وقتی یونسکو به ثبت «دانش سنتی دریانوردی ایرانیها» رضایت داد و آن را در فهرست «میراث در خطر و نیازمند پاسدارانه فوری» جهانی جای داد، یکی دوبار سرپرستان (:متولیان) میراث فرهنگی کشور گزارشهایی از انجام اقدامات پاسدارانه برای حفاظتش به یونسکو فرستادند و حتا برخی پژوهشگران از انجام پژوهشهای بیشتر روی آن حرف زدند به حدی که بادبانهایش را احیا کنند. اما چه کسی خبر داشت که مدتی پس از آن دستور حذف آن صادر میشود؟!
به گزارش ایسنا، سوم آذر ماه ۱۳۹۰ خبر رسید ششمین دورهی نشست کمیتهی میراث ناملموس جهانی در شهر بالی اندونزی، افزون بر مُهرِ تاییدش که برای ثبت جهانی هنر «نقالی» روی پرونده ایران زده، «دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس» را نیز در فهرست میراث معنوی یونسکو ثبت کرده است؛ ثبتی که متولیان میراثی باورمند بودند «با این اقدام بار دیگر ایران توانسته نام «خلیج فارس» را در یک کنوانسیون بینالمللی ثبت کند».
چهار سال پس از آن یعنی ۲۸ خردادماه ۱۳۹۴ خورشیدی، معاون میراثفرهنگی سازمانِ وقت و وزارتخانه کنونی از تصویبِ ایجاد پایگاه موضوعی و پژوهشی «مهارت و فناوری ساخت لنج در خلیج فارس» در سه استان خوزستان، بوشهر و هرمزگان (که سازنده لنج هستند) خبر داد و اعلام کرد که استان هرمزگان پذیرفته تا در جزیره قشم و در مجموعه لافت کارگاه «آموزش و ترویج مهارت لنجسازی» برگزار کند. حتی قرار شد استان بوشهر نیز موزهای برای توسعه مهارتهای لنجسازی ایجاد کند و بوشهر و خوزستان زیرنظر هرمزگان در این زمینه فعالیت خود را ادامه دهند.
از سوی دیگر تاکید شد تا سازمان کشتیرانی، سازمان بنادر و مناطق آزاد اطلاعات به دستآمده و اقداماتی را که تا سال ۱۳۹۴ در این زمینه انجام شده بود به صورت گزارشهای دورهای به یونسکو بفرستند و مرکز میراث ناملموس نیز متعهد شد کارگاهی در روز ملی دریانوردی در این زمینه در مهر همان پنج سال پیش برگزار کند.
تا سرانجام شش ماه پس از آن در ۲۸ آذر ۱۳۹۴ بود که فرهاد نظری، مدیرکل وقت دفتر ثبت آثار تاریخی، اعلام کرد که برای نخستینبار اقدامات مربوط به پاسداشت آن برای ادامه حیات و ترویجش در کشور به یونسکو فرستاده شده است.
اما پس از گذشت ۹ سال از آغاز ماجرا، ناگهان ورق برگشت. بیش از یک ماه پیش در ۲۳ آذرماه، هیات وزیران «برنامه جایگزینی شناورهای سنتی تجاری با ظرفیت کمتر از ۵۰ تن (لنج تجاری) را با هدف حذف ابزار قاچاق کالا از دریا، انتقال فعالیتهای غیررسمی به رسمی و تجاری، رونق فعالیتهای کشتیسازی داخلی و خدمات تعمیر و نگهداری آنها و نیز افزایش ایمنی دریایی» به تصویب رساند.
مصوبهای که به نظر میرسد به تنها چیزی که فکر نکرده -آنقدر که بیمحابا دربارهاش حکم قطعی دادهاند- یا شاید هم اصلا در جریانش نبودهاند ثبت جهانی همان شناورهای سنتی است که به حذفشان دستور دادند؛ دستوری که پنج سال برای از میانبردن (:امحای) باقیماندههایش زمان گذاشتهاند.
نکتهی درخور نگرشتر از هر کدام از این اتفاقات، آنجاست که نخست دستور امحا را دادند و دو روز پس از آن میراث فرهنگیِ بیخبر از همهجا، از اقدامات پاسدارانهاش در یونسکو دفاع کرد!
حالا اگر این رخداد به صورت صددرصدی نهایی شود و کسی بر لغوش تاکید نکند، احتمال تدریجی حذف این پرونده از فهرست یونسکو نیز وجود دارد؛ دانشی سنتی و بومی و مهم در درازای تاریخ که به واسطهی همین برنامهریزیها اصلا از آغاز به عنوان اثری که باید از آن پاسداری کرد، مُهر جهانی شدن خورد تا سرانجام در دولت کنونی تصویبش کردند. هر چند برخی خبرها از حضور نداشتن وزیر میراثفرهنگی در آن نشست سخن به میان میآورند، آن هم در شرایطی که تصویب چنین مصوبهای بیگمان نیازمند تایید یا رد وزیر میراث است که اگر این نیاز (حضور صددرصدی نمایندهای از وزارتخانه میراث فرهنگی در زمان گرفتن چنین تصمیمی) احساس نمیشد، اصلا به چه دلیلی سازمان میراثفرهنگی را در قالب یک وزارتخانه بزرگترش کردند؟
اجرایی شدن این مصوبه تاسف نگاههای فرهنگی را به دنبال دارد
شبان میرشکرایی، عضو پژوهشگر میراث فرهنگی و مسول بخش میراث ناملموس ایکوم، اجرایی شدن این مصوبه را درست مانند دیگر کارشناسان و پژوهشگران میراث فرهنگی و میراث معنوی در مقابل حفاظت از این دانش سنتی و بومی میداند.
او در گفتوگو با ایسنا میگوید: اخباری که از مصوبهی هیات وزیران منتشر شده، مربوط به از مدار بیرون کردن لنجهای فرسوده است که بیگمان شامل لنجهای قدیمی بادبانی نیز میشود، لنجهایی که سال ۲۰۱۱ در فهرست میراث جهانی ثبت کردیم، هم ساخت لنج هم دانش دریانوردی هر دو موضوع در یک پرونده در فهرست آثار جهانی و به نام ایران و به عنوان پروندههای میراث در خطر ثبت شد.
او با اشاره به اینکه در سال گذشته از طرف میراث فرهنگی و نهادهای مردمی فعالیتهایی انجام شد تا این موضوع مردمیتر شده و دانش آن به نسلهای پس از آن نیز انتقال پیدا کند، ادامه میدهد: برپایهی همهی آیتمهایی که مربوط به پاسداری و ترویج این اثر بوده، کوشش شده تا اندازهی ممکن به آن رسیدگی شود، اما در همهی این مدت یکی از دغدغهها بحثهایی بوده که از سوی سازمان بنادر مطرح شده و دوستان دیگری که شاید منافعی را در این موضوع میدیدند باعث این تصمیمگیریها شدهاند.
میرشکرایی به برخی شنیدهها نیز اشاره میکند که برخی افراد قصد دارند تا در صورت اجرایی شدن این مصوبه و پایین آمدن قیمت لنجهای قدیمی، آنها را خریداری کرده و استفادههای دیگری داشته باشند، که در صورت اجرایی شدن آن باعث تاسف افرادی است که به این اتفاق نگاه فرهنگی دارند.
این پژوهشگر با این وجود بیان میکند که با توجه به جهانی شدن «دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس» به نام ایران، دولت و مردم کشورمان خویشکار (:موظف) هستند تا در راه بازسازی این اثر کوشش کنند، اما پیش آمدن چنین مصوبهای، باعثِ زیر سوال رفتن هر نوع اقدامی در گذشته و آینده مربوط به این دانش میشود.
او با تاکید بر اینکه تصویب چنین مصوبهای وحی منزل نیست و حتی قابلیت رسیدگی و اصلاح دارد، همانطور که معاونت میراث فرهنگی و دفتر ثبت پیگیر این مساله هستند، میگوید: ایران بهگونهی دائم گزارش عملکرد خود از اقدامات پاسدارانهاش را هر چهار سال از پس از ثبت جهانی این دانش به یونسکو فرستاده تا نشان دهد که در این سالها برای پاسداری و ترویج این اثر که در فهرست میراث در خطر بوده، کوشش کرده است.
او با اشاره به آخرین گزارش پاسدارانه ایران برای حفاظت از «دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی ایرانیان در خلیج فارس» که کمتر از یک ماه پیش به یونسکو ارائه شده و مورد تایید کارشناسان یونسکو قرار گرفته است، میگوید: همه اینها برای ما یک افتخار است، وقتی ایران در جامعه بینالمللی به عنوان کشوری مطرح میشود که از آثار ناملموس خود پاسداری میکند و وزارت و معاونت میراث و دفتر ثبت و گروه ناملموس و همه کوشش میکنند، اما در مدت زمان کمتر از دو هفته، چنین مصوبهای بیرون میآید!
مسوول بخش میراث ناملموس ایکوم ایران، با بیان اینکه برای هر فرد فرهنگی این موضوع پرسشبرانگیز است که این مصوبه چگونه میتواند شکل بگیرد و چه ناآگاهیای وجود دارد که اصلا این اتفاق رخ میدهد، پافشاری میکند: درخواست همهی سرپرستان فرهنگی کشور است که اگر هم به هر دلیلی این اتفاق رخ داده باشد، باید روی آن یک بازنگری و کوشش شود تا این مساله رفع و رجوع شود وگرنه این یک تناقص در عملکرد ما و جامعهی جهانی است.
میرشکرایی میگوید: از یک طرف ما نشان میدهیم که در حال کوشش هستیم تا این اثر حفظ شود و از سوی دیگر چنین مصوبهای بیرون میآید، پس در این شرایط سرانجام این اثر جهانیشده و این دانش سنتی و بومی کشورمان به کجا میرسد؟ باید برای آن فکری کنیم.
اول دستور امحای دانش بومی ایرانیها، بعد ارائه گزارش پاسدارانه
این سخنها و این خبر در حالی مطرح شده، که دو روز روز پس از انتشار این خبر، یعنی در ۲۴ آذرماه امسال و در پانزدهمین نشست مجازی کمیتهی جهانی میراثفرهنگی ناملموس به میزبانی جامائیکا، سرپرستان میراث فرهنگی کشورمان اقدامات پاسدارانه «مهارت سنتی ساخت لنج ایرانی و دریانوردی با آن در خلیج فارس» را به یونسکو ارایه کردند که مورد تایید اعضای پانزدهمین نشست مجازی کمیتهی بینالمللی میراثفرهنگی ناملموس قرار گرفت.
قدم نخست متولیان وزارتخانه میراث فرهنگی در برابر این مصوبه برای حفاظت از باقی ماندن این دانش سنتی و بومی یکی از مهمترین اقدامات پاسدارانه در باقی ماندن و ترویج این دانش بومی برای ارایه به یونسکو در چهار سال آینده خواهد بود.
میگویند پیشینهی لنجسازی در ایران به دورهی افشارها برمیگردد؛ ایرانیان با لنج راهی سفرهای طولانی میشدند، برای نمونه از خلیجفارس راهی منطقههای دوردست هند، چین و آفریقا میشدند. ساخت لنجهای رایج در خلیجفارس را برپایهی قایقهای بادبانی میدانند. دانشهای سنتی مرتبط با دریانوردی و لنجسازی چوبی را در گروههای ادبیات شفاهی، برگزاری جشنها، تکنیکهای دریانوردی و جهتیابی، اصطلاحات و پیشبینی وضع هوا تقسیم کردهاند که نسلبهنسل به ساکنان حوزهی خلیجفارس منتقل شده است. دانش جهتیابی و هدایت لنج به صورت سنتی از پدر به پسر منتقل شده است، به صورتی که دریانوردان ایرانی از طریق جایگاه خورشید، ماه و ستارهها مکانیابی میکنند. آنها همچنین از زمانهای گذشته، با استفاده از فرمولهای مخصوص میتوانستند طول و عرض جغرافیایی و عمق آب را نیز محاسبه کنند. افزونبر این دریانوردان با استفاده از انواع باد، که هر یک نام ویژه خود را دارد میتوانند رنگ آب، ارتفاع امواج و وضعیت آب و هوا را پیشبینی کنند. ملوانان هنگام کار کردن آهنگهای مشخصی میخوانند که موسیقی و ریتم خاص خود را دارد که آن هم یک بخش جدانشدنی از دریانوردی در خلیجفارس و ادبیات شفاهی ساکنان منطقه است.
حالا لنجهای ایرانی که به صورت سنتی و دستی ساخته میشوند برای سفرهای دریایی، تجارت، ماهیگیری و صید مروارید مورد استفاده ساکنان ساحل شمالی خلیجفارس قرار میگیرند. این در حالی است که ساکنان خلیجفارس برای ساختن لنج از چوبهای مقاوم در برابر رطوبت مانند چوب درخت کنار، گل ابریشم و کاکتوس استفاده میکنند که بیش از ۵۰ سال دوام میآورد و عمر برخی از آنها به ۱۰۰ سال هم میرسد.
یک پاسخ
باسپاس فراوان از این گزارش،افسوس که تنها دستاورد وثبت جهانی که با کوششهای بسیار بدست آمدونام خلیج فارس ودریانوردی ایرانیان رابلندآوازه وجهانی کردبابی کفایتی مسئولان درخطر بزرگ وحذف ازیونسکو است….
همه نام خلیج فارس وایران راقلبی و جهانی کنیم.