کتب تاریخی ایران مبدل شد تا حدی که سران دول همسایه و ممالک همسایه نیز این نام را کاملا به رسمیت شناختند و در اسناد و مدارک و مکاتبات خود از این نام استفاده کردند.
بخش چهارم فهرست-مقاله را از اینجا دریافت کنید.
2 پاسخ
از بعد از دولت ماد نام ایران همواره ایران بوده اما در مقاطعی از تاریخ بعضی از کشور های خارجی از نام مثل پرشین استفاده کرده اند مثلا کشور مصر برای ما همان مصر است اما زبان بین المللی به آن Egyptian می گویند و یونان Greek , هلند Dutch .پس اشتباه نکنید نام ایران همواره ایران بوده اما به اقتباس از اروپایی ها خیلی از کشور ها پرشین می گفتند و دکتر نفیسی گفت به ما همان اسم رسمی خودمان یعنی ایران بگویید . اگه زمان رضا شاه اسم ایران شد ایران . پس چرا فردوسی که در زمان سامانیان یعنی ۱۰۰۰ سال پیش میزیسته(319 الی ۴۰۳هجری شمسی) در شاهنامه نگفت چو پرشین نباشد تن من مباد. در حالیکه گفت چو ایران نباشد تن من مباد
در شعر ژئوپولیتیک فردوسی حکیم در حدود ۱۱۰۰ سال پیش، این شاعر هوشمند به دقت جغرافیای سیاسی ایران زمین را با ذکر نام «ایران» ترسیم می کند. به طوری که کشورهای واقع در مشرق (خاور) ایران بزرگ تاریخی آن زمان را که شامل اقغانستان، آسیای میانه و پاکستان تا رودخانه سند بود، محل سکونت زردپوستان معرفی می کند و کشور واقع در مغرب ایران را روم می نامد. بنابراین، در زمان فردوسی کشوری جعلی به نام ترکیه در مغرب ایران به هیچ وجه، وجود خارجی نداشت و هر چه در همسایگی دیوار به دیوار ایران در سمت غرب بود دولت متمدن و پیشرفته روم بود. نگاه کنید:
«یکی روم و خاور دگر ترک و چین، سیم دشت گردان و ایران زمین»
همچنین
ندانی که «ایران» نشست منست،
جهان سر به سر زیر دست ِ منست.
هنر نزد «ایرانیان» است و بـــس
ندادند شـیر ژیان را بکــس.
همه یکدلانند یـزدان شناس،
بـه نیکـی ندارنـد از بـد هـراس.
دریغ است «ایـران» که ویـران شــود،
کنام پلنگان و شیران، – (ویران) شــود.
چـو «ایـران» نباشد تن من مـبـاد،
در این بوم و بر زنده یک تن مباد.
همه سر به سر تن به کشتن دهیم،
بـه از آنکه کشـور به دشمن دهـیم.