دین بهی بر ستایش اهورامزدا، خدای دانا، استوار است. او یگانه آفریدگار و کردگار و پروردگار است. بود و نبود و هست و نیستِ آفرینش با اوست. او شایستهي همهي ستایشهاست. دین بهی بر بنیاد و باور به یکتایی اهورامزدا، باور به پیامبری اشوزرتشت، باور به اشا، به کار بستن اندیشه و گفتار و کردارنیک، جاودانگی روان، فرشوکرت و… استوار است.
دین بهی یوغ بندگی وبردگی را برمیاندازد و سودجویی و بهرهكشي یک کس از کسی دیگر را از میان میبرد و همه را همبر و همسر و برابر یکدیگر میشناسد و شایستگی یک کس را در اجتماع بسته به کار و کوشش او برای همآهنگ شدن با اشا میداند.
جمله«خوئت و دَثَه نام اشه اُنیم» یا «خیدوَدَس» در دین بهی به معنای آن است که در جهان دشمنی و کینهتوزی و انتقامجویی و ستیزه و جنگ باید از میان برود و به جای این کارهای اهریمنی، آشتی و پیوند و دوستی گسترده شود تا هرکس در رامش بتواند با آزادی و آزادگی زندگانی کند.
نامْواژهي «خوئت و دَثَه» در پایان «کُشتی بستن»، نیز «شهادت یک مزداپرست است.» خواست(منظور) از واژهي شهادت آن عبارت و پايههايي است که یک بهدین مزداپرست زرتشتی بر زبان ميآورد و به آن ایمان دارد که عبارت کامل آن در یسنای 12 بند 8 و9 آمده است. یسنا دوازدهم از قطعههاي کهن اوستایی است. این فصل به ویژه بندهای 7تا9 آن نامور است به «مَزدَه یَسْنوُاَهْمی» که واژه «خوئت و دَثَه» در این بخش آمده است و هنگامی که یک زرتشتی «کُشتی» میبندد این واژه شهادت «خوئت و دَثَه» را میخواند.
«خوئت و دَثَه» از دو بخش اصلی ساخته شده است که بخش نخست آن «خوئت» را موبد فیروز آذرگشسب به معنی «خود»، «نفس» و «خویش» گرفته است و همچنین موبد تاراپوروالا به معنی «متکی بر نفس» و «چيره بر خویش» و دستور نیریوسنگ نيز به همین مفهوم گرفته است. «بارتولومه» این واژه را از مصدر «خو» یا «هو» به معنی خوب و«ئت» را از مصدر «ای» به معنی رفتن گرفته و در کل به معنی «راه خوب و آسان» برگردان کرده است و «پورداوود» از او پیروی کردهاست. «کانگا» به معنی «خویش»، دستور «بُد» و «پونگار» و «میلز» به معنی «تنها و همان راه» گرفتهاند.
و بخش دوم واژه «دَثه» را موبد فیروز آذرگشسب از ریشه «دا» به معنی بخشیدن و دادن و پیشکش کردن و ارزانی داشتن آورده است. همچنین تاراپوروالا و بارتولومه و آندریاس آنرا به معنی «نیاز» و «پیشکش» گرفتهاند.
با توجه به یسنای 12 بند 9 که واژهي«خوئت و دَثَه» آمده و دیگر واژههایی چون «نیذاسَنْ ئیتیشْ» که به معنی به کنارگذارندهي جنگافزار که ستیزه و ناسازگاری را از میان برمیدارد و همچنین واژه «فَرَسْپایُ خِذْرام» پاژنام مزدیسنا و کسی که کینهجویی راکنار میگذارد و دیگر واژه «اَشَهاُنیم» به معنای «راست بودن» آمده است.
با توجه به معنی واژه به واژه «خوئت و دَثَه»و همچنین در جایگاهی که در اوستا بین «نیذاسَنْ ئیتیشْ» و«اَشَهاُنیم» جاي دارد به معنی میهنپرست، میهندوست، فدا کردن خویش در راه میهن، کسی که هواخواه آرامی و خوشبختی کشور خویش باشد، آمده است. همچنین موبد رستم شهزادی در سخنرانی خویش در پنجم دی ماه 1324 خورشيدي كه در آدریان تهران با موضوع«درگذشت و شهادت اشوزرتشت» سخنرانی کردند، آورده است:
“بلی او{زرتشت} خود را فدای راه هورمزدی کرد و در برابر آن آموزههاي بزرگ برای جان و تن خود ارزشی نشناخت تا ما درس گیریم، او خود را فدا کرد تا ما رهايي یابیم، او شربت شهادت نوشید تا جهان از آلودگي و ناپاکی پاک گردد و بر نیروی راستی بیافزاید و به ما راه«خوئت و دَثَه» یعنی از خود گذشتگی بیاموزد.(مجموعه سخنرانیهای موبد رستم شهزادی، به کوشش مهرانگیز شهزادی، سال 1380، رويهي44).
در فرهنگ زرتشتی «خان»، «مان»، «ویس» و «دَهیو» که سازمانهای اجتماعی زرتشتیاند، سپندینه به شمار میروند. در باور ما زرتشتیان سازمان دوستی جهانی از پیوند خواستارمندانهي (داوطلبانهی) کشورها پديد میآید و باید مانند دیگر سازمانهای سپندینه اجتماعی بر بنیاد «خوئت و دَثَه» پیریزی شود. سازمان دادن به نهادهایی که بتوان از راه آن در کار و سازندگی شرکت کرد، از خویشکاریهای مردمان نیکاندیش است. از راه این نهادها است که هر یک از بستهکشتیان میتوانند برای آشتی و پیوند دوستی آموزش ببینند و سرانجام در این راه کار کنند. در باور ما زرتشتیان، آموزش ایمان به صلح از خانواده آغاز میشود.
برخی از متخصصان فرهنگ و زبانهای باستان «خُوَئت و دَثَه» را نوعی زناشويي دانستهاند که از دیدگاه ما زرتشتیان این نتیجهگیری به گونهای دیگر است. زیرا در نماز روزانه، گفتوگو از بنیاد دین زرتشتی است و هماهنگ شدن با «اَشا» و همازور شدن همهي«بسته کشتیان» و نیکان و وهان هفت کشور زمین است برای استواری آشتی و پیوند دوستی و شدنِ اَشَه به اَشاوهیشتا.
در نماز روزانه شوند (دلیل) منطقی وجود ندارد که گونهاي زناشويي در آن بخش از اوستا(کشتی افزون) که به ضد جنگ و کنار نهندهي سلاح سفارش میکند به میان آورده شود.
هر زرتشتی در آیین سدره پوشی و در انجمن وَهِ مازدیسنان چنين ميگويد که نگهداري صلح جهانی، خویشکاری اوست. هنگامي كه گفته میشود که همهی همسران و فرزندان آنان باید «خوئت و دَثَه» کنند به این معنی است که خانواده باید نوجو و آزاده بنابر آیین زرتشت باشد تا فرزندانی که در چنین خانوادهای بار میآیند میهندوست، میهنپرست، فداکردن خویش در راه میهن، و کسی که هواخواه آرامی و خوشبختی کشور خویش باشند، راستی را بگسترانند، در پیروی از اَشا از یک دیگر پيشي جویند و با دشمن به داد کوشند. همچنین در اوستای کشتی میخوانیم «میستاییم دین نیک مازدیسنی را که بر ضد جنگ و خونریزی و دورکننده سلاح و خویشیدهنده و پاک است.» «خوئت و دَثَه» پنداشتههای استورهاي ویژهای را بازگو میکند که دربردارندهی آیین و اخلاق شناختهشدهای است و مفهوم آن خویشیدهندگی و پیوند و آزادگی و از خود گذشتگي است.
یاری نامه:
1-آونهیر زهراب، دین بنده، جستاری دربارهی دین و آیین و گزارشهای سپندینه، شیراز، انتشارات راه گشا، 1382
2-آذرگشسب، فیروز، گاتها، انتشارات فروهر، 1384
3-شهزادی، مهرانگیز، مجموعه سخنرانیهای موبد موبدان رستم شهزادی، چاپ خواجه، 1380
یک پاسخ
سپاس از موبد دانا ، مهربان پولادی.
قطعا همينگونه است . امکان ندارد که در آيين زيبا و نوعدوست زرتشتي که بر پايه خرد و شرم و حيا ، استوار است ازدواج با محارم معنایی داشته باشد . … اگر به درخواست کمبوجیه هخامنشی از موبدان (( که راه حلی بيابند برای درست جلوه دادن ازدواج او با خواهرش )) نگاه کنيم اين برداشت را خواهيم داشت که حتما در اين دين پاکيزه ، چنين ازدواجی رواج نداشته وگرنه نيازی نبوده که شاه ايران ، چنين درخواستي از موبدان نمايد . دليل ديگر هم اين است که اگر چنين ازدواجي مرسوم بود اينک نيز در جوامع زرتشتي در ايران يا هند يا امريکا و يا …. اينگونه ازدواج ها ديده مي شد که اينگونه نبوده و نيست …