پنج روز پس از کنار زدن گئومات، مغ غاصب شهریاری هخامنشی، برابر با روز پانزدهم از ماه هفتم در گاهشماری پارسی و یک روز پیش از جشن مهرگان باستانی، هفت بزرگزادهی پارسی گرد هم آمدند تا دربارهی سرنوشت کشور و شیوهی فرمانروایی آن، تصمیمگیری کنند. پیرو بندهای 80 تا 87 از کتاب سوم هرودوت (1)، در این نشست که «ویندفرنا»، «اوتانَ» (هوتن)، گئوبرووه (گوبریاس یا گوبرواس)، ویدرننَ، «بگَبوخشَ» (مگابیز یا مهبخش)، اردومَنیش (راستمنش) و داریوش آن را برپا داشتند، نخست، هوتن برای نخستینبار در تاریخ مستند، دربارهی بدیهای شیوهی خودکامگی فردی و نیکیهای یک فرمانروایی برپایهی رای مردمان سخن به میان میآورد و آن را با ریزهکاریهایش، انگارهپردازی میکند. این اندیشهی هوتن، 12 سال بعد در آتن و 13 سال بعد در شهر رم اجرا شد. البته پیرو نوشتههای دیودور در بند 32 از کتاب دوم خود (2)، پیشتر، شیوهی اجرایی این گونه از فرمانروایی در هگمتانهی پیش از زمان دیااوکو در میان مادها پیاده شده بود.
از اینرو، رخداد گردهم آمدن مردمان در نقطهای از هگمتانه(:جایگاه گرد آمدن) و گفتوگوهایی که هرودوت دربارهی مردمان مادی پیرامون آیندهی فرمانروایی ماد نوشته است، خود گواهی بر تجربهی آریاییان پیش از شهریاری هخامنشی در مسالهی فرمانروایی رایمحور دانسته میشود. همچنین درمییابیم که شیوهی گزینش رایگونهی خود دیااوکو به شهریاری، گویا در پی همان روش اجرایی مادی بوده است. اما به هر روی، سخنوری هوتن، نخستین ریزهپردازیهای گفتاری در تاریخ برشمرده میشود. سپس مگابیز، سخن از بهتر بودن شیوهی فرمانروایی یک گروه ویژه بر مردمان میراند و در پس آن، داریوش، خواهان برپایی یک شهریاری برپایهی فرمانروایی یک شهریار پارسا میشود. سرانجام چهار شنوندهی دیگر، رای به دیدگاه داریوش میدهند. در اینجا، هوتن کرداری ستایشآمیز انجام میدهد و رو به شش یار خود میگوید از آنجا که شیوهی رایمحوری را همواره میپسندیده است، به گزینش دوستان ارج مینهد، اما در خوان قدرت شهریاری آینده که فرمانروایش، یکی از آنها خواهد شد، نقشی نخواهد داشت، زیرا آرزوی او، آزادی و نبود سلطهی فردی است.
به هر روی، از آنجا که شش تن دیگر، هیچ یک دارای پدری نبودند که پیشتر شهریار بوده باشد و از اینرو باهم برای شهریاری، سهمی برابر داشتند، تصمیم بر آن شد تا برپایهی یک آیین کهن، در زمان برآمدن آفتاب در بامداد فردای آن روز، در یک پیکار، اسب هر که از شش یارِ بازمانده، زودتر شیهه کشید، او از میانشان شهریار خواهد شد. سرانجام نیز داریوش به آن جایگاه دست یافت، نبشتهای همراه با تندیس اسبش را نیز ساخت (امروزه در دست نیست) و اینگونه، پیرو نبشتهی بیستون، شهریاری به تخمهی او بازگشت و او در این سرزمین، شهریار شد (3).
گفتنی است که گزارش پیکار میان شش تن و چگونگی شهریار شدن داریوش در گزارشهای رسمی بایگانی شدهی خود فرمانروایی هخامنشی نیز نگاشته شده بود که آنها را پیرو گزارشی از دیودور در همان بند از کتاب دوم خود، کتسیاس رونویسی و در نوشتهی چکیده شدهای با نام «خلاصهی فوتیوس» اکنون در دسترس است(4).
فرتور: نگارههای داریوش، ویدفرنَ و مگابیز از راست به چپ؛ سه تن از هفت تن
*کارشناس ارشد باستانشناسی
1- تاریخ هرودوت، ترجمه هادی هدایتی، 1383، تهران، نشر دانشگاه تهران، چاپ دوم.
2- Diodorus Siculus. Library of History. Version of the Loeb Classical Library edition. (1933), published in Vol. I. Available from:
http://penelope.uchicago.edu/Thayer/E/Roman/Texts/Diodorus_Siculus/home.html.
3- شارپ، رلف نارمن، فرمانهای شاهنشاهان هخامنشی،1384، تهران، نشر پازینه، چاپ دوم.
Kent, R.G., 1950, Old Persian: Grammar, Texts, Lexicon, American Oriental Series XXXIII, New Haven / Connecticut: American Oriental Society, in:
https://archive.org/details/OldPersian
4- تاریخ کتزیاس از کورش تا اردشیر، ترجمه خلیلی، کامیاب، خلاصه فوتیوس، 1381،تهران،1381.