گسترهای که از باختر به خیابان فردوسی و در میانهاش به لالهزار نو و در پایان به خیابان سعدی میرسد «خیابان منوچهری» نام دارد. این پهنه در دهههای پایانی پادشاهی قاجاریه باغی سر سبز با انبوهی از درختان بود. مالک باغ یکی از ناموران قاجاری به نام محمدناصر خان ظهیرالدوله بود. از اینرو، پهنهای را که اکنون خیابان منوچهری مینامیم در آن هنگام باغ ظهیرالدوله نامیده میشد و ساختوسازی نداشت. ظهیرالدوله در میانهی پادشاهی ناصرالدین شاه، در سال 1296 مهی (:قمری) درگذشت.
با کنار رفتن قاجاریه و پادشاهی رضاشاه، همزمان با دگرگونیهای بسیار شهر تهران، باغ ظهیرالدوله نیز به خیابانی تبدیل شد که اندکاندک درختان و سرسبزی خود را از دست رفته میدید و جای آن را ساختمانها و مغازههای نو میگرفت. در همان زمان بود که برای این بخش از پایتخت نام منوچهری را برگزیدند. این نام اشاره به شاعر بلندآوازهای ایران در سدهی پنجم، منوچهری دامغانی دارد. شاید از آنرو که منوچهری «شاعر طبیعت» شناخته میشود و سرودههایش سرشار از ستایش طبیعت است، باغی را که تبدیل به خیابان شده بود، به نام او نامگذاری کردند.
خیابان منوچهری از همان زمان محلهای زرتشتینشین شناخته میشد؛ به ویژه آنکه ارباب جمشید جمشیدیان، بازرگان خوشنام و نخستین نمایندهی زرتشتیان در مجلس شورای ملی، زمینهایی را در این محدوده خریداری کرده بود و سازههایی برآورده بود. افزونبر اینکه بخشی از باغها و زمینهای خیابان منوچهری از آنِ ارباب کیخسرو شاهرخ نیز بود.
هنوز هم یکی از کوچههای پُرآوازهی خیابان منوچهری به نام کوچهی ارباب جمشید نامیده میشود و از بخشهای مهم این خیابان دیرینه است. کوچه یا خیابان ارباب جمشید از خیابان منوچهری آغاز میشود و پایان آن به خیابان کوشک، یا تقوی کنونی، میرسد. این کوچه در زمان ناصرالدینشاه که هنوز خیابان و سازههای آن شکل نگرفته بود، شمالیترین بخش شهر دانسته میشد و بخشی از باغ ظهیرالدوله بود. در میانهی کوچه میدانگاهی دیده میشود که دیرینگی آن به دو سده پیش بازمیگردد. سپستر که ارباب جمشید این بخش از باغ ظهیرالدوله را خریداری کرد، در بخش جنوب باختری آن خانهای ساخت و در آنجا زندگی کرد. همهی املاک و زمینهای این بخش، در شمار داراییهای ارباب جمشید بود. این را نیز اشاره کنیم که زرتشتیان یکی از مدرسههای خود را در نبش خیابان منوچهری و فردوسی ساختند.
اما یک نکتهی کمتر گفته شده آن است که گمان میرود خانهی فریدون خسرو اهرستانی، بازرگان زرتشتی، اندکی بالاتر از جایی بود که اکنون خیابان منوچهری نام گرفته است. فریدون خسرو که به «گل خورشید» و «فریدون پارسی» نامور بود، در زمان مشروطیت به دستور محمدعلیشاه قاجار و به دست اوباشان وابسته به دربار، به گناه آزادیخواهی و همکاری با مشروطهطلبان، شبانه در خانهاش به طرز دلخراشی کشته شد (17 دی ماه 1286 خورشیدی). اینکه خانهی فریدون پارسی در این بخش از تهران بوده است، آگاهی تازهای است که از پژوهش مهیندخت آزرمسا دربارهی خانههای تاریخی روزگار مشروطیت بهدست آمده است.
یادمانهای تاریخی خیابان منوچهری
در جنوب خاوری خیابان منوچهری گسترهای تاریخی به نام «چهارراه کنت» وجود دارد. این چهارراه خیابان لالهزار را دو بخش میکند. نخست بگوییم که نام چهارراه از نخستین رییس پلیس تهران در زمان ناصرالدینشاه، کنت دومونت فُرت، گرفته شده است. هنگامی که شاه قاجار از امپراتوری اتریش تقاضای مستشار نظامی کرد، اتریشیها کنت را به همراه سه تَن دیگر به تهران فرستادند و او به زودی ادارهی شهر را به دست گرفت. کنت اتریشی، چندی پس از آن، زمینی از باغهای ظهیرالدوله را خریداری کرد و در آنجا خانهای ساخت. خانهی او همان جایی است که اکنون چهارراه کنت نامیده میشود. این را هم اشاره کنیم که در روزگاران پس از آن، خانهی کنت تبدیل به هتلی باشکوه شد تا آنکه در دهههای پیش آن سازه را تبدیل به انبار کردند!
یک سازهی تاریخی دیگر خیابان منوچهری، ساختمان سه اشکوبهای در کوچهی ارباب جمشید است که ساخت آن به دورهی رضاشاه بازمیگردد. این سازه اکنون جایی برای «اتحادیه صنف خیاطان» شده است. آنچه این سازه را زیباتر میسازد، ستونهای جلوی ساختمان است.
در زمان رضاشاه در چهارراه منوچهری هتلی به نام «سیروس» ساخته شد. این هتل را بانویی یونانی به همراه همسرش اداره میکرد. همزمان با جنگ جهانیِ نخست و اشغال ایران به دست نیروهای متفقین، هتل سیروس در اجارهی زنی به نام ناتاشا بود که از فراریان روسیه سفید شناخته میشد. او که دندانپزشک بود، در رویدادهای جنگ جهانی به ایران آمده بود و سرگرم کار و زندگی بود. هتل سیروس از دید معماری و شیوهی ساخت، دارای ارزش بسیار است، اما در این سالها به سبب بیتوجهی مالک آن هر روز رو به نابودی میرود (گزارش خبرگزاری ایسنا).
در دههی 20 خورشیدی، در نزدیکی خیابان منوچهری دفتر روزنامهای جای داشت که از آتشینترین و پُرتیراژترین هفتهنامههای ایران شناخته میشد. این نشریه «مرد امروز» نام داشت و به سردبیری محمد مسعود منتشر میشد. نخستین شمارهی مرد امروز در 29 امرداد 1321 چاپ شد و شیوهی آن سیاسی و اجتماعی بود. دفتر مرد امروز چند گاهی در نبش کوچهی خندان بود. محمد مسعود سرانجام جان خود را بر سر روزنامهی جنجالیاش گذاشت و در شب 22 بهمنماه 1326، هنگامی که از چاپخانهی خیابان اکباتان بیرون میآمد و واپسین کارهای شمارهی فردای مرد امروز را انجام داد، هدف دو گلوله قرار گرفت و کشته شد.
در خیابان منوچهری چند سازهی دیگر هم دیده میشد که اکنون بخشی از تاریخچهی این خیابان شمرده میشود. یکی از آنها مرکز موسیقیای بود که به نام «صفحه فروشی بتهوون» آغاز به کار کرد. این فروشگاه که نخستین مرکز صفحه فروشی تهران بود، در سال 1332 به دست برادران چمنآرا و در مغازهای کوچک در خیابان منوچهری بنیانگذاری شد. 10 سال پس از آن فروشگاه به خیابان پهلوی (ولیعصر کنونی)، اندکی بالاتر از تقاطع خیابان شاهرضا (انقلاب کنونی) بُرده شد.
دومین فروشگاه دوچرخه فروشی تهران نیز در خیابان منوچهری برپا شد. این مغازه در ابتدای خیابان منوچهری بود و مدیر آن ارمنی تباری به نام «ادیک» نام داشت. نخستین مغازهی دوچرخه فروشی پایتخت در خیابان ناصری (ناصرخسرو کنونی) و به دست کسی به نام حسین آقاشیخ بنیان گذاشته شده بود.
در سالهای پایانی پادشاهی قاجاریه در محدودهی خیابانهای منوچهری، لالهزار و فردوسی، مدرسهای بسیار مشهوری به نام «ژاندارک» توسط راهبان مسیحی فرانسوی ساخته شد. این مدرسه برای آموزش دختران ارمنی و مسیحی تهران بود و طراحی و ساخت آن را معمار گرجیتبار و شناخته شدهای به نام مارکوف انجام داده بود. مدرسه ژاندارک اکنون راهنمایی سمیه نام گرفته است.
کتابفروشی «گوتنبرگ» از انتشاراتیهای پُرآوازهی تهران نیز در دههی سی خورشیدی در خیابان منوچهری برپا شده بود. به همینگونه، در سالهای پایانی دورهی قاجاریه، کنسولخانهی هلند در نبش خیابان منوچهری و فردوسی دیده میشد.
برشمردن هر آنچه با تاریخچهی خیابان منوچهری پیوند دارد، بسیار زمانبَر است و نیاز به جستوجو لابهلای کتابهایی دارد که به تاریخ تهران و شکلگیری محلهها و خیابانهای آن پرداختهاند. اکنون خیابان منوچهری را «عتیقهترین خیابان تهران» مینامند؛ بدانسبب که از سال 1350 تاکنون جایی برای فروش اشیا تاریخی، عتیقهجات و صنایعدستی است. افزونبر اینکه در این سالها پاتوق دلارفروشها نیز هست!
* با بهرهجویی از: تارنماهای «همشهری آنلاین»، «دانشنامهی پارسی ویکیجو»، «ویکی پدیا» و نیز کتاب «طهران قدیم» (انتشارات روشنگران و مطالعات زنان، 1388) و جستار «خانههای پراهمیت تهران در عصر مشروطه» نوشتهی مهیندخت آزرمسا.
ابتدای محله منوچهری نام شاعری است که بیشتر اشعارش درباره طبیعت بوده است
انتهای خیابان محله منوچهری
خیابان ارباب جمشید محله منوچهری از سمت خیابان کوشک
راسته کیف و چرم در محله منوچهری
کوچه ژاندارک که مدرسه ژاندارک در آن قرار داشت در محله منوچهری
عکاسی افرا ( آلبرت سابق) قدیمیترین عکاس خانه شهر تهران
عکاسی افرا ( آلبرت سابق) قدیمیترین عکاس خانه شهر تهران
راسته عتیقه فروشان در محله منوچهری
راسته نقره فروشان محله منوچهری
راسته لوازم آرایشی بهداشتی در محله منوچهری
خیابان ارباب جمشید محله منوچهری از سمت خیابان منوچهری
مسجد امام رضا (ع) در محله منوچهری
آبنمای انتهای غربی خیابان منوچهری با نشان سکه ای باستانی
فرتور از همایون مهرزاد است.
2393
یک پاسخ
سپاس از همایون بابت فرتورهای زیبا به مانند همیشه عالی