کشتار پرندگان کوچرو در فریدونکنار از اندازه گذشته است. کشف 50 قطعه لاشهی این پرندگان در بازار این شهر، تنها یک نمونه از کشتار پرندگان است. یادداشت اسماعیل کهرم دربارهی آنچه اکنون در بازار پرندگان فریدونکنار روی میدهد و در همین پست آمده است، ما را از با ابعاد فاجعهی زیست محیطی شمال کشور آگاهتر میسازد. به همینگونه قطع درختان برای ساخت سیلبند در پارک ملی کرخه خبر ناگواری بود که در هفتهی گذشته بازتاب یافت.
در بخش میراث تاریخی، همچنان بیتوجهی به سازههای کهن ادامه دارد. اما خبر خوشایند، ثبت برخی از آثار تاریخی و گردشگری است. سنگنگارههای تیمره سرانجام ثبت ملی خواهند شد. آن نقشهای بسیار کهن قابلیت ثبت جهانی نیز دارند. توانایی پخت یکی از خوراکیهای بومی قزوین هم در شمار فهرست ثبت ملی شدهها آورده خواهد شد.
دربارهی خبر فروریختن بخشی از ایوان کسرا، در این پست اشاره ای نشده است. در هفتهی گذشته این خبر و واکنش به آن در تارنمای امرداد گزارش شده است. بایستگی توجه به این سازهی بیمانند جهانی و بازسازی و مرمت بیدرنگ آن از سوی ایران، نکتهای است که باید بر آن پافشاری کرد.
– بودجه سازمان حفاظت از محیطزیست از دامپزشکی هم کمتر است: مسعود تجریشی، معاون سازمان حفاظت از محیطزیست با گفتن اینکه باید عوارض آلایندگی باید برای محیطزیست هزینه شود، گفت: این موضوع در لایحهی دولت آمده و میدانم مرکز پژوهشهای مجلس هم گزارش خوبی داده و آنها نیز تایید کردند که این عوارض به سازمان محیط زیست برسد. اما جریانی در مجلس وجود دارد که میگویند، شهرداریها منابعی ندارند تا پول پرسنل را پرداخت کنند و اگر این پول به محیط زیست داده شود، نمیتوانیم در برابر پسماند، روان آبهای سطحی و مسایل دیگر پاسخگو باشیم. این در حالی است که در این سالها هم برای هیچ کدام از این مسایل هزینهای نکردند.
وی ادامه داد: در لیست پروژههای ما کشتارگاه، محل دفع زباله، تصفیهخانه و نمونههای دیگر است که همهی اینها از مسوولیتهای شهرداری است. این صنایع تقاضای پول کردند تا آسیبهای زیستمحیطی خود را از میان ببرند و اگر این اتفاق نیفتد، همچون گذشته آبهای آلوده و پسماند خود را در طبیعت رها خواهند کرد. موضوع مهم این است که ما چقدر برای روزمرگی و چقدر برای نسل آینده هزینه میکنیم.
معاون سازمان محیطزیست با اشاره به بودجهی پیشنهادی سال 1400، افزود: بودجهی پیشنهادی خوب است، اما تا جایی که میدانم، بودجه سال جاری ما از بودجه سازمان دامپزشکی کمتر است، در حالی که سازمان دامپزشکی یک سری وظایف مشخص دارد، اما محیط زیست وظیفه حفاظت از 11 درصد سرزمین، تمام تالابها، رفع آلودگی هوا و نمونه های دیگر را در لیست مسوولیتهای خود دارد اما این وظایف اصلا با بودجهای که دارد متناسب نیست. او گفت: با منابعی که داریم حتا نمیتوانیم تالابها را زنده نگهداریم. (ایلنا، 13 دی)
– جلوگیری از کارهای غیرمجاز در عرصه باستانی ارجانی بهبهان: مدیر پایگاه میراث فرهنگی ارجان و چگاسفلی بهبهان گفت: از عملیات تعرض به عرصه محوطه باستانی ارجان که توسط دو شرکت در حال انجام بود، جلوگیری شد.
احسان شیخبارانی گفت: عرصه شهر باستانی ارجان 400 هکتار است که کارخانه سیمان بهبهان و شرکت بهرهبرداری آبیاری مارون در محدوده این عرصه جای گرفتهاند.
وی دربارهی دلیل و چگونگی جای گرفتن این کارخانه و شرکت در عرصهی درجهی یک محوطه باستانی گفت: کارخانه سیمان بهبهان و شرکت بهرهبرداری آبیاری مارون پیش از انقلاب در این مکان ساخته شدهاند. در آن زمان عرصه و حریم شهر باستانی ارجان تعیین نشده بود از همینرو منع قانونی برای ساخت و ساز در محل وجود نداشت.
مدیر پایگاه میراثفرهنگی ارجان و چگاسفلی در ادامه افزود: باتوجه به اینکه کارخانهی سیمان و شرکت بهرهبرداری آبیاری مارون در عرصه ارجان جای داده شده است، دامنه کارهای این کارخانه و شرکت به منظور برداشت معدن مخلوط کوهی و هموار کردن زمین، در عرصهی ارجان است که بر همین پایه چند مدت پیش آنها استعلامی برای این موضوع از میراث فرهنگی گرفتند که پاسخ منفی به آنها دادیم.
وی افزود: باوجود این، کارخانه سیمان بهبهان در محل ممنوع دست به فعالیت غیرمجاز زد و افزون بر این، شرکت بهرهبرداری آبیاری مارون نیز درشمال خاوری محوطه ارجان در نزدیکی بنای تاریخی روشمهر، کار هموار کردن زمین را آغاز کردند که خوشبختانه جلو این کارهای غیرمجاز با اقدام به موقع عوامل پایگاه حفاظت میراثفرهنگی شهرستان بهبهان و همکاری آنها با نیروهای پایگاه میراثفرهنگی ارجان و چگاسفلی گرفته شد.
وی افزود: این دستدرازی به عرصهی محوطه باستانی ارجان درحالی رخ داده است که چهار ماه پیش نشستی با نام «شورای حل اختلاف» را برگزار کرده بودیم. هدف این نشست حل اختلاف میان این شرکتها و میراثفرهنگی دربارهی فعالیتهای این دو شرکت در عرصه ارجان بود. اما متاسفانه برخلاف توافقاتی که داشتیم و با وجود ارایه پاسخ منفی به استعلامات باستانشناسی، دو شرکت پیشگفته به فعالیت غیرمجاز در عرصه ارجان اقدام کردند که با همکاری پایگاه حفاظت میراثفرهنگی بهبهان، این پروژهها را متوقف کردیم.
محوطه باستانی ارجان در کنار رودخانه مارون در 12 کیلومتری شمال خاوری بهبهان جای دارد. این محوطه باستانی با شماره 44 ثبتشده است. (ایرنا، 13 دی)
– آغاز کارهای حفاظتی مرمتی نقش بهرام: مدیر پایگاه میراث جهانی تختجمشید با اشاره به ارزش نقشها و سنگنگارههای برجای مانده از گذشته تاریخی ایران، آغاز کارهای حفاظتی و مرمتی نقش بهرام دوم در گستره نقشرستم را یادآور شد.
حمید فدایی گفت: نقوش برجستهی ساسانی در کنار آرامگاههای شاهان هخامنشی و این هر دو در کنار نقشی از پادشاهی ایلامی، ارزشهای زمانی و مکانی محوطه نقشرستم را ویژهتر کرده است. شهریاران ساسانی مهمترین رویدادهای سرزمین و پادشاهی خود را بر دیواره های صخرهای این مکان نقش کردهاند و افزون بر این، بر فراز کوه نقشرستم، در وسعتی زیاد دخمکها و استودانهای دورهی ساسانی گسترده است.
فدایی بر بایستگی انجام برنامهریزی در زمینهی حفاظت، مرمت و بهرهبرداری از این آثار فرهنگی، پافشاری کرد و افزود: حفاظت از این گنجینه بشری با برنامهریزیهای انجام شده از چند سال پیش تا کنون، وارد مرحله جدیدی از کارهای اجرایی و اضطراری مرمت شده است. این برنامه جامع که از سال 1396 با مستندنگاری محوطه و نقوش برجسته آن آغاز شد، در کارهای پس از آن با تجهیز و راهاندازی کارگاه و دفتر فنی دایمی در محوطه و با استقرار گروهی از کارشناسان و حفاظت گرانسنگ، عملیات حفاظت بر روی آرامگاه خشایارشا تمرکز یافت که تا کنون نیز ادامه دارد.
مدیر پایگاه میراث جهانی تختجمشید از آغاز فعالیتهای حفاظت و مرمت نقش بهرام دوم در نقش رستم خبر داد و در این باره گفت: کارشناسان مستقر در محوطه در نیمهی دوم سال گذشته عملیات مرمت بر روی نقشبرجستهی نبرد هرمز دوم که آسیبهای زیادی دیده بود را آغاز کردند که در بهار امسال با موفقیت به پایان رسید. با توجه به برنامهریزیهای پیشین، تهیه طرح اولیه و تایید شورای فنی، اکنون موضوع حفاظت از نقش بهرام دوم آغاز شده و مراحل آسیبنگاری نقش در حال انجام است. (ایسنا، 13 دی)
– بیتوجهی شهرداری تهران به مرمت خانهی نیما یوشیج: سخنگوی شورای شهر تهران از بیتوجهی شهرداری تهران در مرمت خانه نیما یوشیج انتقاد کرد. علی اعطا گفت: سال گذشته به خانه نیما در محله دزاشیب رفتم، خانه متروکی که بعد از سالها کشاکش توسط شهرداری حدود دوسال پیش خریداری و بنا شد که به عنوان محل فرهنگی و تاریخی به مکان عمومی تبدیل شود. در سال 1328 نیما این قطعه زمین را خریداری میکند و خانهای میسازد و در سال 1331 هم جلال آل احمد در حوالی همین خانه، قطعه زمینی میخرد و همسایه نیما میشود که بعدها این دو خانه عملا محفل شاعران و نویسندگان میشود. شهرداری تهران این خانه را خریداری کرده و در سال 1380 درفهرست آثار ملی به ثبت میرسد. مالکان شکایت میکنند و خانه را از ثبت خارج میکنند اما دوباره در سال 1396 این خانه به ثبت ملی میرسد. سرانجام تملک این خانه پس از سالها کشمکش در این دوره انجام شده و مناسب بود که بهرهبرداری از این خانه هم در این دوره انجام میشد اما با وجود وعدههای گوناگون کار انجام نشده است.
اعطا با گفتن اینکه از آنجایی که شهرداری مالک این بناست مناسب خواهد بود که راه میان خانه نیما و جلال را گذر ادبیات معاصر هم نامید، افزود: در سال جاری در ردیفهای داخلی بودجه سازمان زیباسازی ردیفی برای این خانه اختصاص داده شده، اما مصاحبهها را که مرور می کردم دیدم، مسوولان مربوطه یک بار در 21 آبان سال 1398 اعلام کردند که این خانه به بهره برداری میرسد که نشد. اوایل آبان گفتند به دلیل تداخل کاری این رویداد رخ نداده و به زودی کار انجام میشود. در 17 اردیبهشت گفتند در سه ماه آینده مرمت و بهرهبرداری انجام میشود که نشد و پس از آن نیز در آستانه سالروز نیما گفته شد تا پایان دوره پنجم انجام میشود که بررسی من نشان داد این کار تا آن زمان هم محقق نمیشود و تنها کارهایی در جهت مرمت اضطراری ممکن است رخ دهد. بنابر این درخواست میشود شهرداری اجازه ندهد موارد به این سادگی که اثبات کننده رویکرد فرهنگی این دوره مدیریت شهری است، آنقدر مورد بیتوجهی قرار گرفته و بیتفاوت باشد (ایلنا، 14 دی)
– مهارت پخت دیماج قزوین ثبت ملی میشود: معاون اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان قزوین گفت: مهارت پخت دیماج از خوراکهای سنتی قزوینیها به زودی در فهرست آثار ملی به ثبت خواهد رسید.
احسان نورانی با بازگویی این خبر گفت: دیماج در کنار قیمه نثار به عنوان یکی از غذاهای سنتی معروف قزوین به شمار میرود که به گونهی میان وعده و عصرانه مصرف میشود. نان خشک شده، پنیر کهنه، گردو، سبزیجات معطر و پیاز سرخ شده مواد تشکیل دهنده این خوراکی خوشمزه را تشکیل میدهند. دیماج همچنین وعده غذایی است که در آیین سنتی «پنجاه بدر» قزوین از سوی شهروندان قزوینی فراهم و مصرف میشود.
معاون میراث فرهنگی اداره کل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی استان قزوین گفت: مستندات مربوط به ثبت این غذای سنتی به وزارت میراث فرهنگی فرستاده شده و به زودی در فهرست آثار ناملموس ملی ثبت خواهد شد. وی همچنین از فرستادن پرونده مهارت تهیه مربای پوست پسته، آش ارسولههیر الموت و جگر قلیهی روستای زناسوج الموت به وزارت میراث فرهنگی برای ثبت در فهرست آثار ناملموس ملی خبر داد. (ایرنا، 14 دی)
– بریدن رختان پارک ملی کرخه برای پروژه بدون مجوز: برای ساخت یک سیلبند، بنا به روایتهای گوناگون 700 تا 8 هزار اصله درخت در پارک ملی کرخه قطع شده و قرار است 3 هزار اصله درخت دیگر نیز قطع شود. ساخت سیلبند در این گسترهی حفاظتشده با وجود اینکه مجوز زیستمحیطی ندارد، از نظر سازمان حفاظت محیطزیست توجیه شده است.
کورش کیانی، مدیرکل منابع طبیعی خوزستان میگوید: با توجه به اکوسیستم شکننده در خوزستان که ایجاد فضای سبز در آن بسیار سخت و توانفرساست، ضرورت ساخت سیلبند با قطع چندهزار اصله درخت باید بهگونه ی کارشناسی بررسی شود. از آنجایی که در اساس درختان بهگونهی سد طبیعی در برابر پدید آمدن سیل عمل میکنند، باید دید آیا واقعا راه دیگری وجود ندارد؟
سیلبند حاشیه پارک ملی کرخه مجوز زیستمحیطی ندارد. در اوایل تیرماه اداره کل حفاظت محیطزیست منطقه نسبت به تخریب زیستگاه در این منطقه در محاکم قضایی شکایت کرد، ولی دادگاه مجری پروژه را که بنیاد مسکن خوزستان بود تبرئه کرد و پروژه ادامه یافت.
در پایان هفته گذشته تشکلهای زیستمحیطی منطقه نسبت به تخریب وسیعی که در منطقه رخ داده، گردهمایی کردند. احمد زالی، هموند انجمن دوستداران شهر و طبیعت شوش درباره این رویداد میگوید: این طرح هنوز مجوز زیستمحیطی ندارد و فقط از ستاد مدیریت بحران مجوزها را دریافت کرده است. درحالیکه طبق قانون سازمان محیط زیست باید مجوز صادر کند.
جنگلهای دوسوی حاشیه رود کرخه که بخشهایی از آن پارک ملی کرخه است، زیستگاهی پیوسته برای گوزن زرد و گربه وحشی است. این پارک 14هزار هکتار وسعت دارد و بازمانده جنگلهای گرمسیری دنیا و جنگلهای باستانی بینالنهرین است. احمد زالی در مورد تخریبی که این سازه ایجاد خواهد کرد، میگوید: برای ساخت این سازه، از تپه ماهورهای اطراف، شنهای روان (رمل) برداشته شده و قرار است با آهک سازهای 3 تا 4 متری ساخته شود.
ساخت سیلبند برای جلوگیری از آسیب وارد شدن به روستاهای پیرامون از سیل احتمالی است. به گفته احمد زالی، از بومیان منطقه، گسترش غیرمجاز روستا و زمینهای کشاورزی اهالی به سمت پارک ملی کرخه، جنگلهای طبیعی پیرامون روستا را نابود کرده است. دو دهه خشکسالی سبب شد خانههای روستایی و زمینهای کشاورزی در حریم رودخانه توسعه پیدا کند. با این حال در سیل سال 1398 که حجم عظیم آب پشت سد کرخه رهاسازی شد، آب از پشت روستا و از راه همین جنگلها به پاییندست گذر کرد و روستا آسیب چندانی ندید. (روزنامه همشهری، 14 دی)
– ویرانی گورستانهای تاریخی به بهانهی ساماندهی: تصویرهای منتشرشده از آرامستان ارامنه دروازه دولاب، نگرانی را بار دیگر به جان کنشگران میراث فرهنگی انداخته است. تصویرهایی که سه پژوهشگر تهران پس از بازدید از اجرای طرح ساماندهی در آرامستان در یازدهم دی داشتند و آنها را در صفحههای شخصی خود در اینستاگرام منتشر کردند، وضعیت سنگ گورها را نابسامان نشان میدهد: یک جا سنگ گورری شکسته شده؛ سنگ دیگری از جای خود کنده شده یا ترک برداشته است.
این آسیبها طرح یادمان «زیزرناکابرت»، به معنی دژ پرستوها را که برای یادبود جانباختگان 1915 میلادی روی برخی از سنگ گورها در این آرامستانها جای گرفتهاند، نیز دربرگرفتهاند. این طرح 12 ستون همگرا را در خود دارد که نشاندهنده 12 استانی است که ارمنیها در آنجا کشته شدهاند. یک ستون سوزنیشکل با با بلندای 44 متر نیز در کنار ستونها واقع شده که بیانگر زایش دوباره مردم ارمنی است. اکنون تاریخ در ساماندهی گورستانهای قدیمی در تهران در حال تکرار شدن است.
البته مرتضی ادیبزاده، معاون میراثفرهنگی اداره کل میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی استان تهران، چند روز پس از آغاز طرح در محوطه دولاب تهران گفته بود: «مجموعه آرامستانهای دولاب توسط سازمان بهشت زهرا و در راستای حفاظت از آرامستانهای تاریخی تهران مرمت و ساماندهی میشوند و در این پروژه گذر میانی مجموعه آرامستانها که پیش از این به صورت خیابان آسفالته بود، با رویکرد ایجاد بستر گردشگری در این منطقه، سنگفرش و پیادهراه شده و همه دیوارهای بیرونی آرامگاهها مرمت میشوند».
او دربارهی طرح داخلی آرامستان نیز پافشاری کرده بود: «همه مسیرهای بازدید بین قبرها نیز شنریزی شده و با احیای جویها و کانالهای سیمانی و آجری آن به شکل اولیه، بافت داخلی نیز ساماندهی میشود، در این مرحله بهسازی سرویسهای بهداشتی و مرمت و ساماندهی دیوارهای داخلی و نیمکتها و برخی المانهای داخل آرامستان در دست اجراست». (ایسنا، 14 دی)
– ثبت ملی تندیس «شیرعقاب» خوزستان: وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایعدستی در نامهای، مراتب ثبت مجسمه «شیرعقاب» و 10 اثر فرهنگی تاریخی دیگر را به استاندار خوزستان ابلاغ کرد. آثار ثبت شده عبارتند از: سردیس گلی مرد (هفتتپه)، سردیس گلی زن (هفتتپه)، ماسک گلی (هفتتپه)، پایهستون سهزبانه (شوش)، پایهستون هخامنشی با کتیبهی یونانی، مجسمه بانوی اشکانی با کتیبهی پهلوی، مجسمه سنگی هرکول، مجسمه شیرعقاب (چغازنبیل)، سلوح گلی (هفتتپه)، ظرف سفالی با چهرهی انسان (هفتتپه) و نقشبرجستهی صحنهی خانوادگی عیلامی. (ایرنا، 15 دی)
– مرمت خانهی اعتصامالملک آشتیانی: خانه تاریخی میرزا ابراهیم اعتصامالملک مستوفی آشتیانی یکی از خانههای زیبای شهرستان آشتیان است که در کنار رودخانهای در میانهی شهر آشتیان جای دارد. نسرین محبی، مالک این بنا، برای حفظ آن دست به مرمت و نگهداری این مجموعه زیبا زده است.
ساخت این سازه به دورهی قاجار میرسد و دسترسی به به آن از راه یک کوچه باریک شدنی است. این موضوع سبب شده خانه از شلوغیهای شهری دور مانده و از آرامشی بیمانند برخوردار باشد. بازسازی و مرمت بام، تزیینات آجری و نمای بیرونی ساختمان، اتاقها، پیبندی بنا برای جلوگیری از نفوذ رطوبت، شیببندی و هموار کردن پیرامون این اثر تاریخی انجام شده است.
بنای خانه میرزا ابراهیم اعتصامالملک در اردیبهشت 1398 در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیده است. (ایلنا، 16 دی)
– گرمابهی تاریخی میرزا یوسف بابل در آستانهی فروپاشی: گرمابهی تاریخی میرزا یوسف بابل که از آثار ثبتی در اختیار اوقاف و امرو خیریه است، این روزها با فروریختن بخشی از گنبد بنا در راه تخریب و فروپاشی قرار گرفته است. گرمابه میرزا یوسف بابل در فهرست آثار ملی ثبت شده اما این روزها بابلیها شاهد فروپاشی کامل یکی از خاطرهانگیزترین آثار تاریخی شهر خود هستند. این سازهی تاریخی که در دوره فتحعلیشاه قاجار در سال 1216 مهی (:قمری) ساخته شد، پس از سالها خاطرهانگیزی برای بابلیها به روزهای پایانی زندگی خود نزدیک شده است.
به دنبال بارشهای شدید باران در دو هفتهی گذشته، آب باران برای نخستینبار از درون گنبد گرمابهی میرزا یوسف بابل گذر کرده و با ایجاد شکافهای فراوان و تخریب بخشی از آن، این گنبد تاریخی در آستانه فروپاشی کامل است. افزونبر نابودی یک اثر تاریخی خطر جانی هم ایجاد کرده است .
محمد حسن ولیپور که 60 سال و نیاکانش نزدیک به یکصد سال مالکیت و متولیگری این گرمابهی تاریخی را بر دوش دارند، در اینباره گفت: 10 سال است که برای بازسازی و نجات گنبد گرمابه میرزا یوسف فریاد میزنم، اما فریادها به جایی نمیرسد. بسیار برای من سخت است که این روزها شاهد فرو ریختن گنبد این گرمابه هستم.
ولیپور در ادامه گفت: که پس از بارشهای شدید دوهفتهی گذشته گنبد نیمهجان گرمابهی میرزا یوسف بابل شکاف برداشته و جریان آب از آن گذر میکند که این رویداد تا کنون بیسابقه بوده است. ریزش این گنبد نه تنها پایان تلخی برای مردم بابل و این آثار تاریخی است بلکه خطر جانی هم به همراه دارد .
وی گفت: تقاضای ما از اداره میراث فرهنگی و اوقاف بابل این است که اجازه ندهند این اثر تاریخی به طور کامل ویران شود و تا پیش از فروپاشی این بنا راه نجاتبخشی پیدا کنند. ولیپور پیش از این هم در چند مرحله با انتشار فایلهای صوتی و تصویری گوناگون از بزرگان شهر برای نجات این اثر تاریخی کمک خواسته بود.
رییس اداره اوقاف و امور خیریه بابل در این باره گفت: میراثفرهنگی برای مرمت آثار تاریخی ثبت شده پافشاری دارد که از پیمانکارهای خودشان استفاده کنند. البته استفاده از پیمانکاران میراثفرهنگی هزینه مرمت بنا را چند برابر میکند که پرداخت این مبلغ سنگین برای ادارهی اوقاف امکانپذیر نیست .
او افزود: اگر میراث فرهنگی اجازه دهد که اوقاف برای مرمت آثار تاریخی وقفی خودش پیمانکار انتخاب کند به مراتب هزینهها کاهش مییابد و طرح مرمت در زمان کوتاهتری به پایان خواهد رسید. حال میراثفرهنگی نه خودش مرمت آثار تاریخی را انجام و نه اجازه میدهد که اوقاف از ظرفیت داخلی برای نجات آثار تاریخی وقفی استفاده کند. (ایرنا، 17 دی)
– بیماری آنفلوانزای فوق حاد پرندگان در 16 نقطهی کشور دیده شد: رییس سازمان دامپزشکی کشور گفت: بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان امسال در چهارده نقطه مربوط به حیاتوحش و طیور روستایی و دو کشتزار صنعتی گزارش شده است.
وی افزود: بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان اکنون در میان پرندگان کوچرو سرخرود مازندران، دو نقطه کشور به صورت اینترفیس (پهنه مرزی، نقطه اتصال)، دو نقطه در میان پرندگان غیر صنعتی تهران، یک کانون در آذربایجان غربی و یک کانون در اصلان رود مرز مشترک ایران، ارمنستان و جمهوری آذربایجان وجود دارد.
وی با یادآوری دیده شدن بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در برخی از کشورهای اتحادیه اروپا، روسیه، قزاقستان، ژاپن، عربستان و عراق گفت: تمام کشورهای در مسیر پرواز پرندگان آزاد، اکنون درگیر موج این بیماری هستند. بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان اکنون در کشور کاملا مدیریت و مهار شده و مزارع مرغ تخمگذار با بیشترین ظرفیت به تولید اشتغال داشته و مشکلی از نظر پرورش مرغ تخمگذار در کشور وجود ندارد.
وی یادآورشد: عملیات مهار بیماری آنفلوآنزای فوق حاد پرندگان در تالاب 25 هزار هکتاری میقان اراک به پایان رسیده و عملیات پایانی در این تالاب تا یک ماه دیگر ادامه می یابد.
وی با یادآوری پایان مرگومیر پرندگان مهاجر در تالاب میقان اراک گفت: بر پایهی واپسین آمار اداره کل محیط زیست و ستاد بحران استان مرکزی از بیست و هشتم آبان ماه تاکنون یک هزار و 260 قطعه پرندهی کوچرو که در این تالاب زمستانگذری میکردند، تلف شده و تمام مرگومیرها به شیوهی درستی گردآوری و دفن بهداشتی شدهاند. (ایرنا، 17 دی)
– آسیبهای کرونا به گردشگری کرمان: برآورد جهانی نشان میدهد آسیبهای مالی برآمده از فراگیری کرونا بر صنعت گردشگری ایران، 12 هزار میلیارد تومان در سال 1399 بوده است که این رقم در کرمان ماهانه بیش از 30 میلیارد تومان گمان زده میشود.
رییس جامعهی هتلداران کرمان شمار کارکنان در مراکز اقامتی کرمان را 910 تَن میداند که 40 درصد آنها پس از فراگیری کرونا کاسته شدهاند. بهگفتهی جاوید سبحانی، پیش از فراگیری کرونا درصد اشغال مراکز اقامتی استان 35 درصد و در شهر کرمان 50 درصد بود که در چندماه گذشته به زیر 10درصد رسیده است و به همین دلیل حدود 10 درصد مراکز اقامتی ناچار به تعطیلی اجباری شدهاند. وی همچنین میانگین خسارت کرونا به مراکز اقامتی را ماهانه حدود 30 میلیارد تومان برآورد میکند. از نگاه سبحانی، دوران پیش از کرونا هم گردشگری کرمان وضع مناسبی نداشت. او بیشتر مسافران کرمان بهویژه در یک سال گذشته را هم فعالان تجاری میداند که به سبب فعالیت صنایع و معادن روانه این شهر در جنوب شرقی ایران میشوند؛ زیرا کرمان بیشتر یک شهر صنعتی و معدنی بهشمار میرود و گردشگری اولویت آن نیست. (روزنامه همشهری، 17 دی)
– تیاتر شهر تهران حریم ندارد: هرگونه رویداد و بلاهایی که باید برسر یک بنای تاریخی بیاید تا از هم بپاشد، به سر بنای ثبت ملی شده «تیاتر شهر» آمده است. بنای تاریخی تیاتر شهر، بزرگترین مجموعه نمایش تیاتر ایران است که در سال 1346 توسط علی سردار افخمی، یکی از شاگردان هوشنگ سیحون، طراحی شد و ساخت آن پنج سال به درازا انجامید. این مجموعه به سبب داشتن معماری یگانه و جایی مهم برای اهالی تیاتر شهر به عنوان مرکز فرهنگی و هنری در فهرست میراث ملی ایران جای دارد. اما این بنای تاریخی که در حصار چهارراه ولیعصر مانده است، هر روز با داستانی روبهروست؛ از ماجرای کندن زمین برای گذر مترو گرفته تا بلاهایی که بر سر بنا وارد میشود.
حفاریهای متروی چهارراه ولیعصر برای خیلی از افراد، به ویژه هنرمندان تیاتر شهر، به یادماندنی شد. آنجا که همه علیه این کار اعتراض کردند، ولی کسی به حرفشان گوش نکرد و سرانجام یکی از خروجیها درست در چند متری بنا باز شد. اکنون نتیجه این کار آن شده است که هر دو دقیقه یک بار بنای تیاتر شهر میلرزد.
شلوغی بیش از اندازهی تیاتر شهر به هر مناسبی، یکی از دلایلی است که باز شدن خروجی مترو به روی محوطه تیاتر شهر به دنبال داشت. دست فروشانی که لباسزیر و آش رشته، کاسه و کیف و کفش را به بدترین شکل ممکن کنار یک بنای تاریخی ثبت ملی شده و یگانه پهن میکنند و منظر دیداری این بنای فاخر را از میان میبرند. شهرداری هم از بُردن آنها به جایی دیگر ناتوان است.
ساختوساز مسجد کنار ساختمان تیاترشهر که با گذشت چند سال فعالیت خاصی در آن انجام نمیگیرد هم بر دشواریهای حریم این بنای تاریخی افزوده است. اگرچه این رخدادها مهمترین اتفاقاتی بودند که در چند سال گذشته، بنای تیاتر شهر با آن روبهرو بود، اما خود بنای تیاتر شهر نیز از گزند آسیبها در امان نبود. یک روز کاشیهای آن را دزدیدند؛ همان کاشیهای فیروزهای که در سازه کار شده بود و کسی پیگیر آن نشد و یک روز دیگر به بهانهی چهارشنبه سوری و یا بودن معتادان در ساعات پایانی شب، شمع روشن کردند یا آتش به پا کردند و بخشی از سزه را به ویژه در بخش جنوبیاش سوزاندند.
کموبیش هیچ هنرمند و یا اهالی تیاتر یا حتا دانشجویان به آسودگی نمیتوانند در پارک دانشجو یا همان پارک تیاترشهر گام بگذارند. آسیبهای این پارک در مرکز تهران از دید خیلی از مردم و مسوولان پنهان نیست. از بزههای رایج در این پارک گرفته تا ناامن بودن آن برای زنان و دختران دانشجو و جوان.
اگر مجموعهی تیاتر شهر کوشش کند و موارد مربوط به ضرورت داشتن حریم برای این بنا را به وزارت میراث فرهنگی اعلام کند، وزارت میراثفرهنگی نیز ثبت ملی این رویداد را تا پایان دولت و یا پایان سال به عقب نیندازد و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز با آن مخالفت نکند، شهرداری نیز همکاری لازم را انجام دهد، شورای شهر مخالفتی با ایجاد حصار نداشته باشد و اگرهای دیگر، شاید آن زمان بتوان گفت حال تیاتر شهر سرانجام روزی خوب میشود؛ شاید! (مهر، 17 دی)
– لاشهی 50 پرندهی کوچرو در نزدیکی بازار فریدونکنار کشف شد: لاشه 50 قطعه چنگر و یک قطعه غاز خاکستری روز چهارشنبه ازسوی ماموران محیط زیست فریدونکنار در نزدیکی بازار پرندگان وحشی این شهر کشف و ضبط شد. مامورین یگان حفاظت محیط زیست زمانن گشت، کنترل و بازرسی از خودروهای مشکوک به حمل لاشه پرندگان قاچاق، امروز در پیرامون بازار فروش پرندگان فریدونکنار، به یک خودروی سواری که از شهرهای خاور استان به فریدونکنارحرکت بود، برخورد کردند و پس از بازرسی خودرو، توانستند 50 قطعه چنگر و یک قطعه غاز خاکستری کشف کنند. این سومینبار در یک ماه گذشته است که مامورین یگان حفاظت عاملین قاچاق پرندههای کوچرو را در این شهرستان دستگیر میکنند.
آمارهای رسمی و غیر رسمی نشان میدهد سالانه بیش از یک و نیم میلیون بال پرنده زمستان گذران وارد استان مازندران می شوند. بیشترین میزان شکار پرندگان زمستانگذران نیز در شهرستان فریدونکنار به سبب وجود چندین تالاب روی میدهد. (ایرنا، 17 دی)
سنگنگارههای تیمره ثبت جهانی میشود: رییس اداره میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی شهرستان خمین گفت: پرونده سنگ نگارههای تیمره برای ثبت جهانی تهیه میشود. وی گفت: سنگنگارههای تیمره با توجه به پیوند با منظر طبیعی بکر منطقه و گوناگونیهایی که از دید نقش دارد، قابلیت ثبت جهانی دارد و زمینه ثبت جهانی این اثر ارزشمند همچون سنگنگارههای «قوبوستان» در جمهوری آذربایجان امکانپذیر است.
او در ادامه افزود: در این منطقه جدای از سکونتگاههای انسانی، بیش از 21 هزار سنگنگاره و چند کتیبه تاریخی دورههای باستان و دوره اسلامی شناسایی شده است. بررسی و پژوهشهای میدانی انجام گرفته براساس پراکندگی مناطق دارای سنگنگاره و نیز گوناگونی نقش های آنها نشان دهنده ظرفیت نامگذاری و شناسایی استان مرکزی به عنوان «پایتخت سنگنگارههای ایران» است. (ایسنا، 18 دی)
– تخریب 8 خانهباغ و رفع تصرف در حریم محوطهی باستانی سیلک کاشان: رییس اداره میراثفرهنگی، گردشگری و صنایعدستی شهرستان کاشان از اجرای 8 حکم تخریب مربوط به خانهباغهای موجود در حریم محوطه باستانی سیلک خبر داد. مهران سرمدیان با بازگویی این خبر، گفت: شوربختانه در سالهای گذشته ساختوسازهای غیرقانونی فراوانی در عرصه و حریم درجهی یک سیلک، که یکی از ارزشمندترین محوطههای باستانی جهان است، انجام شده که سبب پدیدآمدن آسیبهای جبرانناپذیری به حریم این تپه باستانی شده بود.
او افزود: در دو سال گذشته تاکنون 12 حکم تخریب در حریم این تپهی باستانی اجرا شده است که اکنون نیز هشت حکم قطعی رفع آثار تخلف در عرصه محوطه سیلک به دستور دادستانی شهرستان و همکاری شهرداری کاشان در حال انجام است و در نیمهی دوم ماه جاری به صورت کامل اجرا خواهد شد. (میراث آریا، 18 دی)
………………….
یادداشت هفته
به فريدونكنار نرويد
رویدادهای غمانگیز و تاسفباری که در بازار فریدونکنار برای پرندگان کوچرو رُخ میدهد، انگیزهی یادداشت خواندنی اسماعیل کهرم در شمارهی 14 دیماه روزنامهی اعتماد شده است. آن یادداشت که «به فریدونکنار نروید» نام دارد، اینگونه آغاز میشود: «فريدونکنار خود را برای اسير گرفتن، شكنجه و كشتار آماده میكند. همانگونه كه تمساح رودخانههای آفريقا هنگام مهاجرت گوزنهای يالدار مترصد حس كردن لرزشهای ايجاد شده توسط سم اين پستانداران هستند و به شكم صابون میزنند و منتظر مینشينند. همين طور صيادان نامرد فريدونكنار نگاهها را به آسمان دوختهاند و منتظر ورود فرشتگان زيبا و معصومی هستند كه به زودی از راه میرسند. شاهد بوديم كه در يك غروب غمبار، صيادی با غرور و خرسندی يك غاز درشت را از توری جدا كرد. دو بال را در دست داشت. حيوان وحشتزده بال میزد. تمام تنه غاز تكان میخورد و بالا و پايين میرفت. مرد با خونسردی و قساوت تمام، دو بال غاز را درهم كرد و پيچاند. صدای شكستن بالها را شنيدم. حيوان ديوانهوار از درد سر خود را به چپ و راست تكان داد و سرش به گوشهای افتاد و از حركت باز ايستاد من بیاختيار با تاسف گفتم: وای مُرد. مردك با خنده گفت: نه پس تو چه پرندهشناسی هستی؟ اين از درد بیهوش شده! و بیاعتنا غاز را داخل يك سبد انداخت و گفت: آ، آ يعنی همين، تمام شد! از اين همه شقاوت و قساوت كه در نهايت خونسردی ظهور میكرد حالت تهوع به من دست داد. حتما اين مرد هر فصل صدها بار به اين كار دست میزند. ولی مگر تورِ هوايی و كاربری آن در ايران ممنوع نيست؟».
کهرم در ادامه مینویسد: «نظری به گذشته: در سازمان حفاظت محيطزيست بسياری از مطالعات و بررسیها با هواپيما انجام میشود به خصوص در واحد پرندگان كه بنده امكان ارایه خدمت داشتم. خط ساحلی را از شرق به غرب دريای مازندران بررسی میكرديم. در حوالی بابل چند تور هوايی را مشاهده كرديم. روی يك جاده خاكی فرود آمديم. با كمی راهپيمايی به تورها رسيديم. صاحبان آنها با ديدن ما گريزان شدند. ما چندين بال پرنده را داخل تور گرفتار ديديم. آنها شايد ساعتها و روزها گرفتار دام شده بودند. چند بال پرنده مرده بودند. يكی از دامها از سنگينی وزن پرندگان به زمين افتاده بود و چند مرغابی در آب خفه شده بودند. آنها كه زنده بودند را آزاد كرديم و برخی با پای شكسته و بال مصدوم قادر به پرواز نبودند. آنها را به پليس تحويل داديم تا به اشخاص مناسب تحويل دهند كه معمولا به مدارس و محل نگهداری كودكان و زندان برای تغذيه تحويل داده میشوند. به تالاب عزيزك در اطراف بابل رفتيم. باز هم انتظار داشتيم كه صاحبان تورهای هوايي با ديدن يونيفرم ما بگريزند. اما زهی خيال باطل! آنها همچنان به تعمير تورهای خود مشغول بودند و به مرمت چشمههای تور خود همت گماشته بودند. همان كاری كه در فريدونكنار با آزادی كامل انجام میدهند».
نویسنده سپس چنین نوشتهی خود را ادامه میدهد: «يكی از همكارانم میگفت ما در زمينهی محيطزيست بهترين قوانين را داريم و بدترين اجرا را. به قوانين شكار و صيد در جمهوری اسلامی ايران پناه بردم، برای نمونه شكار و صيد به روشهای زير ممنوع است: شكار با مسلسل استفاده از تفنگهای سرپر و تفنگ ساچمهای، خفيف ساچمهای و تك گلوله، شكار با استفاده از سموم، بستن سد، استعمال هر گونه تله، دام و تور برای صيد؛ شكار مرغابی و ساير پرندگان آبی با تور هوايی و دام؛ تعقيب و شكار جانوران وحشی با تور هوايی و دام؛ تعقيب و شكار جانوران وحشی با قايق موتوری و نمونههای دیگر. با آگاهی عرض میكنم كه در كمتر كشوری در جهان قوانين شكار و صيد به اين حد جامع و كامل است. ولی با وجود اين قوانين چرا در فريدونكنار كشتار پرندگان كماكان ادامه دارد؟ محيطبانها كه پدر يكی از آنها با كمال آزادی دام میگسترد، متخلف را جلب و به مقامات انتظامی معرفی میكند و آنها این متخلفها را به خاطر آنكه برای معيشت خود دست به خلاف میزنند، آزاد میكنند. محيطبان با چه انگيزهای متخلف را دستگير كند؟».
کهرم در پایان یادداشت خود آورده است:«اقتدار واقعی برای يك كشور آن است كه قانون را در سراسر كشور به اجرا دربياورند. فريدونكنار لكه ننگی بر دامن پاك ايران ماست. يك روزنامهی انگليسی نوشته بود به قتلگاه پرندگان نرويد! و روی نقشه موقعيت فريدونكنار را مشخص کرده بود».