نوشتههای به یادگار مانده از نیاکانِمان گزارشهایی دارند که پس از هزارهها هنوز برای ما جدی است. این نوشتهها مرز میان پندار و واقعیت هستند. در نوشتههای کهن ما به اخبار، رخدادها و نامهای جانورانی برمیخوریم که برایمان هم شگفتآور و هم پذیرشش سخت است، مانند جانورانی به نام کلپاسه، کر ماهی، خر سهپا، کریشکی که منوچهر آن را به باره داشت. (بندهش، مهرداد بهار: 78). این سخنان در کدامین نوشتار به انجام رسیده است؟ گزارشهای اوستا و نوشتههای پهلوی میراثی است که نیاکان ما با سختی فراوان سینهبهسینه و یا با بازنویسیهای فراوان برای ما نگاه داشتهاند. اینها داستان زندگانی مردمان ایرانی و سرگذشتی است که در درازنای هزارهها بر زندگانیشان رفته است و اکنون یکی از پایههای شناسهی(:هویت) ما را پدید میآورد که نمیتوان به آسانی از آن گذشت. اوستا، بندهش، مینوی خرد، تاریخ دانشیای(:علمی) است که هر ایرانی باید آن را بداند. ما در آموزش تنها به تاریخ عمومی توجه کردهایم، ولی به تاریخ دانش خود نپرداختهایم!
خشكسالی و آبادانی، این دو واژه آشناترین واژهها برای مردمان میانهی جهان، ایرانیان، است. ایرانیان از روزگاران بسیار دور این وضعیتها را شناخته، به شیوههایی گوناگون از یكی بهره برده و با دیگری ستیزیدهاند. ساخت کاریز(:قنات)، سد، آبانبار و … نمونههای کاربرد خرد و دانش در زندگی مردم و ستیز با خشکسالی بوده است. داستان سختیها و کوششهای مردمان ایرانی…
آنچه در بالا آمده بخشی از نوشتار «ارزشمندی آب، باران و کردار مردمان ایرانی» است که در هفته نامهی امرداد 367 چاپ شده است.
در امرداد 367 چاپ شده است
ارزشمندی آب، باران و کردار مردمان ایرانی
به اشتراک گذاری
Telegram
WhatsApp
Facebook
Twitter
تازهترین ها
1403-07-12
1403-07-12
1403-07-12