دوم آوریل هر سال (برابر با 14 فروردینماه)، در سراسر جهان آیینهایی برای بزرگداشت جایگاه کتاب و ادبیات کودکان برگزار میشود. افزونبر آن، این روز ویژهی یادبود و ارج گزاری از نویسندهی نامدار دانمارکی، هانس کریستین آندرسن (1805- 1875 میلادی)، داستاننویس کودکان و نوجوانان، نیز هست؛ نویسندهای که با کتابهایش، آغازگر شیوهای نو در داستاننویسی برای کودکان و نوجوانان بود.
آرمان برگزارکنندگان روز جهانی کتاب کودک، گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی در میان کودکان و نوجوانان بازگو شده است و نیز کوشش برای «دستیابی به صلح و تفاهم جهانی». به اینها، رشد و شکوفایی ادبیات کودکان و نوجوانان و آشنایی نسل جوان با فرهنگ ملتها را نیز باید افزود.
«روز جهانی کتاب کودک» آیینی جهانی است که از سال 1349 خورشیدی در ایران نیز به رسمیت شناخته شد و یکسال پس از آن وزارت آموزش و پرورش این آیین را در کشور برگزار کرد؛ آیینی که تاکنون هر ساله برگزار شده است. در سال 1371 خورشیدی (1992 میلادی) این جشن جهانی در ایران، با باشندگی کشورهای هموند این آیین، برپا شد.
مرزهای ادبیات کودک را باید شناخت
حقیقت آن است که میان ادبیاتی که ویژهی کودکان و نوجوانان است با ادبیاتی که برای بزرگسالان نوشته میشود، مرز آشکاری هست. این مرز و اندازه، ویژگیای به ادبیات کودک می دهد که آن را میتوان در چارچوبی جدا از ادبیات بزرگسالان گنجاند.
درست است که آرمان ادبیات، زیباییآفرینی و اثرگذاری بر خوانندهی اثر است. اما اثرگذاری در ادبیات کودکان و ادبیات بزرگسالان جدای از هم است. در ادبیات بزرگسالان، نویسنده ناگزیر نیست که پیام اخلاق یا اجتماعی بدهد و خود را پایبند به آفرینش ادبیاتی «متعهدانه» کند (هرچند نویسندههایی هستند که چنین میکنند!). وارون آن، نویسندهی ادبیات کودک باید به گونهای بنویسد که اثری نیک و اخلاقی بر کودکان بگذارد و ذهن و روان آنان را رشد دهد و شکوفا سازد.
همچنین کتابی که برای کودکان نوشته میشود باید سرگرم کننده باشد و اثری شادیآفرین بر ذهن آنان بگذارد. درگیر کردن ذهن کودکان با مسایل بزرگسالان، کاری نسنجیده است. نویسندهی ادبیات کودک باید خیالپردازی کودکان را نیرو ببخشد، آسان بنویسد و از یاد نبرد که دایرهی واژگانی آنان گسترهی چندانی ندارد.
به هرروی، چارچوب ادبیات کودک را میتوان در ارتباط گیری آسان کودک با کتابِ نوشته شده برای او، برانگیختن حس عاطفی و اثرگذاری روانی مثبت بر ذهن کودک، برشمرد.
نمونهی برجستهی این گونه کتابها، «شازده کوچولو» نوشتهی آنتوان دوسنت اگزوپری است. این کتاب کوچک 70- 80 رویهای، شاهکاری است که ذهن کودکان و نوجوانان را چنان با مسایل اخلاقی و عاطفی درگیر میکند که اثر آن تا پایان زندگی پایدار میماند و کاستی نمیگیرد. تاکنون میلیونها نسخه از این کتاب در سراسر جهان چاپ شده و هر سال نیز چاپ میشود. شازده کوچولو پرفروشترین کتاب سدهی بیستم نامگرفته و تاکنون به سیصد زبان ترجمه شده است.
کتاب کودک در ایران
پیشینهی نگارش و چاپ کتاب کودک در ایران چندان دیرینه نیست. ادبیات کودک ما از دیرباز بهگونهی شفاهی و روایی در قصهها، متلها و لالاییها نهفته بود. از اینرو در ادبیات کهن کتابی که ویژهی کودکان باشد، نداشتهایم یا نگارنده سراغ ندارد.
در چندصد سال گذشته، با آشنا شدن ایرانیان با ادبیات باخترزمین بود که نویسندگان ما دریافتند که باید برای کودکان و نوجوانان نیز کتاب نوشت و آنان را با مسایلی که با آن رودررو خواهند شد، آشنا کرد. یکی از نخستین آن کوششها با «عبدالرحیم طالبوف تبریزی» آغاز شد (درگذشته به سال 1290 خورشیدی). او برای نوجوانان اثری به نام «کتاب احمد» یا «سفینهی طالبی» نوشت و در آن کتاب کوشید که در چارچوب داستان، نوجوانان را با برخی از مفاهیم علمی آشنا کند.
اما کوششهای پایدارتر و کاریتر در دههی چهل خورشیدی با پایهگذاری «شورای کتاب کودک»، به کوشش زنده یاد توران میرهادی و همراهان او: لیلی ایمن، عبدالرحیم احمدی و مرتضی ممیز، آغاز شد. پس از آن «کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان» در همان دهه بنیان گذاشته شد. اثر کانون پرورشی در چاپ کتاب برای کودکان و نوجوانان، آموزش آنها و بنیانگذاری کتابخانه در سراسر کشور، بیمانند بود.
پیشروان ادبیات نوین کودک در ایران
در اینجا باید از شماری از پیشروان ادبیات کودک و نوجوان یاد کرد که آغازگر ادبیات کودک بودند. هر چند نام بردن از همهی آنان، به ویژه کسانی که اکنون سرگرم نوشتن برای کودکان هستند، آسان نیست.
جدای از شادروان توران میرهادی (درگذشته به سال 1395 خورشیدی) که از او نام بردیم، شاید درست این باشد که بیش از همه از عباس یمینی شریف (درگذشته 1368 خورشیدی) یاد کنیم که بیش از 30 اثر شعر و داستان برای کودکان آفرید. مهدی آذریزدی (درگذشتهی 1388 خورشیدی) نیز با نوشتن کتابهای هشتگانهی «قصههای خوب، برای بچههای خوب» که هنوز هم چاپ میشود و برای نوجوانان اثری دلخواه و گیراست، سهم بسیاری در پیشبرد ادبیات کودک و نوجوان دارد. او را «پدر ادبیات کودکان و نوجوانان» نامیدهاند.
صمد بهرنگی (درگذشتهی 1347 خورشیدی) با نوشتن کتابهایی برای کودکان و نوجوانان، ایرج جهانشاهی (درگذشتهی 1370 خورشیدی)، علی اشرف درویشیان (درگذشته ی 1396 خورشیدی) و قدسی قاضینور نیز نامهای آشنا و کوشندگانی بزرگ در پیشبرد ادبیات کودک و نوجوان بودهاند.
از میان بزرگان ادبیات معاصر ایران نیز شماری را میتوان نام بُرد که برای کودکان و نوجوانان آثاری برجسته آفریدند. مانند: احمد شاملو، نادر ابراهیمی، امین فقیری و احمدرضا احمدی.
در اینجا باید از چند نویسندهی دیگر نام آورد که کتابهایشان همواره در میان کودکان و نوجوانان خواهان بسیار داشته است. مانند: هوشنگ مرادی کرمانی، مصطفی رحماندوست، محمدرضا یوسفی، شکوفه قاسمنیا و عرفان نظرآهاری. به این نامها، نام های دیگری نیز میتوان افزود. از اینرو، باید ادبیات کودک و نوجوان ایران را، با بودن چنین نویسندگان و شاعران برجستهای، در جایگاهی ممتاز جای داد.
متلها و داستانهای کهن
یکی از دلپذیرترین گونهی ادبی برای کودکان، مَتلها و داستانهای کهن است. همانند: «جم جمک برگ خزون»، «لی لی حوضک»، «دویدم و دویدم»، «خره خراطی میکرد» و نمونههای دیگر. شاید بهتر است پایانبخش این یادکرد کوتاه از ادبیات کودک، یکی از آن متلهای کوتاه باشد که چه بسا ما بزرگترها را هم به دوران خوش و ناپایدار کودکی ببَرد و یادهای دور را در ذهنمان بیدار کند.
گنجشکک اشی مشی
گنجشکک اشی مشی، لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی، برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
خیس میشی، گوله میشی
کی میگیره؟ فراش باشی
کی می کشه؟ قصاب باشی
کی می خوره؟ حاکم باشی
گنجشکک اشی مشی …
یک پاسخ
درود و سپاس بی کران از شما بانوی ارجمند و گل سپینود جان جم از برای خامه زیبا و گویا و ارزشمندتان
تندرست وشاد زیوید و بدور از گزند همواره
پاینده و جاوید باد ابران